📒 #حکمت1 : در فتنه ها، چونان شتر دوساله باش، نه پشتی دارد که سواری دهد، و نه پستانی تا او را بدوشند.
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
📒 #حکمت2 : آنکه جان را با طمع ورزی بپوشاند خود را پست کرده، و آنکه راز سختی های خود را آشکار سازد خود را خوار کرده، و آن که زبان را بر خود، حاکم کند، خود را بی ارزش کرده است.
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
📒 #حکمت3 : بخل ننگ، و ترس نقصان است. و تهیدستی مرد زیرک را در برهان کند می سازد، و انسان تهیدست در شهر خویش نیز بیگانه است.
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
📒 #حکمت4 : ناتوانی آفت و شکیبایی شجاعت، و زهد ثروت، و پرهیزکاری سپر نگهدارنده است. و چه همنشین خوبی است، راضی بودن و خرسندی.
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
📒 #حکمت5 : دانش، میراثی گرانبها، و آداب، زیورهای همیشه تازه، و اندیشه، آیینه ای شفاف است.
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
📒 #حکمت6 : سینه خردمند صندوق راز اوست، و خوشرویی وسیله دوست یابی، و شکیبایی، گورستان پوشاننده عیبهاست.
و نیز فرمود: پرسش کردن وسیله پوشاندن عیب هاست، و انسان از خود راضی، دشمنان او فراوانند.
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
📒 #حکمت7 : صدقه دادن دارویی ثمربخش است، و کردار بندگان در دنیا، فردا در پیش روی آنان جلوه گر است.
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
📒 #حکمت8 : از ویژگیهای انسان در شگفتی مانید، که با پاره ای (پی) می نگرد، و با (گوشت) سخن می گوید، و با (استخوان) می شنود، و از (شکافی) نفس می کشد!!
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
📒 #حکمت9 :چون دنیا به کسی روی آورد، نیکیهای دیگران را به او عاریت دهد، و چون از او روی برگرداند خوبیهای او را نیز برباید.
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
📒 #حکمت10 : با مردم آنگونه معاشرت کنید، که اگر مردید بر شما اشک ریزند، و اگر زنده ماندید، با اشتیاق سوی شما آیند.
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
📒 #حکمت11 : اگر بر دشمنت دست یافتی، بخشیدن او را شکرانه پیروزی قرار ده.
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
📒 #حکمت12 : ناتوان ترین مردم کسی است که در دوست یابی ناتوان است، و از او ناتوان تر آنکه دوستان خود را از دست بدهد.
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
یا بقیه الله
@marsad
🎇🎇🎇🎇💐🌿💐🎇🎇🎇🎇
شرح #حکمت2 (۱)
امیر المومنین سه عامل از عوامل خفت و ذلت در نهج البلاغه را بیان فرمودند.
اول طمع: تفاوت طمع با حرص در این است که طمع کار به آنچه که از مال و قدرت و احترام و شهرت متعلق به دیگران است چشم دوخته است اما حریص دوست دارد مال و مقام بیشتری داشته باشه ، چه در دست دیگران باشه چه نباشد.
🎇🎇🎇🎇💐🌿💐🎇🎇🎇🎇
شرح #حکمت2 (۲)
🔻چهار عامل از عوامل طمع ورزی در نهج البلاغه بیان شده است:
1. هوای نفس: در نامه 45 خطاب به عثمان بن حنیف فرماندار بصره مینویسند: «من اگر مى خواستم، مى توانستم از عسل پاك، و از مغز گندم، و بافته هاى ابريشم، براى خود غذا و لباس فراهم آورم، امّا هيهات كه هواى نفس بر من چيره گردد، و حرص و طمع مرا وا دارد كه طعامهاى لذيذ بر گزينم، در حالى كه در «حجاز» يا «يمامه» كسى باشد كه به قرص نانى نرسد، و يا هرگز شكمى سير نخورد»