eitaa logo
「 منتظران ظهور」
517 دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
6.2هزار ویدیو
188 فایل
﮼بسم رب المهدی اومدیم یه کاری کنیم که یک سنگ از جلوی راه ظهور برداریم. به امید کارایی برای مهدی عج.. ادمین👇👇👇 @ya_mahdii_zahra
مشاهده در ایتا
دانلود
4_310226054725763601(1).mp3
1.98M
🌹⚘ما خیلی شرمنده امام زمان هستیم😔😔 🎤🎤استاد 🌹🍃🌹🍃 ┄┅═❁♡ا🌷ا♡❁═┅┄ 🆔@mantazeran❤️👈 •┈•••✾•منتظران ظهور•✾•••┈•
🌸🌸🌸 💎 حجاب چیست؟! ♦️ حجاب یعنے: نشان دادن شخصیت خویش ♦️ حجاب یعنے: عزت،شوکت،پاکدامنے افتخار،شجاعت،قدرت ♦️ حجاب یعنے: فخر،زینت،پاکے قلب مرواریدےدرون صدف ♦️ حجاب یعنے: بندگے خداوند خشنودے اللہ ♦️ حجاب یعنے سپرے محکم در برابر چشم هاے نامحرم و آتش جهنم 🌸بارالها! خواهران دینے مرا هدایت فرما 🌸سخنان دلنشین شهیدسرآمد وسرفراز مدافع حرم وحریم آل الله علیهم السلام لبنانی در باره حجاب 👤 شهید احمد محمد مشلب حجاب وعفاف گرامی باد💖🍃 آمین یا رب العالمین🌸💖🍃 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
مناجات با امام زمان(عج)! 🎙سید مهدی میرداماد 🔊مردی از آسمون میاد ✅درخواستی ⬇️⬇️⬇️
مناجات با امام زمان(عج)! 🎙عبدالله داداشی اردبیلی 🔊همه جابروم به بهانه تو! ⬇️⬇️⬇️
مناجات با امام زمان(عج)! 🎙مصطفی صابرخراسانی 🔊لحظه ها رامتوسل به دعاییم بیا! ⬇️⬇️⬇️
6.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ✅ پادکست یاد مرگ... ⁉️ ┄┅═✧🌺یازهرا🌺✧═┅┄ ✅ کانال استاد عالی @aali_ir
همسر ملانصرالدين از او پرسيد: فردا چه مي كني؟ گفت: اگر هوا آفتابي باشد به مزرعه مي روم و اگر باراني باشد به کوهستان مي روم و علوفه مي چينم. همسرش گفت: بگو ان شاءالله ملا گفت: ان شاءالله ندارد فردا يا هوا آفتابيست يا باراني!! از قضا فردا در ميان راه به راهزنان رسيد و اورا گرفتند و كتك زدند و هرچه داشت با خود بردند . ملا نه به مزرعه رسيد و نه به كوهستان رفت. به خانه برگشت و در زد. همسرش گفت: كيست؟ ملا گفت: ان شاءالله كه منم! همیشه ان شاءلله بگویید حتی در مورد قطعی ترین کار ها خداوند در قران می فرماید: «و لا تقولن لشی ء انی فاعل ذلک غدا* الا ان یشاء الله؛» هرگز درباره چیزی نگو فردا چنین می کنم* مگر اینکه بگویی اگر خدا بخواهد» (کهف/ 23-24).
آیت الله اراکی (ره) فرمودند: شبی خواب امیرکبیر را دیدم، جایگاهی متفاوت و رفیع داشت. پرسیدم چون شهیدی و مظلوم کشته شدی این مرتبت نصیبت گردید؟ با لبخند گفت: خیر. سؤال کردم چون چندین فرقه ضاله را نابود کردی؟ گفت: نه با تعجب پرسیدم: پس راز این مقام چیست؟ جواب داد: هدیه ی مولایم حسین (ع) است! گفتم چطور؟ با اشک گفت: آنگاه که رگ دو دستم را در حمام فین کاشان زدند، چون خون از بدنم میرفت تشنگی بر من غلبه کرد. سر چرخاندم تا بگویم قدری آبم دهید. ناگهان به خود گفتم میرزا تقی خان! ۲ تا رگ بریدند اینهمه تشنگی! پس چه کشید پسر فاطمه؟ او که از سر تا به پایش زخم شمشیر و نیزه و تیر بود! از عطش حسین حیا کردم، لب به آب خواستن باز نکردم و اشک در دیدگانم جمع شد. آن لحظه که صورتم بر خاک گذاشتند امام حسین (علیه السلام) آمد و فرمود: به یاد تشنگی ما ادب کردی و اشک ریختی؛ آب ننوشیدی. این هدیه ما در برزخ. باشد تا در قیامت جبران کنیم! همیشه برایم سوال بود که امیرکبیر که در کاشان به شهادت رسید چگونه با امکانات آن زمان مزارش در کربلاست. جواب، عشق به مولایش امام حسین (علیه السلام) بود. 📚 منبع: کتاب آخرین گفتار