✍ #یادداشت_هفته | «بعثت خون» سیدالشهداء به روایت حضرت آیتالله خامنهای
🏴 ریشههای قیام حسینی (ع) در بعثت نبوی (ص)
▪️ «عاشورا یک واقعهی استثنائی بود.» ۱۳۷۱/۴/۱۰ «عاشورا یک حادثهی تاریخیِ صرف نبود؛ عاشورا یک فرهنگ، یک جریان مستمر و یک سرمشق دائمی برای امّت اسلام بود.» ۱۳۸۴/۱۱/۵ در واقع، «حسینبنعلی علیهالسلام، به برکت جهادش، اسلام را زنده کرد.» ۱۳۷۴/۳/۳ بنابراین، چنین حادثهای حاوی ویژگیها و خصوصیّات خاصّ خود است که آن را از دیگر حوادث و قیامها در طول تاریخ متمایز کرده است.
🏴 حرکت نبوی و حرکت حسینی مثل دایرهی متّحدالمرکز هستند
▪️ «روح قضیّه این است که امام حسین علیهالسلام در این ماجرا، با یک لشکر روبهرو نبود؛ با جماعتی از انسانها، هرچند صد برابر خودش، طرف نبود؛ امام حسین علیهالسلام با جهانی انحراف و ظلمات روبهرو بود. این مهم است.» ۱۳۷۵/۹/۲۴
▪️از جملهی مهمترین خصوصیّات نهضت حسینی شباهت آن به بعثت نبوی است: «کار امام حسین علیهالسلام در کربلا، با کار جدّ مطهّرش حضرت محمّدبنعبداللّه صلیاللهعلیهوآلهوسلم در بعثت، قابل تشبیه و مقایسه است؛ قضیّه این است. همانطور که پیغمبر در آنجا یکتنه با یک دنیا مواجه شد، امام حسین هم در ماجرای کربلا یکتنه با یک دنیا مواجه بود؛ آن بزرگوار هم نترسید، ایستاد و جلو آمد؛ امام حسین هم نترسید، ایستاد و جلو آمد. حرکت نبوی و حرکت حسینی مثل دایرهی متّحدالمرکز هستند؛ به یک جهت متوجّهند. لذا اینجا "حُسَینٌ مِنّی وَ اَنَا مِن حُسَین"(الارشاد، ج ۲، ص ۱۲۷) معنا پیدا میکند. این عظمت کار امام حسین است.» ۱۳۷۵/۹/۲۴
▪️ در واقع، «جوهر حادثهی عاشورا این است که در دنیایی که همه جای آن را ظلمت و فساد و ستم گرفته بود، حسینبنعلی علیهالسلام برای نجات اسلام قیام کرد و در این دنیای بزرگ، هیچ کس به او کمک نکرد! حتّی دوستان آن بزرگوار، یعنی کسانی که هر یک میتوانستند جمعیّتی را به این میدان و به مبارزه با یزید بکشانند، هر کدام با عذری، از میدان خارج شدند و گریختند!» ۱۳۷۱/۴/۱۰
▪️ باید توجّه داشت که «آن بزرگوار براى همین قیام کرد که رژیمهاى فاسد و مخرّب انسان و مخرّب دین و ویرانگرِ صلاح در جامعه نباشند و نظام اسلامى، الهى، انسانى و مبنىّ بر صلاح در جامعه استقرار پیدا کند.» ۱۳۶۸/۵/۱۱ لذا «ابتدا که از مدینه خارج شد، در پیام به برادرش محمّدبنحنفیّه ــ و در واقع، در پیام به تاریخ ــ چنین گفت: اَنّی لَم اَخرُج اَشِراً وَ لا بَطِراً وَ لا مُفسِداً وَ لا ظالِما؛ من با تکبّر، با غرور، از روی فخرفروشی، از روی میل به قدرت و تشنهی قدرت بودن قیام نکردم. اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاِصلاحِ فی اُمَّةِ جَدّی؛ (بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۳۲۹) من میبینم که اوضاع در میان امّت پیامبر دگرگون شده است؛ حرکت، حرکت غلطی است؛ حرکت، حرکت به سمت انحطاط است؛ در ضدّ جهتی است که اسلام میخواست و پیامبر آورده بود؛ قیام کردم برای اینکه با اینها مبارزه کنم.» ۱۳۷۹/۰۱/۲۶
▪️ «امام حسین میایستد، قیام میکند، حرکت میکند و یکتنه در مقابلِ این سرعتِ سراشیبِ سقوط قرار میگیرد. البتّه در این زمینه، جان خودش را، جان عزیزانش را، جان علیّ اصغرش را، جان علیّ اکبرش را و جان عبّاسش را فدا میکند، امّا نتیجه میگیرد.» ۱۳۷۷/۲/۱۸
🏴 پرچم حق نمیتواند در صف باطل قرار بگیرد
▪️بنابراین، «هدف آن بزرگوار عبارت بود از انجام دادن یک واجب عظیم از واجبات دین که آن واجب عظیم را هیچ کس قبل از امام حسین ــ حتّی خود پیغمبر ــ انجام نداده بود. ... چون زمینهی انجام این واجب، در زمان امام حسین پیش آمد. اگر این زمینه در زمان امام حسین پیش نمیآمد، مثلاً در زمان امام علیّالنّقی علیهالسلام پیش میآمد، همین کار را امام علیّالنّقی میکرد و حادثهی عظیم و ذبح عظیم تاریخ اسلام، امام علیّالنّقی علیهالسلام میشد.» ۱۳۷۴/۳/۱۹
▪️ماجرا بدین قرار است که «جامعهی اسلامی جامعهی امامت است.» ۱۳۷۵/۳/۲۰ «بنیامیّه امامت را در اسلام به سلطنت و پادشاهی تبدیل کردند.» ۱۳۷۵/۳/۲۰ در چنین شرایطی، «یزیدی که بر سر کار آمده بود، نه با مردم ارتباط داشت، نه علم داشت، نه پرهیزگاری و پاکدامنی و پارسایی داشت، نه سابقهی جهاد در راه خدا داشت، نه ذرّهای به معنویّات اسلام اعتقاد داشت، نه رفتار او رفتار یک مؤمن و نه گفتار او گفتار یک حکیم بود؛ هیچ چیزش به پیامبر شباهت نداشت. در چنین شرایطی، برای کسی مثل حسینبنعلی ــ که خود او همان امامی است که باید به جای پیامبر قرار گیرد ــ فرصتی پیش آمد و قیام کرد.» ۱۳۷۹/۱/۲۶
▪️از سوی دیگر، حکومت باطل یزید در پی بیعت گرفتن از امام حسین علیهالسلام بود: «[یزید] توقّع داشت که این امامِ هدایت پای حکومت او را امضا کند؛ "بیعت" یعنی این.
43.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥روایتی دردناک از به نیزه رفتن سر شهید مدافع حرم عبدالله اسکندری
35.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ساعت به ساعت عاشورا چه گذشت؟😭😭
با دل آماده ببینید...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نوای زیبای حب الحسین
استاد مرحوم طه الفشتی
54.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عملیات اسرائیل برای حذف فرمانده سایه ها
در گفتگو با مجید رجبی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استاد عالی در مراسم بیت رهبری
نعمت جمهوری اسلامی به والله العظیم از بزرگترین نعمتهای پروردگار عالم است که به ما داده.
شیعه در طول تاریخ حکومت ولایی نداشته، حتی در زمان امیرالمومنین.
تنها حکومت ولایی مال زمان ماست. در این چهل و پنج سال است که شیعیان و مومنین حاکم را بعنوان نائب امام زمان، بعنوان ولی خدا پذیرفتند.
فقیهترین، شجاعترین، مدیرترین، مدبرترین، با تقواتری فرد امت در راس قرار گرفته. دیگه بعدش خود معصوم و ولی الله العظم است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تصاویر به آتش کشیدن جوان بسیجی توسط یزیدیان در عاشورای ۸۸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴مقتل خوانی تکاندهنده شهید آیت الله حکیم به زبان عربی و زیرنویس فارسی
التماس دعا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥سخنرانی استاد عالی در بیت رهبری:مواظب باشیم با تخریب و تهمت و لجن پاشی بدون سند و مدرک نسبت به سرمایه های انقلاب به حکومتی که مقدمه ظهور است ضربه نزنیم…
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
موکب حسینی اهل سنت لبنان
🔻عاشورای ١٣١۶ و جشن تولد رضاشاه
🔹ضدیت علنی و سخت با دین و مظاهر دینی و مذهبی، یکی از ویژگیهای سلطنت رضا شاه بود. در مملکتی که دیانت با پوست و گوشت مردمش عجین بود، کشف حجاب اجباری، ممنوعیت لباس روحانیت و ممنوعیت برگزاری مجالس عزاداری امامحسین(ع)، که همهاش به زور سرنيزه بود، شاه را نزد مردم منفور کرده بود.
🔹در مقابل این ممنوعیتها، ٢۴ اسفند هر سال که روز تولد رضاشاه بود، مراسمهای رسمی جشن و کارناوال شادی برقرار بود. اسفند ١٣١۶ در حالی که یک سال از ممنوعیت سفت و سخت برقراری مجالس عزای اهلبیت میگذشت، تولد شاه با ایام شهادت امامحسین علیهالسلام همزمان شد. ٢٢ اسفند عاشورا و ٢۴ اسفند سالروز تولد شاه و شصت سالگی اش بود. روزنامه اطلاعات که آن سالها تقریبا تنها روزنامه سراسری ایران بود و پیش از ممنوع شدن عزاداری محرّم، هر سال آگهی مراسمها را چاپ میکرد، از برگزاری جشنها و آذین بندی و چراغانی میادین و خیابانها خبر داد. به گزارش این روزنامه، در وسط میدان سپه که قرار است به زودی مجسمه رضاشاه نصب شود، تاج بزرگی قرارداده شده که با چراغهای الکتریکی آذین بندی شده و نورافشانی میکند.
🔹صفحه اول روزنامه اطلاعات ٢۵ اسفند هم مثل روز قبلش به اخبار جشن های تولد شاه اختصاص داشت. به نوشته این روزنامه، رضاشاه مثل اعیاد رسمی از صبح در کاخش میزبان مقامات کشوری بوده که برای تبریک و شادباش تولدش میآمدند. از ساعت هشت شب هم مراسم رسمی جشن و شام در کاخ گلستان با حضور مقامات کشوری و محمدرضا ولیعهد و شخص شاه برقرار بود و ساعت دوازده و نیم شب پس از آتشبازی به پایان رسید.
🔹وقتی روزنامه اطلاعات اینها را نوشت و منتشر کرد، سه روز از عاشورا گذشته بود. در این ایام مردم داشتند در سرداب خانهها روضههای خانگی مخفیانه برگزار میکردند و با دیدن جشن و شادی تولد شاه در این ایام، شاید این فراز زیارت عاشورا را با سوز بیشتری زمزمه میکردند: و هذا یَوْمٌ فَرِحَتْ بِهِ آلُ زِیادٍ وَ آلُ مَرْوانَ بِقَتْلِهِمُ الْحُسَیْنَ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ
▪️روز دهم . آه از روز دهم
آنچه در روز دهم گذشت ، نتیجه همان رفتار و کرداری است که هم جبهه حق و هم جبهه باطل قبل از روز دهم محرم سال ۶۱ داشتند. اگر حر از سپاه ابن زیاد به سپاه سیدالشهدا پیوست و روز عاشورا به شهادت رسید. نتیجه کردار او و احترام او به حضرت در روزهای فبل بود که به حضرت گفت من احترام مادر شما را نگه می دارم . اگر شمر ذاتا به دنبال جنگ با امام بود و سر از بدن سیدالشهدا جدا کرد، ریشه در زنازادگی او بود که مادرش در بیابان در ازای آب از یک چوپان به حرام حامله شد و شمر را به دنیا آورد و اگر عمرسعد علی رغم تمایلش به نجنگیدن با امام بود اما در نهایت در مقابل حضرت ایستاد، ریشه در محبت دنیا و ریاست طلبی او داشت(وعده حکومت ری) و ....
پس درس آخر در دهه اول محرم این است که بودن یا نبودن ما در سپاه حق در هر عصر و نسلی بسته به زمینه هائی است که قبلا ساخته ایم و در روز امتحان کسی در سمت درست تاریخ می ایستد که جوهره خود را برای این آزمون مهیا کرده باشد.
گاه شمار عاشورا
مرحوم دکتر احمد بیرشک در «گاهشماری ایرانی» واقعه عاشورای سال ۶۱ هجری قمری را بهحساب گاهشماری شمسی، مطابق با ۲۱ مهر سال ۵۹ هجری شمسی اعلام کرده است. در سایتی دیدم که اوقات شرعی روز ۲۱ مهر به افق کربلا (که در طول قرون حداکثر ۳+- دقیقه اختلاف میتواند داشته باشد) را استخراج و روایات مقتل نگارها را با این ساعتها تنظیم کرده اند:
🏴۵:۴۷ اذان صبح
امام علیهالسلام بعد از نماز صبح برای اصحاب سخنرانی و آنها را به صبر و جهاد دعوت کرد؛ و بعد دعا خواند: «اللهم انت ثقتی فی کل کرب... خدایا تو پشتیبان من هستی در هر پیشامد ناگواری»
سپاه دشمن نماز را به امامت عمر سعد خواند و بعد از نماز صبح به آرایش سپاه و استقرار نیرو مشغول شدند.
🏴حدود ۶ صبح
امام حسین (ع) دستور داد تا اطراف خیمهها خندق بکنند و آن را با خار و بوتهها پر کنند تا بعد آن را آتش بزنند و مانع از حمله سپاه از پشت سر بشوند.
🏴۷:۰۶ طلوع آفتاب
کمی بعد از طلوع آفتاب. امام سوار بر شتری شد تا بهتر دیده شود. روبه روی سپاه کوفه رفت و با صدای بلند برای آنها خطبهای خواند. صفات و فضایل خودش و پدر و برادرش را یادآوری کرد و اینکه کوفیان به امام (ع) نامه نوشتهاند. حتی چند نفر از سران سپاه کوفه را مخاطب قرارداد و از حجارین ابجر و شبث ربعی پرسید که مگر آنها او را دعوت نکردهاند؟ آنها انکار کردند. امام نامههایشان را بهطرف آنها پرتاب و خدا را شکر کرد که حجت را بر آنها تمام کرده است. یکی از سران جبهه مقابل از امام (ع) پرسید چرا حکم ابن زیاد را نمیپذیرید و آنها را از ننگ مقابله با پسر پیامبر نمیرهانید؟ اینجا امام آن جمله معروفشان را فرمودند: «الا و ان الدعی بن الدعی، قد رکز بین اثنین: بین السله و الذله و هیهات منا الذله... فرد پستی که پسر فرد پست دیگری است. من را بین کشته شدن و قبول شدن و قبول ذلت مجبور کرده. ذلت از ما دور است.» سخنرانی امام (ع) حدوداً نیم ساعت طول کشیده است.
🏴حدود ۸ صبح
بعد از سخنرانی امام (ع) چند نفر از اصحاب آن حضرت به روایتی بُرَیر که «سید القرآء» (آقای قرآنخوان) های کوفه بود و به روایتی زهیر خطاب و کوفیان سخنان مشابهی گفتند.
بعد از سخنان زهیر و بریر، امام فریاد معروف «هل من ناصر ینصرنی» را سر داد. چندنفری دچار تردید شدند؛ ازجمله حُر. فرد دیگری به نام ابوالشعثا و دو برادر که درگذشته عضو خوارج بودند. بعید نیست که کسانی دیگری هم با دیدن شدت گرفتن احتمال جنگ، از سپاه کوفه فرار کرده باشند.
🏴حدود ۹ صبح
شمر به عمر سعد پرخاش کرد که چرا اینقدر تعلل میکند؟ عمر سعد عاقبت رضایت به شروع جنگ داد و اولین تیر را به سمت سپاه امام (ع) رها کرد و خطاب به لشگریانش فریاد زد: «نزد عبیدالله شهادت بدهید که من اولین تیر را رها کردم.» بعد از انداختن تیر توسط عمر سعد، کماندارهای لشکر کوفه همگی باهم شروع به تیراندازی کردند. امام به یارانش فرمودند: «اینها نماینده این قوم هستند. برای مرگی که چارهای جز پذیرش آن نیست. آماده شوید.» چند نفر از سپاه امام در این تیرباران شهید شدند. (تعداد دقیق را نمیدانیم. تعداد کشتگان تیراندازی. با تعداد کشتگان حمله اول ۵۰ نفر ذکرشده.)
🏴 حدود ۱۰ صبح
بعد از تیراندازی، یسار غلام زیاد بن آبیه و سالم غلام ابن زیاد از لشکر کوفه برای نبرد تنبهتن ابتدای جنگ بیرون آمدند. عبدالله بن عمیر اجازه نبرد خواست. امام حسین (ع) نگاهی به او کرد و فرمود: «به گمانم حریف کشندهای باشی» عبدالله آن دو نفر را کشت. البته انگشتان دست چپش قطع شد.
بعدازاین نبرد تنبهتن، حمله سراسری سپاه امام حسین (ع) انجام شد؛ حبیب و یارانش در برابر او ایستادگی کردند. زانو به زمین زدند و با نیزهها حمله را دفع کردند. همزمان شمر به جناح چپ سپاه امام (ع) حمله برد. زهیر و یارانش به جنگ مهاجمین رفتند. خود شمر در این حمله زخم برداشت بعد از عقبنشینی هر دو جناح کوفی، عمر سعد ۵۰۰ تیرانداز فرستاد که دوباره سپاه امام (ع) را تیرباران کردند و درآن حملات، علاوه بر از پا درآمدن هر ۲۳ اسب لشکریان امام (ع) تعدادی دیگر از اصحاب شهید شدند. الفتوح آن نفرات را ۵۰ نفر و این شهرآشوب ۳۸ نفر ذکر کرده است.
اولین شهید، ابوالشعثا بود و ۸ تیر انداخت که ۵ نفر از دشمن را کشت. امام (ع) او را دعا کرد.
گروهی از سپاه شمر خواستند از پشت سر به امام (ع) حمله کنند زهیر و ۱۰ نفر به آنها حمله کردند.
🏴حدود ۱۱
بعدازاین حملات امام دستور تکتک به میدان رفتن را داد. اصحاب باهم قرار گذاشتند تازندهاند. نگذارند کسی از بنیهاشم به میدان برود. انگار برای کشته شدن باهم مسابقه داشتند. بعضی «در مقابل نگاه امام (ع)» شهید شدند. یکی از اولین کسانی که کشته شد. پیرمرد زاهد بربر بود. مسلم بن عوسجه بعد از او کشته شد. حبیب بر سر بالین او رفت و گفت کاش میتوانستم وصیتهای تو را اجرا کنم. مسلم با دست امام حسین (ع) را نشان داد و گفت: «وصیت من این مرد است.» یکبار هفت نفر از اصحاب امام (ع) در محاصره واقع شدند. حضرت عباس (ع) محاصره آنها را شکست و نجاتشان داد.
.
🏴۱۲:۵۰ اذان ظهر
حبیب بن مظاهر وقت اذان ظهر شهید شد. چونکه نوشتهاند امام (ع) خطاب به اصحاب گفت یکی برود با عمر سعد مذاکره کند و بخواهد برای نماز ظهر جنگ را متوقف کنیم. یکی از لشکر کوفه صدا زد: «نماز شما قبول نمیشود.» حبیب به او گفت «ای حمار! فکر میکنی نماز شما قبول میشود و نماز پسر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم قبول نمیشود؟» به جنگ او رفت اما دوستانش به کمکش آمدند و حبیب کشته شد. امام (ع) از شهادت حبیب متأثر شده و برای اولین بار در روز عاشورا گریست. رو به آسمان کرد و گفت: «خدایا رفتن جان خودم و دوستانم را به حساب تو میگذارم
🏴حدود ۱۳
۳۰ نفر از اصحاب امام (ع) تا وقت نماز زنده بودند و بعدازآن ساعت شهید شدند؛ ازجمله زهیر و حر.
بعد از کشته شدن اصحاب نوبت به بنیهاشم رسید. اولین نفر علیاکبر پسر امام حسین (ع) بود. این عبدالله بن مسلم، به طرز ناجوانمردانهای شهید شد. شهادت او بر جوانان بنیهاشم خوانده است و بر بنی هاشم گران آمد. دستهجمعی سوار شدند و به دشمن حمله بردند. امام آنها را آرام کرد. فرمود: «ای پسرعموهای من بر مرگ صبر کنید به خدا پسازاین هیچ خواری و ذلتی نخواهید دید.»