eitaa logo
معرفت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
1.3هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
6هزار ویدیو
129 فایل
🌻لینک دعوت🌻 https://eitaa.com/joinchat/3127574580C37cbd922fa ارتباط با خادم کانال 👇 @yaheydare_karar 🌹با ذکر صلوات به نیت فرج و سلامتی مولا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه کپی مطالب حلال میباشد 🌹 ما را به دوستان خود معرفی کنید🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
189 🔰 سپاه اسلام هم آماده شد برای جنگیدن ، اوضاع به شدت داشت به گلوگاه های حساس می رسید 👈 نیروهای اسلام هم به حالت آماده باش در اومدن و با تماس با پایگاه های موشکی ایران ، به اونها اطلاع دادند که آماده حمله موشکی به مقر نیروهای باشند. الحمدلله در این سالها با توصیه های ولی فقیه ، دقت موشکی نیروهای هوافضا ،به دقت بالایی رسیده بود. 💠 شب موعود فرا رسیده بود و حمله های فوق العاده وحشتناکی از سمت لشکر سفیانی شروع شده بود ، حملات هم همه جانبه بود و این بار علاوه بر نجف ، کربلا هم مورد حمله قرار گرفته بود نیروهای کمکی خوبی از روزهای قبل از نیروهای ایرانی و عراقی و لبنانی و یمنی ، رسیده بودند و نیروها به تعداد کافی بود ✳️ در جنگ هوایی و موشکی ، برتری فوق العاده با نیروهای اسلام بود ، پدافندهای هوایی متعددی دور تا دور حرم امیرالمومنین (ع) و امام حسین (ع) و حضرت عباس (ع) تا کوچکترین آسیبی به این اماکن مقدس نرسه 💠 در بحبوحه جنگ خبری در کل جهان پخش شد ! ❇️ یک فردی که گویا امام زمان (عج) ایشون رو فرستاده بود و ماموریت بهش داده بود ، در کنار کعبه شروع به سخنرانی کرد، دوربین های پخش مستقیم کنار کعبه روی این فرد زوم کرده بودند هم همه وهابی ها اجازه نمی داد صدای اون فرد به درستی برسه 👈 اما اون فرد چه کسی بود ؟ 👌 بله ، درسته ، خودش بود، اون همون کسی بود که در روایات از او به اسم یاد شده بود ، داشت خبر آمادگی حضرت برای قیام رو به مردم میداد و به نوعی اتمام حجت کرده باشه ❇️ اما وهابی های خبیث ،اجازه تمام کردن سخنرانی رو بهش ندادن و در همون کنار خانه امن خدا و حرمی که خون ریزی در آن حرام هست ، رو به شهادت رسوند... 👈 خبر به سرعت در همه جهان پخش شد حتی به جبهه عراق هم رسید 👈 محمد مهدی وقتی این خبر رو شنید سریع خودش رو به ساسان رسوند و گفت... ادامه دارد... ✍️ احسان عبادی @MarefatEmam🌤❄️
190 🔰 👈 محمد مهدی وقتی این خبر رو شنید سریع خودش رو به ساسان رسوند و گفت ساسان ساسان ، خبر رو شنیدی؟ 💠 ساسان در حالی که صورتش پر از اشک بود گفت : آره ، آره ، داداش این همون شهادت بوده ، پنجمین نشانه قبل قیام آقا ، و طبق روایات هم اومده که 15 شب بعد از شهادت ، ظهور امام اتفاق میوفته ! وای وای وای محمد مهدی، این همه صبر و انتظار این همه دعا و اصرار این همه گریه و ندبه این همه زاری و مویه ⬅️ بالاخره داریم به ظهور میرسیم ، همون چیزی که مدتها انتظارش رو داشتیم ، ای خدا ، یعنی میشه زنده باشیم و ببینیم ؟ ❇️ محمد مهدی : آره ، همون چیزی که خیلی آرزوش رو داشتیم، دیگه داره رخ میده ، این لعنتی هم فشار کار رو بیشتر کرده ، اما به لطف خدا پیروز این جنگ ما هستیم. 👈 در حال حرف زدن بودند که یک مرتبه صدای تیراندازی و خمپاره اونها رو به خودشون آورد ✅ جنگ تمام عیار شروع بود ،اما باز هم خودش در جنگ حضور نداشت و نیروهاش رو فرستاده بود عراق به پیشتیبانی نیروهای دیگه ای که بودند 👌 هواپیماهای ایرانی که آماده بودند برای پرواز ، به پرواز در اومدند، اما این بار لشکر سفیانی هم از هواپیماهای قوی ای استفاده می کرد، از موشک های پیشرفته تا سلاح های به روز این بار دشمن با دست پر اومده بود ، دیگه می خواست به هر نحو ممکن که شده جلوی ظهور علنی و قیام حضرت رو بگیره 👈 جنگ به سختی پیش می رفت 👈 ساسان هم باید تک تیراندازی می کرد و هم به گروه خمپاره انداز کمک می کرد، واقعا سخت بود 💠 محمد مهدی این بار در نقش اپراتور پدافند هوایی بود ، جایی حساس و مهم که در تیررس دشمن بود 🔰 حملات دو جانبه به سختی در حال ادامه بود که ناگهان یکی از هواپیماهای دشمن ، به سمت یکی از پدافندهای هوایی شلیک کرد ، آتش بزرگی به هوا بلند شد ، همه نگران شدن ساسان با چشم های نگران که نکنه دقیقا به واحد پدافند سیاری که در اون هست ، برخورد کرده باشه سریع خودش رو رسوند به اون منطقه ادامه دارد... ✍️ احسان عبادی @MarefatEmam🌤❄️
🔵 ۲ 💠‌سیّد محمّد شهید می‌شود ... 🔹امروز، روز بیست و پنجم «ذی الحجّه» است. ما تا زمان ظهور، پانزده روز فرصت داریم. همسفر خوبم! آیا موافقی که با هم به اطراف کوه «ذی طُوی» برویم؟ حتما در دعای ندبه، این جمله را بسیار خوانده ای: «أبِرَضْوی أم غیرها أم ذی طُوی». اکنون برخیز و با من به کوه «ذی طُوی» بیا. وقتی از کعبه به سوی مدینه حرکت کنیم، حدود پنج کیلومتر که برویم به آن کوه می‌رسیم. 🔹نگاه کن! ده نفر از یاران امام، در بالای این کوه جمع شده اند. شاید بگویی: مگر امام سیصد و سیزده یار ندارد، پس چرا آنها فقط ده نفرند؟ این ده نفر یاران مخصوص او هستند که زودتر از همه خدمت امام رسیده اند؛ امّا آن سیصد و سیزده نفر، حدود چهارده روز دیگر به مکّه خواهند آمد. 🔹امام زمان بر فراز کوه ذی طُوی ایستاده است و منتظر است تا خدا به او اجازه‌ ی ظهور بدهد. 🔹آیا می‌دانی آن عبایی که بر دوش امام زمان است، عبای پیامبر می‌باشد؟ آن عمامه زرد رنگی را که بر سر دارد، می‌بینی؟ این، همان عمامه رسول خداست. 🔹گوش کن! امام به یاران خود می‌گوید: «می خواهم یک نفر را به سوی مردم مکّه بفرستم». این یک مأموریّت مهم است. چه کسی به عنوان نماینده امام به سوی مردم مکّه خواهد رفت؟ 🔹اکنون امام یکی از پسر عموهای خود را برای این کار مهم انتخاب می‌کند. نام او «سیّد محمّد» است. 🔹 امام به او دستور می‌دهد که به سوی مردم مکّه برود و پیامی را به آنها برساند. آیا می‌خواهی این پیام را بشنوی؟ 🔹گوش کن! پیام امام این است: «من از خاندانی مهربان و از نسل پیامبر هستم و شما را به یاری دین خدا دعوت می‌کنم. ای مردم مکّه، مرا یاری کنید». 🔹تو خود می‌دانی که امام زمان، نیازی به کمک مردم مکّه ندارد؛ زیرا روزگار ظهور نزدیک است، و به زودی وعده خدا فرا می‌رسد و هزاران فرشته به یاری او می‌آیند. 🔹پس چرا امام از مردم مکّه تقاضای کمک می‌کند؟ امام آنان را دعوت می‌کند تا به راه راست هدایت شوند و در این صورت، در این شهر هیچ خونی ریخته نخواهد شد. آری، او امام مهربانی هاست و برای همین با تمام صداقت، مردم مکّه را به یاری دعوت می‌کند. 🔹نگاه کن! سیّد محمّد آماده حرکت شده و از خوشحالی در پوست خود نمی گنجد؛ زیرا مأموریّتی مهم به او داده شده است. او با مولای خود و دیگر دوستانش خداحافظی می‌کند و به سمت مسجد الحرام رهسپار می‌شود. 🔹من کمی نگران هستم، مردم مکّه با این جوان چگونه برخورد خواهند کرد؟ ساعتی می‌گذرد، خبری از سیّد محمّد نمی شود، کم کم به نگرانی من افزوده می‌شود. 🔹خدایا! چرا سیّد محمّد این قدر دیر کرد؟ و لحظاتی بعد یک نفر در حالی که خیلی پریشان است نزد امام می‌آید. او به امام خبر می‌دهد که سیّد محمّد وارد مسجد الحرام شد و پیام شما را به مردم مکّه رساند؛ امّا مردم مکّه به او حمله کردند و او را کنار کعبه شهید کردند. 🔹آخر به چه جرمی به قتل رسید؟ مگر این شهر، حرم امن الهی نیست؟ مگر حتّی حیوانات هم اینجا در امن و امان نیستند؟ مگر نماینده امام چه گفت که مردم مکّه چنین خروشیدند و او را مظلومانه کشتند؟ 🔹او همان شهیدی است که در احادیث ما به عنوان «نفس زَکیِّه» از او نام برده شده است. حتماً می‌خواهی بدانی معنای آن چیست؟ 🔹 یعنی: فردی بی گناه و پاک که مظلومانه کشته می‌شود... 🔰ادامه دارد... ✍ نویسنده: مهدی خدامیان آرانی @MarefatEmam💫❄️