#امام_حسن
#ولادت
تو آمدي، رمضان سفره ضيافت شد
شب تولد تو تازه ماه رؤيت شد
همين كه در دو جهان كار تو كرامت شد
خيال من دگر از روز حشر راحت شد
به شكر آنكه براي خدا حسن شده اي
چهار ركعت يوميه هاي من شده اي
هميشه پشت در خانه تو مهمان است
بيا ز خانه كه در كوچه راهبندان است
هرآنكسي كه گدايت نشد، پشيمان است
الا كه گوشه اي از سفره ي تو ايران است
چه خوب ميشد اگر قبر تو در ايران بود
شب ولادت تو صحن تو چراغان بود
محمد رسولی
#امام_حسن
#ولادت
زیر پایش خدا غزل می ریخت
غزلی را که از ازل می ریخت
آن امامی که تا سحر دیشب
روی لب های من غزل می ریخت
آن که در جیب کودکان یتیم
قمر و زهره و زحل می ریخت
آن کریمی که در پیاله ی دست
هر چه می ریخت لم یزل می ریخت
از هر آن کوچه ای که رد می شد
حسن یوسف در آن محل می ریخت
تیغ خشمش ولی زمان نبرد
رنگ از چهره ی اجل می ریخت
شتر سرخ را به خون غلتاند
لرزه بر لشکر جمل می ریخت
آن امام که روز عاشورا
از لب قاسمش عسل می ریخت
🖋حمیدرضا برقعی
#حضرت_معصومه
#ولادت
با شور شهر فاصله دارم کنار تو
احساس وصل میکند آدم کنار تو
حالی نگفتنی به دلم دست میدهد
در هر نماز مسجد اعظم کنار تو
با زمزم نگاه دمادم هزار شمع
روشن کنند هاجر و مریم کنار تو
تا آسمان خویش مرا با خودت ببر
از آفتاب رد شده شبنم کنار تو
در این حریم، سینه زدن چیز دیگریست
خونینتر است ماه محرم کنار تو
ما در کنار صحن شما تربیت شدیم
داریم افتخار که همشهریات شدیم
ما با تو در پناه تو آرام میشویم
وقتی که با ملائکه همگام میشویم
بانو! تمام کشور ما خاک زیر پات
مردان شهر نوکر و زنها کنیزهات
زیباترین خاطرههامان نگفتنی ست
تصویر صحن خلوت و باران نگفتنی ست
باران میان مرمر آیینه دیدنیست
این صحنه در برابر آیینه دیدنیست
مرغ خیال سمت حریمت پریده است
یعنی به اوج عشق همین جا رسیده است
خوشبخت قوم طایفه، ما مردم قمیم
جاروکشان خواهر خورشید هشتمیم
اعجاز این ضریح که همواره بیحد است
چیزی شبیه پنجره فولاد مشهد است
#حضرت_معصومه
#ولادت
هر خانهای حالش به مادر بستگی دارد
در این حرم اما به خواهر بستگی دارد
وصل است آب ناب سقاخانه بر جنت
یعنی شفا اینجا به کوثر بستگی دارد
از مرکز ایران به پایین، دادن حاجت
حتما به تأیید برادر بستگی دارد
از بین هر باری که میآیی حرم با اشک
گاهی فقط به دیدهی تر بستگی دارد
از سر به زیری سربلندت میکند، تنها
آقایی عالم به یک سر بستگی دارد
هر کس که تو... هرجا که تو... هرجور میخواهی...
هرگونه تغییری به این هر بستگی دارد
دقت بکن گاهی قبول حاجتت حتی
به نوع داخل گشتن از در بستگی دارد
وقتی شدی مانند آهو بی کس و تنها
تازه به توضیح کبوتر بستگی دارد...
دل کندن دریا به ساحل بستگی دارد
به ماه نیمه، ماه کامل بستگی دارد
دل بردن و دل دادن و دل کندن و رفتن
کار جهان تنها به یک دل بستگی دارد
کار جهان را دل مشخص کند هرچند
دل هم خودش در اصل به گل بستگی دارد
آقا کریم است و رئوف است و حرم باز است
حاجت گرفتن پس به سائل بستگی دارد
میزان عشق و عقل و مهر و اشک معلوم است
شرط قبولی به معدل بستگی دارد
از آب سقاخانه بعد از حاجتت بردار
درمان به داروی مکمل بستگی دارد
اذن دخولت را بخوان در شهر خود، حاجت
به خواستن از درب منزل بستگی دارد
پس درس خارج خواندههای این حرم گفتند
که درس خارج هم به داخل بستگی دارد...
این که زیارت از نمازت هم مهم تر شد
به درک توضیح المسائل بستگی دارد
گاهی سلام از دور گاهی توی آغوشش
نوع زیارتها به مشکل بستگی دارد...
#امام_رضا
#حضرت_معصومه
#ولادت
چشم دلم به سمت حرم باز می شود
با یک سلام صبح من آغاز می شود
پر می کشد دلم به هوای طواف تو
وقتی که لحظه لحظه ي پرواز می شود
قفل دلم شکسته کنار در حرم
از مرقدت دری به جنان باز می شود
فهمیده ام ز حکمت ایوان آینه
اینجا دل شکسته سبب ساز می شود
کو چشم روشني که ببيند در اين حرم
هر روز چند مرتبه اعجاز مي شود
اعجاز توست اينکه دلم يا کريم توست
قلب تپنده ي حرم قم، حريم توست
اينجا بهشت دختر موسي بن جعفر است
از نفحه ي شهود و تجلي معطر است
برپا شده است مکتب قرآن و اهل بيت
دارالعلومِ مريم آل پيمبر است
اينجا کليد علم و فقاهت ارادت است
خاک در حريم تو علامه پرور است
چشم اميد عالِم و عاشق به سوي توست
اينجا چقدر چشمه ي جوشان کوثر است
تنها پناهگاه دلم صحن آينه ست
وقتي دلم از آه زمانه مکدر است
هر شب کنار مرقد تو يک مدينه دل
دنبال قبر مخفي زهراي اطهر است
صحن تو غرق بوي گل ياس مي شود
اينجا حضور فاطمه احساس مي شود
با آنکه هست هر دو جهان مال فاطمه
اينجا دميده کوکب اقبال فاطمه
بي اختيار پاي ضريحت رسيده است
هر زائري که آمده دنبال فاطمه
دارد تمام مرقد تو بوي آسمان
اينجاست سايه سار پر و بال فاطمه
فرمود آشيانه ي امن الهي است
صحن و سراي تو، حرم آل فاطمه
خورشيد آل فاطمه از راه مي رسد
هر سال ما اگر که شود سال فاطمه
اي عمه ي امام زمان! کاش در حرم
يک صبح جمعه لايق ديدار مي شدم
خاتون ملک ارض و سما إشفعي لنا
محبوبه ي حبيب خدا إشفعي لنا
آرامش و قرار دل ثامن الحجج
اي زينب امام رضا إشفعي لنا
عصمت دخيل بسته به پرهاي چادرت
اي آفتاب حُجب و حيا إشفعي لنا
در هر سحر به سوي ضريح اجابتت
مي آورم دو دست دعا إشفعي لنا
روي سياه و بار گناهان ما کجا
لطف و کرامت تو کجا إشفعي لنا
مهر و ولايتت شده حبل المتين ما
در صبحگاه روز جزا إشفعي لنا
يوم الحساب تو همه اميد شيعه اي
تنها نه شيعه اهل جهان را شفيعه اي
با حبّ تو کسی که دلش را محک زده
طعنه به پارسایی حور و ملک زده
سرشار از زلالی نور یقین شود
در مرقد منور تو قلب شکزده
از چشمه های فیض تو سیراب می شود
هر کس دلش ز قحطی ایمان ترک زده
تنها نه چشم آدمیان بر عطای توست
بر گنبد تو دست توسل فلک زده
شب های جمعه طوف حرم می کنم ولی
گویا کسی به زخم دل من نمک زده
دارد ضریح اطهر تو بوی کربلا
قلبم برای دیدن شش گوشه لک زده
امشب گره گشاست دم يا رضا رضا
در دست توست تذکره ي کربلاي ما
#امام_رضا
#ولادت
قدسیان امشب به عین مقدم شمس الشموس
اختران را بهر کسب نور مهمان می کنند
تشنگان معرفت امشب به زیر آسمان
ابرهای رحمت حق باز باران می کنند
انجمن آراست نام ثامن الاطهار و باز
نام او را عاشقان شمع شبستان می کنند
تازه میگردد دل من چون گل شبنم زده
آیه ی نام ورا هر جا که عنوان می کنند
هر که اشک شوق ریزد از برایش روز حشر
دامن او را پر از یاقوت و مرجان می کنند
روضه او هست تا آئینه باغ بهشت
زائران او مکان در باغ رضوان می کنند
در حریم او که باشد بهر ما دارالشفا
دردمندان دردهای خویش درمان می کنند
ای «وفائی» هر که گردد زائرش با معرفت
مشکل او را به روز حشر آسان می کنند
🖋سید هاشم وفایی
#امام_رضا
#ولادت
سلام ای غریب غریبان سلام !
سلام ای طبیب طبیبان سلام !
اَلا ماهتاب شبستان توس
الا حضرت نور ! شمس الشموس
غریبم من از راه دور آمدم
به دنبال یک جرعه نور آمدم
شبم، آه یک جرعه ماهم بده
پناهی ندارم پناهم بده
ببخشا اگر دور و دیر آمدم
جوان بودم، امروز پیر آمدم
منم زائری خام و بی ادعا
کبوتر کبوتر کبوتر دعا
اگر مست و مسرور و شاد آمدم
من از سمت باب الجواد آمدم
من از عطر نامت بهاری شدم
تو را دیدم آیینه کاری شدم
تو این خاک را رنگ و بو داده ای
به ایران من آبرو داده ای
ببخشای این عاشق ساده را
ببخشای این روستا زاده را
تو را دیدم و روشنایی شدم
علی ابن موسی الرضایی شدم
🖋سعید بیابیانکی
#امام_رضا
#ولادت
مرده از فیض تو احیاگر جان می گردد
عالم پیر از این نشئه جوان می گردد
سر تسلیم به پای تو فرود آوردم
که به انگشت ولای تو جهان می گردد
تا نهد چهره به خاک قدم زوّارت
سنگ از دامنۀ کوه، روان می گردد
با تولاّی تو چون سینۀ دریا به کلیم
وادی خوف و خطر مهد امان می گردد
هر کجا نام خراسان تو آید به زبان
اشک شوق است که از دیده، روان می گردد
سجده بر گنبد زرّین تو آرد خورشید
که به امواج فضا نورافشان می گردد
آهوئی را که تو ضامن شوی ای ضامن خلق
خاک او سرمۀ صاحب نظران می گردد
همه اعضای وجودم نه سر هر مویم
به ثنای تو سراپای زبان می گردد
نقش شیر از نگه نافذ تو شیر شود
گرگ در خطّۀ طوس تو شبان می گردد
همچو بلبل که کند دور و بر گل پرواز
#امام_رضا
#ولادت
اگر چه نيست مرا شأن زائر حرمت
کبوتري است دلم دور گندم کرمت
اگر تو پاي به چشمم نمي نهي بگذار
که لحظه اي بکشم چشم خويش بر قدمت
تو آن امام رئوفي که دشمنانت نيز
طمع برند به لطف و عنايت و کرمت
عجب نه، گر دو جهان را نهي کف دستش
اگر به جان جوادت، کسي دهد قسمت
خجسته باد خراسان و زنده باد ايران
که مستدام بود زير سايه علمت
هزار موسي عمران به طور تو مدهوش
هزار عيسي مريم گرفته جان ز دمت
نماز برده به صحن مطهر تو نماز
حرم طواف کند در حريم محترمت
تو آن امام رضايي که اختيار قضاست
به اقتضاي خداوند جاري از قلمت
هنوز وارد صحن مطهرت نشده
سلام مي شنود از تو زائر حرمت
عنايتت همگان را گرفت و "ميثم" هم
چو قطره اي است که افتاده در کنار يمت
#امام_هادی
#ولادت
غنچه ای دیگر عیان شد در گلستان ولا
شد مدینه نور باران و زمین شد با صفا
جشن میلاد نقی آن مظهر پاکی و صدق
هم ولی الله هستی هم امام و مقتدا
کوکب حق و حقیقت سر زند از کوی او
ماه رخشان را سزد در وصف او گوید ثنا
گاه گاه شادی و جشن و سرور اهل بیت
هم غدیرخم رسد هم زاده شد ابن الرضا
نام نیکویش علی و کنیه اش چون مرتضی
چون یداله دست حق و چون علی مشکل گشا
قلب ما ای حضرت هادی روان شد سوی تو
تا که از لطف عمیم ات قلب ما یابد شفا
شهر بطها یافت دُری دیگر از آل رسول
سایه گستر گشته مهر کودکی نعمت فزا
هم جواد و هم عروس فاطمه شادمان از او
هم برای اهل ایمان گشته میر و رهنما
حوریان پیوسته بر لب نغمه خوان او شدند
جمع گشته گرد مهد هادی نورالهدا
اوست نوری دیگر از دامان زهرای بتول
جد مهدی باشد و بر ما ولی و پیشوا
یادگار جانفزایش شد دعای جامعه
از دعای اوست تا روح دعا دارد صفا
با نگاهی پر شود جام تهی ما دگر
صاحب جود است مردم هادی ابن الرضا
#امام_هادی
#ولادت
خورشيد پر تلألو هفت آسمان شدي
ذي الحجه شهير زمين و زمان شدي
با ( اهدنالصراط ) تو شد راه ، مستقيم
وقتي كه حمد خواندي و تفسير آن شدي
تكثير گشته آيه ي اياك نعبدوا
از آن زمان كه هادي اهل جهان شدي
ابن الجواد ! تا كه گدايت شديم ما
مثل پدر كريم شدي ، مهربان شدي
تا سفره هاي دست كريم تو پهن شد
ما ميهمان شديم ، تو هم ميزبان شدي
امروز بر دريچه قلبم نزول كن
لطفي كن و مرا به غلامي قبول كن
هر وقت شيعه سائل و محتاج مي شود
درياي لطف و جود تو مواج مي شود
دل را به دست غير تو هرگز نمي دهم
از اين قضيه عشق تو انتاج مي شود
پرهاي جبرئيل نگاهم در آتش است
وقتي كه خاك پاي تو معراج مي شود
در امتحان رشته عشق و ولاي تو
هر كس كه زير ده شده اخراج مي شود
تو پادشاه كشور ديني بدون شك
گاها عمامه بر سر تو تاج مي شود
امروز بر دريچه قلبم نزول كن
لطفي كن و مرا به غلامي قبول كن
امروز آمديم كه عيدي به ما دهيد
يك گوشه ، يك كنار به ما نيز جا دهيد
چشمان ما به دست شما خيره گشته اند
تا كه مجوز سفر سامرا دهيد
از اين چل و دو سال فقط لحظه اي بس است
تا با اشاره اي دل ما را جلا دهيد
از التماس پر شده دستان خاليم
وقتش شده كه تكه نان بر گدا دهيد
گفتند كه بلا سبب قرب مي شود
بي زحمت اي طبيب به ما هم بلا دهيد
امروز بر دريچه قلبم نزول كن
لطفي كن و مرا به غلامي قبول كن
شاعر : مسعود یوسف پور
#امام_هادی
#ولادت
دلا در خانه ابن الرّضا، ابن الرّضا را بین
چراغ و چشم زهرا و علیّ مرتضی را بین
ز انوار رخ ابن الرّضا روشن فضا را بین
فروغی دلنشین و دلربا و جانفزا را بین
عروس حضرت زهرا بهار شادی آورده
برای شیعیان امشب امام هادی آورده
دو چشم دل ز هم بگشا که حُسن دادگر بینی
در ابناء بشر آئینه خیر البشر بینی
در آغوش جواد ابن الرّضا قرص قمر بینی
بیا تا نخل سرسبز ولایت را ثمر بینی
دوباره شیعه را از نور حق دل منجلی آمد
که از سوّم محمّد، در جهان چارم ولی بین
همه گیرید جان بر کف رخ جانانه پیدا شد
به گرد شمع رویش یک جهان پروانه پیدا شد
زمین، در سینه خورشید خداوندت مبارک باد
جواد ابن الرّضا میلاد فرزندت مبارک باد
موحّد گشته دل با یاد بسم الله ابرویش
زبور، انجیل، قرآن را بخوان در مُصحف رویش
جواد ابن الرّضا چون شاخه گل می کند بویش
دل پیغمبران یکسر اسیر طُرّه ی مویش
چه خوانم مهر یا مه یا چراغ انجمش خوانم
همان بهتر که خود ابن الرّضای دوّمش خوانم
به سیرت مظهر واجب به صورت صورت امکان
به رخ، "و الشّمس" و مو، "و اللّیل" و دل، "عرش استوی الرّحمان"
فیوضاتش رسد هم بر ملک پیوسته هم انسان
عبارات و کلام روح افزایش اخ القرآن
به بازار ولایت یوسف زهراست این مولود
یم دو گوهر است و دُرّ نُه دریاست این مولود
علی، نام و محمّد، صورت است و بوالحسن کُنیَت
بیانش دُرّ، دلش دریا، کفش باران، دمش رحمت
کلامش نور و مهرش دین و حبّش معنی طاعت
ولیّ خالق منّان امام عالم خلقت
امامت جاودان از او قیامت را امان از او
حقیقت را زبان از او طریقت را نشان از او
به کوی اش بندگی کن خواهی ار عبد خدا گردی
بخوان اوصاف او تا با پیمبر همصدا گردی
مبادا لحظه ای در عمر خود از او جدا گردی
بکوش انسان که در خطَّ تولایش فدا گردی
بقا خواهی فنا در مکتب سرخ ولایت شو
جمال هادی آل محمّد بین، هدایت شو
خرد را آبرو با آبرویش بستگی دارد
وجود عالم هستی به مویش بستگی دارد
حیات جاودان بر آب جویش بستگی دارد
شفای دردها بر خاک کویش بستگی دارد
وجود ما به مهر آن امامی مفتخر گردد
که شیر وحشی از آهو به گردش رام تر گردد
زهی بحری که همچون عسکری در دل گهر دارد
زهی ماهی که از خورشید رویی خوبتر دارد
به پیشانی فروغ حجّت ثانی عشر دارد
به صلب خویش مولانا امام منتظر دارد
سلام ما به ابناء و به آباء گرام او
خوشا آنکس که شد آن هادی عترت امام او
خوشا آنکو کنار تربتش اشک رجا دارد
شرار ناله، سوز سینه، حال التجا دارد
امامی گز نگاهش درد انس و جان دوا گردد
عجب نبود که "میثم" هم از او حاجت روا گردد
به دل حال مناجات و به لب ذکر دعا دارد
خداوندا دلم پیوسته شوق سامرا دارد