eitaa logo
معرفت مهدوی
690 دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.7هزار ویدیو
3 فایل
به امید روزی که همه پیامهای دنیا یکی شود: «مهدی آمد» شروع: 99/9/18 لینک ناشناسمون( سخنی، انتقاد یا پیشنهادی دارید بفرمائید) https://6w9.ir/Harf_9491682 https://eitaa.com/joinchat/973733973Cb5a6fd2b5a
مشاهده در ایتا
دانلود
135-anam-fa-maleki.mp3
5.02M
سوره مبارکه با صدای استاد مومیوند ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━ @marefatmahdavi313 ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━
◀️ پیوند دو دریا ✍جهیزیه ساده یک روسری بزگ، یک لباس سفید، چهار بالش، آسیاب دستی، تشک خوابی از پوست خرما در شده بود و ظرف های غذا که جز دیگ مسی، همه از گِل و سفال بودند. جهیزیه زهرا سلام الله علیها را که پیش رسول خدا صل الله علیه و آله آوردند ، دیدگانش خیس اشک شد، رو به آسمان کرد: «خدایا این عروسی را برای کسانی که بیشتر طرفشان گلی است مبارک گردان!» ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━ @marefatmahdavi313 ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━
19.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 تولد اسرائیل! 🌸🍃هدیه به ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━ @marefatmahdavi313 ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━
نیرو و ویژگی های یاران(بخش پنجم) ✅ فرشتگان یاور امام حسین علیه السّلام، یاوران حضرت بقیه الله عجل الله تعالى فرجه الشريف ♻️ یکی از ویژگی های قیام یوسف زهرا علیها السّلام برخورداری از نصرت الهی به وسیله فرشتگان است. ♻️ شیخ صدوق رحمه الله در روایت ریان بن شبیب از حضرت امام رضا علیه السّلام نقل می کند: «ولقد نزل الى الارض من الملائكه اربعه آلاف لنصره فوجدوه قد قتل فهم عند قره ضعث غبر الى ان يقوم القائم فيكونون من انصاره وشعارهم يا لثارات الحسين؛ ♻️ به تحقیق چهار هزار فرشته برای نصرت و یاری حسین علیه السّلام به زمین فرود آمدند آنان هنگامی که نازل شدند، دیدند حسین علیه السّلام کشته شده است از این رو ژولیده و غبار آلود در نزد قبر آن حضرت اقامت کردند و هم چنان هستند تا اینکه حضرت قائم عجل الله تعالى فرجه الشریف، قیام کند و آنان از یاوران و سپاه آن حضرت خواهند بود و شعارشان یا لثارات الحسین است. ♻️ در آیه دوم سوره حشر نیز در مورد لشکریان حضرت مهدی عجل الله تعالى فرجه الشریف می خوانیم که: «سه لشکر او را یاری می کنند: «الملائکه والمؤمنون والرعب؛فرشتگان و مؤمنان و ترس و وحشت که در دل دشمنان نفوذ می کند». ♻️ به راستی چه ارتباطی میان این دو کوکب درخشان آسمان ولایت که ملک و ملکوت عرش و فرش، همه از یگانگی آن دو سخن می گویند وجود دارد. هر کجا امام حسین علیه السّلام است حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز هست و هر کجا حضرت مهدی عجل الله تعالى فرجه الشریف است امام حسین علیه السّلام نیز می.باشند ذکر و نام آن یکی، با یاد و نام دیگری قرین و و عجین است. از امام زمان سیدالشهدا علیه السّلام را می طلبند و از سیدالشهدا علیه السّلام امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشريف را... ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━ @marefatmahdavi313 ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
14.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی دل بی تو به جان آمد وقت است که باز آیی ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━ @marefatmahdavi313 ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━
دفتر اول 💢استنصار حجت های الهی به روایت تاریخ ⚜ استنصار کلیم الله علیه السلام: 🌀 موسی (ع) بنی اسراییل را پس از سالها درد و شکنجه، از دست فرعون نجات داد. دریا را شکافت تا قومش از آن عبور کنند. اما بنی اسراییل نه تنها او را در امری که خدا فرمان داده بود یاری ننمودند بلکه در همان میانه راه بهانه جویی ها و آزارشان را آغاز کردند. 🔺گفتند: ما دوازده طایفه ایم همه از یک راه، از دریا نمی گذریم! 🌀موسى گفت:« دوازده راه برایتان باز می کنم زود عبور کنید که فرعونیان در تعقیب شمایند». 🔺گفتند: چگونه از میان دیوارهای بلند آب عبور کنیم، در حالی که نمی دانیم سایر طایفه ها به چه مشغول اند؟ شاید حیله ای در کار باشد. 🌀موسى شکاف هایی درون دیوارهای آب ایجاد نمود تا هر دوازده طایفه، بتوانند یکدیگر را ببینند. از آب گذشتند هنوز پاهایشان خشک نشده بود که باز شروع کردند: 🔺گرسنه ایم! 🌀 موسی از آسمان، لذیذترین طعامی را که تا آن زمان بنی اسراییل نخورده بودند، مهیا نمود! 🔺پس پیاز و عدسش چه شد؟! تشنه ایم! 🌀 موسی عصایش را به سنگ زد تا بنی اسراییل، گواراترین آبی را که تا آن زمان ننوشیده بودند، بنوشند. 🔺ما دوازده طایفه ایم همه از یک چشمه آب نمی نوشیم! 🌀 موسی از سنگ، دوازده جویبار خارج ساخت. 🔺گرم مان است! 🌀 موسی چاره کرد! 🔺سردمان است! 🌀 موسی باز هم چاره ساخت! 🟢 پس از این همه لطف که به اذن خدا از طرف موسی به بنی اسراییل روا شد، موسی از قومش بنی اسراییل خواست تا به نبرد با باطل برخیزند. بنی اسراییل در پاسخ حجت خدا و منجی خویش گفتند: 🔺خودت و خدایت بجنگید! 🟢 استنصار منجی الهی را اجابت نکردند و اینچنین موسی در میان قومش غریب ماند! ادامه دارد... ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━ @marefatmahdavi313 ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━
🔰 🔰 2⃣3⃣قسمت سی و دوم حاج آقا که اشک در چشمایش حلقه زده بود جمله قبلی رو پاک کرد و نوشت: انسان پرهیز کار به حق گرایش دارد و از باطل پرهیز می کند». و بعدش گفت یاور واقعی امام زمان علیه السلام همیشه و در همه حال اهل حق و حقیقت است و تحت هیچ شرایطی چیزهایی مثل پول و قدرت که به وسیله اون ها شیطون خیلی ها رو گول می زنه، فریب نمی خوره و باعث نمی شه که از کمک کردن به دیگران دوری کنه و خودش رو برتر از همه بدونه. چنین شخصی هرجا که باطل و گناه باشه از آنجا گریزان هستش، حتی اگر تمام دنیا را به او بدهند و بگن که فلان کار خلافی رو انجام بده، اون تحت هیچ شرایطی کار خلاف و اون گناه رو انجام نمی ده و دست از دینش بر نمی داره. بعد از این که بچه ها مطالب روی تابلو رو یادداشت کردند حاج آقا همه رو پاک کرد و نوشت: شب به پا می خیزند و بخش هایی از قرآن را تلاوت می کنند». و در ادامه گفت: خواندن قرآن ثواب زیادی داره اما همان طور که در جلسه قبل عرض کردم، بهتر این که ترجمه اون هم خوانده بشه تا انسان بهره ی بیشتری ببره قرآن کلام الهی و بزرگ ترین معجزه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است هر کسی که میخواد در دنیا و آخرت جز شیعیان صالح و خوب باشه باید در همه مراحل زندگی خودش از دستورات قرآن و فرمایشات ائمه اطهار علیهم السلام تبعیت کنه و به اون ها عمل کنه. ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━ @marefatmahdavi313 ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
7.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلامْ يا مهدي🤚 سلام‌ ای مهدی يا وعدَنا الصادق، يا صادقَ الوعدِ ای قول صادقانه‌ی ما، ای وعده‌ی حق... ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━ @marefatmahdavi313 ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━
✍ رمان 💠 حالا من هم در کشاکش پاک احساسش، در عالم انقلابی به پا شده و می‌توانستم به چشم به او نگاه کنم که نه به زبان، بلکه با همه قلبم قبولش کردم. 💠 از سکوت سر به زیرم، عمق را حس کرد که نفس بلندی کشید و مردانه ضمانت داد :«نرجس! قول میدم تا لحظه‌ای که زنده‌ام، با خون و جونم ازت حمایت کنم!» 💠 او همچنان عهد می‌بست و من در عالم عشق علیه‌السلام خوش بودم که امداد را برایم به کمال رساند و نه‌تنها آن روز که تا آخر عمرم، آغوش مطمئن حیدر را برایم انتخاب کرد. 💠به یُمن همین هدیه حیدری، عقد کردیم و قرار شد جشن عروسی‌مان باشد و حالا تنها سه روز مانده به نیمه شعبان، شبح عدنان دوباره به سراغم آمده بود. 💠 نمی‌دانستم شماره‌ام را از کجا پیدا کرده و اصلاً از جانم چه می‌خواهد؟ گوشی در دستانم ثابت مانده و نگاهم یخ زده بود که پیامی دیگر فرستاد :«من هنوز هر شب خوابتو می‌بینم! قسم خوردم تو بیداری تو رو به دست بیارم و میارم!» 💠نگاهم تا آخر پیام نرسیده، دلم از وحشت پُر شد که همزمان دستی بازویم را گرفت و جیغم در گلو خفه شد. وحشتزده چرخیدم و در تاریکی اتاق، چهره روشن حیدر را دیدم. 💠 از حالت وحشتزده و جیغی که کشیدم، جا خورد. خنده روی صورتش خشک شد و متعجب پرسید :«چرا ترسیدی عزیزم؟ من که گفتم سر کوچه‌ام دارم میام!» 💠پیام هوس‌بازانه عدنان روی گوشی و حیدر مقابلم ایستاده بود و همین کافی بود تا همه بدنم بلرزد. دستش را از روی بازویم پایین آورد، فهمید به هم ریخته‌ام که نگران حالم، عذر خواست :«ببخشید نرجس جان! نمی‌خواستم بترسونمت!» 💠 همزمان چراغ اتاق را روشن کرد و تازه دید رنگم چطور پریده که خیره نگاهم کرد. سرم را پایین انداختم تا از خط نگاهم چیزی نخواند اما با دستش زیر چانه‌ام را گرفت و صورتم را بالا آورد. 💠 نگاهم که به نگاه مهربانش افتاد، طوفان ترسم قطره اشکی شد و روی مژگانم نشست. لرزش چانه‌ام را روی انگشتانش حس می‌کرد که رنگ نگرانی نگاهش بیشتر شد و با دلواپسی پرسید :«چی شده عزیزم؟» و سوالش به آخر نرسیده، پیام‌گیر گوشی دوباره به صدا درآمد و تنم را آشکارا لرزاند. 💠 ردّ تردید نگاهش از چشمانم تا صفحه روشن گوشی در دستم کشیده شد و جان من داشت به لبم می‌رسید که صدای گریه زن‌عمو فرشته نجاتم شد. ادامه دارد... ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━ @marefatmahdavi313 ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━