اولیای خدا حتی وقتی حاکم نبودند، بهانه نمیآوردند که چون حکومت در دست ما نیست، دیگر ما تکلیفی نداریم؛ بلکه بازهم کیسه غذا و آرد و خرما بر شانه میگذاشتند و به در خانهی فقرا میرفتند و با محرومیت و فقر مبارزه میکردند؛ چه رسد به وقتی که به حاکمیت میرسیدند.
وقتی در کربلا بعضی از بنیاسد آمدند بالای جنازه سیدالشهدا دیدند بر روی شانهی مبارک امام، زخمی است که اثر شمشیر و نیزه و شلاق نیست بلکه رد یک تماس مزمن و مداوم با گوشت و پوست شانههاست. این شانهها سالها با این فشار مانوس بوده است. از حضرت سجاد علیهالسلام پرسیدند که اینها چیست. امام فرمودند: «آثار کیسههای پر از آرد و نان و خرماست که پدرم هرشب بر دوش میگذاشت و به خانهی فقرا میبرد.»
اگر از مُهر نبوت چیزی شنیدهاید بدانید که آثار این کیسهها هم مُهر امامت بر شانهی اهل بیت بود. این خصلت مشترک همه اهل بیت بود که از پیامبراکرم آموخته بودند. در میانشان یک فرهنگ بود که باید به دنبال برقراری حکومت عدل باشیم؛ اما تا وقتی به حکومت نرسیدهایم نیز وظایفی داریم و به آن وظایف تا هرجا میتوانیم عمل میکنیم.
#کتاب حسین عقل سرخ
استاد رحیمپور ازغدی