6.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕊« شهید : ادواردو آنیلی »
#راه_یافتگان😍🎈
#استاد_رائفی_پور
پولدارترین مسلمان وشیعه !!!⚠️
#شاهزاده.میلیاردر.ایتالی♨️
#پدرش_یهودی بود مادرش مسیحی
بعد مسلمان شدن و #شیعه_شدن اسمش رو گذاشت #مهدی
#پدرش.جیانی.آنیلی سرمایهدار و کارآفرین #ایتالیایی، میراث دار #خاندان_مشهور_آنیلی،⚠️ مالک گروه سرمایهگذاری اکسور و مالک کارخانجات اتومبیل سازی فیات🏎، فراری، #مازراتی، آلفا رومئو، لانچیا، آبارت، اویکو به همراه چندین کارخانه تولید قطعات صنعتی، چند بانک خصوصی، شرکتهای طراحی مد و لباس، روزنامههای لاستامپا و کوریره دلاسرا، #باشگاه_اتومبیلرانی فراری و باشگاه فوتبال یوونتوس بود. افزون بر اینها چندین شرکت ساختمانسازی، راهسازی، تولید لوازم پزشکی و بالگردسازی هم وجود دارد که #خانواده_آنیلی جزء سهامداران اصلی آنها هستند.»
⚠️کلیپ رو حتما نگاه کنید⭕️
وتنها وارثش #مهدے.آنیلی بود✅
وشهید شد🙃 #شهید.مهدی.آنیلی
🌷🕊🥀🌹🥀🕊🌷
#خاطرات_شهدا
#سردار_رشید_اسلام
#سرلشگر_خلبان
#شهید_والامقام
#احمد_کشوری
كلاس دوم راهنمايى كه بود، #مجلات عكس مبتذل چاپ مى كردند. در آرايشگاه، فروشگاه و حتى مغازه ها اين عكس ها را روى در و ديوار نصب مى كردند
و #احمد هر جا اين عكس ها را مى ديد پاره مى كرد.
صاحب مغازه يا فروشگاه مى آمد و شكايت #احمد را براى ما مى آورد.
پدر #احمد، رئيس پاسگاه بود و كسى به حرمت #پدرش به احمد چيزى نمى گفت. من لبخند مى زدم.
چون با كارى كه #احمد انجام مى داد، موافق بودم.
يك مجله اى با عكس هاى مبتذل چاپ شده بود كه #احمد آنها را از هر كيوسك روزنامه اى مى خريد.
پول توجيبى هايش را جمع مى كرد. هر بار ۲۰ تا #مجله از چند روزنامه فروش مى خريد وقتى مى آورد در دست هايش جا نمى شد.
توى #باغچه مى انداخت نفت مى ريخت و همه را آتش مى زد. مى گفتم: چرا اين كار را مى كنى؟
مى گفت: اين عكس ها ذهن #جوانان را خراب مى كند.
🌹 #سالروز_شهادت 🌹
🕊 🕊🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸نوزده دی سالروز شهادتِ برادر عزیز و مظلومم #یوسف_قربانی
#مرغابی_امام_زمان
●اسمش #یوسف بود ، #یوسف_قربانی ، بچه ی #زنجان .
شش ماهگی #پدرش را از دست داد و یتیم شد.
شش سالگی #مادرش را از دست داد و با #برادرش برای ادامه زندگی به خانه ی #مادربزرگ رفتن...
●دبستانی بود که #مادر_بزرگش به رحمت خدا رفت و تنها دلخوشیش #برادر_بزرگترش بود که در دوران نوجوانی او را هم در سانحه ی تصادفی از دست داد و تنهای تنها شد.
رفت #جبهه ،
توی #اطلاعات_عملیات بود.
#غواص هم بود.
توی کربلای پنج #شهید شد.
چند دقیقه قبل از #عملیات، یکی از همرزمانش از او پرسیده بود:
آقا یوسف! #غواص یعنی چی؟
او پاسخ داده بود:
🌹غواص یعنی #مرغابی_امام_زمان_عج_الله
●همرزم یوسف:
هر روز می دیدم #یوسف گوشه ای نشسته و #نامه می نویسد. با خودم می گفتم یوسف که کسی را ندارد! برای چه کسی نامه می نویسد؟ آن هم هر روز!
یک روز گفتم: یوسف نامه ات را پست نمی کنی؟
دست مرا گرفت و قدم زنان کنار ساحل #اروند برد.
نامه را از جیبش در آورد، ریز ریز کرد و توی آب ریخت.
چشمانش پر از اشک شد و آرام گفت:
من برای آب نامه می نویسم، کسی را ندارم !
🌸 شادی روحِ مطهرش فاتحه مع الصلوات
#شهید_غواص
#شهید_یوسف_قربانی
🌷🕊🥀🌹🥀🕊🌷
#خاطرات_شهدا
#سردار_رشید_اسلام
#سرلشگر_خلبان
#شهید_والامقام
#احمد_کشوری
كلاس دوم راهنمايى كه بود، #مجلات عكس مبتذل چاپ مى كردند. در آرايشگاه، فروشگاه و حتى مغازه ها اين عكس ها را روى در و ديوار نصب مى كردند
و #احمد هر جا اين عكس ها را مى ديد پاره مى كرد.
صاحب مغازه يا فروشگاه مى آمد و شكايت #احمد را براى ما مى آورد.
پدر #احمد، رئيس پاسگاه بود و كسى به حرمت #پدرش به احمد چيزى نمى گفت. من لبخند مى زدم.
چون با كارى كه #احمد انجام مى داد، موافق بودم.
يك مجله اى با عكس هاى مبتذل چاپ شده بود كه #احمد آنها را از هر كيوسك روزنامه اى مى خريد.
پول توجيبى هايش را جمع مى كرد. هر بار ۲۰ تا #مجله از چند روزنامه فروش مى خريد وقتى مى آورد در دست هايش جا نمى شد.
توى #باغچه مى انداخت نفت مى ريخت و همه را آتش مى زد. مى گفتم: چرا اين كار را مى كنى؟
مى گفت: اين عكس ها ذهن #جوانان را خراب مى كند.
🌹 #سالروز_شهادت🕊
🕊 🕊🥀
🌷🕊🥀🌹🥀🕊🌷
#خاطرات_شهدا
#سردار_رشید_اسلام
#سرلشگر_خلبان
#شهید_والامقام
#احمد_کشوری
كلاس دوم راهنمايى كه بود، #مجلات عكس مبتذل چاپ مى كردند. در آرايشگاه، فروشگاه و حتى مغازه ها اين عكس ها را روى در و ديوار نصب مى كردند
و #احمد هر جا اين عكس ها را مى ديد پاره مى كرد.
صاحب مغازه يا فروشگاه مى آمد و شكايت #احمد را براى ما مى آورد.
پدر #احمد، رئيس پاسگاه بود و كسى به حرمت #پدرش به احمد چيزى نمى گفت. من لبخند مى زدم.
چون با كارى كه #احمد انجام مى داد، موافق بودم.
يك مجله اى با عكس هاى مبتذل چاپ شده بود كه #احمد آنها را از هر كيوسك روزنامه اى مى خريد.
پول توجيبى هايش را جمع مى كرد. هر بار ۲۰ تا #مجله از چند روزنامه فروش مى خريد وقتى مى آورد در دست هايش جا نمى شد.
توى #باغچه مى انداخت نفت مى ريخت و همه را آتش مى زد. مى گفتم: چرا اين كار را مى كنى؟
مى گفت: اين عكس ها ذهن #جوانان را خراب مى كند.
🌹 #سالروز_شهادت🕊
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🕊 🕊🥀