منظومهٔ من
.💙 عاشق شو یه نیمهشب، خیلی بداهه اومد. سختی داشت اما نه اونقدری که به تنم بمونه! بعد که تموم شد، د
امشب باباش تو جمع اعلام کرد همگی هفته آینده بله برونش دعوتان :))
بعدم عکس حلقه و آینه شمعدونشو نشونمون داد
عقدشونم تو حرم بابارضاست
با یه آقاسید خوشبخت
و من از عمقِ جون ذوق کردم براش..
بند بندِ این شعر
از تهِ قلبم
نثار تمام دختران صبور سرزمینم🫂
منظومهٔ من
- شکست ... رفتی و قصد نمودم که فراموش کنم ناگهان شیشهٔ عطرت وسط خانه شکست آمدم مِی بخورم فکر تو از
💔.
انگار شعر، رگِ حیاتِ ورژنِ مطلوبِ منه..
از این که نتونم شعر بگم بیزارم..
از اینکه قلم و کاغذ دست بگیرم اما
قافیهها ردیف نشن..
از این که ببینم آخرین شعرمو، ۲,۳ ماهِ
پیش گفتم.
پس از بعضی شعرا، من میخوام که بیان!
بیان تا بهم ثابت بشه هنوزم خوبم.. میونِ
کلِ حال بدیا و اضطرابای غیرِ قابلِ انکارِ روزگار.
-شکست- هم همین بود
ایماژ اولیهٔ این شعر از تصور عاشقی بود
که میخواد تمومِ یادگاریهای معشوقِ رفتهشو
دور بریزه اما بخاطر بدحالی شیشهٔ عطرش
از دستش میافته و دیگه تمامِ خونه
بویِ اونو میگیره و انکارش محال میشه...
اول خواستم متن بنویسم دربارش، اما
وقتی بیت اول اومد، حیفم اومد همین
موقعیتو نچسبم و شعرش نکنم!
دو سه بیت اول سخت و آسون اومد
و واسه بیتای بعدی مراجعه کردم به علامه گوگل!
«هم قافیهٔ پیمانه!»
و با خوندن هر کلمه، براش یه سناریو
ساختم هر سناریو رو یه بیت کردم که
قافیهاش همون واژه میشد.
یعنی انگار کل بیت، میخواد شما رو برسونه
به واژهٔ قافیه.
کلا این سبکِ شعر گفتنایِ منه :)
و خلاصه نرم نرمک شکست پدید اومد
و یه لبخند گشاااد آورد رو لبای من✨
💔.
' نوشته بود که من جز تو را نمیخواهم
و فرستاد همان را برای ۵ نفر🤣!
#تأویل (ح.جعفری)
@manzome_man
- ضامنِ آهو ..
ای کاش شبی قطع کنی فاصلهها را
بنشینی و خود ختم کنی قائلهها را
خلوت شده شهر و همه رفتند ولی من..
خود بدرقه کردم همه قافلهها را
اینجا که نشستم ز تو دور است ولیکن
من میشنوم از حرمت غلغله ها را
آنجا که تو هستی ز منی دور ولیکن
از عمق دلم میشنوی تو گله ها را؟
تو ضامن آهویی و من صید رمیده
باشد که به ما هم بکنی این صلهها را
گفتی که علیک بالصلوةِ شب و دیگر
من نذر تو کردم همهی نافلهها را
این نامه اعمال من است، غرق سیاهی
ای کاش شبی هم بخری باطلهها را!..
#تأویل (ح.جعفری)
@manzome_man
منظومهٔ من
- ضامنِ آهو .. ای کاش شبی قطع کنی فاصلهها را بنشینی و خود ختم کنی قائلهها را خلوت شده شهر و همه
🦌
ضامن آهو یه عصر یا شایدم نیمه شب
حوالی ایام شهادت امام رضا(ع) اومد به
قلب و قلمم:)
من اصلا آدمی نیستم که خیلی به دلم
باشه ایام شهادت و ولادت حرم باشم
از طرفی همون چند وقت پیشاش
مشهد بودم...
ولی یهو اونهمه پیام نائبالزیارهی
دوست و آشنا و اقوام و... رو که دیدم،
حس کردم که چقدر حالم گرفته است
و چقدررر دلم حرم امام رضا(ع) رو میخواد 🥲❤️🔥
ثمره این دلسوختگی شد چند بیت
ناقابل و پر اشکالِ: "ضامن آهو"...
انشاءالله که صاحب اصلیش بپذیره...
🦌