🌺🌸💐🌴💐🌸🌺
💐 #مولاجان 💐
می شود روزی بگویند
🌺 صدای پای اربابم می آید
💐 حدیث قصه نابم می آید
💐 جهان را نو کنید از سمت مغرب
🌺 عزیز قلب بی تابم می آید
🌺أللَّھُمَ عجِلْ لِوَلیک ألْفَرَج🌺
💐 #سالروز_آغاز_امامت
🌺 #حضرت_ولیعصر_عج
💐 #مبارک_باد
🌺 💐🌴
شب قبل از شهادت در مقر نشسته بودیم
صحبت از شهادت بود
حاج عبدالله گفت: من شهید شدم،
با همین لباس نظامیام خاکم کنید
بچهها زدن زیره خنده و شروع کردند به
تیکه انداختن حالا تو شهید شو!
حالا اگر شهید هم شوی، تهران بفرستنت باید کفن شی، سعی میکنیم لباس نظامیات را بگذاریم در قبر.
تو خط مقدم بودیم که خبر شهادت عبدالله
را شنیدم، محاصره شده بودند و امکان برگشتشان هم نبود
شهید شد و پیکرش ماند دست تکفیریها
سرش را از تنش جدا کرده بودند
و عکسهایش را توی اینترنت گذاشته بودند
بحث تبادل اجساد را مطرح کرده بودیم که تکفیریها گفته بودند خاکش کردیم و
چون پیکر، سر نداشت دیگر قابل شناسایی نیست
شهید عبدالله اسکندری🕊🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
『💟| #زیارتمجازی』
عشق یعنی استخوان یک پلاک ..💔
سال هاتنها ی تنها زیر خاک...🥀
#زیارتِباپایدل
#یادشهداباصلوات
#شهیدمحمدرضادهقانامیری
•۰
🌼🌼
سر میبریدند
وقتی داعشی ها نبودند‼️
🔴روایتی از جنایات حزب کومله
#جهادتبیین
#پشت_انقلابمون_هستیم
•۰
🔺|
قـرارگـاه شـهـدا 🇮🇷🇱🇧🇵🇸
『💟| #زیارتمجازی』 عشق یعنی استخوان یک پلاک ..💔 سال هاتنها ی تنها زیر خاک...🥀 #زیارتِباپایدل #
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#تلنگر📚
✍روزی یک معلم در کلاس ریاضی شروع به نوشتن بر روی تختهسیاه کرد:
9 × 1 = 7
9 × 2 = 18
9 × 3 = 27
9 × 4 = 36
9 × 5 = 45
9 × 6 = 54
وقتی کارش تمام شد به دانشآموزان نگاه کرد، آنها دیگر نتوانستند جلوی خود را بگیرند و شروع به خندیدن کردند.
وقتی او پرسید "برای چه میخندید؟"، یکی از دانشآموزان اشاره کرد که "معادله اولی اشتباه است!"
معلم پاسخ داد:
من معادله اول را عمدا اشتباه نوشتم، تا درسی بسیار مهم به شما دهم. دنیا با شما همینگونه رفتار خواهد کرد. همانطور که میبینید من 5 معادله را درست نوشتم، اما شما به آنها هیچ اهمیتی ندادید! همهی شما فقط به خاطر آن یک اشتباه به من خندیدید و من را قضاوت کردید.
دنیا همیشه به خاطر موفقیتها و کارهای خوبتان از شما قدردانی نمیکند، اما در مقابل یک اشتباه سریع با شما برخورد خواهد کرد!
💠 #ســیره_شهــدا
🔰مدتے بود هــروقت براے نظافت مےرفـتم میــدیدم تمــام ڪلاس ها و راهرو هـاے مدرسه تمیز است!💖
یک روز زودتــر از همیشہ رفــتم و جایے پنهــان شــدم، چند دقیقــه بعد دیــدم آقاے کشــاورز، مدیــر مدرســہ جــارو بدســت آمــد و شــروع ڪـرد به جاروکــردن کلاس ها...
#شهیــداحمدکشــاورز
#یادشهداباذکرصلوات
همسرم بسیار آدم سادهزیست، باگذشت، شوخ طبع، پرتلاش و اهل خدمت به دیگران بود.
وقتی از محل کار به خانه میآمد، خستگی کار را پشت در خانه میگذاشت و با حالت مهربانی و چهرهای خندان و بشاش وارد میشد، با ورود ایشان فضای ساکت منزل کاملاً شکسته میشد، همهی اعضای خانواده او را دوست داشتند، برای مادرم مثل پسر بود، نه داماد، همیشه دوست داشت به دیگران خدمت کند و تا جایی که در توانش بود دستگیری میکرد، میگفت: خشنودی خدا در خدمت به خلقِ اوست.
به طور ویژه به پدربزرگ و مادربزرگش کمک میکرد و آنها حتی بیشتر از فرزندان خودشان او را دوست داشتند، یادم هست هر از گاهی به خانه آنها میرفت تا اگر کاری دارند انجام دهد، خانه آنها باغ کوچکی داشت که در حیاط آن انبوه درختان میوه بود، آنها نمیتوانستند میوهها را بچینند و صالح تنها کسی بود که تمام کارهای باغ را انجام میداد.
از کارهای سخت و سنگین فرار نمیکرد و تمام توانش را برای خدمت صادقانه و بیمنت بکار میبرد.
🌷شهید عبدالصالح زارع🌷
#یادشهداباذکرصلوات