eitaa logo
معرفت مهدوی
689 دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.7هزار ویدیو
3 فایل
به امید روزی که همه پیامهای دنیا یکی شود: «مهدی آمد» شروع: 99/9/18 لینک ناشناسمون( سخنی، انتقاد یا پیشنهادی دارید بفرمائید) https://6w9.ir/Harf_9491682 https://eitaa.com/joinchat/973733973Cb5a6fd2b5a
مشاهده در ایتا
دانلود
🍀‌معاشرت و صِله ارحام 🔺ارتباط صمیمانه با خاندان و خویشاوندان از راههای مهم رشد و تقرب به خداست. آن گونه که امام رضا میفرمایند: «خداوند به تقوای الهی و صِله رَحِم فرمان داد. پس هر کس صله رحم نکند، تقوای الهی را رعایت نکرده است» 🔺لذا انسان منتظر، در زمانه ای که بسیاری از مردم به دلیل مشغله فراوان، اهمیت چندانی به صله رحم نمیدهند، اولا صمیمانه اقوام و خویشاوندانش را دوست دارد، ثانیا همیشه سعی دارد تا در برنامه هایش، جایگاهی ویژه برای صله رحم باز کند. 🔺او با این عملش، به طور غیر مستقیم، دلهای دیگران را به امام زمان جلب میکند… ‌‌
☀️ بصیرت و انتظار فرج 🔹قلّه ی بلوغ جهان( بخش دوم) ✨آن‌قدر ظهورِ جنبه‌ها‌ی نهايی کمالِ عالم حتمی است که رسول خدا صلی الله علیه و آله از يک طرف می‌فرمايند: ✨ نزديکی من به قيامت در حد نزديکی دو انگشت است. ✨ و از طرف ديگر می‌فرمايند: «وَ الَّذِي بَعَثَنِي بِالْحَقِّ نَبِيّاً لَوْ لَمْ يَبْقَ مِنَ الدُّنْيَا إِلَّا يَوْمٌ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ اللَّهُ ذَلِكَ الْيَوْمَ حَتَّى يَخْرُجَ فِيهِ وَلَدِيَ الْمَهْدِي‏» سوگند به آن‌كه مرا به حق مبعوث كرده اگر نماند از دنيا مگر يك روز، هر آينه آن روز را خداوند آن‌قدر طولانی می ‌کند تا فرزندم مهدى ظهور كند. ✨در چنین شرایطی تمام آنچه لازم بود با ظهور آخرين دين ظاهر شود پيش می‌آيد و لذا با ظهور ایشان همه‌ی حقايقِ غيبی که امکان ظهور دارند، به صحنه‌ی ظهور می آيند. ادامه دارد..... https://eitaa.com/joinchat/973733973Cb5a6fd2b5a
💠 اخلاق مهدوی 💠 🔺جذب دلهای مردم ✨آنچه آدمی را نزد خدا و خلق او محبوب میسازد، اخلاق یکوست. ✨پیامبر اسلام هم با صبر و حُسن خُلق خود توانستند از بین مردم خشن و بادیه نشین عصر خود، انسان هایی مهربان و بااخلاص تربیت کنند. ✨امروزه ما هم میتوانیم به وسیله حُسن خُلق و اخلاق نیکوی خود، جاذبه بیافرینیم و دل های دیگران را به اسلام و تشیع و امام زمان متمایل سازیم. 💠منتظر امام زمان در اخلاق نیک هم باید نمونه و الگو باشد.💠 https://eitaa.com/joinchat/973733973Cb5a6fd2b5a
💠 یک قرار روزانه 💠 🔺هر روز یک فراز از زیارت آل یس (جهت انس با حضرت ) ☀️اَلسَّلامُ عَلَيْكَ فِي اللَّيْلِ اِذا يَغْشي، وَالنَّهارِ اِذا تَجَلّي اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الاِْمامُ الْمَاْموُنُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْمُقَدَّمُ الْمَاْموُلُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ بِجَوامِعِ السَّلامِ، اُشْهِدُكَ يا مَوْلايَ اَ نّي اَشْهَدُ اَنْ لا اِلـهَ اِلاَّ اللهُ وَحْدَهُ لا شَريكَ لَهُ، ☀️سلام بر تو در شب هنگامي‏كه مي‏پوشاند، و در روز وقتي‏كه آشكار مي‏شود، سلام بر تو ای پيشوای امين، سلام بر تو ای‏ پيش نهاده آرزو سلام بر تو به همه سلامها، تو را گواه مي‏گيرم ای مولايم،كه گواهی مي‏دهم معبودی‏ جز خدا نيست،يگانه است و شريكی ندارد. https://eitaa.com/joinchat/973733973Cb5a6fd2b5a
🔶 مبانی معرفتی مهدویت🔶 🔺امام واسطة فيض بين خدا و مخلوقات لازم‌ترين موضوع، درك و تصور صحيح از مقام امام ‌زمان(عج) است و اگر تصور ما صحيح شد بسياری مسائل بعدی خود به خود روشن می‌شود . ✨در دعای شريف ندبه می‌خوانیم: «اَيْنَ السَّبَبُ‌الْمُتَّصِلُ بَيْنَ‌الْأرْضِ وَ السَّماءِ»؛ یعنی كجاست آن سببی كه بين زمين و آسمان عامل اتّصال مادون به مافوق است. ✨اين همان مفهوم واسطه فيض است؛ یعنی امام(عج) واسطه بين خدا و كلّ عالم هستی است و اگر متوجّه شويم كه امام(عج) يك حقيقت و يك مقامند در عالم، می‌رسيم به اين‌كه حتّی ملائكه هم وجود خود را از امام می‌گیرند. وقتی فهميديم امام واسطه فيض است و واسطه فيض بودن؛ یعنی از نظر حقيقت از همه موجودات حتّی از ملائكة مقرّب هم بالاتر است. https://eitaa.com/joinchat/973733973Cb5a6fd2b5a
🔵 شرح زیارت آل یس🔵 🔶 مقدمه 🔹«اَلسَّلامُ عَلَینا وَ عَلی عِبادِ اللَّه الصّالِحینَ» «سلام بر ما و بر بندگان شایسته خداوند» 🔹امام در این فراز خواستار سلامت خود و تمامی بندگان شایسته خدا شده و مردم را به کشتی نجات و ساحل امن الهی راهنمایی می‌فرماید. آن حضرت در دعا کردن بندگان صالح حق را در کنار خود قرار داده‌ چرا که در این مسیر دعای امام راه‌گشای آنان است. 🔹اصل سلام در‌ شـب معراج آشکار شد. هنگامی که‌ پیامبر‌ ، در شب معراج در سیر شبانه به نماز شب پرداخت و دستورهای تشهد و صلوات را اجـرا کـرد، ناگاه صفوف فرشتگان و پیامبران را حاضر دید! به او گفته شد: ای محمد‌ بر‌ آنان سلام کـن؛ 🔹«فَقَالَ السَّلَامُ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهِ أَنَّ السَّلَامَ وَ التَّحِيَّةَ وَ الرَّحْمَةَ وَ الْبَرَكَاتِ أَنْتَ وَ ذُرِّيَّتُك‏» «گفت: سلامت و رحمت و برکات خداوند بر شما بـاد، خداوند بـه او وحی کرد: به درستی که سلام، تحیّت، رحمت‌ و برکات، تو و دودمان تو هستید» 🔹عبارت «اَلسَّلامُ عَلَینا وَ عَلی عِبادِ اللَّه الصّالِحینَ» دارای معنی انشاء و درخواست است اما ممکن است جمله خبریه باشد، یعنی از سلامتی و ایمنی خاص بندگان صالح خداوند خبر می‌دهد، آنان که خود را در سایه رحمة‌الله‌الواسعه قرار داده‌ و از امنیت حق برخوردار شده‌اند. 🔹وجود مقدس حضرت بقیة‌الله‌الاعظم ارواحنافداه حقیقت سلام و بندگان صالح خدا به دلیل پیوست و تبعیت از امام، فرع و شاخه‌های آن وجود شریف می‌باشند. ادامه دارد... @marefatmahdavi313
19.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 🔴 «خارج از دید» عنوان مجموعه مستند جذّابی است که به روایت جزء به جزء حوادث انتخابات سال ۱۳۸۸ و آشوب‌های پس از آن می‌پردازد. ما در این مجموعه، روایتی متفاوت و متناوب از این مستند را به تماشا می‌گذاریم. 🎬 https://eitaa.com/joinchat/973733973Cb5a6fd2b5a
🔴 🌀 از بچگی با زیارت آل یاسـین آشنا بودیم. تازه مادرم کارهای جالبی برای امام زمان انجام میداد و می گفت اینها رو از پدرشهیدشون یادگرفته بود. 🌀 مثلابرای سـلامتی امام زمـان علیـه السـلام آش و غـذا درست میکرد! نـون می پخت و بین مردم تقسـیم میکرد، هرکـاری که می کرد میگفت برای امـام زمـانه! 🌀 خلاصه توگوشـمون از همون زمانها ، امام زمان اسم آشـنایی بود. 🌀 یه عصـرجمعه ای بود دیدم مادرم گوشه ی حیاط خونه نشسـته و داره روی کاغذي چیزی می نویسه و آروم آروم گریه میکنه! 💠 تعجب کردم، اشکهاشوکه دیدم خیلی ناراحت شدم.خدایا چی شده؟ سراسیمه رفتم طرف مادرکه داره به کی نامه می نویسه که این طور گریه میکنه!؟ نکنه اتفاقی افتاده! کنارش نشسـتم! دسـتش رو بوسـیدم! توچشماش نگاه کردم دیدم مثل ابر بهار اشک ازچشماش جاریه،گفتم مادرجان چیزي شده؟ برای کی نامه می نویسی؟! به من بگو! 💠مادرکه متوجه ی دلهره ی من شد، لبخندی زد و آه سردی کشیدوگفت: آقاسیدمحمدباقر! غروب جمعه ست، دارم براي امام زمان عریضه و نـامه ای می نـویسم و ازخـدا می خـواهم صـاحبمون رو به مـا برگردونه براي شـما بچه هـا هم دعـاکردم و از امـام زمـان خواسـتم انشـاء الله سربازهای خوبی براشون باشید. ادامه دارد..... ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━ @marefatmahdavi313 ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━
🔺 در تفسـیر البیان از حضرت امام رضاعلیه السلام آمده است که : «یدعی کّلاناس بإمام زمانهم وکتاب ربهم وسنه نبیهم» یعنی انسان در قیامت با ۳ چیز فرا خوانده می شود : (اول) امامی که در زمان او زنده بود (دوم) کتاب خدایی که او تابع ان بود (سوم) سنت پیغمبر اکرم ص درواقع مقصود این است که هر انسانی موظف است تابع این سه منبع باشد : ۱_ کتاب خدا ۲_ سنت پیغمبر ص ۳_امامت و رهبری های امام معصوم ☆با توجه به این حدیث نتیجه می گیریم که باید در هر عصری امام زنده ای باشد تا واسطه بین خدا وخلق باشد و بعد از رحلت رسول اکرم (ص) بشر به وسیله او فیض خدا را دریافت کند پس ضرورت دارد که ما امام زنده را که فیض الهی توسط او به ما منتقل می شود بشناسیم .☆ شما برای انکه به سوی خدا سیر داشته و معرفت به خدا پیدا کنید و تابع دستورات خدا باشید، باید با تمسک و توسل به وسیله ای که خدا برای شما معین کرده است این سیر را ادامه دهید. مفسران می گویند: منظور از وسیله (امام) است. یعنی انسان باید به وسیله امامی که واسطه فیض میان او و خداست، خدا را بشناسد و راه خدا را طی کند و در سبیل الله حرکت کند. 🎙استاد فیاضی ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━ @marefatmahdavi313 ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━
📝 🌷 هر هفته دوبار می‌توانستم کنار اشرف سادات بنشینم و حرف هایش را بشنوم.هر دفعه احوال خودم و خانواده‌ام را در دقیق می پرسیدو می گفت: 🌷« صبر کن، من اول برم دوتا چایی بریزم» و هیچ وقت تعارف نکردم میل ندارم یا اجازه بدهد من بریزم. تشنه ی همان فنجان بلور چای بودم. از دستش می گرفتم و می گذاشتم روی میز و او ننشسته، تاکید می کرد زودتر بخورم تا سرد نشود. 🌷این همنشینی ها، یک سال و نیم به ضرورت کار بود، اما بعدش اشتیاق شد و بهانه ی هم صحبتی. 🌷موقع پیاده کردن صوت های مصاحبه، بیشتر وقت داشتم تا به آنچه شنیده بودم، فکر کنم. با خودم می گفتم این زن یک آدم معمولیست، مثل همه ی ما دلتنگی را تجربه کرده، دلواپس و غصه دار شده، بارها خسته و بیمار شده ، نیاز به استراحت دارد. 🌷گاهی با کوچکترین اتفاق ذوق می کند. با رنج کشیدن آشناست. احساسات دارد و در عین حال می تواند اطرافش را به جایی خواستنی تبدیل کند. از آن آدم هایی که دنیا بهشان نیاز دارد. شاید فرقش با ما همین بوده که نبودنش به چشم می آمد. 🌷چیزی که در تمام رفت و آمدهایم دیدم، جز این نبود. پیرو جوان اشرف سادات از زبانشان نمی افتاد. همسایه ها می آمدند خانه اش 🌷برای جلسه قرآن ، ولی اول سراغ اشرف سادات را می گرفتند. حاج حبیب از نماز جماعت حرم برمی گشت ، صدا می زد اشرف سادات. تلفن زنگ می خورد. اشرف سادات را می خواستند. و او، حتی اگر بیمار بود و کم حوصله، لبخند از لب هایش دور نمی شد و محبت از نگاهش؛ انگار که خورشید باشد. ادامه دارد..... ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━ @marefatmahdavi313 ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━
دعا خوبه، اما تو فرق می‌کنی! شما به کسانی که در هنگام لشکرکشی دشمن، بجای کمک به امام زمانشان، تنها برای او دعا می‌کنند و در هنگام کشته شدن او، گریه و زاری می‌کنند، چه می‌گویید؟ بگذارید اول آنها توجیهشان را بگویند. آنها می‌گفتند ما چون عمیقاً دعا کردیم، لازم نبود عمل دیگری انجام دهیم. آیا در شرایط حساسِ کربلا، بی‌عملی و فقط دعا کردن کار درستی بود؟ دعا خوب است اما بعنوان مکمل در کنار باقی کارهایمان و یا در زمانی که قدرت انجام کاری جز دعا را نداریم، نه به تنهایی و نه در زمانی که سرنوشت ما در گرو همت‌ و تلاشمان است. خدا در آیه ۱۱ سوره رعد می‌فرماید: «خدا حال هیچ قومی را دگرگون نخواهد کرد تا زمانی که خودِ آن قوم حالشان را تغییر دهند.» در زمانیکه دشمن به شدت بر ضد امام زمان کار کرده و شُبهه درست می‌کند، دعا کردن به تنهایی کافی نیست. اگر امروز وارد میدانِ عمل نشویم و دلمان را به دعا کردن‌هایمان خوش کنیم، چگونه می‌توانیم در هنگام ظهور، همچون شهیدانِ کربلا جان خود را تقدیم امام زمانمان کنیم؟ ادامه دارد.... ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━ @marefatmahdavi313 ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━
💠 از چهارسالگی که پدر و مادرم به جرم و به اتهام شرکت در تظاهراتی علیه اعدام شدند، من و برادرم عباس در این خانه بزرگ شده و عمو و زن‌عمو برایمان عین پدر و مادر بودند. روی همین حساب بود که تا به اتاق برگشتم، زن‌عمو مادرانه نگاهم کرد و حرف دلم را خواند :«چیه نور چشمم؟ چرا رنگت پریده؟» 💠 رنگ صورتم را نمی‌دیدم اما از پنجه چشمانی که لحظاتی پیش پرده صورتم را پاره کرده بود، خوب می‌فهمیدم حالم به هم ریخته است. زن عمو همچنان منتظر پاسخی نگاهم می‌کرد که چند قدمی جلوتر رفتم. کنارش نشستم و با صدایی گرفته اعتراض کردم :«این کیه امروز اومده؟» 💠 زن‌عمو همانطورکه به پشتی تکیه زده بود، گردن کشید تا از پنجره‌های قدی اتاق، داخل حیاط را ببیند و همزمان پاسخ داد :«پسر ابوسیفِ، مث اینکه باباش مریض شده این میاد واسه حساب کتاب.» و فهمید علت حال خرابم در همین پاسخ پنهان شده که با هوشمندی پیشنهاد داد :«نهار رو خودم براشون می‌برم عزیزم!» 💠 خجالت می‌کشیدم اعتراف کنم که در سکوتم فرو رفتم اما خوب می‌دانستم زیبایی این دختر شیعه، افسار چشمانش را آن هم مقابل عمویم، اینچنین پاره کرده است. 💠 تلخی نگاه تندش تا شب با من بود تا چند روز بعد که دوباره به سراغم آمد. صبح زود برای جمع کردن لباس‌ها به حیاط پشتی رفتم، در وزش شدید باد و گرد و خاکی که تقریباً چشمم را بسته بود، لباس‌ها را در بغلم گرفتم و به‌سرعت به سمت ساختمان برگشتم که مقابم ظاهر شد. 💠 لب پله ایوان به ظاهر به انتظار عمو نشسته بود و تا مرا دید با نگاهی که نمی‌توانست کنترلش کند، بلند شد. شال کوچکم سر و صورتم را به درستی نمی‌پوشاند که من اصلاً انتظار دیدن را در این صبح زود در حیاط‌مان نداشتم. 💠 دستانی که پر از لباس بود، بادی که شالم را بیشتر به هم می‌زد و چشمان هیزی که فرصت تماشایم را لحظه ای از دست نمی‌داد. 💠 با لبخندی زشت سلام کرد و من فقط به دنبال حفظ و بودم که با یک دست تلاش می‌کردم خودم را پشت لباس‌های در آغوشم پنهان کنم و با دست دیگر شالم را از هر طرف می‌کشیدم تا سر و صورتم را بیشتر بپوشاند. 💠 آشکارا مقابل پله ایوان ایستاده بود تا راهم را سد کرده و معطلم کند و بی‌پروا براندازم می‌کرد. در خانه خودمان اسیر هرزگی این مرد شده بودم، نه می‌توانستم کنارش بزنم نه رویش را داشتم که صدایم را بلند کنم. ادامه دارد... ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━ @marefatmahdavi313 ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━