eitaa logo
موسسه انصار المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف
1.1هزار دنبال‌کننده
289 عکس
145 ویدیو
169 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم موسسه علمی پژوهشی فرهنگی انصار المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف دسترسی به سایر کانال های مجموعه👇 مراسمات: @ansarolmahdi_aj اجتماعی ‌سیاسی: @Tanbiholomah طلبه مدیا: @Talabeh_media خادم کانال: @Mansar_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-عقل مثال 1️⃣ 🔹نزدیک چهارشنبه سوری بود که به یکی از بچه های محله گفتم: ترقه بازی خصوصا این دینامیت و تی ان تی و ... رو تو این آخری سالیه بذارید کنار. 🔸با بی ادبی می گفت چیه؟! حتما اینا هم در موردش آیه و روایت داریم؟! ول کنید دیگه! 1000 سال پیش که اینها نبوده، پس نمی تونید بگید پیامبر فرموده دینامیت و ترقه حرومه!! 😱 🔹بهش گفتم مگه قراره همه چی رو بگن؟! همین که فهمید چیزی قطعا ضرر داره، یا خطر زیادی داره، حرومه دیگه! 🔸 گفت کیلو چنده! اتفاقا من می گه اینا خیلی هم خوبن. 🔹 منم بهش گفتم ... . مثال 2️⃣ 🔸برادرم می گفت باید تو سفر هم نماز رو کامل خوند. 🔹می گفتم آخه چرا؟ رو چه حسابی می گی، مگه رفتی آیات و روایات رو ببینی؟! مگر اصلا عربی متوجه می شی، مگه فقه و اصول و علوم برداشت از قرآن و روایات رو بلدی؟ 🔸می گفت همه چی رو که نباید به آدم بگن. مگه ما بچه ایم؟! آدم باید رو به کار بندازه. می گه خدا همه جا همون خداست و من هم همه جا همین آدمم، چرا باید تو شهرهای دیگه ناقص بخونم؟ اینکه می بینی گفتن شکسته بخونی برای اینکه 1000 سال پیش وقتی می خواستن 20 کلیومتر برن چند ساعت تو مسیر بودن ولی الآن نیم ساعته می رسی؟ 🔹می گفتم مگه ملاکه؟ مگه اصلا شما می تونه متوجه بشه که حکمت احکام چیه؟ بگو ببینم چرا نماز صبح باید دو رکعت و بلند خوند ولی ظهر و عصر رو آروم و 4 رکعت؟ @Qabasat
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-عقل 👈 عزیزان دقت کردید من یه جا (یعنی در مثال اول) از دلیل عقلی استفاده کردیم ولی یه جا (یعنی در مثال دوم) دلیل عقلی رو رد کردم. ⁉️بالآخره عقل حجت هست یا نه؟ ❓احکام عقلی چند دسته اند؟ ❔آیا عقل مصالح و مفاسد را درک می کند؟ ❓آیا عقل می تواند حکم کند یا فقط مُدرک است؟ ❔اگر واقعا یه جایی آیه یا روایتی نداشتیم و فقط عقل ما یک حکمی رو فهمید می تونیم بگیم حکم خدا هم همین است یا نه؟ ❓یا حتی اگر آیه یا روایتی داشتیم می توانیم بگوییم عقل چنین حکم می کند ولو حکم عقل مخالف آیه و روایت باشد؟ ❔آیا عقل می تواند آیه را تفسیر کند؟ ❓عقل می تواند باعث شود که ظهور آیه یا روایتی را کنار بگذاریم؟ ❔آیا ملازمه ای بین حکم عقل و شرع هست؟ ❓اگر جایی حکم عقل داشتیم و آیه یا روایتی همسو با حکم عقل داشتیم این آیه یا روایت تأکیدی و ارشادی اند یا مولوی؟ و ده ها سؤال دیگر در مورد عقل و حکم عقل وجود دارد که برای اینکه پاسخ این سؤالات داده شود تا در فقه و استنباط احکام بدانیم چطور با عقل برخورد کنیم، در بعضی از کتب بابی در اصول به نام وجود دارد. @Qabasat
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-عقل 👈تعریف دلیل عقلی و شرعی برای استدلال و رسیدن به حکم شرعی، قیاس و دلیل اقامه می¬کنیم که دلیل و قیاس دو نوع است. 1️⃣قیاس شرعی 2️⃣ قیاس عقلی. 1️⃣ : اگر هر دو مقدمه قیاس، شرعی و غیر عقلی باشد، آن دلیل، را شرعی می¬گوییم. صغری: لباسی که مشکوک است و نمی دانیم نجس است یا طاهر، بنابر قاعده طهارت، طاهر ظاهری است. کبری: با هر طاهر ظاهری می توان نماز خواند. نتیجه: با لباس مشکوک می توان نماز خواند. هر دو مقدمه (صغری و کبری) شرعی است، پس این قیاس، قیاس شرعی است. 2️⃣ : اگر هر دو مقدمه قیاس یا یکی از دو مقدمه قیاس عقلی – و دیگری شرعی باشد- آن دلیل را عقلی می-گوییم. 🔹مثال1 صغری: عدل به حکم عقل نیکو و لازم است. کبری: آنچه عقلا لازم است، شرعا واجب است. نتیجه: عدل، شرعا واجب است. هر دو مقدمه عقلی است. پس قیاس عقلی است. 🔹مثال2: صغرا: نماز واجب شرعی است. کبرا: هر عملی که واجب شرعی است، به حکم عقل مقدماتش هم شرعاً واجب است. نتیجه: مقدمات نماز شرعاً واجب است. مقدمه اول شرعی است و مقدمه دوم عقلی است، پس قیاس عقلی است. @Qabasat
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-عقل 👈اقسام دلیل عقلی خود دلیل عقلی نیز دو قسم دارد: 1️⃣اگر هر دو مقدمه دلیل عقلی، عقلی باشد، آن را گویند (مانند مثال اول یعنی عدل لازم است و ...) 2️⃣ اگر یکی از مقدمات عقلی و دیگری غیر عقلی باشد، آن را «» گویند (مانند مثال دوم یعنی نماز شرعا واجب است، که مقدمه اول شرعی بود) به ، نیز گویند. یعنی عقل حکم می کند به وجود ملازمه بین حکم عقل و حکم دیگری. @Qabasat
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-عقل 1️⃣مستقلات عقلیه ⁉️آیا بین چیزی که عقل درک می کند با حکم خداوند ملازمه هست؟ یعنی آیا عقل ملازمه حکم عقل و حکم شرع را درک می کند تا از قِبل آن حکم شرع به دست بیاید؟ برای اینکه بگوییم بین حکم عقل و شرع ملازمه هست باید چهار مقدمه و بحث را به ترتیب بپذیریم. که عبارتند از: 🔹بحث اول: هستند حتی اگر شارع حکم شارع نکند. در این بحث با اشاعره اختلاف داریم. 🔸بحث دوم: بعد از اینکه اثبات شد که افعال، دارای حسن و قبح ذاتی اند، باید اثبات شود که را بدون نیاز به تعلیم شارع درک می کند. در این بحث با اخباری ها اختلاف داریم. 🔹بحث سوم: بعد از اثبات بحث دوم، باید اثبات شود که عقل می تواند به حکم نماید و از این راه حکم شرع را به دست آورد. 🔸بحث چهارم: این می باشد و الا اگر اثبات نشود که حجت شرعی می باشد، شرعا لازم نیست که آن را انجام دهیم، هر چند که عقل حکم به لزوم آن بکند. @Qabasat
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-عقل 👈خلاصه اثبات مستقلات عقلیه 📣 نظر علامه مظفر بحث در مستقلات عقلیه بود یعنی ادله عقلی که هر دو مقدمه آن عقلی باشند. که علامه مظفر با 4 مقدمه حجیت شرعی مستقلات عقلیه را اثبات می کند که خلاصه 4 مقدمه این بود که 1️⃣ افعال حسن و قبح ذاتی دارند. 2️⃣ عقل این حسن و قبح را درک می کند و می گوید که فلان چیز حسن و لازم است و فلان چیز قبیح و جایز نیست. 3️⃣ عقل می گوید بین حکم عقل با حکم شرع ملازمه هست. 4️⃣ این حکم شرعی که از راه ملازمه به دست آمده، حجت شرعی هم می باشد. @Qabasat
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-عقل 👈خلاصه اثبات مستقلات عقلیه 📣 نظر آیت الله سبحانی آیت الله سبحانی می فرمایند بحث از حجیت عقل در دو مقام می باشد. مقام1️⃣ اگر عقل با توجه به بدون لحاظ کردن مصالح و فاسدِ در موضوع، مستقلا حکمی بکند، اصولیون فرموده اند می توان حکم شرعی را نیز کشف کرد و بگوییم که بین حکم عقل و شرع ملازمه است و حکم شرع نیز همین حکم عقل می باشد، زیرا عقل وقتی حکم می کند در حقیقت یک حکم عام غیر مقید به چیزی را درک می کند. 🔹مثلا وقتی درک می کند که (عدل حسن است) درک می کند که این حسن بودن مطلقا است چه فاعلش خدا باشد یا انسان، چه در دنیا باشد و چه در آخرت، چه همراه با مصلحت باشد و چه نباشد و این حکم عقلی ملازمه دارد که حکم شرعی هم همینطور باشد و الا باعث می شود که این درک عقلی عام و شامل جمیع خصوصیات نباشد که خلف فرض می شود. مقام2️⃣ اگر عقل با توجه به بدون لحاظ کردن ذات موضوع، مستقلا حکمی بکند، آیا می توان حکم شرعی را نیز کشف کرد و بگوییم که بین حکم عقل و شرع ملازمه است و حکم شرع نیز همین حکم عقل می باشد؟ ایشان می فرماید این درک مصلحت و مفسده دو قسم دارد: 1🔹 اگر عقل مصلحت و مفسده در چیزی را درک کرد و این درک نیز مستند به مصلحت و مفسده ی عامی باشد که آن را درک کنند، مانند اجتناب از سم مهلک و کشنده یا ضرورت تشکیل و اقامه حکومت. 2🔹 اگر درک مصلحت و مفسده طوری نبود که همه عقلاء آن را درک کنند و صرفا یک بود اینجا . @Qabasat
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-عقل گفتیم حکم عقل دو قسم است: 1️⃣ مستقلات عقلیه 2️⃣غیر مستقلات عقلیه مستقلات عقلیه را توضیح مختصری دادیم و حال نوبت به غیرمستقلات عقلیه رسیده است. گفتیم غیر مستقلات عقلیه یعنی یک مقدمه عقلی و دیگری غیر عقلی باشد. مثال در که است می گوییم: این فعل (مانند نماز) شرعا واجب است. در که است می گوییم: «هر کاری که شرعا واجب باشد، مقدمه آن نیز عقلا واجب است». نتیجه: این فعل به حکم عقل شرعا واجب است. @Qabasat
📣 قابل توجه اساتید و پژوهشگران حوزوی و دانشگاهی: 1️⃣ اطلاع از آخرین تحولات علوم انسانی اسلامی در حوزه علمیه و دانشگاه 2️⃣ انتشار یادداشت‌های علمی اعم از مبنایی و مسئله‌محور در حوزه رشته‌های مختلف 3️⃣ اطلاع از اخبار نشست‌ها و دوره‌های تخصصی علوم انسانی اسلامی و محتوای علمی آن در حوزه علمیه و دانشگاه 4️⃣ تقریر اختصاصی فقه‌های تخصصی دروس اساتید عالی حوزه علمیه 5️⃣ اخبار جذب موسسات و نهادهای علمی حوزوی و دانشگاهی کشور 6️⃣ معرفی کتب و نشریات جدید منتشر شده در حوزه رشته‌های مختلف علوم انسانی اسلامی ✍️ پیشنهاد میکنم به شبکه نخبگانی علوم انسانی اسلامی کشور بپیوندید: http://eitaa.com/joinchat/2820276226C05222c1576
💥 در اولین پایگاه رسمی خبری_تحلیلی علوم انسانی اسلامی در کشور عضو شوید‼️ 💥 از شورای عالی سیاستگذاری علوم انسانی اسلامی بعد از ۴۳ سال از پیروزی انقلاب اسلامی چه می‌دانید‼️ (مطلب سنجاق شده در کانال) 💯 پیشنهاد می کنم حتما کانال زیر رو دنبال کنید 👇 ✅ http://eitaa.com/joinchat/2820276226C05222c1576
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-عقل 👈گفتیم غیر مستقلات عقلیه، ادله عقلی می باشند که یکی از دو مقدمه غیر عقلی است. حال نوبت آن رسیده است که موارد و مصادیق آن را بگوییم. یعنی اقسام و موارد غیر مستقلات عقلیه را می خواهیم بیان کنیم. موارد و مصادیق غیر مستقلات عقلیه عبارتند از: 1-إجزاء 2- مقدمه واجب 3- ضد 4- اجتماع امر و نهی 5- اقتضای نهی از فساد. 1️⃣اجزاء مثال1: فرمانده امر کرده بود که همه سربازان باید هر روز 5 مرتبه، دور کل پادگان را بدوند. مگر اینکه کسی مریض بوده باشد که او باید برود در کارهای آشپزخانه و سالن ها کمک کند. 🔹حال علی مریض شده بود و در کارهای آشپزخانه و سالن ها کمک کرده، و خوب هم کمک کرده، اما همان روز نیز حالش خوب شد. آیا لازم هست که 5 مرتبه نیز به دور پادگان بدود؟ عقل اینجا چه حکمی دارد؟ مثال2: آب قطع شده بود و تو خونه هم آبی نبود، حسن هم بلند شد و اول وقت با تیمم نمازش رو خوند. بعد از دو سه ساعت آب وصل شد. 🔹مادربزرگ حسن با کلی اصرار به حسن می گفت: باید دوباره با وضو نمازت رو بخونی. 🔸ولی حسن می گفت لازم نیست چون من وظیفم رو انجام دادم. مادر بزرگ هم می گفت پس چرا حرف بی خود می زنی، وظیفه تو اینکه نمازت رو با وضو بخونی و الآن هم آب اومده. 🔹اما حسن می گفت وظیفه من وقتی آب قطع بود، تیمم و نماز با تیمم بوده که من انجام دادم. @Qabasat
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-عقل برای پاسخ به این سؤال باید یک بحثی را در علم اصول بررسی کرد و آن بحث این است که اگر شخص یک امر ابتدائی داشت (مانند امر به وضو) و شخص به خاطر مانعی نمی توانست آن را انجام دهد و یک امر دومی به جای آن شد (مانند امر به تیمم) و او هم امر دوم را انجام داد و بعد آن مانع حل شد، آیا این عمل دوم کافیست یا باید همان امر اول را هم انجام دهد؟ به عبارت دیگر بحث اجزاء در جایی است که مکلف به خاطر عذر یا جهل نتوانسته حکم اولی واقعی مولا را امتثال کند و ناچار شده که امر ثانوی را انجام دهد. که امر ثانوی دو قسم است 1️⃣؛ در جاییکه عذری مانند بیماری دارد 2️⃣؛ در جاییکه جهل به حکم واقعی دارد. سپس عذر یا جهل او برطرف شده، حال که عذر یا جهل او بر طرف شده آیا امتثال امر ثانوی مجزی و کافی هست یا باید دوباره امر اول را أداء یا قضاء کند؟ ✅خلاصه بحث این است که اگر کسی امر ثانوی اضطراری مانند تیمم را انجام داد و با تیمم نماز خواند، آیا لازم است وقتی که عذر بر طرف شد و -مثلا آب پیدا شد- مجدد امر اولی - نماز با وضو- را امتثال کند یا نه؟ ✅همچنین اگر کسی بنابر حکم ظاهری و اماره ای تکلیفی را انجام داد و بعد متوجه شد که تکلیف را اشتباه انجام داده و حکم واقعی حکم دیگری بوده، آیا لازم است، تکلیف خود را مجددا أداء یا قضاء کند. مثلا بعد از 30 سال متوجه شود که نمازهایش اشتباه بوده، آیا لازم است که همه نمازهایش را قضاء کند؟ @Qabasat
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-عقل بحث1️⃣: اجزای امر از امر اولی بحث اول این است که اگر کسی به امر اضطراری عمل کرد، مثلا تیمم کرد، آیا از ام اختیاری کفایت می کند یا نه؟ 📣اقوال علماء 🔹آیت الله مظفر: معروف بین فقهاء این است که اگر به امر اضطراری عمل کرد، نه اعاده در وقت لازم است و نه قضاء بعد از وقت. 🔹آیت الله سبحانی: کلام معروف فقهاء درست است لذا عمل به امر اضطراری مجزی است و اعاده و قضاء لازم نیست. زیرا اگر مجزی نبود و اعاده یا قضاء نیاز داشت خداوند می فرمود و حال که نفرموده، می گوییم نیاز نیست. @Qabasat
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-عقل بحث 2️⃣ اجزای امر ظاهری از امر اولی بحث دوم این است که آیا اگر کسی به امر ظاهری عمل کرد (یعنی به کاری عمل کرد که با امارات ظنی یا اصول عملیه ثابت شده بود) و بعد ثابت شد که وظیفه اش چیز دیگری است و آن اماره یا اصل عملی اشتباه بوده است و الآن علم به حکم واقعی پیدا کرده است؟ ایا همین عملی که بر اساس اماره یا اصل عملی بوده، کافیست یا اینکه باید به آنها را قضاء یا اداء کند؟ 📣اقوال علماء 🔹آیت الله سبحانی ظاهرا قبول دارند که عمل به امر ظاهری (یعنی امری که با اماره یا اصول عملیه ثابت شود) مطلقا مجزی از امر واقعی می باشد. آیت الله مظفر تفصیل داده اند: 1-امر ظاهری از اماره به دست آمده بوده و حال به طور یقینی کشف خطاء شده👈 عدم اجزاء، چه در باب احکام (یعنی اماره) و چه در باب موضوعات (یعنی بینه). 2-امر ظاهری از اصل عملی به دست آمده بوده و حال به طور یقینی کشف خطاء شده 👈 عدم اجزاء (منظور از اصول عملیه در اینجا فقط استصحاب،برائت شرعی، تخییر شرعی، اصل حلیت و طهارت است) 3- امر ظاهری از اماره به دست آمده بوده و حال به طور ظن معتبر کشف خطاء شده 🔹الف: نسبت به وقایع بعدی باید به اماره جدید عمل کند. 🔹ب: نسبت به وقایع قبلی دو حالت دارد حالت1:وقایع قبلی که اثر و ارتباطی با وقایع بعدی ندارند👈 برای وقایع بعدی باید به اماره جدید عمل کند. حالت 2: وقایع قبلی که اثر و ارتباطی با وقایع بعدی دارند (مثلا برای ازدواج طبق دلیل قبلی، صیغه را به فارسی خوانده و حال اماره بر لزوم عربیت پیدا شده) 👈عمل قبلی مجزی نیست، چه در باب احکام و چه در باب موضوعات 4-امر ظاهری از اصل عملی به دست آمده بوده و حال به طور ظن معتبر کشف خطاء شده 👈 مانند شماره 3 (امر ظاهری که با اماره بر خلافش کشف شده) می باشد. 5- اگر مکلف به تکلیفی قطع داشته و آن را انجام داده و بعد به طور قطعی فهمید که اشتباه می کرده، عمل قبلی او مجزی نیست. @Qabasat
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-عقل_مقدمه واجب 👈گفتیم غیر مستقلات عقلیه، ادله عقلی می باشند که یکی از دو مقدمه غیر عقلی است. موارد و مصادیق آن را نیز بیان کردیم که عبارت بودند از: 1-إجزاء 2- مقدمه واجب 3- ضد 4- اجتماع امر و نهی 5- اقتضای نهی از فساد. که إجزاء بیان شد و حال نوبت به مقدمه واجب رسیده است 👈 🔹بیان اصل مسئله بحث این است که اگر کاری شرعا واجب باشد و انجام آن متوقف بر مقدماتی باشد می دانیم که عقل حکم به وجوب مقدمات می کند، ولی سؤال این است که آیا بین حکم عقل و شرع ملازمه ای هست یا نه؟ یعنی آیا می توان گفت که مقدمات – علاوه بر وجود عقلی- شرعا نیز دارند؟ 🔹مثلا می دانیم حج بر انسان پولدار واجب است، و می دانیم که حج رفتن نیاز به مقدماتی -همچون گرفتن گذرنامه- دارد که عقل می گوید گرفتن گذرنامه لازم است، آیا می توان گفت گرفتن گذرنامه شرعا هم واجب است؟ 🔹از آنجا که بحث مقدمه واجب ثمره ی چندانی ندارد لذا به آن نمی پردازیم و فقط تیتر عناوینی که درآن مطرح می شود را بیان خواهیم کرد. 🔹فقط یکی دو مورد از مباحث آن ثمره دارد که آن را عرض خواهیم کرد. @Qabasat
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-عقل_مقدمه واجب 👈یکی از مباحثی که مطرح می شود، بحث است که مثلا واجبات به و تقسیم می شود. 👈یکی دیگر از مباحث بحث است که مثلا مقدمه به 1️⃣مقدمه وجوب و وجود 2️⃣مقدمه داخلیه و خارجیه 3️⃣مقدمه عقلیه و شرعیه 4️⃣شرط متأخر، متقدم و مقارن 5️⃣ مقدمات مفوّته 6️⃣مقدمه عبادی 7️⃣تقسیم مقدمه به سبب، شرط، معد و مانع از میان مباحثی که عرض شد فقط بحث شماره 4️⃣ یعنی شرط متأخر، متقدم و مقارن و همچنین بحث شماره 5️⃣ یعنی مقدمات مفوته را مختصری بحث خواهیم، چون در فقه اثر دارند. @Qabasat
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-عقل_مقدمه واجب 👈شرط متأخر، متقدم و مقارن شرط از جهت زمان و مقارنت با مشروط به سه قسم تقسیم می شود: 1️⃣شرط متقدم: شرطی که وجودش از نظر زمانی، مقدم بر وجود مشروط است مانند وضو که شرط نماز است و قبل از خواندن نماز (مشروط) باید وضو (شرط) وجود داشته باشد. 2️⃣شرط مقارن: شرطی که وجودش از نظر زمانی، همزمان با وجود مشروط است مانند طهارت بدن و لباس که شرط برای نماز است و باید از ابتدا تا انتهای نماز (مشروط) وجود داشته باشد. 3️⃣شرط متأخر: شرطی که وجودش از نظر زمانی، متأخر از وجود مشروط است مانند اجازه در بیع فضولی بیع فضولی بیعی است که خریدار یا فروشنده مالک مال نیست و از مالک هم اجازه ندارد ولی با این وجود فضولی🤣 می کند و با مال دیگران خرید یا فروش می کند، مثلا پسر بدون اینکه از پدرش اجازه بگیرد، فضولی می کند و تلوزیون خانه پدرش را می فروشد. به این معامله معامله فضولی می گویند که اگر مالک اصلی آن بیع را اجازه بدهد، این اجازه ای که بعد از بیع می آید شرط صحت بیع است. اینجا شرط (یعنی اجازه ی مالک) متأخر از مشروط (معامله فضولی) است. بین علماء اختلاف است که شرط متأخر ممکن است یا محال است؟ 🔹بعضی مانند مرحوم شیخ انصاری شرط متأخر را محال می داند. 🔹بعضی مانند مرحوم میرازی نائینی شرط متأخر را ممکن می دانند. @Qabasat
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-عقل_مقدمه واجب گفتیم یکی از مباحثی که در بحث مقدمه واجب مفید است بحث است. 👈مقدمه مفوته مقدمه ای است که اگر آنها را انجام ندهد، باعث از بین رفتن و در وقت تعیین شده، می گردد. 🔹مثلا اگر کسی تا اذان صبح غسل جنابت نکند، دیگر نمی تواند بعد از اذان روزه بگیرد و روزه از او فوت می شود. یا طی کردن مسافت برای رفتن به مکه مقدمه انجام حج است لذا اگر کسی مسافت را طی نکند و خود را به مکه نرساند نمی تواند حج را در زمان حج انجام دهد. ⁉️آیا مقدمه مفتوته واجب می باشد یا نه؟ دو دلیل برای ذکر شده است. 1️⃣ترک این مقدمات مفوته باعث فوت واجب در وقت مخصوص می شود؛ لذا برای اینکه واجب فوت نشود، عقل حکم می کند که انجام دادن آنها لازم و ضروری است. 2️⃣فردی که مقدمات را ترک می کند و در پی آن واجب نیز ترک می شود، عقل به خاطر انجام نشدن واجب در وقت خودش، حکم به استحقاق عقاب می کند، پس انجام مقدمات واجب است. دو دلیل هم برای ذکر شده است. 1️⃣وجوب مقدمه تابع وجوب ذی¬المقدمه است و امکان ندارد مقدمه که تابع است زودتر از متبوع خود واجب باشد. 2️⃣ از طرفی قبل از فرا رسیدن واجب، اصلا وجوبی در کار نیست، پس امکان ندارد کسی که مقدمه را ترک کرده، مستحق عقاب باشد. از طرفی بعد از فرا رسیدن وقت هم، قدرت که شرط تکلیف است برای انجام ذی¬المقدمه وجود ندارد پس به هیچ عنوان استحقاق عقابی نیست. عده ای وجوب مقدمه مفوته را قبول کرده اند و عده ای هم عدم آن را که هر کدامشان ثمر فقهی دارد. @Qabasat
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-عقل_ضد 👈گفتیم غیر مستقلات عقلیه، ادله عقلی می باشند که یکی از دو مقدمه غیر عقلی است. موارد و مصادیق آن را نیز بیان کردیم که عبارت بودند از: 1-إجزاء 2- مقدمه واجب 3- 4- اجتماع امر و نهی 5- اقتضای نهی از فساد. دو مورد اول بیان شد و حال نوبت به رسیده است. @Qabasat
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-عقل_ضد 👈 مثال1: پدر به پسرش گفته بود که امروز آخرین روز پرداخت قبض گازه، حتما برو بانک و . همچنین بهش گفت 5 صفحه هم ، جایزه ات هم این است که یک کتونی خوب برات می خرم. 🔹پسر هم وسوسه می شه و به جای اینکه بره و تا ظهر قبض رو بریزه می شینه تو خونه و 5 صحفه انشائش رو می نویسه. شب که می شه و بابا میاد خونه می بینه که پول و قبض گاز روی میزه و پرداخت نشده، به پسرش می گه:«چرا قبض رو پرداخت نکردی، مگه نگفتم امروز باید بریزی؟» 🔹پسر هم می گه: چرا گفتید ولی نشستم انشاء رو نوشتم تا بریم برام کتونی بخری تا فردا بپوشم». 🔹بابا خیلی ناراحت می شه و می گه خیلی پررویی، به جای اینکه عذرخواهی کنی، می گی بریم کتونی بخریم؟! بخاطراینکه اون موقع باید قبض رو پرداخت می کردی، ولی نکردی و کار دیگه ای انجام دادی، کتونی تعطیل!!. بابا گوشش رو می کشه و می گه این برای اینکه قبض رو پرداخت نکردی، و اگر هم کتونی می خوای، این 5 صفحه قبول نیست، باید بشینی یه 5 صفحه دیگه انشاء بنویسی، تا بفهمی وقتی بهت گفتم کاری رو سروقتش انجام بدی، همون رو انجامش بدی. 🔹پسر هم گفت: شما که برا قبض، گوشم رو کشیدی حداقل بریم کتونی رو بخر. شما که نگفته بودید نباید انشاء رو تو اون موقع بنویسم. 🔹بابا هم می گه: من نگفتم ولی عقلت که می فهمید، انگار من گفتم. ⁉️چند تا سؤال 1️⃣آیا پسر مستحق تنبیه است چون قبض را پرداخت نکرده بود، یا اینکه از آنجا که دنبال بازی نرفته بود بلکه تکلیف دیگری را (انشاء نوشتن) انجام داده است، مستحق تنبیه نیست؟ 2️⃣برفرض که برای پرداخت نکردن قبض مستحق تنبیه باشد، ولی تکلیف دیگری را انجام داده است، آیا به خاطر انجام تکلیف دیگر مستحق پاداش هست؟ نظر شما چیست؟ برای پاسخ دادن به چنین سؤالاتی باید بحث در اصول را خوب یاد بگیریم. @Qabasat
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-عقل_ضد 👈 مثال 2. مثال شرعی: قطره خونی در مسجد افتاده و طهارت مسجد و ازاله نجاست واجب فوری است. اگر کسی قطره خون را ببیند ولی آن را پاک نکند و نماز بخواند آیا نماز او درست است یا نه؟ 1️⃣اگر بگوییم امر به شئ (تطهیر مسجد) موجب نهی از ضد (یعنی نماز خواندن) می¬شود، آنگاه هم نماز خوانده شده باطل است و هم بخاطر پاک نکردن مسجد گناه کرده. 2️⃣اگر بگوییم امر به شئ (تطهیر مسجد) موجب نهی از ضد (یعنی نماز خواندن) نیست، آنگاه نماز خوانده شده صحیح است و فقط بخاطر پاک نکردن مسجد گناه کرده. 👈پس بحث این است که آیا امر به شئ، مقتضی نهی از ضد آن است یا نه؟ نکته: همه قبول دارند که امر به چیزی، عقلا مقتضی نهی از ضد آن چیز می باشد. یعنی همه قبول دارند که اگر خداوند امر کند به پاک کردن نجاست از مسجد، عقل حکم می کند که نباید کاری غیر از آن بکند. بحث در اینکه آیا امر به چیزی مقتضی نهی از ضد می باشد یا نه؟ یعنی آیا علاوه بر اینکه عقل نهی از ضد می کند، کشف می کنیم که خداوند نیز از ضد نهی کرده است، پس بحث در این است که آیا ضد شرعا مورد نهی می باشد یا نه، و الا اینکه ضد عقلا مورد نهی می باشد را همه قبول دارند. @Qabasat
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-عقل_ضد 👈👈برای این در اصول از ضد بحث می کنیم که وقتی خداوند به دو کار تکلیف کند و عبد نتواند هر دو را با هم انجام دهد، آیا در صورت وجود یک امر مهمتر، شخص می تواند به کار غیر مهم بپردازد. 👈مثال1- شخصی در حال غرق شدن است، آیا مکلف وقتی دید کسی در حال غرق شدن است می تواند نماز بخواند یا اینکه این نماز دیگر امر ندارد و قبول نیست. 👈مثال2- عده ای دارند گناهی انجام می دهند و اگر ما آنها را نهی از منکر کنیم، آنها به گناه خود ادامه نمی دهند و همه شرایط امر به معروف و نهی از منکر هم وجود دارد، اگر ما آنها را نهی از منکر نکنیم و برویم مشغول به قرائت قرآن یا نماز شویم، این عبادت صحیح است یا نه؟ به عبارت دیگر سؤال اصلی این است که امر به یک (نجات دادن شخص در حال غرق شدن) و موجب از ضد دیگر (نماز خواندن) هست؟ پس باید 3 کلمه 1- 2- 3- را توضیح دهیم. 1️⃣مراد از ، در اصول «هر چیز معاند و ناسازگار» است پس شامل نقیض شئ که امر عدمی است مانند «عدم صلات در مقابل صلات» و امر وجودی ناسازگار با شئ مانند «خوردن در مقابل نماز» می شود. پس ضد در اصول دو قسم است. 🔹ضد عام: یعنی نقیض منطقی مانند عدم صلات با صلات. 🔹ضد خاص: یعنی امر وجودی ناسازگار با شئ (یعنی ضد منطقی)؛ مانند خوردن نسبت به نماز. 2️⃣مراد از ، ضرورت ثبوت نهی از ضد در هنگام امر به فعل است. 3️⃣مراد از ، نهی مولوی از سوی شارع است. @Qabasat
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-عقل_ضد آیت الله مظفر و آیت الله سبحانی: امر به شئ مقتضی نهی از ضد نیست، چه ضد عام و چه ضد خاص. نکته1️⃣ مسأله ضد در صورتی می تواند دال بر فساد ضد باشد، که اولا بگوییم بر اساس مسأله ضد یک به وجود آمده، و ثانیا بگوییم بنابر اگر عبادتی نهی شرعی داشت، آن است. نکته2️⃣ مسأله ضد در صورتی ثمره دارد که تحقق و صحت عبادت، متوقف بر مولا نباشد و صرف محبوبیت ذاتی عبادت نزد مولا کافی باشد. زیرا اگر تحقق و صحت عبادت متوقف بر امر فعلی مولا باشد امر به ضد امکان ندارد زیرا بین دو امر مزاحمت رخ می دهد و هنگام نبود امر مولی، اساسا عبادتی رخ نمی¬دهد تا بحث کنیم که این عبادت صحیح بود یا فاسد. نکته3️⃣ مسأله ضد در صورتی ثمره دارد که قائل به نباشیم. زیرا اگر قائل به ترتب باشیم، -ولو بگوییم 1-امر به شئ مقتضی نهی از ضد می باشد 2-و همچنین نهی دال بر فساد هست 3-و همچنین صحت عبادت متوقف بر امر فعلی می باشد- باز هم عبادت انجام شده صحیح است. 🔸توضیح: وقتی دو امر ضد وجود داشته باشد که یکی نسبت به دیگری اهم است، مانند امر به (نجات دادن غریق) و امر به (صلات) معلوم است که وظیفه این است که باید امر اهم را اطاعت کند و غریق را نجات دهد، چون در این حال اصلا خداوند از او نماز را نخواسته است و فقط اهم (نجات انسان) را خواسته. حال سؤال این است که اگر کسی اهم (نجات انسان) را انجام نداد، آیا انجام دادن مهم (نماز خواندن) فایده دارد یا نه؟ 🔹عده ای می گویند چون امر مهم در مقابل امر اهم قرار داشت، دیگر امر به مهم ساقط شده و خداوند اصلا امر مهم را کنار گذاشته است لذا صد بار هم نماز بخواند فایده ندارد، چون در تزاحم اهم و مهم دیگر مهم ساقط شده است. 🔹 عده ای می گویند درست است که در تزاحم اهم و مهم، مهم ساقط می شود، ولی اگر شخص اهم را انجام نداد، امر مهم زنده می شود، و شخص حداقل باید مهم را انجام دهد، یعنی بعد از اینکه اهم را انجام نداد، مترتب بر این ترک اهم، امر به مهم زنده می شود. پس یعنی امر به مهم (صلات)، مترتّب بر امر به اهم (نجات انسان) است، یعنی امر به مهم در صورت ترک اهم، فعلیت می یابد یعنی در صورت انجام اهم، فقط اهم مطلوب است و مطلوبیت مهم مشروط به عدم اهم می باشد، به عبارتی اگر اهم را انجام دهد فقط اهم امر و مطلوبیت دارد و مهم اصلا امر ندارد، ولی اگر اهم را ترک کند، آنگاه مهم هم دارای امر و مطلوبیت می شود و انجام دادن مهم نیز صحیح و مجزی می باشد و اگر آن را هم ترک کند، دو گناه کرده است. @Qabasat
📣📣📣 مامانا باباها! ✅ شهر قرآنی، نرم افزار موبایل جامع رایگان آموزش قرآن به کودکان به بازار اومد 🤩🤩 🌹🌹 مناسب برای همه ی والدین، مهدها، مدارس و موسسات فرهنگی و قرآنی🌹🌹 همراه با قرآن : 🟦 5 قاری نوجوان بین المللی 🟦 بیش از 100 بازی آموزشی 🟦 آموزش رنگ ها، اشکال، اعداد و... 🟦 تقویت هوش و حافظه 🟦 هماهنگی اعضای بدن 🟦 چالش کشیدن ذهن کودک 🟦 صوت و متن سوره های جزء 30 🟦 متنوع و جذاب ✅ شهر قرآنی در کافه بازار👇👇: http://cafebazaar.ir/?id=com.boombstudio.qurancity&ref=share ✅ شهر قرآنی در ایتا 👇👇: http://eitaa.com/ghorani_city
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-عقل 👈اجتماع امر و نهی 🔹در مورد1️⃣ است یعنی آمر (امر کننده) باعث شده که امر و نهی با هم جمع شوند که این قسم است. زیرا حکیم هیچگاه به نقیضین امر و نهی نمی کند. و این نوع تکلیف، «تکلیف محال» است. 🔸در مورد 2️⃣ است یعنی حقیقتا یک فعل (خم و راست شدن) وجود دارد و دو عنوان (صلات و غصب) بر آن منطبق می شود که یکی واجب و دیگری حرام است. 🔹درمورد 3️⃣ می باشد یعنی حقیقتا دو فعل جود دارد (1نماز و خم و راست شدن 2نگاه به نامحرم) و به تبع آن دو عنوان وجود دارد که یکی واجب و دیگری حرام است. 👈مورد است و اساسا رخ نمی دهد. 👈مورد نیز است و شخص هم مطیع است و بخاطر نماز ثواب می برد و هم عاصی است و به خاطر نگاه به نامحرم مستحق عقاب است. 👈بحث در مورد قسم است که آیا اساسا امکان دارد چنین امر و نهیی در یک فعل اجتماع کنند؟ یعنی آیا قسم دوم مانند قسم اول محال است تا شخص یا فقط مطیع باشد یا فقط عاصی، یا اینکه مانند قسم سوم ممکن است تا شخص هم بخاطر نماز ثواب ببرد و هم بخاطر غصب گناه کند؟ پس قسم اول محال است، قسم سوم ممکن است و بحث در قسم دوم است که آیا مانند قسم اول است یا مانند قسم سوم. @Qabasat