⁉️ #سپاه_حفاظت از مسئولان چگونه تشکیل شد؟ (۴)
🔺 خاطرات محسن رفیق دوست وزیر سپاه وقت از نحوه تشکیل «سپاه انصار» در راستای حفاظت از شخصیتهای نظام (قسمت چهارم و آخر):
♦️ علاوه بر آن ما یک مجموعه اداری داریم که هنوز هم هست؛ یعنی #بیت_رهبری، #ریاست_جمهوری، #مجلس شورای اسلامی، #قوه_قضائیه و ستاد #امنیت_ملّی که همه این ها در یک منطقهاند. خوب این منطقه باید از یک جا #حفاظت شود.
♦️لذا در جلسه سران قوا تصویب شد که حفاظت از شخصیتها و اماکن مربوط به شخصیتها به سپاه واگذار شود و #سپاه_انصار شکل گرفت.
🔺 #واحد_چک_و_خنثی و دیگر امکاناتش را هم خود من برایشان تهیه میکردم. یک گروه برای خنثی کردن جاهایی که احتمال #بمبگذاری بود تعلیم دادند. هم برای آنها، هم برای #گارد_پرواز اسلحهای خاص خریدیم که با استفاده از آن، #عملیات به خوبی مدیریت میشد. برای مدیریت بهتر این اقدامات سپاه انصار تشکیل شد و موفق بود مگر، اتفاقاتی که توسط نفوذی ها انجام می شد.
📚 منبع: خاطرات محسن رفیق دوست، مرکز اسناد انقلاب اسلامی
#حفاظت_از_شخصیتها #امنیت_ملّی #مقابله_با_ترور #محافظ_شخصیت
#نبرد_ما
‼️ #پرونده_امنیتی #ترور_شهید_فخری_زاده
🏵️ قسمت 4️⃣
🛑 پس از این حادثه، بسیاری از منابع خبری ایران گزارش دادند که #عامل_ترور یک #ربات_قاتل بوده است و کل #عملیات به شکل #کنترل_از_راه_دور انجام شده است. این گزارشها مستقیما با روایت موجود درباره #درگیری_مسلحانه میان #تیم_ترور و #محافظان و گزارشها درباره دستگیری یا کشته شدن برخی از عوامل ترور، مغایرت داشت.
♦️این گزارش می افزاید: توماس ویثینگتون یک آنالیزور #تسلیحات_الکترونیکی در این باره به شبکه بی.بی.سی گفته بود که فرضیه وجود یک ربات قاتل را «نباید به کلی باور کرد» اما این بار واقعا یک ربات قاتل در کار بود. انتشار داستان این که بعد از ظهر آن روز واقعا چه رخ داده بود و چگونه عملیات انجام شد، برای اولین بار در این جا آمده است که مبتنی بر گفتههای مقامات آمریکایی، اسرائیلی، ایرانی و دو #مقام_اطلاعاتی که در جریان جزئیات برنامهریزی و اجرای عملیات بودند و اظهارات خانوادهی آقای فخریزاده در گفتوگو با رسانههای ایرانی است.
🔺نیویورک تایمز در این گزارش مدعی شده است: در این عملیات فناوری تک تیرانداز دقیق کامپیوتری ارتقا یافته با #هوش_مصنوعی و رصد چند دوربینه از طریق #ماهواره برای اولین بار به کار رفت که سلاح آن قادر به شلیک ۶۰۰ گلوله در یک دقیقه بود. برخلاف پهپادها، این #سلاح_رباتیک در آسمان هیچ توجهی را به خود جلب نمیکرد...
✅ ادامه دارد
#سواد_امنیتی #مقابله_با_ترور #سرویس_اطلاعاتی #امنیت_ملّی #حفاظت_از_شخصیتها
#نبرد_ما
#خبر_امنیتی
‼️کشف بیش از ۱۰۰ قبضه #انواع_سلاح در #سیستان_و_بلوچستان
♦️ نیروهای #پلیس_اطلاعات_و_امنیت_عمومی سیستان و بلوچستان یک باند قاچاق سلاح و مهمات را شناسایی کردند که اقدام به قاچاق سلاح و مهمات از مرزهای استان به داخل شهرهای استان می کردند.
🔺 اعضای این باند که ۲ #محموله_سلاح را به شهرهای #خاش و #ایرانشهر منتقل می کردند در دام پلیس افتاده و در ۲ #عملیات نیروهای پلیس غافلگیر شدند.
♦️در این عملیات ها ۱۱۲ قبضه انواع سلاح شامل ۱۰۴ قبضه #کلت، ۶ قبضه #کلاشینکف، یک قبضه #گرینوف، یک قبضه #شکاری و همچنین یک هزار و ۱۳۷ عدد #فشنگ کلاش، ۴۴۴ عدد فشنگ گرینوف و ۲۱۵ عدد خشاب کلت، ۶ عدد خشاب کلاش و مقادیری قطعات سلاح و مهمات کشف ضبط شد.
🛑 در این عملیات ها سه نفر قاچاقچی دستگیر، ۲ دستگاه خودرو به همراه یکدستگاه موتوسیکلت نیز توقیف شد.
⁉️میدانید این تعداد سلاح برای یک #جنگ_شهری کافیست؟!
🔴 تلاش جدی دشمنان امروز #ایجاد_ناامنی، #درگیری_های_مسلحانه و #کشتار با سرازیر کردن انواع سلاح و مهمات به داخل کشور است.
‼️هوشیار باشیم و هر خبری از این دست را به سرعت به تلفن های ۱۱۴ ( #سازمان_اطلاعات_سپاه) و ۱۱۳ ( #وزارت_اطلاعات) گزارش کنیم.
#سواد_امنیتی #امنیت_ملّی #اطلاعات_مردمی #ایران_امن_و_مقتدر #پروژه_ناامن_سازی #سربازان_گمنام_امام_زمان(عج)
#نبرد_ما
⭕ @nabardema
#شهید #عملیات شهادت طلبانه برعلیه اسرائیل ، #شهید علی منیف اشمر
🍃🌷🍃
در سال 1355# در کویت متولد شد. پدرش «مُنيف اشمر» از اهالی روستاى «العُديسه» در جنوب لبنان بودند که به قصد زندگى و اشتغال، در كويت سکونت داشتند.
#دوازده سال بيشتر نداشت که به «كشافه المهدى (عج)♡»(جمعیت جوانان و نوجوانان فعال در مقاومت اسلامی) پيوست و نامش در گردانِ «ثامن الحجج (ع)♡» ثبت شد.
🍃🌷🍃
#سیزده ساله بود که #رسما به #مقاومت اسلامی لبنان ملحق شد و #علیه اشغالگران صهیونیست، #سلاح به دست گرفت.
🍃🌷🍃
همان #اوایل كودكي با #احاديث و #روايات و #فقه شيعه آشنا شد. با پيروزي انقلاب اسلامي #شيفته #جمهوري اسلامي و #حضرت امام خميني (ره) شد.
🍃🌷🍃
ایشان به همراه خانواده پس از 25#سال به #وطن و #جنوب بيروت بازگشت و مدتي بعد وارد مقاومت اسلامي شد.
🍃🌷🍃
پس از طي #دورههاي عقيدتي- نظامي به گروه #شهادت طلبان مقاومت پيوست.
🍃🌷🍃
ایشان به دلیل #صورت #زیبایی که داشت، بین دوستان به #قمر الاستشهاديون #معروف بود.
🍃🌷🍃
#برادر ایشان هم، آقا محمد هم بعداز خودش به #شهادت رسید.
🍃🌷🍃
بعد از #شهادت ایشان ، #برادرش به همراه خانواده برای دیدار #آقا به ایران آمدند. در آن #دیدار #آقا به #برادرش گفتند #تو هم به زودی به #برادرت میپیوندی.
🍃🌷🍃
تا اینكه #هفته بعد از #دیدار، #او را برای انجام #عملیات استشهادی #فراخواندند بدون آنكه #مقام رهبری و خودش از انجام این #عملیات توسط #محمد با خبر باشند
🍃🌷🍃
{یاد #شهیدان عزیز با ذکر یک شاخه گل #صلوات🌷}
🍃🌷🍃
⁉️گفتم چرا ۴۴ سال بعد از انقلاب هنوز دارن با بعضی ها مماشات میکنند؟!
گفت: این تصویر رو ببین
✍ به نظر من از سر محبت #الاغ را کول نکرده #میدان_مین است یک قدمِ اشتباهیِ این الاغ ، کل #عملیات رو مختل میکنه .
🔸ناچاریم به خاطر پیشبرد #انقلاب مان بسیاری از الاغ ها را روی سر بگذاریم و سالها کول کنیم و #محاکمه نکنیم تا مبادا فقط به خاطر یک الاغ نادان یا خائن عملیات #ظهور در این #پیچ_تاریخی بار دیگر۱۰۰۰سال #تعلیق شود!
#تامل #حکایت
🕊🌷شهید عزیزی که سال ١٣٦٠ به شش زبان زندهی دنیا تسلط داشت و در وصف این شهید می توان همین یک جمله را بیان کرد، شهیدی که حاضر شد سرش بریده شود ولی عملیات (فتح المبین) را لو ندهد.
شهیدی که بعلت لو ندادن عملیات زنده سرش را بریدند.....و مادر بزرگوارش بعد از بوسیدن رگ های بریده شهید عباسعلی فتاحی دیگر حرف نزد…
عباسعلی فتاحی بچه دولت آباد اصفهان بود حدود ۱۷ سال سن داشت. سال شصت به شش زبان زندهی دنیا تسلط داشت تک فرزند خانواده هم بود زمان جنگ اومد و گفت: مامان میخوام برم جبهه. مادر گفت: عباسم! تو عصای دستمی، کجا میخوای بری؟
عباسعلی گفت: امام گفته.
مادرش گفت: اگه امام گفته برو عزیزم…عباس اومد #جبهه.
خیلی ها می شناختنش. گفتند بذاریدش پرسنلی یا جای بی خطر تا اتفاقی براش نیفته.
اما خودش گفت: اسم منو بنویس میخوام برم گردان تخریب. فکر کردند نمی دونه تخریب کجاست.
گفتند: آقای عباسعلی فتاحی! تخریب حساس ترین جای جبهه است و کوچکترین اشتباه، بزرگترین اشتباهه… بالاخره عباسعلی با اصرار رفت تخریب و مدتها توی اونجا موند.
یه روز# شهید حسین خرازی گفت: چند نفر میخوام که برن پل چهل دهنه روی رودخونه دوویرج رو منفجر کنن. پل کیلومترها پشت سر عراقیها بود…
پنج نفر داوطلب شدند که اولینشون عباسعلی بود. قبل از رفتن..
حاج حسین خرازی خواستشون و گفت: ” به هیچوجه با عراقی ها درگیر نمی شید. فقط پل رو منفجر کنید و برگردید. اگر هم #عراقی ها فهمیدند و درگیر شدید حق اسیر شدن ندارین که عملیات لو بره…
تخریبچی ها رفتند… یه مدت بعد خبر رسید تخریبچی ها برگشتند و پل هم منفجر نشده، یکی شونم برنگشته… اونایی که برگشته بودند
گفتند: نزدیک پل بودیم که عراقی ها فهمیدن و درگیر شدیم. تیر خورد به پای عباسعلی و اسیر شد… زمزمه لغو عملیات مطرح شد.
گفتند: ممکنه عباسعلی توی شکنجه ها لو بده!
پسر عموی عباسعلی اومد و گفت: حسین! عباسعلی سنش کمه اما خیلی مرده، سرش بره زبونش باز نمیشه برید عملیات کنید…
#عملیات فتح المبین انجام شد و پیروز شدیم. رسیدیم رودخانه دوویرج و زیر پل یه جنازه دیدیم که نه پلاک داشت و نه کارت شناسایی. سر هم نداشت. پسر عموی عباسعلی اومد و گفت: این عباسعلیه! گفتم سرش بره زبونش باز نمیشه…
اسرای عراقی میگفتند: روی پل هر چه عباسعلی رو شکنجه کردند چیزی نگفته… اونا هم زنده زنده سرش رو بریدند…😭😭
جنازه اش رو آوردند اصفهان تحویل مادرش بدهند.
گفتند به مادرش نگویید که سر ندارد.
زمان تشییع مادر گفت: صبر کنین این بچه یکی یه دونه من بوده، تا نبینمش نمیذارم دفنش کنین!
گفتن مادر بیخیال. نمیشه…
مادر گفت: بخدا قسم نمیذارم.
گفتند: باشه! ولی فقط تا سینه اش رو می تونین ببینین.
یهو مادر گفت: نکنه میخواین بگین عباسم سر نداره؟
گفتند: مادر! عراقیها سر عباست رو بریدند.
مادر گفت: پس میخوام عباسمو ببینم… مادر اومد و کفن رو باز کرد. شروع کرد جای جای بدن عباس رو بوسیدن تا رسید به گردن. پنبه هایی که گذاشته بودن روی گلو رو کنار زد( یاد گودی قتلگاه و مادر سادات) و خم شد رگ های عباس رو بوسید.
و مادر شهید عباسعلی فتاحی بعد از اون بوسه دیگه حرف نزد…
(یاد شهدا و این شهید جوانمرد را حفظ کنیم ولو با ارسال این روایت زیبا به یک نفر حتی شده با یک صلوات)
شادی روح پاک #شهدا صلوات:اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌹
🌟😔فقط بدانیم که چه عزیزانی رفتند و چه عزیزانی غریبانه جان دادن تا ما بتوانیم با آرامش ما نفس بکشیم وامنیت داشته باشیم🌟😔
.