لِّلَّهِ الْأَمْرُ جَمِيعًا
رعد/۳۱
همه ی کارها در دستِ (اراده) خداست.
اگه خستهای، اگه مدام افتادی و دوباره پاشدی،
اگه کسی نمیفهمتت و نمیدونی آخرش قراره چی بشه، باید بهت بگم یکی قبل از تو همه ی این راه ها رو رفته و به چیزی که میخواسته رسیده! پس اگر اون رسیده تو هم میتونی.
یکی مثل تو پُر بوده از محدودیتها، پُر از نگرانی برای آینده و پُر از تردیدها، ولی الان رسیده و حالش خوبه!
میخوام بهت بگم که نترس و فقط ادامه بده، خدا عاشق بچه های سخت کوشه..!😉
صبور باش،توکلتبهخداباشه تلاش کن طلاش کن ☺️❤️
#قرآن_بخوانیم 🍃
همون طور که دستت تو تایپ با کیبورد گوشی تند و مسلطه قرآن رو هم میتونی تند و مسلط بخونی؟!🤔
دنیا بدجور اسیرمون کرده...
اول به خودم میگم
عکس شهدا را زده بود به سقف اتاقش، تا هر زمان از خواب چشم بازمیکند اولین چیزی که می بیند عکس شهدا باشد.
#شهید_نوید_صفری🕊🌹
منتظر یار12.mp3
1.69M
🎧| #پادکست
🖇| #منتظر_یار
یازده پله زمین رفت به سـمت مــلکوت
یک قدم مانده زمین شوق تکامل دارد
+سیدحمیدرضا برقعی
❖┄┅┄┅┄┅┄┅┄•
❖┄┅┄┅┄┅┄┅┄•
6.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
『💛| #صحیفهدل』
پروردگارا؛ ما را از سختیهای
حوادث عالم، کفایت فرما و از
شر و آسیب دامهای شیطان،
محفوظ دار.
✨| دعای پنجم صحیفه سجادیه
🌸
حضرت مادر.mp3
1.57M
🎧| #پادکست
📚| #حضرتمادر
تا که یتیمان یاد مادر کم بیافتند
جز چادر او بیشتر را جمع کردی...
❖┄┅┄┅┄┅┄┅┄•
❖┄┅┄┅┄┅┄┅┄•
✨﷽✨ـ
🍂 #مهرمادر
ارادت عجیب به حضرت زهرا علیهاالسّلام داشت، در هر پست و مقامی بود مجلس عزای فاطمیه را برپا میکرد و خودش هم مانند خادمان، در کنار در میایستاد و خوش آمد میگفت.
در نیروی هوایی که بود مسجد حضرت زهرا علیهاالسّلام را در پادگان ولیعصر عجلﷲفرجه- راهاندازی کرد.
وقتی به فرماندهی نیروی زمینی انتخاب شد در مراسم رسمی پشت تریبون رفت و خدا را به حق حضرت زهرا علیهاالسّلام قسم داد و گفت «من دوست داشتم در نیروی هوایی شهید شوم ولی انشاءالله در نیروی زمینی دوران شهداتم فرا برسد.»
علت این همه عشق و علاقهاش به حضرت زهرا علیهاالسّلام را دوستان قدیمی او میدانستند. یکی از آنها میگفت «اوایل سال ۱۳۶۱ در عملیات بیتالمقدس در خدمت حاج احمد بودیم. او فرمانده تیپ نجف بود. نیروها خیلی به او علاقه داشتند.
در حین عملیات به سختی مجروح شد، ترکش به سرش خورده بود. با اصرار او را به بیمارستان صحرایی بردیم. شهید کاظمی میگفت «کسی نفهمد من زخمی شدم. همین جا مداوایم کنید. میخواست روحیهی نیروها خراب نشود.»
دکتر گفت «این زخم عمیق است، باید کاملاً مداوا و بعد بخیه شود» به همین دلیل بستری شد. خونریزی او به قدری زیاد بود که بیهوش شد. مدتی گذشت، یک دفعه از جا پرید!
گفت «بلندشو، باید برویم خط» هر چه اصرار کردیم بیفایده بود. بالاخره همراه ایشان راهی مقر نیروها شدیم. در طی راه از ایشان پرسیدم: شما بیهوش بودی، چه شد که یکدفعه از جا بلند شدی؟ هر چه میپرسیدم جواب نمیداد.
قسمش دادم که به من بگویید که چه شد؟ نگاهی به چهرهی من انداخت و گفت «میگویم، به شرطی که تا وقتی زندهام به کسی حرفی نزنی.»
بعد خیلی آرام ادامه داد «وقتی در اتاق خوابیده بودم، یک باره دیدم خانم فاطمه زهرا علیهاالسّلام آمدند داخل اتاق، به من فرمودند: چرا خوابیدی؟ گفتم: سرم مجروح شده، نمیتوانم ادامه دهم. حضرت زهرا علیهاالسّلام دستی به سر من کشیدند و فرمودند: بلند شو، بلند شو، چیزی نیست، برو به کارهایت برس.»
وقتی حاج احمد به منطقه برگشت در جمع نیروها گفت «من تا حالا شکی نداشتم که در این جنگ ما برحق هستیم، اما امروز روی تخت بیمارستان این موضوع را با تمام وجود درک کردم.»
📖 مهر مادر
🥀 شهید احمد کاظمی
▫️ تاریخ تولد ۱۳۳۸
▫️ تاریخ شهادت ۱۳۸۴
▫️ مدفن گلستان شهدای اصفهان
#حضرتزهراسلامﷲعلیها
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
❣❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قربون قلبِ داغدارت، کجایی؟ 🥀💔
👤 #کلیپ زیبای «ای مهربون من کجایی؟» با نوای حاجمحمود #کریمی تقدیم نگاهتان
◾️ #امام_زمان
8.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یکی به در بگه نسوزه، به آسمون بگه بباره... 🥀🖤
👤 #کلیپ احساسیِ «ازدحام کوچه» با نوای حاجسیدمجید #بنی_فاطمه تقدیم نگاهتان
◾️ #حضرت_زهرا ؛ #فاطمیه