معرفت مهدوی
🔰شرح دعای ندبه 🔰 🔺جایگاه تاریخی و نقش هدایت گرانه حضرت علی علیه السلام 🔹غدير؛ وعده خداوند برای حفظ
🔹خطر از برای جان خودشان هم نبوده است، چون برای با(ص) در طول حيات خود ثابت كردند هرگز از فداكردن جان خود هراس نداشته است
🔹 پس بايد خطرِ سرکشی و عصيان اعراب متعصب بوده باشد كه برايشان ارزشهای قومی و مادی ملاك بوده است و نه ارزشهای الهی.
🔹 و لذا الهی بر(ص) نگران بودند كه با طرح رهبری علی (ع)مقابله آن عده از مسلمانانِ متعصب در قوميت، نگذارد كار به نتيجه برسد، و به ظاهر هم پيش بینی بینی با(ص) درست بود، ولی خداوند حضرت را اميدوار كردند كه در نهايت نقشه آنها خنثی میشود و نمیتوانند مسير هدايتی را كه به عهده حضرت علی(ع) و فرزندان آن حضرت است از مسير اسلام جدا كنند و خداوند در واقع به آن حضرت اميد داد که بالاخره سختگيریهای جريان سقيفه، راه را به انتها نمیبرد.
2⃣ به تعداد 119 نفر از صحابه و از جمله مالکی، طبری، ثعلبی اذعان دارند كه آيه در شأن علی (ع)نازل شد و پس از نزول آيه رسول خدا(ص) همه را در محل غدير جمع كردند و فرمودند :
🔹«اَلَسْتُ أولي بِكُمْ مِنْ اَنْفُسِكُمْ» آيا من - طبق آيه 6 سوره احزاب كه ميفرمايد: «النَّبِيُّ أَوْلَي بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنفُسِهِمْ»،
🔹 نسبت به شما برای تعيين تكليف شما از شما مقدم و اَوْلی نيستم -كه مسلّم اين اولويت، اولويت از تمام جهات است و در مورد ولايت علی (ع) هم همين ولايت اراده شده است- و همه فرياد زدند «بلی يا رسولالله»، باز جمله را تكرار فرمودند و مردم هم همان جواب را دادند. سپس فرمودند: «مَنْ کُنْتُ مَولاهُ فَهذا عَلِي مَولاه، اللّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ، وَ عادِ مَنْ عاداهُ، وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ»، هرکس من سرپرست و ولی او هستم پس اين علي هم سرپرست اوست.
🔹خداوندا! ولايت کسی را بر عهده بگير که او ولايت علی را بر عهده دارد و دشمن باش کسی را که علی را دشمن دارد و یاری کن کسی را که علی را یاری کند، و ياور مباش کسی را که علی را ياری نکند.
#شرح_دعای_ندبه
#زمینه_سازان_ظهور
#قسمت_بیست_و_پنجم
https://eitaa.com/joinchat/973733973Cb5a6fd2b5a
معرفت مهدوی
🔰شرح دعای ندبه 🔰 🔺جایگاه تاریخی و نقش هدایت گرانه حضرت علی علیه السلام 🔹غدير؛ وعده خداوند برای حفظ
🔹خطر از برای جان خودشان هم نبوده است، چون برای باردر طول حيات خود ثابت كردند هرگز از فداكردن جان خود هراس نداشته است
🔹 پس بايد خطرِ سرکشی و عصيان اعراب متعصب بوده باشد كه برايشان ارزشهای قومی و مادی ملاك بوده است و نه ارزشهای الهی.
🔹 و لذا الهی پیامبر (ص) نگران بودند كه با طرح رهبری علی (ع)مقابله آن عده از مسلمانانِ متعصب در قوميت، نگذارد كار به نتيجه برسد، و به ظاهر هم پيش بینی بینی پیامبر (ص) درست بود، ولی خداوند حضرت را اميدوار كردند كه در نهايت نقشه آنها خنثی میشود و نمیتوانند مسير هدايتی را كه به عهده حضرت علی(ع) و فرزندان آن حضرت است از مسير اسلام جدا كنند و خداوند در واقع به آن حضرت اميد داد که بالاخره سختگيریهای جريان سقيفه، راه را به انتها نمیبرد.
#شرح_دعای_ندبه
#زمینه_سازان_ظهور
#قسمت_بیست_و_پنجم
━━━⊰❀🌷❀⊱━━━
@marefatmahdavi313
━━━⊰❀🌷❀⊱━━━
🔅 بصیرت و انتظار فرج🔅
🔹راز امیدواری به آینده(بخش دوم)
✨اين آينده را هميشه در جلو خود داشته باشيد، آيندهاي که خداوند جلوي ما گذاشته و براي ادامهي حيات ما حاکميت اولياي معصوم را رقم زده، در مسير نگاه به چنين آيندهاي، در هر مقطعي قرار بگيريد مثل اين است که با امام زمان(عج) زندگي ميکنيد.
✨عمده آن است که متوجه شويم خداوند چه آيندهاي را براي جهان رقم زده که ميفرمايد: به وسيلهي آخرين وصي رسول خدا(ص) زمين را از دشمنانم پاک ميگردانم. «وَ لَاُمَکِّنَنَّه مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبِهَا» و حتماً او را بر شرق و غربِ زمين تمکّن و سيطره خواهم داد. «وَ لَأُسَخِّرَنَّ لَهُ الرِّيَاحَ» بادها را مسخّر او ميکنم «وَ لَأُذَلِّلَنَّ لَهُ السَّحَابَ الصِّعَابَ» ابرهاي سختي که بهراحتي باران نميدهند را فرمانبردار او مينمايم. «وَ لَأُرَقِّيَنَّهُ فِي الْأَسْبَابِ» و تمام اسباب و وسايل عالم را برايش نرم و آسان ميکنم که بتواند بر آنها سيطره داشته باشد.
ادامه دارد.....
🎙استاد طاهر زاده
#بصیرت_و_انتظار_فرج
#قسمت_بیست_و_پنجم
━━━⊰❀🌷❀⊱━━━
@marefatmahdavi313
━━━⊰❀🌷❀⊱━━━
📝#قسمت_بیست_و_پنجم
🌷 آب دهانم را به سختی قورت دادم و بعد از مکث کوتاهی پرسیدم: «انگار شما به مهریه رضا نبودین، درسته؟»حبیب سرش را انداخت پایین.
🌷وقتی آمده بودند برای تعیین مهریه، حرف آقاجان و حبیب باهم نمی خواند. آقام یک کلام می گفت مهریه هفت تومان باشد و حبیب قبول نمی کرد.
🌷 می گفت ندارم که بدهم، ولی آخر سر به احترام بزرگترها کوتاه آمد و مهر، همانی شد که آقاجان خواسته بود.
🌷سنّم زیاد نبود، ولی می دانستم دارم چه کار می کنم. حبیب هنوز جواب سوالم را نداده بود.ادامه دادم: «شما بنویس که من مهريه ام رو بخشیدم. خودم هم زیرش رو امضا می کنم، من چشمم دنبال مهریه نیست.»
🌷حبیب آن موقع ها معمار بود. میشناختمش، آدم مقیدی بود. از وقتی
تکلیف شده بود. یک نماز قضا نداشت. از همان نوجوانی که رفته بود سر کار،سال خمسی اش معلوم بود. شرعیات را خیلی خوب می دانست.
🌷 البته این ها را بعدا به من گفت ، ولی قبل از آن هم می دانستیم خیلی به حلال و حرام و شرع مقید است. برای همین وقتی می گفت: «به من واجبه که مهریه زنم رو بدم . ولی این قدر ندارم و نمی تونم ، نمی خوام اول زندگیم رو با دروغ شروع کنم»، ادا نبود. واقعا دلش می خواست صاف وصادق. همانی را که هست توی گود بیاورد.
🌷دلش نمی خواست زیر بار قرضی برود که از عهده اش برنمی آید. من هم دوست نداشتم خودش را زیر دِین من بداند؛ این شد که گفتم مهریه را می بخشم.
#تنها_گریه_کن
#اللهم_عجل_الولیک_الفرج
#شهدا_شرمنده_ایم
ادامه دارد.....
━━━⊰❀🌷❀⊱━━━
@marefatmahdavi313
━━━⊰❀🌷❀⊱━━━
🔶مبانی معرفتی مهدویت🔶
🔺 خداوند فقط به قلب شما می نگرد
✨روايتي از شيعه وسنّی نقل شده: «اِنَّ اللهَ لا يَنْظُرُ اِلي صُوَرِكُم وَ لا اِلي اَعمالِكُم وَ لكِن يَنظُرُ اِلی قُلُوبِكُم» ؛ يعني خداوند به ظاهر شما و به اعمال شما نمی نگرد، بلكه به قلب شما می نگرد. از طرفی قلب كل، امام زمان(عج)است؛ پس هرقدر به امام شبيهتر هستيد، خدا به شما نظر ميكند، چون خدا فقط به امام نظر ميكند و هر كس به اندازهای كه از «قلب» بهره دارد، مورد نظر حضرت حق قرار می گيرد.
✨مولوي در دفتر پنجم در مورد همين نكته از زبان حضرت حق ميگويد:
من ز صاحبدل كنم در تو نظر
نه به نقش سجده و ايثار زر
✨يعنی من به تو و سجده و ايثار تو نظر نمی كنم، بلكه از طريق صاحب قلبِ كل يعنی صاحبدل به تو نظر می كنم، اگر تو درآن قلبِ كل بودی،آنگاه سجده ات مورد نظر قرار می گيرد و انشاءالله مورد قبول واقع می شود. در ادامه می گويد:
تو دل خود را چو دل پنداشتی
گفتگوی اهل دل بگذاشتـی
✨اگر تو نظرت به قلب كل و صاحبدلِ مطلق نبود و خودت را دل گرفتی، از مسير نظر حق به خودت، كه همان دل صاحبدل است، محروم می شوی، مثل تری اين لباس است كه به تری مطلق وصل نباشد چيزی از تری آن نخواهد ماند.
صاحبِ دل، آينه شش رو بود
حق در او از شش جهت نازل بود
صاحبِ دل يعنی امام زمان(عج)كسی است كه همة ابعاد وجودش رو به سوی خدا است و بنده محض اوست و نظر مطلق خداوند به او است.
🎙استاد طاهر زاده
#مبانی_معرفتی_مهدویت
#قسمت_بیست_و_پنجم
━━━⊰❀🌷❀⊱━━━
@marefatmahdavi313
━━━⊰❀🌷❀⊱━━━
✍رمان#تنها_میان_داعش
#قسمت_بیست_و_پنجم
💠 اخبار شیخ مصطفی، باید دلمان را خالی میکرد اما ما در پناه امام مجتبی (علیهالسلام) بودیم که قلبمان قرص بود و او همچنان میگفت :«یا باید مثل مردم موصل و تکریت و روستاهای اطراف تسلیم بشیم یا سلاح دست بگیریم و مثل #سیدالشهدا (علیهالسلام) مقاومت کنیم! اگه مقاومت کنیم یا پیروز میشیم یا #شهید میشیم! اما اگه تسلیم بشیم، داعش وارد شهر میشه؛ مقدساتمون رو تخریب میکنه، سر مردها رو میبُره و زنها رو به اسارت میبَره! حالا باید بین #مقاومت و #ذلت یکی رو انتخاب کنیم!»
💠و پیش از آنکه کلامش به آخر برسد فریاد #هیهات_من_الذله در فضا پیچید و نه تنها دل من که در و دیوار مقام را به لرزه انداخت. دیگر این اشک شوق #شهادت بود که از چشمه چشمها میجوشید و عهد نانوشتهای که با اشک مردم مُهر میشد تا از شهر و این مقام مقدس تا لحظه شهادت دفاع کنند.
💠 شیخ مصطفی هم گریهاش گرفته بود، اما باید صلابتش را حفظ میکرد که بغضش را فروخورد و صدا رساند :«ما اسلحه زیادی نداریم! میدونید که بعد از اشغال عراق، #آمریکاییها دست ما رو از اسلحه خالی کردن! کل سلاحی که الان داریم سه تا خمپاره، چندتا کلاشینکف و چندتا آرپیجی.» و مردم عزم مقاومت کرده بودند که پیرمردی پاسخ داد :«من تفنگ شکاری دارم، میارم!» و جوانی صدا بلند کرد :«من لودر دارم، میتونم یکی دو روزه دور شهر خاکریز و خندق درست کنم تا داعش نتونه وارد بشه.»
💠مردم با هر وسیلهای اعلام آمادگی میکردند و دل من پیش حیدرم بود که اگر امشب در آمرلی بود فرمانده رشید #مدافعان شهر میشد و حالا دلش پیش من و جسمش دهها کیلومتر دورتر جا مانده بود.
💠 شیخ مصطفی خیالش که از بابت مقاومت مردم راحت شد، لبخندی زد و با آرامش ادامه داد :«تمام راهها بسته شده، دیگه آذوقه به شهر نمیرسه. باید هرچی غذا و دارو داریم جیرهبندی کنیم تا بتونیم در شرایط #محاصره دووم بیاریم.» صحبتهای شیخ مصطفی تمام نشده بود که گوشی در دستم لرزید و پیام جدیدی آمد.
💠عدنان بود که با شمارهای دیگر تهدیدم کرده و اینبار نه فقط برای من که #خنجرش را روی حنجره حیدرم گذاشته بود :«خبر دارم امشب #عروسیات عزا شده! قسم میخورم فردا وارد آمرلی بشیم! یه نفر از مرداتون رو زنده نمیذاریم! همه دخترای آمرلی #غنیمت ما هستن و شک نکن سهم من تویی! قول میدم به زودی سر پسرعموت رو برات بیارم! تو فقط عروس خودمی!»...
#امام_زمان
#اللهمعجللولیکالفرج
🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꯭꯭꯭꯭꯭꧁꯭꯭
با معرفت مهدوی به جمع زمینه سازان ظهور بپیوندید
━━━⊰❀🌷❀⊱━━━
@marefatmahdavi313
━━━⊰❀🌷❀⊱━━━
معرفت مهدوی
🌀 شرح ولادت امام زمان عجل الله تعالى فرجه الشريف(بخش دوم) 🟢حساسیت زمان ولادت 🟢 🔸در چنین وضعیتی بای
🌀 شرح ولادت امام زمان عجل الله تعالى فرجه الشريف(بخش سوم)
🟢حساسیت زمان ولادت 🟢
🔸 جایگاه نرگس خاتون، جایگاهی است که بایستی به عنوان همسر امام عسکری علیه السلام دارای فرزندی شود و این در حقیقت مثل اسم مستعاری که مصطلح است یک نوع پنهان کاری بود.
🔸بسیاری از اخباری که ما درباره ولادت امام زمان علیه السلام داریم، ظاهراً تنها از طریق حکیمه خاتون عمه امام عسکری علیه السلام است.
🔸 روایتی که از حکیمه خاتون نقل می شود مختلف است، البته با یکدیگر تناقض ندارد ولی به گونه ای است که بخشی از خبرها را به کسی می گوید و حرف های دیگری را به شخص دیگری می گوید و آن حرف های قبلی را نقض نمی کند؛ بلکه حرف های کامل تری به او می گوید و علتش این است که اینان می دانستند مسئله امام زمان علیه السلام و وجود مبارکش مسأله ای است که باید در راز و رمز بماند.
🔸ایشان اخبار ولادت را به افرادی که مورد اعتماد بودند، به نوعی به آن ها منتقل می کرد، لذا اخباری که در کتب مختلف می بینیم به صورت پاره پاره برای افراد نقل شده است، دقیقاً به همین خاطر است که می خواهند راز قضیه برای همه روشن نشود.
🔸ما بعد از شهادت امام عسکری علیه السلام که به همین نکته می رسیم می بینیم امام عسکری علیه السلام به محض این که به شهادت رسید، معتمد عباسی دستور داد بروند خانه امام حسن عسکری علیه السلام را تفتیش کنند و آن را مهر و موم نمایند، به تعبیر امروزی لاک مهر
کنند.
🔸کنیزانی که در این خانه بودند توسط زنهای متخصص و قابله ها معاینه شدند تا ببینند کدامیک از آن ها باردار هستند. اتفاقاً یکی از خانم ها را که باردار بود به زندان منتقل کردند و تحت نظر داشتند.
🔸در پاورقی کتاب بحارالانوار در جلد ۵۱ یک نکته تاریخی نقل شده است که توسط جعفر، برادر امام عسکری علیه السلام به دستگاه بنی عباس خبر داده شده که نرجس خاتون جزو همان خانم هایی هست که ممکن است از او فرزندی به دنیا بیاید یا فرزندی از او به دنیا آمده باشد.
🔸 آن ها حضرت نرجس خاتون را بازداشت کردند و از او راجع به فرزند امام عسکری علیه السلام پرسیدند و او اظهار بی اطلاعی کرد. آن ها که فکر می کردند شاید نرجس خاتون باردار باشد لذا او را به دست قاضی مورد وثوق دستگاه عباسی به نام «ابن الشوراب» سپردند که چون فرزندی متولد شود بکشد.
🔸 ناگاه عبیدالله بن یحیی وزیر از دنیا رفت و صاحب الزنج در بصره خروج کرد و آنها مشغول فرو نشاندن قائله شدند که از حال نرجس خاتون غافل و آن حضرت به خانه خود بازگشت و نجات پیدا کرد.
🔸این ها همه بیانگر آن است که آنها شدیداً در فکر بودند که نگذارند فرزندی از امام عسکری علیه السلام به دنیا بیاید اما: يُرِيدُونَ أَن يُطْفُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَيَأْبَى اللَّهُ إِلَّا أَنْ يُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ». ( خدا آنچه که اراده فرموده انجام می شود و کسی جلوی اراده خدا را نمی تواند بگیرد، این وعده را خدا محقق کرده است و این فرزند را به دنیا آورده است و تقدیم
بشریت نموده است.
🎙 استاد فیاضی
#قسمت_بیست_و_پنجم
#ذکر_نور_در_حضور_مشتاقان
🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꯭꯭꯭꯭꯭꧁꯭꯭
با معرفت مهدوی به جمع زمینه سازان ظهور بپیوندید
━━━⊰❀🌷❀⊱━━━
@marefatmahdavi313
━━━⊰❀🌷❀⊱━━━