eitaa logo
「شَهیدِگُمنام」🇵🇸
3.9هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
376 ویدیو
1 فایل
پِلاک را از گَردنت دَرآوردی گُفت: از کُجا تو را بِشناسَند..؟! گُفتی: آنکه باید بِشناسد،میشِناسَد... :)🌿 🎈۱۳۹۸/۲/۵ 🌱| 3.9k→4k کانالمون در تلگرام... :)💖 Telegram.me/martyr_314 پل ارتباطی ما با شما... :)🌱 @
مشاهده در ایتا
دانلود
. امام باقر"ع" :↓ هر چیزی را بهاری است🌸• و بهارِ ماهِ رمضان است :) @martyr_314
✨💗 🌱 [بیچاره ی دُچارِ تو را چاره جُز تو نیست ..] ❤️🍃 🌱|@martyr_314
• دلم آرامش میخواهد ؛ آرامشۍ از جنس آرامشِ شب‌هاے منطقه..‌. آرامشۍدر دل‌هیاهو وجنگ، درکنجِ‌سنگر،وقتِ‌خلوت‌باخدا، شبیه‌آن‌شب‌هایۍڪه قلب بچه ها آرام‌میشد با‌ و و ... دلم میخواهد ؛ شبیه روضه‌هاۍشبِ‌عملیات ! خلاصه‌کنم،دلم‌ دنیایۍ میخواهد شبیه‌دنیاۍشهدا ... +‌بایدمثل‌شهدازندگۍکنی تامثل‌شهــدا بــرۍ.. 🌺💛 🌱|@martyr_314
~🕊 🌿فرازی از وصیت نامه💌 🍁ای امت دلاور حزب الله! ای کسانی که اگر پایش بیفتد حاضرید همه هستی‌تان را تقدیم کنید، من که چیزی نداشتم؛ هستی من یک جان بود که به پای قدم رهبر عزیزم و امت حزب‌ا... فدا کردم ولی افسوس که یک جان بود. کاش چندین جان داشتم وآنها را پای رهبرم و کوی و عشق می‌ریختم و به اندازه یک لبخند او را شاد می‌کردم. 🍁به اول وقت پایبند باشید و برخواندن مخصوصا معنایش تداوم و پشتیبان ولایت فقیه باشید. ♥️🕊 . . 🌱|@martyr_314
~🕊 🌴✨ پسر خاله‌ام بود، یک روز آمد خانه‌مان، با یک برگه پر از نوشته، پشت و رو! نشست کنار مادرم: خاله می‌شه چند دقیقه ما رو تنها بذارید، می‌خوام شرایطم رو بخونم، ببینم طاهره حاضره با من کنه یا نه؟ مادرم که رفت، رو به رویم نشست، شرایطش را یکی یکی گفت، من هم چون از صمیم قلب دوستش داشتم قبول کردم... گفتم: دوست دارم مهریه‌ام فقط یک جلد کلام الله مجید باشه! گفت: یک جلد و یک دوره کتب . 🌱|@martyr_314
~🕊 🌴✨ دوستان و همسنگرانش نقل می‌کنند: به همان میزان که به انجام فرایض دینی مقید بود نسبت به هم تقید داشت. نیمه‌های شب از خواب بیدار می‌شد با خدای خود خلوت می کرد و را با سوز و گداز و گریه می‌خواند. خواندن از کارهای واجب روزمره‌اش بود و دیگران را نیز به این کار سفارش می‌نمود.... 🌱|@martyr_314
~🕊 🌴✨ 🌿وقت را تلف نکنید.. در منزل جلسه تلاوت قرآن و ذکر احکام ویژه خواهران داشتیم. عباس به منزل ما آمد، گفتم:به موقع آمدی بیا یک کاسه آش بخور. وقتی هیاهوی خانم ها را شنید، کوچکی که همیشه همراهش بود را درآورد و آیه ای را نشانم داد و گفت: این آیه را برایشان بخوان و معنی کن تا وقتی از اینجا خارج میشوند چیزی از قرآن یاد گرفته باشند و با حرف زدن های بیخود وقت خود را بیهوده تلف نکرده باشند. 🌱|@martyr_314