🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀
#مادرانه
#مادر_شهید
دیشب باز خوابت را دیدم
باز هم کودک شده بودی
و با موهای نازت دلبرانه دل میبردی
ومن مثل پروانه دورت میگشتم
چقدر زود بزرگی شدی نازنینم
دلم یک بغل کودکیت را آرزو میکند
هر جا هستی، دیگر سهم من نیستی
عزیزم مواظب خودت باش...
من با دلم کنار میایم...
مادر شدم که سنگ صبور غم ها باشم...
فراموشت نمیکنم .
#پنجشنبه_های_دلتنگی
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🌹 🕊🥀
🌹🕊🏴🌴🏴🕊🌹
#خاطرات_شهدا
#شهدا
#امام_حسین_ع
#شهید_والامقام
#علی_صیاد_شیرازی
خانهدار شدن شهید صیاد طول و تفصیل دارد.
بالاخره بعد از کش و قوسها و چانهزنیهای فراوان صیاد را راضی کردیم که ماشینش را بفروشد و خرج خانه کند.
با کمک چند نفر از همکاران خانه را برایش آماده کردیم، قرار شد با خودش برویم و خانه را ببینیم، رفتیم، خوب همهجا رو بازدید کرد، حیاط، طبقههای بالا و زیر زمین که یک سالن وسیع داشت و یک اتاق کوچکتر.
خانه تازه رنگشده بود و موکت هم نداشت، برگشت یکی از بچهها را صدا کرد و گفت: «آقای جمشیدی! برو بازار چندمتر پرچم بگیر و بیار دور تا دور این اتاق نصب کن، از این پارچ هایی که روش شعر نوشتهشده، “باز این چه شورش است” ...
من و تیمسار ازگمی به هم نگاه کردیم که صیاد چه کار میخواهد بکند.
گفت: از این سالن استفاده شخصی نمیکنیم، اینجا میشه حسینیه که همان هم شد.
شبهای اول هر ماه، مراسم عزاداری امام حسین و ائمه را آنجا برگزار میکرد.
خودش جارو دست میگرفت و قبلاز آمدن مهمانها، حیاط و پیادهروی جلوی در را آبوجارو میکرد، هرچه اصرار میکردم که «حاجآقا! بدید من جارو میکنم»، فایده نداشت.
وقتی هم که مهمانها میآمدند، کفشها را جفت میکرد، بعد میآمد توی سالن؛ همان کنار در دو زانو مینشست.
راوی :
#همرزم_شهید
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
#ما_ملت_امام_حسینیم
#ما_ملت_شهادتیم
#ایران_حسین_علیه_السلام
#تا_ابد_پیروز_است
🏴🇮🇷🌹🕊🌹🇮🇷🏴
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
#شهدا_و_حجاب
#شهیده_والامقام
#زینب_کمایی
زینب ( میترا ) کمایی در 8 خرداد ماه سال 1346 هنگام اذان مغرب در شهر آبادان دیده به جهان گشود. او قبل از انقلاب نه تنها نماز و روزه اش ترک نمی شد، بلکه در میان خانواده و دوستانش به رعایت حجاب مشهور بود.
پس از پیروزی انقلاب، فعالیت های زینب به شکل مستمر آغاز شد. او علاوه بر شرکت در کلاس های مختلف عقیدتی، اخلاقی و دوره های نظام بسیج، در اکثر فعالیت های انجمن اسلامی مدرسه به طور فعال شرکت می کرد.
زینب مبارزات وسیع خود را علیه بد حجابی و ضدانقلاب آغاز کرد. با شروع جنگ تحمیلی به اصرار خانواده مجبور به ترک آبادان شد. درتابستان 1360 پدرش در شاهین شهر اصفهان خانه ای خرید و خانواده را به آنجا برد. در اسفند ماه سال 1360 برای خواندن نماز مغرب و عشا به مسجد رفت.
آن نماز آخرین نماز زینب 14 ساله بود . وقتی از مسجد بر می گشت منافقان آن را با چادرش خفه کردند و به #شهادت رساندند . خانواده او بعد از 2 روز جنازه اش را پیدا کردند. پزشک قانونی اعلام کرده بود که او به خاطر جثه ضعیفش با همان فشار اول به #شهادت رسیده است. پیکر او را با 360 #شهید عملیات فتح المبین در گلستان #شهدای اصفهان به خاک سپردند.
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🌹 🌴🥀
🥀🏴🕊🌹🕊🏴🥀
#شهدا
#امام_حسین_ع
#شهید_والامقام
#مجید_قربانخانی
تا پیش از سفر #کربلا خیلی پسر شری بود ، همیشه #چاقو در جیبش بود ، #خالکوبی هم داشت.
وقتی از سفر #کربلا برگشت #مادرش ازش پرسیده بود چه چیزی از #امام_حسین_ع خواستی؟!
#مجید گفته بود یه نگاه به گنبد #امام_حسین_ع کردم و یه نگاه به گنبد #حضرت_عباس_ع انداختم و گفتم آدمم کنید .
سه چهار ماه قبل رفتن به #سوریه به کلی #متحول شد ، بعد از اون همیشه در حال #دعا و #گریه بود. نمازهایش را اول وقت می خواند .
خودش همیشه می گفت نمی دانم چه اتفاقی برایم افتاده که دوست دارم همیشه #دعا بخوانم و #گریه کنم و در حال #عبادت باشم.
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
#ما_ملت_امام_حسینیم
#ما_ملت_شهادتیم
#ایران_حسین_علیه_السلام
#تا_ابد_پیروز_است
🏴🇮🇷🌹🕊🌹🇮🇷🏴
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹
#بیست_و_چهارم_تیرماه
سالروز حمله هوائی دشمن
به سکوهای نفتی رشادت
در تاریخ ۱۳۶۵.۷.۲۴ سکوی رشادت مورد حمله هوایی رژیم عراق قرار گرفت و بر اثر این حمله به سکوی بهرهبرداری صدمات عمدهای وارد و تولید میدانهای رشادت و رسالت که عملیات فرآورش هر دو میدان در این سکو صورت میگرفت، متوقف شد.
سکوی بهرهبرداری و تأسیسات دکل حفاری مربوط به آن و خطوط لوله آن بهشدت آسیب دید و به دریا سقوط کرد. در این حمله دو نفر از کارکنان #شهید و یک نفر مفقودالاثر شد.
در این حمله سکوی بهرهبرداری با وسایل مستقر در آن طعمه حریق شد و چون در زمان حمله، عملیات بهرهبرداری در جریان بود، ظروف تحت فشار آن منفجر و به همراه دو عدد پل ارتباطی بهطور کامل منهدم و غرق و آتشسوزی در رشادت پس از ۱۲ ساعت، مهار شد.
در تاریخ ۱۳۶۶.۴.۲۴ دوباره سکوی رشادت ۷ مورد تهاجم قرار گرفت.
پیشبینی میشد عملیات بازسازی تأسیسات این منطقه در سال ۱۳۶۷ پایان یابد و این میدان به تولید بازگردد؛
اما با حمله تفنگداران دریایی آمریکایی به تأسیسات رشادت در تاریخ ۱۳۶۶.۷.۲۷ و از بین رفتن تمامی تجهیزات روی سکوها، فوران چاهها و ناامن شدن منطقه، همه پروژههای تعمیراتی متوقف شد.
ایالات متحده آمریکا در تاریخ ۱۳۶۶.۷.۲۷ با ۵ فروند ناوشکن و حدود یک هزار گلوله توپ ۱۲۰ میلیمتری تأسیسات دریایی، چاههای رشادت و سکوهای حفاری و مسکونی رشادت را به آتش کشید و با بستن مواد انفجاری روی پایههای سکوی نیروگاه، تمامی سکو و تجهیزات آن را در آب غرق کرد.
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🥀 🕊🌹
🌹🕊💐🥀💐🕊🌹
#خاطره
#شهید_بهشتی
#سوختن_عبای_امام
قبل از #شهادت آقای #بهشتی ،
#امام خوابی ديده و به ايشان هشدار داده بودند .
نيمه شعبان بود كه میخواستيم برای ديدن #مادر آقا به اصفهان برويم .
آن روز او به ديدن #حضرت_امام رفت .
موقعی كه برگشت،
ديدم خيلی ناراحت است.
علت را پرسيدم ،
گفت :
#امام فرموده اند
به اين #سفر نرو
و بيشتر مراقب خودت باش .»
هر چه پرسيدم خواب #امام چه بوده،
به من جواب نداد.
تا روز ختم او كه خانم #امام به منزل ما آمدند و من در بارهی خواب #امام سئوال كردم .
ايشان گفتند #امام خواب ديده بودند كه عبايشان سوخته است
و به آقای #بهشتی گفته بودند :
« شما #عبای من هستيد،
مراقب خود باشيد .»
راوی :
#همسر_شهید_بهشتی
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🌴 🌴🌹
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
#شهیدانه
#علی_اکبرهای_بی_کفن
بارها گفته ام که بچه های کمیل در این کانال، کاری کردند که از شجاعت بالاتر است.
آنها چنان ایثار و اخلاصی از خودشان نشان دادند که در تاریخ اسلام کم نظیر بود.
ما شبیه این ماجرا را جز در صحنه ی کربلا مشاهده نکرده ایم.
حکایت بچه های کمیل را با هیچ عقل مادی و حسابگری نمی توان ارزیابی کرد.
بچه های کمیل، #علی_اکبرهایی بودند که لب تشنه، بی کفن و غریب، به مهمانی مادر مظلومه ی خود رفتند.
برای این مطلب هم دلیل دارند.
در روایات ما #حضرت_علی_اکبر_ع را جوان معرفی کردند. همه نیروهای گردان کمیل هم جوان بودند.
درباره لب تشنه آنها چیزی نمی گویم. سراسر این حکایت، داستان تشنه کامی آنها بود. چه بسیار از مجروحان که بخاطر نرسیدن آب به #شهادت رسیدند.
درباره بی کفن بودن ؛ در بیشتر عملیات ها، وقتی #شهیدی روی زمین قرار می گرفت، چفیه اش به عنوان کفن او بود. اما در کانال کمیل به جهت نبود وسایل امدادی، و برای بستن زخم مجروحان، مجبور شدیم که از چفیه ی #شهدا هم استفاده کنیم. لذا پیکرهای پاره پاره #شهدا در انتهای کانال بی کفن و بدون پارچه ای که آنها را بپوشاند رها شد.
می گوییم غریب؛ چون حتی یاران رزمنده هم کمتر از آنها یاد می کنند. این عملیات با خیانت های آشکار منافقین به اهداف خود نرسید. به همین جهت بسیاری از بزرگان جنگ، اجازه ی صحبت در خصوص این عملیات را نمی دادند.
حتی بعد از جنگ نیز کمتر کسی از آنها یاد کرد.
اما مهمانی مادر :
#ابراهیم_هادی بارها به دوستانش گفته بود که #شهدای_گمنام ، مهمانان ویژه ی #حضرت_زهرا_س در عالم برزخ هستند.
او عشق و محبت به #مادر_سادات_س را در دلها نهاد .
ما شاهد بودیم که بیشتر #شهدای گردان کمیل با ذکر نام #مادر_سادات_س به #شهادت رسیدند.
برخی از #شهدای_گمنام، چه در این منطقه و چه در مناطق دیگر به خواب دوستان #شهیدشان می آمدند و پیغام می دادند که ما دوست داریم گمنام و غریب در کنار مادر رزمندگان، #حضرت_زهرا_س بمانیم ، زیرا #شهدای_گمنام مورد عنایت خانم #حضرت_زهرا_س هستند.
#حضرت_امام_ره نیز در سخنانی در مورد #شهدای_گمنام فرمودند: سلام ما بر این پاره های تن ملت که مونسی جز نسیم صحرا و همدمی جز مادرشان #حضرت_زهرا_س ندارند.
برای همین موارد است که همیشه می گوییم: #شهدای کانال کمیل، #علی_اکبرهای بی کفن و لب تشنه و غریبی بودند که به دیدار مادر پهلو شکسته ی خود رفتند .
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
#ما_ملت_امام_حسینیم
#ما_ملت_شهادتیم
#ایران_حسین_علیه_السلام
#تا_ابد_پیروز_است
🏴🇮🇷🌹🕊🌹🇮🇷🏴
🌹🕊🏴🌴🏴🕊🌹
#خاطرات_شهدا
#شهدا
#امام_حسین_ع
#شهید_والامقام
#ابراهیم_هادی
در عزاداری ها حال خوشی داشت.
خيليها با وجود ابراهيم و عزاداري او شور و حال خاصی پيدا مي كردند.
ابراهيم هر جایی که بود آنجا را کربلا ميكرد!گريه ها و ناله های ابراهيم شــور عجيبي ايجاد ميكرد، نمونه آن در اربـعين سـال ۱۳۶۱ در هيئت عاشـقان حسين (ع) بود.
بچههای هيئتی هرگز آن روز را فراموش نمي كنند، ابراهيم ذكر حـضرت زينب (س) را می گفت، او شـور عجيبی به مجلس داده بود، بعدهم ازحال رفت و غش كرد!
آن روز حالتی در بـچه ها پـيدا شد كه ديگر نديديم، مطمئن هسـتم به خاطر سوز درونی و نفس گرم ابراهيم، مجلس اينگونه متحول شده بود.
ابراهيم هيچ وقت خودش را مداح حـساب نمي كرد، ولی هر جا كه مي خواند شور و حال عجيبی را ايجاد می كرد.
ذكر #شهدا را هيچ وقت فراموش نمي كرد.
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
#ما_ملت_امام_حسینیم
#ما_ملت_شهادتیم
#ایران_حسین_علیه_السلام
#تا_ابد_پیروز_است
🏴🇮🇷🌹🕊🌹🇮🇷🏴
🌹🇮🇷🕊🇮🇷🕊🇮🇷🌹
#بیست_و_هفتم_تیرماه
سالروز پذیرش #قطعنامه_۵۹۸
توسط جمهوری اسلامی ایران
بخش هائی از پیام #امام_خمینی_ره
در خصوص قبول #قطعنامه۵۹۸
فرزندان انقلابی ام ، ای كسانی كه لحظه ای حاضر نیستید از غرور مقدستان دست بردارید ، شما بدانید كه لحظه لحظه #عمر من در راه #عشق_مقدس خدمت به شما می گذرد .
می دانم كه به شما سخت می گذرد ، ولی مگر به #پدر_پیر شما سخت نمی گذرد؟
می دانم كه #شهادت شیرینتر از #عسل در پیش شماست، مگر برای این #خادمتان اینگونه نیست؟
ولی تحمل كنید كه #خدا با صابران است .
بغض و كینه انقلابی تان را در سینه ها نگه دارید ، با غضب و خشم بر دشمنانتان بنگرید و بدانید كه #پیروزی از آن شماست .
تاكید می كنم گمان نكنید كه من در جریان كار #جنگ و مسئولان آن نیستم. #مسئولین مورد اعتماد من می باشند.
آنها را از این تصمیمی كه گرفته اند #شماتت نكنید كه برای آنان نیز چنین پیشنهادی سخت و ناگوار بوده است.
قبول این مسئله (قطعنامه) برای من ، از #زهر_کشنده_تر است ، ولی راضی به رضای خدایم و برای رضایت او ، این #جرعه را نوشیدم .
در شرایط کنونی ، آن چه موجب این امر شد ، #تکلیف_الهی_ام بود.
شما می دانید ، من با شما پیمان بسته بودم که تا #آخرین_قطره_خون و آخرین نفس بجنگم ، اما تصمیم امروز ، فقط برای #تشخیص_مصلحت بود و تنها به امید رحمت و رضای او ، از هر آن چه گفتم گذشته و اگر آبرویی داشتم ، با خدا معامله کرده ام .
۱۳۶۷/۰۴/۲۹
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🇮🇷 🇮🇷🌹
🌹🇮🇷🕊🇮🇷🕊🇮🇷🌹
#در_محضر_فرمانده
به مناسبت
#بیست_و_هفتم_تیرماه
سالروز پذیرش #قطعنامه_۵۹۸
توسط جمهوری اسلامی ایران
#مقام_معظم_رهبری
پذیرش قطعنامه، به خاطر ترس نبود؛ به خاطر هجوم دشمن نبود؛ به خاطر تهدید آمریکا نبود؛ بهخاطر این نبود که آمریکا ممکن است در امر جنگ دخالت کند، چون آمریکا قبل از آن هم در امر جنگ دخالت میکرد.
وانگهی؛ اگر همهی دنیا در امر جنگ دخالت میکردند، امام رضواناللَّه علیه، کسی نبود که رو برگرداند. بر نمیگشت!
پذیرش قطعنامه از طرف امام، به خاطر فهرست مشکلاتی بود که مسؤولین آن روزِ امورِ اقتصادی کشور مقابلِ رویِ او گذاشتند و نشان دادند که کشور نمیکِشد و نمیتواند جنگ را با این همه هزینه، ادامه دهد. امام مجبور شد و قطعنامه را پذیرفت .
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🇮🇷 🇮🇷🌹
🌹🕊🏴🌴🏴🕊🌹
#خاطرات_شهدا
#شهدا
#امام_حسین_ع
#شهید_والامقام
#احمد_کریمی
حاج احمد هیکل درشتی داشت. بچه ها سر به سرش می گذاشتند. با این هیکل درشت چطور می خواهی توی قبرهای کوچک گلزار شهدا جا شوی؟!
می خندید و می گفت: همین قبرها هم برای من زیاد است. آرزویش این بود که اربا اربا شود.
فرستاده بود دنبالم. رفتم سنگر فرماندهی.
گفت: می خواهم شعر “کبوتر بام حسین (ع)” را برایم بخوانی.
گفتم: قصد دارم دیگر این شعر را برای کسی نخوانم. برای هر کسی که خواندم شهید شده.
گفت: حالا که این جوری است حتما باید بخوانی.
دلم می خواد کبوتر بام حسین بشم من/فدای صحن و حرم و نام حسین بشم من
دلم می خواد زخون پیکرم وضو بگیرم/مدال افتخار نوکری از او بگیرم
وسط خواندن حال و هوای دیگری داشت و صدای گریه هایش سنگر را پر کرده بود.
دلم می خواد چو لاله ای نشکفته پرپر بشم/ شهد شهادت بنوشم مهمون اکبر بشم
وقتی در ابتدای عملیات کربلای پنج، در پشت خاکریز در حال ساخت، مستقر شده بود، گلوله توپی خاکریز را مورد هدف قرار داد. ترکش های گلوله بالای سینه و پاهایش را برده بود. شده بود یک تکه گوشت له شده. همان که می خواست؛ اربا اربا.
راوی :
#همرزمان_شهید
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
#ما_ملت_امام_حسینیم
#ما_ملت_شهادتیم
#ایران_حسین_علیه_السلام
#تا_ابد_پیروز_است
🏴🇮🇷🌹🕊🌹🇮🇷🏴