eitaa logo
「شَهیدِگُمنام」🇵🇸
4هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
380 ویدیو
1 فایل
پِلاک را از گَردنت دَرآوردی گُفت: از کُجا تو را بِشناسَند..؟! گُفتی: آنکه باید بِشناسد،میشِناسَد... :)🌿 🎈۱۳۹۸/۲/۵ 🌱| 3.9k→4k کانالمون در تلگرام... :)💖 Telegram.me/martyr_314 پل ارتباطی ما با شما... :)🌱 @
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم|🌿
سلام :)🌱
•| سلامٺ دنیا بیمارے اسٺ و بیمارے اش شفا و سلامٺ چرا که بنیان دنیا در عاداٺ اسٺ و سلامٺ حقیقے، هرچه هسٺ در ترک عاداٺ و عتق از ملکاٺ… 🌱|@martyr_314
﴿ إِلَهِےإِنْ‌كَانَ‌النَّدَمُ‌عَلَےالذَّنْبِ‌تَوْبَةً‌فَإِنّے وَعِزَّتِكَ‌مِنَ‌النَّادِمِينَ ...🌱۞﴾ . خدايا‌اگرپشيمانےازگناه‌توبھ‌است، پس‌بھ‌عزّتت‌سوگند‌كھ‌من‌از‌پشيمانانم(:
•• بھ لحاظ روحی الان احتیاج دارم صورتمو رو خنکاۍ مزار بذارم:)🌱... ••
. انا غیر مهملین لمراعاتڪم و لا ناسین لذڪرڪم... من شما را رها نڪردم فراموش‌تان هم نڪردم... 🌱|@martyr_314
. دلَم را ڪِھ غَم میگیرَد ؛ ناخود آگاھ نگاهَم فقَط بھ سمت توست ..! ‌ ✨| ..(: 🌱|@martyr_314
~🕊 🍃یکبار که آمده بود مرخصی، خواهرش حدوداً ۵ ماهه بود. بغلش کرده بود و با بچه حرف می زد، بازی می کرد باهاش. این بچه‏ ی کوچک قه قه می خندید، مجید کیف می کرد. از اتاق آمد بیرون، حواسم بهش بود، داشت با خودش حرف می زد: «تو با این خنده ها و شیرین کاری هات، نمی تونی منو به این دنیا وابسته کنی. با این کارها نمی شه منو از جبهه واداشت.» ساکش رو بست و رفت ! ♥️🕊 🌱|@martyr_314
•●•●• و از اشکے که میریزد زِ چشم یار میترسم از آن روزی که اربابم شود بیمار میترسم همه ماندیم در جهلے شبیه عهد دقیانوس من از خوابیدن مُنجے درون غار میترسم 🌱|@martyr_314
ایمان‌واعتقادۍمنشأ اثر‌است‌؛ڪہ‌انسان‌از وراۍقلہ‌علم‌بدان‌بنگرد(:♥️✌️🏽🍃 • امام‌موسۍ‌صدر 🌱|@martyr_314
•••• { وَ قَالَ علے (ع) } ؛ عِنْدَ تَنَاهِی الشِّدَّهِ تَکُونُ الْفَرْجَهُ وَ عِنْدَ تَضَایُقِ حَلَقِ الْبَلَاءِ یَکُونُ الرَّخَاءُ چون سختى به نهایت رسد ، فرج و گشایش خواهد بود و چون حلقه‌هاى بلا و رنج تنگ گردد ، آسودگى فرا رسد ... حکمت ۳۵۱ 🌱|@martyr_314
شما زنان باید دائماً زینب(س) را در پیشِ چشم داشته باشید آنکه به شما می‌گوید اسلام گوشه‌گیری ‌و فرار است حرف نادرست می‌زند اسلام راستین در زینب(س) مجسم می‌شود زینب را در دارالاماره ببینید در برابرِ یزید ببینید در جنگ ببینید این است زنِ مؤمن این است زنِ مسلمان..:) 🌱|@martyr_314
~🕊 📸 گفت:که چی؟هی جانباز،جانباز، شهید شهید! میخواستن نرن! کسی مجبورشون نکرده بود! گفتم: چرا اتفاقا! مجبورشون می‌کرد! گفت: کی؟! گفتم: همونی که تو نداریش؟ گفت: من ندارم؟! چی رو؟ گفتم: غیرت 💔 🌱|@martyr_314
●•●•●●•● بـــٖـــے ٺــو دَر ســٖــــیــنـــِـــہ‌ی آشُـــفْــــتــــِــــھ مَــــنْ تــٰــابْــــــــ ڪُــــجــٰــــاســـت؟؟!! 🌱|@martyr_314
شب خوش🌱
بسم الله الرحمن الرحیم|🌿
سلام :)🌱
••• بسیج تنهـا تا آن روز پیروز است کـه در یك دست بسیجی «قرآن» و در دست دیگرش «سلاح» باشد. . . ✌🏻 🌱|@martyr_314
~🕊 بوس از تو جــــان از من بازار چنین خوش تر... تهران، سال ۱۳۶۵، مقابل مجلس شورای اسلامی، مادر فرزند خود را برای اعزام به جبهه بدرقه می کند، : امیرعلی جوادی 🌱|@martyr_314
این‌جھان‌زندان‌ومازندانیان‌💔:)!
~🕊 "شهیدی که پس از ۱۶ سال پیکرش سالم بود " ⚘🌷شهید محمدرضا شفیعی در شب عملیات 4 با اصابت تیر دشمن به ناحیه شکمش مجروح می‌شود و چون همرزمش نتوانسته بود او را به عقب برگرداند، به دست عراقی‌ها می شود. 11 روز در اسارت به سر می‌برد و در نهایت به خاطر جراحتش زیر شکنجه بعثی‌ها به شهادت می‌رسد و همانجا در دفنش می‌کنند. به گفته حسین محمدی‌مفرد، (از غواصان «لشکر 5 نصر» و واحد تخریب در دوران دفاع مقدس) پیکر او را بعد از 16 سال سالم از خاک در آورده بودند اما گفته بود این جنازه نباید به این شکل به ایران برود. پیکر پاک محمدرضا را سه ماه در آفتاب گذاشتند تا شناسایی نشود،ولی سالم مانده بود. حتی روی جسد پودر مخصوص تخریب جسد ریختند تا استخوان‌های پیکرش هم از بین برود ولی باز هم سالم ماند. وقتی گروه تفحص پیکر محمدرضا را تحویل می‌گرفتند سرهنگ عراقی که در آنجا حضور داشته گریه ‌کرده و گفته:ما چه افرادی را کشتیم.🌷⚘ ♥️🕊 🌱|@martyr_314
~🕊 🌹 من در تلفنم، نام همسرم را با عنوان "شهیــــد زنــــده" ذخیره کرده بودم؛یک روز اتفاقی آن را دید و درباره علتش سوال کرد!🤔 به ایشان گفتم: آنقدر جوانمردی و اخلاق در شما می‌بینم و عشق شهادت داری که برای من شهید زنده‌ای❤️ قبل از رفتنش برای آخرین بار صدایم زد و گفت: شماره‌اش را بگیرم☎️ وقتی این کار را کردم،دیدم شماره مرا با عنوان "شریک جهادم و مسافر بهشت" ذخیره کرده بود🤍 گفت: از اول زندگی شریک هم بوده‌ایم و تا آخر خواهیم بود و فکر نکنی دوری از شما برایم آسان است اما من با ارزش‌ترین دارایی‌ام را به خدا می‌سپارم و می‌روم. آنقدر مرا با خانواده شهدا انس داده بود که آمادگی پذیرفتن شهادت ایشان را داشتم💚 شام غریبان امام حسین علیه‌السلام بود که در خیمه محله‌مان شمع روشن کردیم🕯 ایشان به من گفت دعا کنم تا بی‌بی زینب قبولش کند🙏 من هم وقتی شمع روشن می‌کردم، دعا کردم اگر قسمت همسرم شهادت بود، من نیز به شهدا خدمت کنم و منزلم را بیت‌الشهدا قرار دهم✨ ❤️🕊 راوے: همسر شهید🌱 🌱|@martyr_314
•°•°•°• گر به ظاهر حرمی نیست برای زهرا دل هـر شیعۀ مولا حرم فاطمه است… 🌱|@martyr_314