#بسم_رب_الحسین
صبح اربعین ١۴٠٣ کرب و بلا
گر نگنجید به ظرفم غم او،خرده مگیر
من یکی قطره و سامانِ غمش دریا بود
لحظاتی دیگر از حضور حاج منصور ارضی در مسیر پیاده روی اربعین
#موکب #اربعین ۱۴٠۳
با ما همراه باشید
#حاج_منصور_ارضى
#اربعین
#حاج_آقا_منصور
#حاج_منصور_ارضی
#کربلا #كربلاء #كربلاء_المقدسة #کربلای_معلی #مداحی #شهادت #اللهم_عجل_لولیک_الفرج #امام_حسین #امام_رضا #یازینب #شیعه #عاشورا #بین_الحرمین #اربعین #حرم #یاحسین #هیئت #محرم #روضه #نجف #امام_زمان
#شب_جمعه_است_هوایت_نکنم_میمیرم
#شب_جمعه
#حاج_منصور
#حاج_منصور_ارضى
@mansoorarzi
#حاج_منصور_ارضى
#شب_جمعه
#روضه
پر میکشیم از همه جا محضر حسین
پرواز میکنیم به دور سر حسین
عمری شدیم با مدد خواهر حسین
شبهای جمعه هم نفس مادر حسین
فریاد یا بُنَیَ به گوش همه رسید
با قد خم به کرب و بلا فاطمه رسید
فریاد می زند پسر من سرت کجاست؟
قدت رشید بود بگو پیکرت کجاست؟
جای لبش که هست ولی خواهرت کجاست؟
سیمین گلو! عزیز دلم! حنجرت کجاست؟
خنجر که کند شد اثرش این گلو شود
مانند گیسوان سرت مو به مو شود
@mansoorarzi
#بسم_رب_الحسین
#حاج_منصور_ارضی
#شب_جمعه
#روضه
شب جمعه شب زیارتی است
می زنم ناله با دلی بی تاب
دست بر سینه رو به کرببلا
السلام علیک یا ارباب
تا سحر از کنار تربت تو
شب جمعه صدای آه آید
کوچه وا می کنند تا مادر
دم ِ گودال قتلگاه آید
می زند ناله ای حسین ِ عزیز
گیسوانت کجاست شانه زنم
یاد ِ هرضربه ای که خوردی تو
درد می گیرد ای حسین ، تنم
نیزه ها در قیام و سجده شان
اشهد حنجر تو را خواندند
عده ای آمدند در گودال
صورتت رو به خیمه چرخاندند
آتش افتاده بود بر جگرت
آسمان را چو دود می دیدی
خواهرت را محاصره کردند
خواهرت را کبود می دیدی
سر اینکه سر تو را نبُرند
رو زده خواهر تو بر دشمن
هرچه فریاد زد نزن نامرد
عمرسعد گفت که شمر بزن
دست و پاگیر سر بریدن شد
گفت بیرون کنید این زن را
با ته نیزه و قلاف زدند
بر سر و صورتش چنان زهرا
کار از سنگ و چوب و نیزه گذشت
پیر مردی عصا زنان آمد
شمر و خولی که غارتش کردند
نیمه شب تازه ساربان آمد
@mansoorarzi
#بسم_رب_الحسین
#شب_جمعه
#روضه
شب جمعه است نگاه همه سوی زهراست
بوی سیب از حرم کرببلا می آید
مادری با کمری خم شده و موی سپید
بادلی سوخته از عرش خدا می آید
می زند ناله «بُنَیَّ» چه بهم ریخته ای
هرچه میگردم عزیزم سر تو نیست چرا؟
هرچه می چینم عزیزم بدنت را بر خاک
قسمتِ بیشتر از پیکر تو نیست چرا؟
میزند ناله بنی کو لباس کهنه ات
کو سرت کو حنجرت کو یاورت کو دخترت
بشکند دست کسی که دست بر مویت زده
گیسویت خاکی شد و من خاک میریزم سرم
چونکه با ضربه و از پشت بریدند سرت
نیمی از حنجر تو روی زمین ریخته است
چون کنار تن تو معجر زینب بُردند
گیسوی خواهرتو روی زمین ریخته است
@mansoorarzi
#بسم_رب_الحسین
#حاج_منصور_ارضی
#شب_جمعه
#روضه
گویند وداع خواهرت طول کشید
چون بوسه به جای مادرت طول کشید
از جای کشیدن قدم هات به خاک
پیداست بریدن سرت طول کشید
قلب همه را پر از تأسف می کرد
دارایی خیمه را تصرف می کرد
از بس پی آزار حرم ، حرمله بود
گاهی به رباب آب تعارف می کرد
@mansoorarzi