eitaa logo
قـرارگـاه شـهـدا 🇮🇷🇱🇧🇵🇸
1.3هزار دنبال‌کننده
41.7هزار عکس
18هزار ویدیو
365 فایل
•°| بسم رب الشهدا و الصدیقین |•° روزبه‌روز باید یاد شهدا و تکرار نام شهدا و نکته‌یابی و نکته‌سنجی زندگی شهدا در جامعه‌ی ما رواج پیدا کند. لینک ناشناسمون↯ https://harfeto.timefriend.net/17341777457867
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀🕊🌴🌹🌴🕊🥀 خدایا ، تو کن، تو مرا کن، صدای می‌شنوم، صدای می‌آید، گوش کر است ؛ می‌سوزد اما آتش نمی‌گیرد ... 🥀 🌹🌴
🌴🕊🌹🥀🌹🕊🌴 چقدر با شعف و تاب و تب شدند برای شاه عرب شهید شدند برای حفظ سینه را سپر کردند شبیه عباس و و وهب شهید شدند من الغریب به آنها رسید نامه عشق مدافعان حرم شهید شدند برای او نوه های غلام ترکی و جُون چقدر آدم شهید شدند به احترام قدمهای دمشق یا که در حلب شادی روح و 🥀 🕊🌴
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀 16ساله بود یه نوار روضه زیر و روش کرد . بلند شد اومد ... یه روز به فرماندمون گفت : من از بچگی نرفتم، می ترسم بشم و رو نبینم ... یک 48 ساعته به من مرخصی بدین برم زیارت کنم و برگردم ... اجازه گرفت و رفت ، دو ساعت توی زیارت کرد و برگشت ... توی اش نوشته بود : در راه برگشت از توی ماشین خواب رو دیدم ... بهم فرمودند : اگر همینطور ادامه بدهی خودم میام می برمت ... یه برای خودش اطراف پادگان کنده بود ... نیمه شبها تا می خوابید داخل قبر می کرد و می گفت : یا منتظر وعده ام ... چشم به راهم نذار ... توی ساعت ، روز و مکان رو هم نوشته بود ... که شد ، دیدیم حرفاش درست بوده ، دقیقا توی روز ، ساعت و مکانی شد که تو نوشته بود ! 🌹 🌴🥀
﷽ 🥀یادم هست،خیلی دلت خسته بود، از همه جا و همه کس... از نامردی های روزگار و از کارشکنی های مردم نابکار...🥀 درکنار خاک شهدای گوشه ای با خدای خودت خلوت کردی و زانو به بغل گرفتی ونجوا کردی: "مولای یا مولای انت الغفور وانا المذنب... وگریه ات را شکستی... 🥀حتی صدای شکسته شدن قلبت آنقدر، بلند بود که به گوش میرسید... باد صبا ندا آورد: "فلا یحزنک قولهم انما نعلم ما یسرون وما یعلنون"..(۷۶یس) "سخن این مشرکان تورا محزون نکند.ما هر آنچه پنهان وآشکارگویند، همه را میدانیم"...🥀 آری معبودت گفت٬ دل شکسته خریداریم... 🥀گفت وعده دیدار ما: وقلبت آرام شد.🥀 وحالا درست گذشته از آن شب، ۱۷ اردیبهشت،ساعت ۱:۳۰ نیمه شب , اصابت گلوله به سر, آغوش حسین (ع), عطر چادر زینب...💔 🍂وعده خدا عملی شد... حق به حق دار رسید...🍂 ... ... ... ____|🇮🇷|________
{🍂🍁} 🕊 ‏نوکرت‌راچندروزی‌ دعوتش‌کن‌مشهدت ناخوش‌احوالم برایم‌استراحت‌لازم‌است💔 ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ
🥀🕊🌹🕊🌹🕊🥀 بود یه نوار روضه زیر و روش کرد. بلند شد اومد ... یه روز به فرماندمون گفت: من از بچگی نرفتم، می ترسم بشم و رو نبینم... یک 48 ساعته به من مرخصی بدین برم زیارت کنم و برگردم... اجازه گرفت و رفت دو ساعت توی زیارت کرد و برگشت ... توی اش نوشته بود: در راه برگشت از توی ماشین خواب رو دیدم... بهم فرمود: اگر همینطور ادامه بدهی خودم میام می برمت... یه قبری برای خودش اطراف پادگان کنده بود... نیمه شبا تا می خوابید داخل قبر می کرد و میگفت:یا منتظر وعده ام... چشم به راهم نذار... توی ساعت ، روز و مکان رو هم نوشته بود... که شد، دیدیم حرفاش درست بوده دقیقا توی روز،ساعت و مکانی شد که تو اش نوشته بود! 🥀 🕊🌹
14.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
می‌شود نیمه شبی گوشه بین الحرمین من فقط اشک بریزم تو تماشا بکنی دلتنگتم یااباعبدالله:))💔 ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
🥀🕊🌴🌹🌴🕊🥀 خدایا ، تو کن، تو مرا کن، صدای می‌شنوم، صدای می‌آید، گوش کر است ؛ می‌سوزد اما آتش نمی‌گیرد ... 🥀🌹🌴
🥀یادم هست،خیلی دلت خسته بود، از همه جا و همه کس... از نامردی های روزگار و از کارشکنی های مردم نابکار...🥀 درکنار خاک شهدای گوشه ای با خدای خودت خلوت کردی و زانو به بغل گرفتی ونجوا کردی: "مولای یا مولای انت الغفور وانا المذنب... وگریه ات را شکستی... 🥀حتی صدای شکسته شدن قلبت آنقدر، بلند بود که به گوش میرسید... باد صبا ندا آورد: "فلا یحزنک قولهم انما نعلم ما یسرون وما یعلنون"..(۷۶یس) "سخن این مشرکان تورا محزون نکند.ما هر آنچه پنهان وآشکارگویند، همه را میدانیم"...🥀 آری معبودت گفت٬ دل شکسته خریداریم... 🥀گفت وعده دیدار ما: وقلبت آرام شد.🥀 وحالا درست گذشته از آن شب، ۱۷ اردیبهشت،ساعت ۱:۳۰ نیمه شب , اصابت گلوله به سر, آغوش حسین (ع), عطر چادر زینب...💔 🍂وعده خدا عملی شد... حق به حق دار رسید...🍂 ... ... .
🥀🕊🌹🕊🌹🕊🥀 بود یه نوار روضه زیر و روش کرد. بلند شد اومد ... یه روز به فرماندمون گفت: من از بچگی نرفتم، می ترسم بشم و رو نبینم... یک 48 ساعته به من مرخصی بدین برم زیارت کنم و برگردم... اجازه گرفت و رفت دو ساعت توی زیارت کرد و برگشت ... توی اش نوشته بود: در راه برگشت از توی ماشین خواب رو دیدم... بهم فرمود: اگر همینطور ادامه بدهی خودم میام می برمت... یه قبری برای خودش اطراف پادگان کنده بود... نیمه شبا تا می خوابید داخل قبر می کرد و میگفت:یا منتظر وعده ام... چشم به راهم نذار... توی ساعت ، روز و مکان رو هم نوشته بود... که شد، دیدیم حرفاش درست بوده دقیقا توی روز،ساعت و مکانی شد که تو اش نوشته بود! 🥀 🕊🌹
🥀🕊🌴🌹🌴🕊🥀 خدایا ، تو کن، تو مرا کن، صدای می‌شنوم، صدای می‌آید، گوش کر است ؛ می‌سوزد اما آتش نمی‌گیرد ... 🥀 🌹🌴