🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹
⚜️با عرض سلام و خسته نباشید خدمت کلیّه دوستان #شهدا و عاشقان #شهادت و با عرض #خیر_مقدم خدمت کلیه عزیزانی که جدیداً به جمع ما می پیوندند و قدم روی چشم #خادمین_شهدا می گذارند .
امید آن داریم که جهت #جذاب شدن اطلاعات کانال و بهره برداری بهتر ، شما خوبان نیز به روشهای زیر ما را یاری کنید .
✅ ارسال #دلنوشته ، #داستان و ... در مورد #شهدا
✅ ارسال #داستان_تحول عزیزانی که به واسطه #شهدا مسیر زندگیشان عوض شده
✅ ارسال اطلاعات مربوط به #شهید یا #شهدایتان شامل #عکس ، #زندگینامه ، #وصیتنامه ، #دلنوشته ، #خاطره و ... ، از #شهید یا #شهدایتان جهت معرفی در کانال
✅ همکاری جهت آماده سازی و ویرایش مطالب مختلف جهت استفاده در کانال (به عنوان ادمین )
امید است در راه #خدمت به #شهدا ، ما را یاری رسانید .
✍️بی صبرانه منتظر #مطالب زیبا ، #نظرات و #انتقادات شما خوبان هستیم .
#آی_دی خادم کانال ...
🆔 @M_w_e_u_d
#دوستان_عزیز ، نسبت به معرفی کانال ما به دوستان خود همت نمایید . تا به لطف الهی همه باهم یک جمع #شهدائی بزرگ داشته باشیم .
✨ ان شاءالله✨
🌺 #لینک کانال
#شهدایی 🌷 قرارگاه شهدا
🌸👇👇🌸
eitaa.com/joinchat/3399418009Ceebccf2e58
🌺لینک ناشناسمون↯ 🌺
🌸👇👇🌸
https://harfeto.timefriend.net/16819308103887
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹
🌹🌴🥀🕊🥀🌴🌹
#دلنوشته
#شهید_گمنام
باز دلِ تنگم هوای صحبت با تو دارد
با تو که راه حق را پیمودی و از ما خاکیان جدا و به افلاکیان پیوستی
#ای_شهید_گمنام!
من و تو در #گمنامی با هم شریکیم
تو پلاکت را گم کردی
و من هویتم را
تو پلاکت را گم کردی
و من همه چیزم را
تو پلاکت را گم کردی
و من خدا را
به راستی چقدر زیبا مادرت زهرای اطهر سلام الله علیها را درک کردی که از خدا خواستی #گمنام بمانی ، تا ایشان به جای #مادرت عصرهای پنجشنبه بر مزارت پای گذارد .
چه سعادتی نصیبت شد .
کاش بودی...
#اما ...
#اما_نه ...
همان بهتر که نیستی
همان بهتر که نیستی و این همه فساد را به نظاره نمی نشینی
#دوست_شهید_من!
اینجا #حجاب معنا ندارد
خیلی از #دختران زمینی در ظاهر از زهرای مرضیه سلام الله عليها می گویند اما در #عمل...
خیلی از مردان ما از غیرت عباس علیه السلام می گویند ولی چیزی از غیرت نمی دانند...
آری !
ما هویتمان را گم کرده ایم
ما #گمنام ترین #گمنامان عالم امکانیم
پس ای #شهید
برایمان #حمدی بخوان که تو زنده ای و ما مُرده ...
🌷 #شهدا
🌷🕊 #همیشه
🌷🕊🌷 #نگاهی
🥀 🕊🌹
🌹🕊🌺🕊🌺🕊🌹
#دلنوشته
#حرف_دل
دوباره #دلنوشته ...
دوباره نامه ...
دوباره حرفای دلم روی کاغذ ...
دوباره....
حنجره ام ، شما را فریاد میزند
شما که تجلی #عشق هستید
#قنوتم را طولانی می کنم
شک ندارم شما برای #روسفید شدم ، نیمه شبی دعا می کنید
چراغ دلم را هر روز
با یاد شما روشن می کنم
یااااااااد امام وووووو #شهدااااااااا دل ووووو می بره کَرررررربُلا.....
و اتاقم را با #عکس و #سربند و چفیه های #خونین شما #تزیین میکنم
و همیشه بخاطر می سپارم
#شهدا چرا رفتند
ای #شهید باید به شما
زنجیر کنم بند #دلم را....
🌺🌷 🌷
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀
#شهیدانه
#دلنوشته
من از شما یه سوال دارم .
برای چی رفتید جنگ که #شهید بشین ، مگر ما از شما خواسته بودیم ؟
می دونم :
#شما رفتید که #ناموس من راحت باشه
#شما رفتید که من راحت شب سر به زمین بزارم ....
#شما رفتید که من راحت درس بخونم ...
#شما رفتید که من راحت هیئت بگیرم ...
#شما رفتید که اصلا من باشم ...
#شما رفتید که #اسلام (شیعه) پا برجا باشه ...
ولی :
بیاید ببینید :
که چجوری داریم خودمون #ناموسمونو به حراج می زاریم .
چجوری داریم با #کارامون دل شما و آقا مونو می شکنیم .
ای #خدا دارم می میرم، دارم #دق می کنم از این همه #نامردی مردم #نامرد .
ای #شهدا بیاید ببینید چجوری #فرزندان شما مورد تمسخر بعضیا قرار می گیرند که میگن میخاست #نره ...
آی اونی که این حرفو می زنی اگر #نمی_رفت که الان یه خواب خوش نداشتی ...
اگر #نمی_رفت که تو الان نمی تونستی با ماشین مدل بالات تو خیابونا راحت ویراج بدی و #گناه کنی ...
بیاید ببینید چجوری #دخترا با لباسای آنچنانی دارن #خون شما رو زیر پا می زارن ...
بیاید ببینید چجوری با مجلسای شبانه ، دل #امام_زمان_عج رو #خون می کنند ...
بیاید ببینید چجوری داریم با کارامون #دین_فروشی می کنیم ...
حرف آخر :
#شهدا شرمند ه ایم ...
#حلالمون کنید ...
می دونم در حق شماها #نامردی کردیم ولی بازم #دعامون کنید .
🌹 #شهدا
🌹🕊 #همیشه
🌹🕊🌹 #نگاهی
🌹 🥀🌴
💐🕊💐🌺💐🕊💐
#دلنوشته
#شهدایی
#بسم_رب_الشهدا
این روزها چقدر جای #شهدا خالیست .
جای کسانی که فدا شدند برای همنوعانشان و چه پایان #خوش و #جاودانی برایشان رقم خورد.
هنوز داغ #حاج_قاسم سرد نشده ، چقدر این روزها جایش #خالیست و لبخندهایش آتش به دل می زند .
دشمنانی که فکر می کردند با حذف او ، ثبات به جهان برمی گردد ، ببینند که بعد از آسمانی شدنت ، دنیا یک روز #خوش ندیده است و نخواهد دید .
🌴🕊💐
#دلنوشته 📖
#سحر_نوزدهم 🌺
پشت و پناه محکم که میگویند داشته ای تاکنون؟✨
ستون آهنین که میگویند داشته ای تاکنون؟
عزتی که به انتصابش سر بالا بگیری و در زمین راه بروی
داشته ای تاکنون؟ 🍃
✍پشت و پناه محکم من
ستون آهنین من،
و تمام عزت دنیا و آخرت من؛
پیش چشمانم
به سمت مسجدی میرود؛
که قرارگاه ملاقاتِ آخرِ و اولِ او با دلبر است…😞💔
ملاقاتی که او را به فزت و رب الکعبه می رساند
اما از من و از زینب تمام هستی مان را می ستاند🖤
چه کنم بیخیال رفتن شوی؟
چه کنم که برای رسیدن از سر شب تا سحر تمام اسمان را گز نکنی؟🥀
وای که تمام اقتدارم در چشمان تو خلاصه میشود....
و امشب همهی اقتدارم، خونین،به زمین می افتد💔
با خودم چه کنم بابا؟
که از وقتی که چشم به دنیا گشودم غم نداشتنتان با من بود🌼
با خودم چه کنم که تمام عزتم، در دستان شماست؟
اما بی نفس های شما به زندگی محکوم شدهام🥀
می دانی من میترسم از دنیایی که قرار است هزاران سال بدون تو سر کند
تا روزی خاضعانه تسلیم دستان پسرت گردد🤲🏻❤️
چیزی تا سحر نمانده....
تو دعا کنی خدا آمین میگوید. 🌸
برای غربتی که جانمان را سوزانده دعا کن🔥
شاید راهی باز شود....
راهی که پرده از چشمان آخرین فرزندتو بردارد😍🤲🏻
و وقار حیدری تو را در هیبت نفس گیر او رو نمایی کند.
تو دعا کنی حتما خدا آمین میگوید💞
#روایت_عشق
#ماه_رمضان
🇮🇷🌹🕊🇮🇷🕊🌹🇮🇷
#دلنوشته
شبی که موشکها رفتند!
آن شب که موشکها با صدایی مَهیب از جا کنده شدند و سمت دیار کُفر رفتند، خیلیهامان با صدای زوزههایشان از خواب پریدیم و گیج و منگ به دنبال منبع صدا گشتیم!
نفسهایمان به شماره افتاد؛ با خود گفتیم: نکند سقفی فرو ریخت! نکند دزدی از دیواری پرید! نکند جایی منفجر شد!
اما وقتی خبر پرواز موشکها را شنیدیم و خیالمان از خودیبودن آنها راحت شد، استرسمان جایش را به غروری شیرین داد...
غروری که خون هزاران شهید برایمان به ارمغان آورد؛ غروری که دانایی و ذکاوت پدری دلسوز و باتدبیر برایمان آورد؛ غروری که شب بیداری و تلاش هزاران دانشمند در سنگر علم، برایمان آورد!
صبح فردا دیدیم مثل هر روز همه چیز آرام و سر جایش است. صدای حرکت ماشینهاست که هر کدام سمت کار و بارشان در حرکت روانند؛ صدای بچههای شادی است که سمت مدرسه راهیاند؛ صدای کِرکِرهی مغازهداری است که با شوخی و خنده دُکانش را باز میکند. صدای...
چقدر طعم شیرین امنیت به دلمان نشست؛ نه از خرابی خبری بود و نه از آوارگی؛ نه از شهید کفن کردهای، نه از شیون زنی خانهخراب و نه از کاسهی چه کنم!
همهجا خبر فتح و پیروزی بود. ایران با همهی تحریمها، اولین و قدرتمندترین کشور جهان شده است و کسی توان چپ نگاهکردن به مردمش را ندارد!
اکنون نمکنشناسی است اگر باز هم روزی صد بار حرف از گرانی بزنیم و یک بار شُکر امنیت و اقتدار نکنیم...
✍️ یاس
#وعده_صادق
#امنیت
#اقتدار
🇮🇷🕊🇮🇷
🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
#دلنوشته 💚
خدایا
هیچ نسبتی با شهدا ندارم...
اما دلم به دلشان بند است...
خون سرخشان بد جوری پاگیرم کرده...
میدانم لایق شهادت نیستم...
اما آرزویش را داشتن که عیب نیست...
فریاد میزنم تو را...
در لابلای شعر هایم...
شاید انعکاسش جواب تو باشد...
اما میدانم پاسخی نمیدهی..
وقتی شرمنده تر از همیشه بگویم...
#شهدا_شرمنده_ایم
#شادی_روح_شهدا_صلوات
🇮🇷🌹🥀🇮🇷🥀🌹🇮🇷
#یاد_باد
#آن_روزگاران
#یاد_باد
#دلنوشته
دلتنگ گذشت و ایثار مردان جنگم
پس از گذشت سالها از پایان #جنگ تحمیلی و دفاع جانانه ملت #ایران ، هر سال در #هفته_دفاع_مقدس نمی دانم چرا دلم هوای آن روزها را می کند.
اشتباه نشه ، دلم هوای #جنگ نکرده ، بلکه جنگ پدیده ای زشت و نفرت انگیز است که خیلی از عزیزترین دوستانم را از من گرفت ، اما دلم برای آن روزها که فضای #جبهه ها لبریز از #رفاقت ، همدلی ، #معرفت و عشق بود تنگ شده ، روزهایی که اول و آخر همه چی فقط #گذشت بود و #فداکاری.
راستش توصیف آن روزها خیلی مشکله و باورش هم برای ندیده های آن ایام سخت ، مثلا تو یکی از شبهای سرد زمستون سال 1360 که 50 تا #نوجوان و جوان بسیجی در منطقه #تنگه_کورک سرپل ذهاب جلوی بعثی ها ایستاده بودیم ، وقتی از کمین چهار ساعته توی برف برمی گشتم فانوس سنگر #احمد_دلاوری که بعدها در عملیات رمضان #شهید شد را روشن دیدم.
گفتم برم سری بهش بزنم ، حدسم این بود که داره #نماز_شب می خونه یا #قرآن و عبادت چون این یکی فقط اهل این مسائل بود.
سرم را از پتوی آویزون به ورودی سنگر داخل کردم دیدم #احمد گوشه سنگری که تنها جای نشستن درستی هم نداشت کز کرده ، گفتم چرا نمی خوابی ؟
گفت کجا بخوابم ، نگاه کردم #پتویی که باید خودش را گرم می کرد خیس آب #بارون شده ، هرچه اصرار کردم برو #سنگر بچه ها بخواب رضایت نداد که نداد و گفت اجازه نمی دهم بچه ها را #بیدار کنی.
#احمد خیلی جدی گفت: مبادا اینکار را بکنی ، گفتم آخه چرا ، گفت آخه بچه های اون #سنگر ممکنه از #خواب بیدار بشن و او آن شب را تا صبح توی سنگر #بیدار نشست.
حالا وقتی می بینم که راننده دو تا ماشین وسط #چهارراه پیاده شدند و سر اینکه کی زودتر بره با هم کتک کاری می کنند و یا تو صف #بانک سر اینکه نوبت منه ، کلی باهم جر و بحث می کنند دلم برای آن روزها خیلی تنگ می شه ، روزهایی که لحظه لحظه اش #خاطره بود و شیرینی، #معرفت و #برادری و #عشق حرف اول و آخر را می زد.
#یاد_باد
#آن_روزگاران
#یاد_باد
#تلنگر
🥀🇮🇷🌹
🌷🕊🌹🌴🌹🕊🌷
#دلنوشته
#پنجره زیباست اگر بگذارند
#چشم مخصوص #تماشاست اگر بگذارند
من از اظهار نظر های #دلم فهمیدم
#عشق هم صاحب #فتواست اگر بگذارند …
#شهدا ...
میدونم #گنه کارم
میدونم از #شرمساری حتی نباید #اسمتونو به زبونم بیارم ...
#اما_شما
#آره_شما
#ای_شهدا
یه نیم #نگاهی هم به #من بکنید ...
🕊 #شهدا
🕊🌹 #همیشه
🕊🌹🕊 #نگاهی
🌹 🌹🌴
~🦋~🦋
بعد از گذشت چند سال از کوچ آسمانی ات
هنوز پرستوهای مریوان؛
پرواز ابدی تو را
در بارش برگ های بی قرار پاییز به خاطر دارند.
هنوز نگاه پر مهر تو همچون رنگین کمانی
بر سر طوفان باورهای من گسترده است
و من در زمستان اندیشه های پوچ به لطف و پناه تو دلگرمم.
#دلنوشته ❣️
#برادر_شهیدم
#شهید_محمد_قائمی ⚘️
🌹🌴🥀🕊🥀🌴🌹
#دلنوشته
#شهید_گمنام
باز دلِ تنگم هوای صحبت با تو دارد
با تو که راه حق را پیمودی و از ما خاکیان جدا و به افلاکیان پیوستی
#ای_شهید_گمنام!
من و تو در #گمنامی با هم شریکیم
تو پلاکت را گم کردی
و من هویتم را
تو پلاکت را گم کردی
و من همه چیزم را
تو پلاکت را گم کردی
و من خدا را
به راستی چقدر زیبا مادرت زهرای اطهر سلام الله علیها را درک کردی که از خدا خواستی #گمنام بمانی ، تا ایشان به جای #مادرت عصرهای پنجشنبه بر مزارت پای گذارد .
چه سعادتی نصیبت شد .
کاش بودی...
#اما ...
#اما_نه ...
همان بهتر که نیستی
همان بهتر که نیستی و این همه فساد را به نظاره نمی نشینی
#دوست_شهید_من!
اینجا #حجاب معنا ندارد
خیلی از #دختران زمینی در ظاهر از زهرای مرضیه سلام الله عليها می گویند اما در #عمل...
خیلی از مردان ما از غیرت عباس علیه السلام می گویند ولی چیزی از غیرت نمی دانند...
آری !
ما هویتمان را گم کرده ایم
ما #گمنام ترین #گمنامان عالم امکانیم
پس ای #شهید
برایمان #حمدی بخوان که تو زنده ای و ما مُرده ...
🌷 #شهدا
🌷🕊 #همیشه
🌷🕊🌷 #نگاهی
🥀 🕊🌹