eitaa logo
قـرارگـاه شـهـدا 🇮🇷🇱🇧🇵🇸
1.3هزار دنبال‌کننده
41.7هزار عکس
18.1هزار ویدیو
367 فایل
•°| بسم رب الشهدا و الصدیقین |•° روزبه‌روز باید یاد شهدا و تکرار نام شهدا و نکته‌یابی و نکته‌سنجی زندگی شهدا در جامعه‌ی ما رواج پیدا کند. لینک ناشناسمون↯ https://harfeto.timefriend.net/17341777457867
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 آنان که یک عمر مرده اند ، یک لحظه هم شهید نخواهند شد .. شهـادت یک عمر زندگی است ، نه یک اتفاق!! ای شهــــدا برای ما حمد بخوانید که شما زنده اید و ما مرده.. تا ابد به شما مدیونیم... 🌷🍃
6.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️ خوشا به سعادت مردی که چنین شهادتی درباره ی او داده میشود...
‹♥️🕊› شَھـٰآدت‌پآداش‌تلـٰاش‌هآ؎‌‌بۍ‌وَقفہ‌او در‌‌هَمہ‌‌؎‌این‌سـٰآلیـٰان‌بُود:) +رهبـر‌انقـلاب
صبحتون منور به لبخند شهدا هدیه به شهدا صلوات🕊 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هر کس عهده دار کاری از امور امّت من شود و نسبت به آنان حسن نیّت به خرج دهد، خداوند متعال هیبت در دل های آنان را روزی او فرماید و هر کس دست احسان خود را به روی آنان بگشاید، محبّت و دوستی ایشان را روزیش گرداند و هر کس از دست درازی به اموال آنان خویشتنداری کند، خداوند عزّوجلّ دارایی او را زیاد کند و هر کس داد ستمدیده را از ستمگر بستاند، همنشین من در بهشت باشد و هر کس عفو و گذشتش زیاد باشد، عمرش دراز گردد و هر که عدالتش فراگیر باشد، در برابر دشمنش یاری گردد . 📚 بحار الانوار،جلد 72، صفحه 359 🇮🇷 🇮🇷
🌹💐🥀🌴🥀💐🌹 💐 خدایا حق شهدا را بر ما حلال کن ، خدایا سؤال نکن در مقابل خون شهیدان چه کردید ، چون ما جوابی نداریم بدهیم ، خدایا ببخش ما را . آن عزیزان از جانشان گذشتند و ما حاضر نیستیم به خاطر انقلاب و اسلام ، ساعتی بیشتر کار کنیم ، ساعتی بیشتر درس بخوانیم ، کمتر دنبال بیهوده گویی و تلف کردن وقتمان باشیم ، خدایا خودت ما را ببخش . 🌹 🕊 🌹 🌹 🌺 💐🌼
🕊🥀🌴🌹🌴🥀🕊 هم خودشان خاکی بودند هم لباسهایشان ... کافی بود بـاران ببارد تا عطرشان در همه جا بپیچد.. شادی روح و 🥀 🕊🌹
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀 همیشه ترجیح می داد شرایطی را برای خود برگزیند که بتواند برای دیگران سودمند باشد. وقتی که برای رفتن به کردستان از طرف سپاه قبول شد، با خوشحالی به مادر خود گفت که من راهی را برگزیده ام و به مکانی می روم که کومله ها، سر جوانان مذهبی و رزمنده را از تن جدا می کنند و با شکنجه های زیاد آنان را به می رسانند. 🌹 🕊 🥀 🕊🌹
🌹🕊🥀💐🥀🕊🌹 اولین برخورد من با آن بزرگوار در فاو بود . بنده در گردان مهندسی رزمی بودم که ایشان سرزده وارد سنگر ما شد، ما در سنگر حدود چهارده نفر بودیم، نماز ظهر و عصر را پشت سر ایشان اقامه کردیم و سفره ناهار را بنده انداختم، قبل از غذا خوردن یکی یکی خود را معرفی کردیم که بنده سید یونس کاظمی بودم، نمی دانم کاظمی بودن یا سید بودن نظر ایشان را جلب کرد، گفتن شما سید هستین غذا را خوردیم و بعد از غذا دعای سفره خواندیم چون من آنروز شهردار سنگر بودم طبق معمول ظرف ها را جمع کرده و رفتم که بشورم، مشغول شستن بودم، حاجی خدا بیامرز سر رسیدن و بنده را از شستن ظرف ها منع کردن و فرمودن من راضی نیستم سید اولاد پیغمبر ظرف غذای بنده را بشوره و با اجبار بنده را کنار کشیدن و خودشان مشغول شستن ظروف شدن ولی بچه های سنگر جمع شدن و نگذاشتن حاجی ظروف را بشوره، ایشان گفتن ما در سنگرهای دیگر سادات رو از شهردار شدن منع کردیم. راوی : سید یونس کاظمی 🥀🕊🌹
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀 او از دوران کودکی، از مادیات در کمترین حد استفاده می کرد. همیشه لوازم ارزان قیمت خریداری می کرد و بقیه پولش را در راه خدا انفاق می کرد. محسن در استفاده از بسیار حساس بود، بطوریکه برای نامه هایش همیشه از کاغذهای باطله استفاده می کرد و با این وجود از خدا طلب مغفرت می نمود. در یکی از نامه هایش نوشته است: زیاد صحبت نمی کنم که قلم و کاغذ است و از خدا می خواهم مرا ببخشد، از اینکه از ورق و کاغذ در جهت منافع شخصی استفاده کردم . 🌹 🕊 شادی روح و 🌹 🕊🥀
🥀🕊🌹🕊🌹🕊🥀 بود یه نوار روضه زیر و روش کرد. بلند شد اومد ... یه روز به فرماندمون گفت: من از بچگی نرفتم، می ترسم بشم و رو نبینم... یک 48 ساعته به من مرخصی بدین برم زیارت کنم و برگردم... اجازه گرفت و رفت دو ساعت توی زیارت کرد و برگشت ... توی اش نوشته بود: در راه برگشت از توی ماشین خواب رو دیدم... بهم فرمود: اگر همینطور ادامه بدهی خودم میام می برمت... یه قبری برای خودش اطراف پادگان کنده بود... نیمه شبا تا می خوابید داخل قبر می کرد و میگفت:یا منتظر وعده ام... چشم به راهم نذار... توی ساعت ، روز و مکان رو هم نوشته بود... که شد، دیدیم حرفاش درست بوده دقیقا توی روز،ساعت و مکانی شد که تو اش نوشته بود! 🥀 🕊🌹