🌹🕊🌺🌷🌺🕊🌹
#شهیدانه
#دخترانه
#سردار_شهيد
#علي_تجلايي
دختر عزيزم! مي دانم كه حالا كوچكي و مرا به ياد نميآوري.
و ليكن دخترم، وقتي كه بزرگ شوي حتماً جوياي حال پدرت و علت شهادت پدرت خواهي بود.
بدان كه پدر تو يك پاسدار بود و تو نيز بايد پاسدار خون پدرت باشي.
دخترم! ميدانم يتيمانه زندگي كردن و بزرگ شدن در جامعه مشكل است و ليكن بدان كه حسين و حسن و زينب يتيم بودند. حتي پيامبر گرامي اسلام نيز يتيم بزرگ شد.
دخترم! هر وقت دلت گرفت، زيارت عاشورا بخوان و مصيبت هاي سرور شهيدان تاريخ حسين(ع) را بنگر و انديشه كن...
اميدوارم كه در آينده وارث شايستهاي براي پدرت باشي.
پروردگارا! مرا و فرزندانم را برپادارنده نماز قرار ده و دعايم را بپذير.
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🥀 🕊🌹
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊
#شهیدانه
#شهدا_بهترین_الگو
#سردار_شهید
#حجت_الاسلام_والمسلمین
#مصطفی_ردانی_پور
رفتم داخل .. به نگهبان گفتم با
فرمانده تون کار دارم ..
گفت الان ساعت ۱۱ هست و ملاقاتی قبول نمی کنن
رفتم در اتاقش رو زدم ..رفتم داخل
روی سجاده نشسته بود و داشت ذکر میگفت ..
چشماش سرخ بود و خیس اشک .
رنگ به رو نداشت . نگران شدم ..
گفتم مصطفی چیزی شده ؟ خبری شده ؟ کسی طوریش شده ؟
سرش رو انداخت پایین ، زل زد به مهرش و دانه های تسبیح رو یکی یکی رد میکرد ..
آهی کشید و گفت از ساعت ۱۱ تا ۱۲ رو مخصوص خدا گذاشتم ..
می شینم ، فکر می کنم و نگاه می کنم به کارهای خودم ..
از خودم می پرسم . مصطفی کارهایی که کردی برای خدا بوده یا برای دل خودت ؟
صداش بغض داشت ، بغضی که به زحمت نگهش داشته بود..
دلم به حال خودم سوخت ، من کجا و مصطفی کجا !!
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🌹 🕊🥀
#تلنگر
زمانه عجیبی است!
برخی مردمان،
امام گذشته را عاشقند نه امام حاضر را...
میدانی چرا؟؟؟
امام گذشته را هرگونه بخواهند تفسیر میکنند،
اما امام حاضر را باید فرمان ببرند!
و کوفیان عاشورا را اینگونه رقم زدند...
°•شهید سید مرتضی آوینی🕊•°
#شهیدانه
#قــرارگــاه_شــــــــهــــــــــــــدا 🕊
eitaa.com/joinchat/3399418009Ceebccf2e58
🥀🥀
🌱#شهیدانه
برگ برگ تقویم سال را ورق زدیم و هر روز میهمان سفره کریمانه شهدا بودیم.
گاهی با خاطراتشان خندیدیم و گاهی بغضمان را در گلو خفه کردیم و با خود عهد بستیم تا زندهایم به پاس خون پاک شهیدان، پای سربلندی وطنمان بمانیم.
گاهی رفقای شهیدمان با وصیتشان تلنگری زدند که بدانیم امروزمان را مدیون عزیزانی هستیم که روزگاری جانشان را....
نه! شاید همه وجودشان را در طَبق اخلاص گذاشتند تا ما آسوده خاطر در پَس امنیتی که برایمان ساختهاند خوش و خرم منتظر رسیدن بهار باشیم.
ای دوست پیام التفاتی بفرست
بر مرده دلان آب حیاتی بفرست
این کشور ما زنده ز خون شهداست
بر روح شهیدان صلواتی بفرست
*《اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَ اَهْلِكْ عَدُوَّهُمْ مِنَ الْجِنِّ وَالْاِنْسِ مِنَ الْاَوَّلِينَ وَالْآخِرِينَ》*
#بهیادشهیدمرتضیکیانی🌹
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
🥀💐🕊🌹🕊💐🥀
#شهیدانه
#زیباترین_شهادت
#ابراهیم مےگفت :
اگه جایے بمانی ڪہ
دست احدے بهت نرسہ
کسے تو رو نشناسہ
#خودت باشے و #آقا
#مولا هم بیاد سرتو روی دامن بگیره ،
این خوشگلترین #شهـادتہ ...
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🌴 🕊🥀
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀
#شهیدانه
هر جای دنیا هم که باشی
اگـر دست به سویش دراز کـنی
#شھید، تو را به سمت خود می کشاند و دعایت را مستجاب می کند.
در این میان، گویا برخی #شهدا، دستشان برای اجابت، بازتر است.
یکی مثل #شھیدجواد
#شھید_جواد_محمدی
#شھید_روزه_دار
🌹 #سالروز_شهادت🕊
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🥀 🕊🌹
«🤍🌱»
-
مـٰالکیتآسمـٰانرا
بھنـٰامکسـٰانۍنوشتھاند
کھبھزمین،دلنبستھاند
#آسمـٰانیـٰان!دستِمـٰازمینیـٰانرابگیریدシ!
#شهیدانہ
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹
#شهیدانه
#شهید_والامقام
#عبدالمهدی_کاظمی
فرزند کوچکم ریحانه خانم (2 ساله) حدود 15روز بعد از #شهادت_عبدالمهدی بود که بسیار تب کرد و مریض شد.
هرچه کردیم خوب نشد؛ دارو، دکتر و... هیچ اثر نمی کرد و تب ریحانه همچنان بالا می رفت.
تـب بچم اونقـدر زیادشـده بـود که نمی دانستم چه کنم و ترسیدم که بلایی بر سر بچه ام بیاد. کلافه بودم. غم #شهادت_عبدالمهدی از یک طرف و بیماری و تب ریحانه نیز از یک طرف؛ هردو بردلم سنگینی میکرد.
ترسیده بودم. با خودم میگفتم نکنه خدا بلایی بر سر بچه ام بیاد و مردم بگند که نتونست بعد از #عبدالمهدی بچه هاشو نگه داره...این فکر ها و کلافگی و سردگمی حالم رو دائم بدتر میکرد.
شب جمعه بود.
به آقا ابا عبدالله الحسین (ع) توسل کردم.
زیارت عاشورا خواندم.
رو کردم به حرم اباعبدالله (ع) و شروع کردم به صحبت با سالار شهیدان...
با گریه گفتم یا امام حسین من می دونم امشب شما با همه #شهدا تو کربلا دور هم جمع هستید.
من می دونم الان #عبدالمهدی پیش شماست...
خودتون به #عبدالمهدی بگید بیاد بچه اش رو شفا بده...
چشمام رو بستم گریه می کردم و صلوات می فرستادم و همچنان مضطر بودم.
درهمین حالات بود که یک #عطر خوش در کل خانه پیچید.
بیشتر از همه جا بچه ام و لباسهاش این عطر رو گرفته بودند.
تمام خانه یک طرف ولی بچه ام بسیار این بوی خوش را می داد، به طوری که او را به آغوش می کشیدم و از ته دل می بوییدمش .
چیزی نگذشت که دیدم داره تب ریحانه پایین میاد.
هر لحظه بهتر میشد تا این که کلا تبش پایین اومد و همون شب خوب شد.
فردا تماس گرفتم خدمت یکی از علمای قم (آیت الله طبسی) و این ماجرا را گفتم و از علت این عطر خوش سوال کردم.
پاسخ این بود که چون #شهدا در شب جمعه کربلا هستند و پیش اربابشون بودند عطر آنجارا با خودشون بهمراه آورده اند.
راوی :
#همسر_شهید
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🥀🕊🌹
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
#شهیدانه
#شهید_والامقام
#علی_عبداللهی
#شهیداݧ بر #شهــادت خنده ڪردند
بہ #عطر خود #بهاراݧ زنـــــده کردند
بہ زیرلب بگفتـا #لالـــــہ با خــود
#شہیداݧ لالہ را #شرمـــــنده ڪردند
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🌹🌹🕊
🕊🥀🌴🌹🌴🥀🕊
#شهیدانه
#مثل_شهدا
📚 داستان واقعی
#رضا سگ باز یه #لات بود تو مشهد .
هم سگ خرید و فروش می کرد، هم دعواهاش حسابی سگی بود!!
یه روز داشت می رفت سمت کوهسنگی برای دعوا و غذا خوردن که دید یه ماشین با آرم ستاد جنگهای نامنظم داره تعقیبش می کنه.
#شهید_چمران از ماشین پیاده شد و دست اونو گرفت و گفت: فکر کردی خیلی مردی؟
رضا گفت: بروبچه ها که اینجور میگن.....!!!
#چمران بهش گفت : اگه مردی بیا بریم جبهه!!
به غیرتش بر خورد، راضی شد و راه افتاد سمت جبهه......!
مدتی بعد....
#شهید_چمران تو اتاق نشسته بود که یه دفعه دید داره صدای دعوا میاد....!
چند لحظه بعد با دستبند، رضارو آوردن تو اتاق و انداختنش رو زمین و گفتن: این کیه آوردی جبهه؟!
رضا شروع کرد به فحش دادن ، (فحشای رکیک!) اما #چمران مشغول نوشتن بود!
وقتی دید #چمران توجه نمی کنه، یه دفعه سرش داد زد :
”آهای کچل با تو ام.....! “
یکدفعه #شهید_چمران با مهربانی سرش رو بالا آورد و گفت: بله عزیزم! چی شده عزیزم؟ چیه آقا رضا؟ چه اتفاقی افتاده؟
رضا گفت : داشتم می رفتم بیرون که سیگار بخرم ولی با دژبان دعوام شد!!!!
#چمران : آقا رضا چی میکشی؟
برید براش بخرید و بیارید....
#چمران و آقا رضا تنها تو سنگر.....
رضا به #چمران گفت : میشه یه دو تا فحش بهم بدی؟!
کِشیده ای، چیزی؟!!
#شهید_چمران گفت : چرا؟!
رضا گفت : من یه عمر به هرکی بدی کردم، بهم بدی کرده....!
تا حالا نشده بود به کسی فحش بدم و اینطور برخورد کنه.....
#شهید_چمران گفت : اشتباه فکر می کنی.....!
یکی اون بالاست که هر چی بهش بدی می کنم، نه تنها بدی نمی کنه، بلکه با خوبی بهم جواب میده!
هِی آبرو بهم میده.....
تو هم یکیو داشتی که هِی بهش بدی می کردی ولی اون بهت خوبی می کرده.....!
منم با خودم گفتم بذار یه بار یکی بهم فحش بده و منم بهش بگم بله عزیزم... تا یکمی منم مثل اون (خدا) بشم …!
رضا جا خورد!....
رفت و تو سنگر نشست.
آدمی که مغرور بود و زیر بار کسی نمی رفت، زار زار گریه می کرد!
تو گریه هاش می گفت : یعنی یکی بوده که هر چی بدی کردم بهم خوبی کرده؟؟؟؟
اذان شد.
رضا اولین نماز عمرش بود .
رفت وضو گرفت .
سر نماز، موقع قنوت صدای گریش بلند شد!!!!
وسط نماز، صدای سوت خمپاره اومد.
پشت سر صدای خمپاره هم صدای زمین افتادن اومد.....
رضا رو خدا واسه خودش جدا کرد......!
فقط چند لحظه بعد از #توبه کردنش
یه#توبه و یه #نماز واقعی......
#مردان_بی_ادعا
#روحشان_شاد
#یادشان_گرامی
#راهشان_پر_رهرو
🥀🍀🌹