eitaa logo
مردان خدا 📿
388 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
939 ویدیو
61 فایل
مردان خدا کسانی که زندگی شان الگویی برای جویندگان حقیقت است. انبیاء ، علما ، شهدا ، صالحین و خوبان‌ عالم با ما همراه باشید 🥀🍀🌻🌹🌼 http://eitaa.com/joinchat/2035810317C9e86d81327
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ورود پیکرهای ۵۵ شهید دفاع مقدس به ایران 🔹این شهیدان مربوط به عملیات‌های والفجر ۳، کربلای ۱، عاشورا، مطلع والفجر، مسلم ابن عقیل، والفجر ۴، والفجر ۹، نصر ۷ و عملیات‌های ایذایی دشمن و ضد‌انقلاب در سال‌های‌ نخست انقلاب و تک‌های دشمن در سال‌های پایانی جنگ هستند. 📿 @mardane_khoda
شهیدی از ارامنه که در منطقه عملیاتی حاج عمران به شهادت رسید شهید رایموند باغرامیان (خاتون نژاد) از جمله دلاوران دفاع مقدس است. شهید عزیز در تاریخ ۲۶ تیر ماه ۱۳۴۲ در شهر تهران متولد شد. در شش سالگی به همراه خانواده به شهرستان اصفهان نقل مکان کرد. تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در مدارس ارامنه «آرمن و کاتاریتیان» گذراند و پس از آن در دبیرستان ابوذر اصفهان در رشته صنایع فلزی مشغول به تحصیل شد. در سال 1364 همراه دوستان خود به خدمت سربازی رفت. پس از اتمام دوره آموزشی در مرکز آموزشی 05 کرمان، به لشکر 64 ارومیه (قسمت توپخانه) پیوست. پس از مدتی به شهرستان پیرانشهر اعزام شد و در تاریخ 29 اردیبهشت ماه سال 1365 در منطقه حاج عمران بر اثر موج شدید ناشی از انفجار در زمان تک هوایی دشمن بعثی، به درجه رفیع شهادت نائل آمد. پیکر مطهر شهید رایموند باغرامیان پس از انجام مراسم مذهبی، با حضور پرشور صدها نفر از ارامنه شاهین شهر و اصفهان در حالی که با برگزاری راهپیمایی علیه حکومت بعثی صدام حسین، اسرائیل و حامیان جانی آنان همراه بود، در فضایی آکنده از غم و اندوه در گورستان ارامنه اصفهان به خاک سپرده شد. یکی از سخنرانان در نطقی اعلام کرد: امروز، نام رایموند عزیزمان در کنار اسامی ارمنیانی قرار می‏گیرد که با نثار زندگی خود در راه آزادی و خوشبختی ملت ایران، باعث سربلندی و عزت جامعه ارمنی شده‏ اند. در این لحظه که پیکر جوان او را به خاک می‏سپاریم امیدواریم تا خون ریخته شده وی، موجبات تحکیم بیشتر روابط ارمنیان با دیگر هم‏وطنان مسلمان خویش را فراهم آورد. shahidd.blog.ir/post/743 📿 @mardane_khoda
شهیدی از ارامنه که در منطقه عملیاتی حاج عمران به شهادت رسید 🌹 🇮🇷 شهید رایموند باغرامیان : شهید رایموند باغرامیان (خاتون نژاد) از جمله دلاوران دفاع مقدس است. شهید عزیز در تاریخ ۲۶ تیر ماه ۱۳۴۲ در شهر تهران متولد شد. در شش سالگی به همراه خانواده به شهرستان اصفهان نقل مکان کرد. تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در مدارس ارامنه «آرمن و کاتاریتیان» گذراند و پس از آن در دبیرستان ابوذر اصفهان در رشته صنایع فلزی مشغول به تحصیل شد. در سال 1364 همراه دوستان خود به خدمت سربازی رفت. پس از اتمام دوره آموزشی در مرکز آموزشی 05 کرمان، به لشکر 64 ارومیه (قسمت توپخانه) پیوست. پس از مدتی به شهرستان پیرانشهر اعزام شد و در تاریخ 29 اردیبهشت ماه سال 1365 در منطقه حاج عمران بر اثر موج شدید ناشی از انفجار در زمان تک هوایی دشمن بعثی، به درجه رفیع شهادت نائل آمد. پیکر مطهر شهید رایموند باغرامیان پس از انجام مراسم مذهبی، با حضور پرشور صدها نفر از ارامنه شاهین شهر و اصفهان در حالی که با برگزاری راهپیمایی علیه حکومت بعثی صدام حسین، اسرائیل و حامیان جانی آنان همراه بود، در فضایی آکنده از غم و اندوه در گورستان ارامنه اصفهان به خاک سپرده شد. یکی از سخنرانان در نطقی اعلام کرد: امروز، نام رایموند عزیزمان در کنار اسامی ارمنیانی قرار می‏گیرد که با نثار زندگی خود در راه آزادی و خوشبختی ملت ایران، باعث سربلندی و عزت جامعه ارمنی شده‏ اند. در این لحظه که پیکر جوان او را به خاک می‏سپاریم امیدواریم تا خون ریخته شده وی، موجبات تحکیم بیشتر روابط ارمنیان با دیگر هم‏وطنان مسلمان خویش را فراهم آورد. 💠 خاطرات شهید «رایموند باغرامیان» به روایت برادرش: شهید «رایموند باغرامیان» شخصیتی دوراندیش و دوست داشتنی داشت و بسیار خوش اخلاق و خانواده دوست بود. خانواده وی عبارت بودند از: مادر، برادر بزرگتر (رازمیک)، برادر کوچکتر (رافیک) و یک خواهر (روبینا). گفتنی است که در زمان حیات شهید، پدر محترم ایشان در سال 1361 وفات نموده بودند. پس از فوت پدر، وی سرپرستی خانواده اش را با کار و تلاش فراوان به عهده گرفت. علاقه بسیار زیادی به ورزش، خصوصاً رشته فوتبال داشت. پیش از شهادت، به صورت رسمی در تیم فوتبال «آرارات» (الف) اصفهان که بعداً به نام «سِوان» تغییر یافت، مشغول به فعالیت بود که در سطح باشگاهی اصفهان به افتخاراتش افزوده گشت. در عین حال، وی عضو تیم فوتبال جوانان اصفهان نیز بوده و همیشه چهره خندانی داشت. در زمان آخرین مرخصی‌اش، به هنگام حضور در آغوش خانواده با چهره‌ای خندان اظهار داشت: این آخرین مرخصی‌ام خواهد بود و این بار، شربت شهادت را خواهم نوشید. 🌹 shahidd.blog.ir/post/743
شهید رایموند باغرامیان 🌹 از شهدای ارامنه اصفهان زندگینامه و خاطرات در اینجا ↙️ shahidd.blog.ir/post/743 📿 @mardane_khoda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از کاروان انقلاب
شباهت جالب چهره‌‌ی ‎ در دوران جوانی با چهره‌ی ‎ 🇮🇷 @karvane2
هدایت شده از کاروان انقلاب
📌 ۲۷ آذر ماه سالروز شهادت دکتر مفتح و روز وحدت حوزه و دانشگاه گرامی باد 🇮🇷 @karvane2
زندگینامه سرباز رشید اسلام شهید ذبیح الله آموزگار 🌹 ولادت : ۱۳۴۶/۰۸/۰۳‌ الیگودرز شهادت: ۱۳۶۸/۰۳/۱۲ شلمچه صداقت ، ساده زیستی ، جوانمردی و شجاعت از خصیصه های ویژه ذبیح الله بود که او را در میان اطرافیان زبانزد خاص کرده بود . احترام به دیگران ، تحمل مشکلات و صبوری در مقابل دشواریها ، درسهای نیکی بود که از او برای دوستانش به یادگار مانده است. زندگینامه کامل در اینجا ↙️ shahidd.blog.ir/post/754 📿 @mardane_khoda
زندگینامه سرباز رشید اسلام شهید ذبیح الله آموزگار 🌹 در سومین روز آبان سال ۱۳۴۶ در شهرستان الیگودرز میان خانواده ای متدین و زحمتکش کودکی به دنیا آمد که با تأسی به حضرت ابراهیم (ع) او را «ذبیح الله» نامیدند تا در آینده ای نه چندان دور ذبیح راه خدا شود و چون مولایش حسین (ع) در راه دفاع از آرمانهای اسلامی بند از بندش بگسلند. از همان کودکی در کنار سجاده ی پدر نشست و با تماشای قیام و قعود وی در مقابل پروردگار عالمیان ، با احکام نورانی اسلام آشنا شد و به انجام آنها پرداخت. آن گاه که گامهایش توان پیمودن راه را یافت ، به سوی مدرسه رفت و دوره ی ابتدایی و راهنمایی را با موفقیت به پایان برد . سپس وارد هنرستان فنی شهید باهنر الیگودرز شد. ذبیح الله ، در دوران فراغت تحصیلی به کار می پرداخت و بخشی از هزینه های تحصیلی خود را تأمین می کرد. تحصیل او را از مسجد و عبادت جدا نکرد و همیشه سعی داشت در صف جماعت حضور داشته باشد . اگر چه بودند افرادی که از رفتارهای مذهبی وی عصبانی نشان می دادند و بارها سعی کرده بودند او را از رفتن به مسجد و یا جلسات دینی بازدارند. وی تا سال دوم هنرستان تحصیل کرد ، سپس سنگر آموزش را رها کرد و در سال 1366 لباس مقدس سربازی را پوشید . با درخواست وی ، به یگان کمیته انقلاب اسلامی منتقل و به جمع لشکریان روح الله (ره) از تیپ الحدید در آمد. صداقت ، ساده زیستی ، جوانمردی و شجاعت از خصیصه های ویژه ی ذبیح الله بود که او را در میان اطرافیان زبانزد خاص کرده بود . با احترام به دیگران و تحمل مشکلات و صبوری در مقابل دشواریها ، درسهای نیکی بود که از او برای دوستانش به یادگار مانده است. ذبیح الله ، از دوستداران ورزش بود و در رشته های کوهنوردی ، دومیدانی ، تنیس روی میز و ورزش باستانی فعالیت می کرد و در بعضی از آنها رتبه و جوائزی نیز بدست آورده بود . با اینکه در رشته ی راه و ساختمان تحصیل می کرد ولی در طراحی ، خطاطی و مینیاتور نیز دستی داشت و آثار زیبایی را خلق می کرد. مبارزه با طاغوت را از سن ده سالگی شروع کرد و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز در مسیر حفاظت از دستاوردهای انقلاب قدم برداشت. در کسوت سربازی از خرم آباد به ازنا و از آنجا به خرمشهر منتقل شد و در منطقه ی شلمچه به پاسداری از مرزهای ایران اسلامی پرداخت . سرانجام در 1368/03/12 بر اثر اصابت تیر به سر و چشم وی به داخل رودخانه ی عرایض افتاد و همرزمانش بعد از تلاش فراوان توانستند پیکر او را که روح بلندش از آن پرواز و بسوی آستان مقدس دوست رفته بود ، پیدا کنند و برای خاکسپاری به زادگاهش آورند . همانگونه که وی وصیت کرده بود ، او را درکنار مزار دوستانش ، شهیدان سیدمصطفی و سیدجواد میرشاکی به خاک سپردند. ✍ خاطرات مادر شهید اگر لباس و با کفشی داشت و می‌دید دیگران ندارند به ایشان می‌داد. وقتی اعتراض می‌کردم، می‌گفت اصلاً صحبتش را نکن، تا نماز نمی‌خواند، امکان نداشت آب بخورد، هرکس با هر سنی که به ایشان کاری می‌داد، فقط می‌گفت چشم. در تظاهرات انقلاب نیمه‌های شب به شعارنویسی بر علیه شاه اقدام می‌کرد. پهلوان بود ورزشکار و هیکل بسیار درشت و خوبی داشت کشتی گیر بود، سه مرتبه ساواک آمد تا او را بگیرد، اما موفق نشد. ایشان روحیه قوی داشتند و می‌گفت من از آن‌ها زرنگ تر هستم. هرگاه وارد خانه می‌شد و نامحرمی در خانه بود یا الله می‌گفت تا کسی از حضور ایشان خجالت نکشد. هرگاه میهمان می‌آمد غذای آماده نداشتیم، هیچ حرفی نمی‌زد، خودش دستانش را بالا می‌زد و غذا درست می‌کرد. در دوران حملات هوایی عراق و بمباران شهرها می‌رفت و جنازه ها را غسل و کفن می‌کرد و قتی می‌پرسیدیم، می گفت: مگر از خدا نمی‌ترسید این‌ها کسی را ندارند در این وضعیت. شاید روزی این بلا به سر خودمان بیاید. خواب شیرین شبی در خواب دیدم که مرا به امام رضا (ع) می‌برند، گفت مادر چرا نشسته ای، گفتم پول ندارم. گفت شما بیا برو همه چیز هست و سپس دست مرا گرفت و وارد باغی شدیم و چند خوشه انگور چیدم. گفت این‌ها هم برای توشه راهت، حالا با ذوق و شوق برو.. که ناگهان از خواب بیدار شدم..... عاشق حضرت امام (ره) بودند. شهادتشان هم درست مصادف با ایام رحلت امام خمینی(ره) بود. روحش شاد و نامش جاودان - صلوات🍀 🌹 shahidd.blog.ir/post/754 📿 @mardane_khoda
شهید ابراهیم اسدالهی شهدای ازنا 📿 @mardane_khoda
آیت‌الله العظمی مرعشی نجفی می­‌فرمودند: محضر آمیرزا جواد آقای ملکی تبریزی- اعلی اللّه مقامه الشّریف- بودم، کسی آمد و به ایشان گفت: آقا! من به نسخه­‌ای که برای شب­ خیزی به من دادید، مو به مو عمل کردم امّا موفّق نمی­‌شوم. آیه آخر سوره کهف را خوانده­‌ام، دعایی را که داده­‌اید، خوانده­‌ام، صدقه هم فرمودید دادم، همه کار کردم امّا موفق نشدم. آقا فرمودند: گوشَت را جلو بیاور تا چیزی در گوشَت بگویم. چیزی به او گفتند که دیدیم سرخ شد و عقب نشست. بعد فرمودند: این را انجام بده، درست می­‌شود! آیت‌الله العظمی مرعشی نجفی فرمودند: بعدها که آن شخص پیش من آمد، خودش برایم گفت: آن روز آقا فرمودند: تو چند روز است که در منزل بد اخلاقی می­‌کنی و با همسر و بچّه­ هایت قهری، با این حال می­ خواهی خدای متعال باز توفیق شب­ خیزی به تو بدهد؟! هیهات! این­ ها که هیچ، اگر خضرِ نبی هم تعلیمی به تو بدهد، توفیقِ شب­ خیزی نخواهی داشت! ╭═━⊰🍃🖤🖤🍃⊱━═╮       📿 @mardane_khoda