- بی تو ...
از تو دورم کرده این دنیا، کجا بی تو خوشم؟
در هیاهوی خیابان ها کجا بی تو خوشم؟
در منی و از تو ام، دورم ولی از تو بگو
بین این دنیای آدم ها کجا بی تو خوشم؟
غایت عشقی و در دنیای نصفه نیمه ها،
تشنه ی این غایتم، حالا کجا بی تو خوشم؟
خستهام زین "خود" که الطاف تو را دیدست و باز
غرق دنیا میشود، حالا کجا بی تو خوشم؟
آفریدی کل عالم را برای من ولی
بندهی عالم شدم، حالا کجا بی تو خوشم؟
بین این دریای مخلوقات اگر من اشرفم
غافل از آن ارزش والا، کجا بی تو خوشم؟
از گِلم، تا تازه ام باید که در کسب کمال
باشم و در حُرم آتش ها کجا بی تو خوشم؟
شرزه از شیطان که بر گمراهی ام خورده قسم
ناشی ام چون آدم و حوا، کجا بی تو خوشم؟
روح پاکی که دمیدی در تن درماندهام
هست دائم در پیات شیدا، کجا بی تو خوشم؟
آه کین محدودیت ها از تو دورم میکند
خسته از خواب و خورم، حالا کجا بی تو خوشم؟
مانده در فصل شتاء ام، عاشق کوی ربیع
ای ربیع جان آدم ها، کجا بی تو خوشم؟
#تأویل (ح.جعفری)
@manzome_man
- دهه هشتادی
من یک دهه هشتادی ام از نسل غرورم
فرزند گل و آینه و شعر و سرورم
باشد وطنم خاک تنم کشور ایران
آرمگه پیران و یلان مقصد شیران
مردان وطن چشمه ای از غیرت و عزت
چون باکری و باقری و کاوه و همت
هر بانوی این خاک چونان مرضیه بانو (خانم مرضیه حدیدچی دباغ)
چون مریم فرهانی و چون خانم کرجو (شهیده مریم فرهانی و شهیده ناهید کرجو)
ای کاش که ما رهرو این راه بمانیم
دور از شرر عشق پی جاه نمانیم
قطعا رسد آن روز که در لشکر مولا
باشیم به فرماندهی حضرت آقا
#تأویل (ح.جعفری)
@manzome_man
منظومهٔ من
- بی تو ... از تو دورم کرده این دنیا، کجا بی تو خوشم؟ در هیاهوی خیابان ها کجا بی تو خوشم؟ در منی
این شعر بر میگرده به یه روز عادیِ آفتابی، همین حوالی قبل از دی ماه.. که با کاپشن خردلی پخش شده بودم رو صندلی اتوبوس و پشیمون از این که چرا قبل از سوار شدن کاپشن رو در نیاوردم؟
با همون حالت تهوع ناشی از گرما، این کلمه ها کنار هم تو مغزم ردیف شد :)
بیبهانه اومد و اومد تا پشت در خونه، زنگ رو که زدم بیت آخرم نازل شد و با وارد شدنم به خونه، فوری دست به گوشی شدم برای یادداشت و یه کم چکش کاری...
* مغزم از پشت صحنه اشاره کرد که بله، همون روزا بود که تازه با جناب عطار آشنا شده و خوراکم شده بود رباعیای مختارنامه...
منظومهٔ من
- دهه هشتادی من یک دهه هشتادی ام از نسل غرورم فرزند گل و آینه و شعر و سرورم باشد وطنم خاک تنم کشور
این شعر؛
از اون شعرا بود که مصرع اولش اومد و بقیش به خواست و اراده پیش رفت.
اینجور شعرا وقت میگیره، لازمه تو فرهنگ لغت سرچ کنی! گوگل ورق بزنی!!
و تا حالا که اینجا خدمت شماست، دو سه سال از عمر شریفش میگذره و چند بار نسبت به اولین نسخهاش ویرایش و درست و درمون تر شده!
و برام خیلی عزیزه :)
شعرای پر زحمت وقتی نتیجهاش اینطور قشنگ میشه حال آدم رو حسابی خوب میکنه!
' حق توحّش خواهم از دریاے چشمانت
از بس نگاهت پارھ پارھ ڪرده قلبم را...
#تأویل (ح.جعفری)
@manzome_man
- کودتــا
یک سده دولت عقل، یک شبه کودتا شد
عشق شبی درخشید، حاکم شهر ما شد
مردم بی مروت، مست ز قصه عشق
عقل شکسته دل هم، رفت و دگر فنا شد
قلب، تمام تن شد، قصه عشق خود را
بار دگر بگفت و، دردِ بلا دوا شد
قلب و سر و رگ و تن، من وَ من و من و من
درد شُدَش به یکسر، رنج بدان عطا شد
دولت حالِ ما حال، مِی بدهد به مغز و
کرده گمان که فکرش، از سر ما رها شد
عاقبتش چنین شد، این همه شور و مستی
واژهی تلخ مجنون، وصله نام ما شد
آخ که جان "تأویل"، زنده بدین امید است
در بزنند و گویند، حاجت دل روا شد...
#تأویل (ح.جعفری)
@manzome_man
منظومهٔ من
- کودتــا یک سده دولت عقل، یک شبه کودتا شد عشق شبی درخشید، حاکم شهر ما شد مردم بی مروت، مست ز قصه
.🖤
داستان کودتا ام بر میگرده
به اولین بار که تخلصم رو پیدا کردم
و از خوبیش مطمئن شدم،
بعد از چند روز خواستم
ازش تو یه شعر استفاده بکنم،
همون اول مصرع یکی مونده به آخر
تو ذهنم نقش بست و
بعد هم مصرع بعدیش.
اون موقع هنوز مطمئن نبودم
این بیت قراره بیت چندم بشه؟
گفتم و گفتم. بی توجه به اینکه
مفهوم و منظور چیه.
بعدم چند بار ترتیب بیت ها رو
جا به جا کردم و نتیجه شد این.
تا چند هفته فکر میکردم
شعر درست و حسابی ای نیست!
مفهوم و قافیه خاصی نداره!
فقط صرف استفاده از تخلصمه..
ولی حالا که چند ماه از تولدش گذشته،
چند بار دیگه خوندمش دیدم
همچینم دری وری نبوده.
کلی حرف واسه گفتن داره :)
.🖤
- حضرت ماه!
ما ماه تر از حضرت عباس نداریم!
در اوج عطش این همه اخلاص نداریم!
ای وای که در روضه او بوده و اما
در بحث ادب این همه وسواس نداریم!
در حلم و وفا اسوه ی اهل دو جهان است
بر امر ولی این همه حساس، نداریم!
با یک رجزش سُفت سپاه عمر سعد
چون او به سخن این همه سیّاس، نداریم
ما لاف زدیم و سخن از عشق بگفتیم
وقتی خبر از آن همه احساس نداریم!
#تأویل (ح.جعفری)
@manzome_man
- رقص قاصدک ها ...
آمدی آشوب کردی حالِ قلبِ خستهام را
رویِ هر دیوارِ این دل حک شده "جئنا لنبقیٰ"
عقلِ من، مردی مجاهد، قلبِ من خاکِ اهورا
چشمِ تو یک مینِ مخفی پشتِ آن مژگانِ زیبا
آخر ای مجنونِ عاشقپیشهیِ مبهوت و شیدا
اندکی کمتر بکن نامهربانی با دل ما
عقل گفته پشتِ بیسیمِ دلم با ترس و بلوا
که تصاحب کرده این چشمت سه وادی را از اینجا
خواب و خور، فکر و خیال وخندههایم را گرفتی
مانده از این دل برایم گریه ها و دردسر ها
آمدی جانم به قربانت، ولیکن مهربانتر
بایدت با قلبِ غُدّ و شرزهام مهر و مدارا
عاقبت یا سهم تو من میشوم یا میروی و
میشوم شهری خرابه، غرق رقص قاصدک ها...
#تأویل (ح.جعفری)
@manzome_man