خاطره شهادت همرزم سید نور خدا بجای او
همسر شهید زنده سید نورخدا موسوی ، با بیان اینکه سید نور خدا در عملیات مرصاد در سال 65 مشارکت داشته است، بیان کرد: سید در این عملیات تا مرز شهادت رفته بود اما همرزمش به جای وی شهید شده بود.
وی بیان کرد: سید نورخدا در نقل خاطره ای عنوان کرده بود که چون هنوز آموزش نظامی ندیده بودم، مسئولیت آوردن آب را داشتم که چند بار برای آب آوردن رفتم و چون مسیر طولانی بود برای چهارمین بار خسته شدم و به فرمانده گفتم یک نفر به جای من برود تا استراحت کنم، بار پنجم نیز خودم می روم.
وی افزود: سید نورخدا نقل می کرد که همرزمم ۲۰۰ متر از ما دور نشده بود که مورد اصابت گلوله قرار گرفت و شهید شد.
#سید_نورخدا_موسوی
#مردان_خدا 📿
@mardane_khoda
سلام بر شهیدان راه حق 🌹
#سید_نورخدا_موسوی معاون یگان تکاور ناجا در مرز زاهدان بودند که هنگام درگیری با گروهک آمریکایی جندالشیطان به سرکروگی عبدالملک ریگی ملعون بر اثر اصابت تیر به ناحیه سر مدت ۱۰ سال به صورت مجروحیت ۱۰۰ درصد در حالت کما زندگی کرد و هفته قبل یعنی ۱۶ آبان ۹۷ به درجه رفیع شهادت نائل آمد و به یاران شهیدش پیوست. 🌹
شادی ارواح طیبه شهدا ۳ تا صلوات 🍀
#مردان_خدا 📿
@mardane_khoda
این اسامی بهشتیان است، فهرستی که نام اولش، نام فاطمه زهرا(س) بود
خاطرات همسر شهید سید نورخدا موسوی
شبی، سید حال بدی داشت و من در کنار تخت او نشسته بودم و قرآن می خواندم، لحظهای دلم غصهدار شد و از وضعیت خود و همسرم شاکی شدم و آنقدر گریه کردم که در کنار تخت همسرم به خواب رفتم.
در خواب سید را بسیار خوشحال و شاداب دیدم که با لباسی سفید مرا نگاه میکند. صورت زیبایش خندان بود، از او پرسیدم که چه زمانی این عشقبازی به پایان میرسد و او خندید و گفت زمانی که دست تو را در دست عمهام زینب (س) بگذارم.
او در عالم رؤیا فهرستی به من نشان داد که اسامیای در آن نوشته شده بود و اسم من در آن فهرست بود، او گفت که این اسامی بهشتیان است، فهرستی که نام اولش، نام فاطمه زهرا (س) بود.
هنگامی که از خواب بیدار شدم خدا را به خاطر وجود برکت و نعمتی چون سیدنورخدا شکر کردم و برایم همین کافی بود که صدای نفسهای مرد خانهام و پدر فرزندانم را بشنوم و به هرم نفسهایش تکیه کنم.
سیدنورخدا موسوی ۱۷ اسفندماه سال ۸۷ در منطقه لار استان سیستان و بلوچستان، مورد اصابت گلوله گروهک تروریستی عبدالمالک ریگی قرار گرفت و از ناحیه سر مجروح شد و به کما رفت. جانباز ۱۰۰ درصد لرستانی که به شهید زنده کشور مشهور بود ۱۰ سال در کما بهسر میبرد تا اینکه درشب رحلت پیامبر اکرم(ص) و شهادت امام حسن مجتبی(ع) آسمانی شد.
شهادت ۱۶ آبان سال ۹۷
#شهید_سیدنورخدا_موسوی
#مردان_خدا 📿
@mardane_khoda
هدایت شده از کاروان انقلاب
هشتم ربیع الاول
سالروز شهادت امام حسن عسکری (ع)
بر امام عصر (عج) و شیعیان ایشان تسلیت باد.
#سامرا
#دولت_انقلابی 👊
@dolate_enghelabi
هدایت شده از 💫حدائق💫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هدایت شده از نشریه عبرتهای عاشورا
4_592135892580172113.mp3
5.6M
🏴روضه_امام_حسن_عسگری_ع
▪️به روایت شهید حاج شيخ احمد ضيافتے كافے
🌍 eitaa.com/ebratha_ir ایتا
🌍 sapp.ir/ebratha.org سروش
هدایت شده از ســــید خراســانــی
امام خامنه ای:
ما به ظهور امام_زمان(عج) این محبوب حقیقی انسانها نزدیک شدهایم زیرا معرفت ها پیشرفت کرده است...
🔺 ظهور نزدیک است...آیا ما آماده ایم⁉️
@sayedkhorasani
هدایت شده از 🌹آموزش مجازے قرآن🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 نماهنگ زیبای، کودکانه مدافع حرم😊
@amoozesh_quranmj👈
هدایت شده از کانال پیام های منتخب
#خوش_اخلاق_باشید
💢مومن باید در بین جمع #شوخ باشد
#شهید_مطهری
✅خدای متعال #دوست می دارد مردمی را که وقتی در جمع دیگران می نشینند عبوس نمی کنند، بلکه با مردم خوش و بش می کنند، #شوخی می کنند، به اصطلاحِ دیگر "ادخال سرور" در قلب مؤمنین می کنند.
✅می دانیم که بعضی از مؤمنینِ معمولی ما جزء آدابشان این است که کأنه یک نوع #تکبری بر همه مردم دارند که ما مؤمن هستیم و چنان، به اینکه همیشه عبوس کنند، چهره شان را بگیرند، به مردم بی اعتنایی کنند، یعنی همه شما اهل جهنم هستید، همه شما مورد #خشم خدا هستید و مورد خشم من؛ در صورتی که این برخلاف دستور اسلام است...
✅[در روایت است که] خدا دوست دارد مؤمنی را که وقتی در میان #جمع است، برای اینکه دیگران را #مسرور کند سخنان خوشحال کننده می گوید ولی وقتی که تنها می ماند به فکر و #اندیشه فرو می رود ... و عبرتها به نظرش می آید.
📚آشنایی با قرآن، ج10، ص39
کانال پیام های منتخب
کپی و نشر مطالب کانال آزاد است.
لینک کانال
@Montekhab
#کانال_پیامهای_منتخب
هدایت شده از همراه با نهج البلاغه 📚
هدایت شده از ناحله
🌹 #بسم_رب_الشهدا_والصدیقین🌹
در عشق اگر چہ منزل آخر #شہادت است
تکلیف اول است #شہیدانہ_زیستن ...
اینجا #شہدا دعوتت کردن
نمیخواے که #تنہاشون بذارے ...
نمیخواے که #دعوتشونو رد کنی
#شهدا_منتظرن
#یا_زهرا_س
کـانـال دوست شـ❤️ــهید من
👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2180644876Cae8d8eb780
کتاب ارزشمند غم عشق
برای تهیه چاپ شانزدهم کتاب ارزشمند و گرانبهای #غم_عشق نوشتهی حضرت استاد آیت الله حاج شیخ عبدالقائم #شوشتری حفظه الله با شمارهی زیر تماس بگیرید.
09138345955 آقای حسن شوشتری
#مردان_خدا 📿
@mardane_khoda
هدایت شده از همراه با نهج البلاغه 📚
إرْمِ بِبَصَرِكَ أَقْصَى الْقَوْمِ 👁 👁
نگاهت را به انتهای لشکر دشمن بیانداز.
📋(به دقت مراقب باش ! ببین دشمن چه قصدی دارد و چه تحرکاتی دارد)
#خطبه ۱۱ 🌴
همراه با #نهج_البلاغه 🌸🌼🍀
@nahj97
هدایت شده از 🌟سیرسلوک تاخدا🌟
🌸علامه حسن زاده آملی :
⭕️دو چیز باعث تاریکی قلب و بی حالی در عبادت می شود؛
✨۱- زیاد حرف زدن
✨۲-زیاد خوردن
@seiro_solook_ta_khoda
هدایت شده از همراه با نهج البلاغه 📚
هدایت شده از 🌟سیرسلوک تاخدا🌟
🌟آیـــت الله حبیبی:
🌟در روایت دارد حیوانات هر وقت از یاد خدا غافل می شوند، در دام صیاد می افتند. انسان هم هر وقت از یاد خدا غافل شود ، در دام شیطان می افتد
@seiro_solook_ta_khoda
هدایت شده از 🌟سیرسلوک تاخدا🌟
💢استاد فاطمی نیا :
بزرگان و راه رفته ها گفته اند : در میان این همه طرق و راه ها، أقربُ الطُّرُق ، محبت است. نزدیک ترین راه ها به سوی خدا، طریق محبت است. با محبت، به هر کمال می شود رسید.
@seiro_solook_ta_khoda
هدایت شده از 🍃🌸آرامـش بـٰا خُـ﷽ـدا🌸🍃
💠 • ° •🔸 ◎﷽◎ 🔸• ° • 💠
🔷🔸 هـر شـــ🌙ـــب یـــڪ🔸🔷
⇩⇩⇩ داسـتـــ📚ــــان⇩⇩⇩
°❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀°
توی بیمارستان فیروز آبادی دستیار دکتر مظفری بودم.
روزی از روزها دکتر مظفری ناغافل صدایم کرد اتاق عمل و پیرمردی را نشان دادن که باید پایش را به علت عفونت میبریدیم.
دکتر گفت: که این بار من نظارت میکنم و شما عمل میکنید.
به مچ پای بیمار اشاره کردم که یعنی از اینجا قطع کنم و دکتر گفت: برو بالاتر...
بالای مچ را نشان دادم و دکتر گفت برو بالاتر... بالای زانو را نشان دادم و دکتر گفت برو بالاتر... تا اینکه وقتی به بالای ران رسیدم دکتر گفت: که از اینجا ببر
عفونت از این جا بالاتر نرفته!!!
لحن و عبارت "برو بالاتر " خاطره بسیار تلخی را در من زنده میكرد. خیلی تلخ!!!
دوران کودکی همزمان با اشغال ایران توسط متفقین در محله پامنار زندگی میکردیم.
قحطی شده بود و گندم نایاب بود و نانواییها تعطیل
مردم ایران و تهران به شدت عذاب و گرسنگی میکشیدند که داستانش را همه میدانند.
عدهای هم بودند که به هر قیمتی بود ارزاق شان را تهیه میکردند و عدهای از خدا بیخبر هم بودند که با احتکار از گرسنگی مردم سودجویی میکردند.
شبی پدرم دستم را گرفت تا در خانه همسایهمان که دلال بود و گندم و جو میفروخت برویم و کمی از او گندم یا جو بخریم تا از گرسنگی نمیریم.
پدرم هر قیمتی که میگفت همسایه دلال ما با لحن خاصی میگفت:
برو بالاتر... برو بالاتر...
بعد از به هوش آمدن پیرمرد برای دیدنش رفتم. چقدر آشنا بود.
وقتی از حال و روزش پرسیدم گفت:
بچه پامنار بودم.
گندم و جو میفروختم
خیلی سال پیش، قبل از اینکه در شاه عبدالعظیم ساکن بشم...
دیگر تحمل بقیه صحبتهایش را نداشتم! خود را به حیاط بیمارستان رساندم،
من باور داشتم که ...
از مکافات عمل غافل مشو
گندم از گندم بروید جو ز جو
اما به هیچ وجه انتظار نداشتم که چنین مکافاتی را به چشمم ببینم.
✍دکتر مرتضی عبدالوهابی
"استاد آناتومی دانشگاه
⇦ ڪلیڪ ڪنید⇩⇩⇩
〰❁🍃❁🌸❁🍃❁〰
☑️ ڪـانـال آرامــِش بـا خـــدا☟
@Arameeshbakhoda