eitaa logo
برای مردم مظلوم شهرم گرمسار می نویسم
141 دنبال‌کننده
426 عکس
306 ویدیو
1 فایل
کانال تحلیلی ،خبری ارتباط با ادمین @Mehrad0061
مشاهده در ایتا
دانلود
شأن نزول این آیه این چنین هست که، حضرت‌علی(ع) و فاطمه(س) و حسن(ع) و حسین(ع) نذری داشتند و بواسطه این نذر ۳روز روزه گرفتند. در منزل هم چیزی مهیا نبوده و حضرت علی(ع) از فردی یهودی مقداری جو برای نان قرض می‌گیرند. روز اول بعد از اینکه تمام اهل خانه روزه بودند، هنگام افطار مسکینی به در خانه علی(ع) متوسل میشه.. اهلبیت تمام نان جوی افطار خودشون رو به فقیر میدن.. شب دوم یتیمی دخیل می‌بنده به خانه علی(ع) و شب سوم، اسیری متوسل میشه و این داستان سه روز اتفاق میافته.. و اهلبیت علی(ع) با آب خالی افطار میکنند و غذای تناول نکردن.. وقتی که پیامبر روز چهارم وارد منزل فاطمه(س) میشن و این وضع رو میبینن، نگران میشن و از خدا طلب کمک میکنن و همون لحظه این سوره نازل میشه:«هَل اَتی عَلَی الاِنسانِ حینٌ مِنَ الدَّهرِ لَمْ يَكُن شَيْئًا مَّذْكُورًا *... وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَىٰ حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا * اِنَّما نُطعِمُکم لِوَجهِ اللهِ لانُریدُ مِنکم جَزاءً وَ لاشُکوراً...» طعامی آسمانی از جانب خدا برای اهلبیت نازل میشه و طبق این آیه، این غدای آسمانی پاداش این نیکوکاری اهلبیت بود
این روایت مصداق نقض این جمله شیطانی هست که:«چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است!» اهلبیت نشون دادن، شیعه واقعی، مسلمان واقعی اگر ببینه مظلومی در رنج و سختی هست، از چراغ خونه‌اش اگر نزنه، مسلمان نیست! حالا کمک به فلسطین و غزه دقیقاً مثل کمک به محرومین و مستضعفین هست در هر جای دنیا.. اون عزیزانی که کمک به غزه رو نفی میکنن، چقدر از نون خودشون زدن و کمک به سیستان کردند؟ خود سیستانی‌ها دارن کمک غزه میکنن، اون وقت دیگران ناراحتن!
اهلسنت و شیعیان سیستان و بلوچستان از سایر شهرهای ایران بیشتر ضداسرائیل هستن و کمک کننده مردم غزه و فلسطین.. اون وقت شیعه ما دنبال توجیه برای یک تکه نان! «نانش دهید، تا دینش رو نفروخته به تکه نانی..»
ما زبونمون شیعه است دستمون حرمله است قلبمون عمر سعده شکم‌مون هم معاویه است! متناقضیم.. «بدنبال تکه‌ای نان.. بندگان نانیم.. نه علی(ع)»
کسی که داره کار جهادی میکنه برای محرومیت زدایی مناطق مختلف ایران، دقیقاً داره همون هدفی رو دنبال میکنه که یکی داره کمک میکنه به نابودی اسرائیل در منطقه و کمک به فلسطین.. دم جفت‌شون گرم و چشم بدخواه جفت‌شون کور...
اینا توی یک جبهه هستن کسی که داره محرومیت زدایی میکنه برای رفع فقر و گرسنگی و.. و کسی که داره جلوی اسرائیل وایمیسته «هدف جفتشون، ایران قویه..» فقط یکی توی این جبهه نیست و توی جبهه اسرائیله.. اونم کسیه که به بهونه اون، این رو میزنه و این دو تا رو به جون هم میندازه
یکی قلمشو وقف حسین کرد و کتاب نوشت یکی چشمش رو پای حسین گذاشت و کتاب خوند یکی قلمهای پاشو وقف کرد و رفت روی مین و یکی سر داد پای مکتب حسینﷺ .. و حسین هنوز یار می‌خواهد و ندای «هل‌من‌ناصر..» او بلند است
اولین نگاهتون که افتاد به گنبد حرم بگید:« ای که مرا خوانده‌ای، راه نشانم بده» 🌱
می‌دونستید اولین فحش ناموسی فارسی رو حافظ ساخته و به کار برده؟ اونجا که می‌گه: مادر پیاله! عکس رخ یار دیده‌ایم!
. . . 🔻وال استریت ژورنال نوشت: ایران درخواست های کشورهای عرب و آمریکا برای کاهش تنش و کم کردن شدت ضربه احتمالی به اسرائیل را نپذیرفته و از این که این پاسخ ممکن است به یک جنگ تمام عیار بدل شود نمی هراسد.
دو تا ورزشکار سوئیس گفتن توی سه‌گانه‌مختلط المپیک شرکت نمیکنیم. بلژیک هم نذاشته ورزشکارای سه‌گانش توی مسابقه شرکت کنن. چرا؟ چون یدونه ورزشکاراش توی المپیک به خاطر شنا توی رود سن به بیماری روده‌ای مبتلا شده. چند روز پیشم یه وقفه یه روزه توی مسابقات سه گانه افتاد که اونم واسه آلودگی رود سن بود. آب رود سن آلودست، چون که توش پلاستیک و شیرآبه میریزن؟ نه. شهروندان جهان اول توی آب رودخانه قضای حاجت میکنن. والا سگ شم اگه دروغ بگم! قبل از المپیک اومدن دیدن ای بابا، چقدر بد، یه پول هنگفتی گذاشتن واسه پاکسازی. بعدشم قرار بود مکرون بره با شهردار پاریس توش شنا کنن که‌ مکرون نرفت و شهردار پاریس فقط شنا کرد. شهروندان جهان اول که مخالف المپیک بودن چیکار کردن؟ این دفعه کمپین گذاشتن رفتن تو سر چشمه رود سن قضای حاجت کنن که شاهکارهاشون واسه روزهای مسابقه برسه اونجا. کاری ندارم به این که ایران اگه بود چی می‌شد و چرا کسی نمیگه و اینا. فقط از وقتی این اخبار رو خوندم، همینطور تمام این فضاها و این تصاویر که آره پاریس شهر عشاقه و شهر عطر و بوی خوشه داره میاد جلو چشمم و هی پتک میخوره تو سرم. چرا آخه انسان جهان اولی؟ اونی که بهش میگی جهان سومی طوری ماتحتشو میشوره که صدای نعلبکی میده بعد تو اینطوری؟
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِیِّ النَّقِیِ‏ وَ حُجَّتِکَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّیقِ الشَّهِیدِ صَلاَةً کَثِیرَةً تَامَّةً زَاکِیَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً کَأَفْضَلِ مَا صَلَّیْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِیَائِکَ‏.🌷
خلق مشغول طواف کعبه، من مشغول تو مُستجار من نظر کن مُستجیری را که هست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بعضیا چون تو زندگی دیده نشدن تو مجازی عقده دیده شدن دارن، خیلی بهشون توجه نکنید! واسه چاردونه ممبر دروغ پخش میکنن، تهمت میزنن، بی خود و بی جهت سعی میکنن بین ادم ها تفرقه بندازن، بی خودی به این جناح بپرن، به اونور فحش بدن، خلاصه که قانون گردباد بود روزگار را. جز خار و خس زمانه به بالا نمی‌برد
به نام خدا جبهه حق و جبهه باطل بخش پنجم حق و باطل در مبارزه و نبرد با یکدیگرند و آشتی و صلح بین آنها معنا و مفهومی نمی تواند داشته باشد، کوتاه آمدن در برابر باطل یعنی پذیرش ذلت و خواری و سرافکندگی و این یعنی مردن و نیست شدن و فنا شدن، زندگی و حیات در جبهه حق در مبارزه با جبهه باطل معنا پیدا می کند و هر فردی خارج از این دایره سیر کند گام در وادی نیستی و نابودی نهاده است.حضرت امام راحل می فرمایند: امروز جنگ حق و باطل ،جنگ فقر و غنا، جنگ استضعاف و استکبار و جنگ پابرهنه ها و مرفهین بی درد شروع شده است و من دست و بازوی همه عزیزانی که در سراسر جهان کوله بار مبارزه را بر دوش گرفته اند و عزم جهاد در راه خدا و اعتلای عزت مسلمین را نموده اند می بوسم و سلام و درود های خالصانه خود را به همه غنچه های آزادی و کمال نثار می کنم و به ملت عزیز و دلاور ایران هم عرض می کنم خداوند آثار و برکات معنویت شما را به جهان صادر نموده است و قلب ها و چشمان پر فروغ شما کانون حمایت از محرومین شده است و شراره کینه انقلابی تان جهان خواران چپ و راست را به وحشت انداخته است . ادامه دارد... ✍محمد تقی معصومی ۱۴۰۳/۵/۱۶
به نام حضرت حق جبهه حق و جبهه باطل بخش ششم حضرت امام در روشن ساختن جبهه حق و باطل ، و مبارزه و نبرد و جنگ بین این دو از چند مصداق مهم نام می برند، جنگ فقر و غنا، جنگ استضعاف و استکبار و جنگ پابرهنه ها و مرفهین بی درد. به کار بردن این واژه ها در کنار یکدیگر و یا به بیان درست تر در مقابل همدیگر، شاید به معنای آنها عمق بیشتری را بخشیده و بخشی از ویژگی های درونی این دو جبهه را مشخص کرده است. امام و پیر انقلاب،با شناخت کامل از حق و باطل ، بر این باور بودند که با عزم و اراده جبهه حق ، طومار باطل در هم پیچیده خواهد شد و بر این باور و عقیده تا زمان حیات دنیوی خود استوار و راسخ ایستاده بودند و به همین دلیل بود که با هدایت و روشنگری های ایشان بساط دو هزار و پانصد ساله رژیم موروثی شاهنشاهی در ایران برچیده شد و نوع جدیدی از حکومت در سرزمین ایران عزیز استقرار پیدا نمود. برای مبارزه و نبرد ، شناخت حریف، با لحاط همه مفاهیم مربوطه لازم است و امام با این شناخت تیز بینانه خود ، عمق جبهه باطل را نشانه گرفتند و در طول عمر با برکت خود لحظه ای از جهاد و تلاش جهت عیان نمودن چهره واقعی باطل دست بر نداشتند، و انجام این مبارزه را تکلیف و وظیفه برای خود قلمداد نموده و بدون توجه به این که نتیجه این همه تلاش به کجا خواهد انجامید، با توسل به ذات حضرت احدیت ، همه سعی و تلاششان بر این بوده است که در همه حال رضایت و خشنودی خداوند را بر همه چیز ارجح و لازم بدانند و شاید این جمله امام که ما مامور به انجام تکلیف و وظیفه ایم و نه نتیجه کامل کننده این بخش از مطالب ما باشد... ادامه دارد.... ✍محمدتقی معصومی ۱۴۰۳/۵/۱۶
در روايات اومده كه امام حسين در روزِ قیامت، مجلسى داره كه از خاصیتِ ويژه اى برخورداره. حاضرانِ اون مجلس كه گريه كُنان و زائرانِ او هستن، با آرامش و اطمينانِ خاطر طوری شيفته یِ کلامِ امام حسين میشن كه از همه یِ لذت ها چشم پوشی میکنن! هر چقدر همسرانِ بهشتىِ اون ها، بهشون میگن كه ما در بهشت مشتاق شماییم! اما اون ها کلامِ امام حسين رو به اون همسران و بهشت، ترجيح میدن! امام حسين در قیامت جايگاهِ خاصى داره كه به خاطرش، اهلِ محشر مضطرب میشن... اونم وقتی ست كه حسين بى سر و در حالى كه از رگ هاىِ گردنش خون میریزه... ايستاده محشور میشه و حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها وقتى به اون منظره نگاه میکنه از شدتِ اندوه، فرياد خواهد زد... 🌿 مرحوم شیخ جعفرِ شوشتری
من از تنت هر آنچه که شد جمع کرده‌ام ای وای بر دلم ، چقدر کم شدی علی ...
سفرنامه‌سر قسمت پانزدهم. دروازه ساعات. (ورود به شام) به تازیانه و دشنام و سنگ و زخم زبان، به شهر شام شد از عترت تو استقبال... پس از طی منازل، به نزدیکی شام رسیدند، یزید که دستور داده بود شهر را آذین‌بندی کنند، پیکی به سمت کاروان فرستاد که دستور داده بود کاروان را از دروازه ساعات که باید از بازار و محله یهودی‌ها رد می‌شد تا به کاخ برسند، وارد شهر کنند... وقتی کاروان به دروازه ساعات رسید، هنوز کار آذین‌بندی و جمع شدن مردم در گذرها تمام نشده بود، پس برای همین چندین ساعت کاروان را پشت دروازه نگه داشتند... پس از این مدت دروازه باز شد و کاروان اسرا وارد شام شد. چه غوغایی، همه شاد و خوشحال و امان از دل زینب کبری... در روایتی از ابن جوزی آمده خانواده‌های کشته شدگان لشکر یزید آمده بودند و به سرها سنگ می‌زدند و از بام روی آن‌ها خاکستر می‌ریختند... ابن جوزی در جایی دیگر آورده که قبیله ازرق شامی در پشت دروازه ایستاده بودند و به محض اینکه سر قاسم ابن الحسن را مشاهده کردند، با سنگ سر را نشانه گرفتند و هم سرها و هم کاروان را سنگ باران کردند... عبدالله بن جوزی در روایتی دیگر آورده اسرا سرهاشان برهنه بود(بدون چادر) و مرکب‌ها بدون جهاز بودند تا کاروان وارد دمشق شد و سر مطهر بین آن‌ها بود، اگر کسی از زن ها و بچه ها به این سرها نگاه می‌انداخت، آن‌ها را با تازیانه می‌زدند و اهل ذمه داخل بازار شام ایستاده بودند به صورت‌هاشون آب دهان می‌ریختند... رسیدند به کنار در کاخ یزید. ملعون دستور داد سر حضرت را بر در کاخ آویزان کنند و همه زن و بچه‌های اسیر را دور سر نگه دارند و نگهبان‌هایی گذاشت که هرکس در این مدت به سر نگاه کرد و گریه کرد آن را بزنند... کاروان را نه ساعت در آنجا نگه داشتند، ام کلثوم سر بلند کرد، سر را نگاه کرد، شروع به گریه و نجوا با پیغمبر نمود، یکی از نگهبانان دست بلند کرد و به صورت آن دختر امیرالمومنین زد... در «زيارت ناحيه مقدّسه» هم آمده، سرت را بر نيزه كردند و خانواده‌ات را مانند بردگان، اسير نمودند و با زنجير آهنين، به بند كشيدند و بر روى مَركب‌هاى بدون جهاز، سوار نمودند و باد داغ نيم روزى، صورت‌هاشان را مى‌سوزانْد... آنان را در دشت‌ها و صحراها می‌راندند و دستانشان را به گردن هايشان بسته بودند و آن‌ها را در بازارها مى‌چرخاندند... - منابع: قرب الإسناد : ص ٢٦ ح ٨٨ ، الأمالي للصدوق : ص ٢٣٠ ح ٢٤٢ ،روضة الواعظين : ص ٢١٠ السلام،بحار الأنوار : ج ٤٥ ص ١٥٥ و ص ١٦٩ ح ١٥ ،بستان الواعظین،زیارت ناحیه مقدسه - گِرد آورنده: پوریا روحنواز.
سفرنامه‌سر قسمت شانزدهم. مجلس یزید. به دلیل حجم بالای جسارت به مقام اهل‌بیت، از بازگو کردن برخی اتفاقات در این متن معذوریم. هیچ‌کس این‌چنین پلید نشد، خیزران خسته شد، یزید نشد... کاخ یزید در آن روز به انواع زینت آراسته بود، براى یزید تخت مرصّعى نهاده و شخصیت‌هاى داخلى و خارجى هر یک در جاى خود قرار گرفته بودند. سر مبارک امام حسین علیه السلام نزد یزید در تشت طلا قرار داشت. دختران قد مى‌کشیدند تا سر را در داخل تشت ببینند، همین‌که چشمشان به سر پدر افتاد، صداى شیونشان بلند شد... یزید با چوب دستی بر لب‌هاى حسین می‌زد و می‌گفت: امروز از جنگ بدر انتقام گرفتیم. اولين سخن يزيد با سر اين بود: چگونه ديدى ضربت دست مرا؟ ابوبرزه اسلمى که رسول خدا را درک کرده بود گفت: یزید! لب‌هاى حسین را چوب می‌زنى؟ رسول خدا را دیدم که این لب‌ها و لب‌هاى برادرش حسن را مى‌بوسید و مى‌فرمود: شما دو نفر، آقاى جوانان بهشتید، خدا بُکشد قاتل شما را و او را لعنت کند. در روایتی از امام رضا(ع) آمده که یزید سر امام را در تشتی گذاشت و میز غذا را بر تشت نهاد، آن‌گاه با یارانش سرگرم خوردن غذا و شراب شد، سپس میز بازی شطرنج را روی آن تشت گذاشت و با یارانش به بازی مشغول شد. وی هنگامی‌که از هم‌بازیانش می‌برد، جام شراب را برمی‌داشت و می‌نوشید و ته‌مانده آن را کنار تشتی که سر بریده امام در آن بود، بر زمین می‌ریخت. امام سجاد علیه السلام را در غُل جامعه بود به مجلس یزید آوردند. چون يزيد ايشان را به آن هيئت ديد، به طعنه گفت: خدا قبيح و زشت كند پسر مرجانه را. اگر بين شما و او قرابت و خويشی بود، ملاحظه شماها را مى‌نمود و اين نحو بدرفتارى با شما نمى‌نمود و به اين هيئت و حال شما را براى من روانه نمى‌كرد. اسيران را به حضور آوردند. زینب فرمود: اى ظالم، دخترانِ پيغمبر را تا امروز كى اسير كرده كه تو كرده‌اى؟ تمام اهل مجلس به گريه در آمدند. زینب(س) ادامه داد: اى پسر ِآزادشدگان، آيا از عدالت است كه زنان و كنيزان خود را در پس پرده نگهدارى و دختران رسول خدا به اسارت به سر برند و پرده‌ی حجاب آنها دريده و صورت‌هاشان در برابر دشمنان باز تا افراد دور و نزديک چهره آنان را بنگرند در حالی كه مرد و محرمى ندارند تا از آن‌ها حمايت كند؟ - منابع:قلائد النحور، ص ۳۵۳،لهوف ص ۱۸۰، بحار، ج۴۵، ص۱۳۲،حیاه الحسین، ج۳ ص۳۷۷،سیره ابن هشام، ج۳، ص۱۴۳، طبرى ج۷ ص۳۸۳نفس المهموم، ص۴۴۴،ارشاد، ص۲۴۶،روضة الواعظین، ص۱۶۴،منتهی الآمال - گِرد آورنده: پوریا روحنواز.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💬 آزیتا ترکاشوند بازیگر سینما: به‌والله به‌والله اگر بیگانه‌ای کوچکترین خیال باطل کند برای این آب و خاک، به حسین(ع) قسم قلمم را زمین می‌گذارم و تفنگم را برمی‌دارم!