eitaa logo
خودکاوی
126 دنبال‌کننده
271 عکس
209 ویدیو
53 فایل
الهی ، ... در شگفتم از آنکه کوه را می‌شکافد تا به معدن جواهر دست یابد و خویش را نمی‌کاود تا به مخزن حقایق برسد ... علامه ذوالفنون حسن زاده آملی
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام آدینه شما بخیر طاعات مورد قبول حق متعال داریم می‌رسیم به داستان بالاخره قبل از این داستان هدهد توضیحاتی درباره ی مرتبه ی می‌دهد که استاد ، در این فایل توضیح می‌دهند فایل بعدی شرح داستان شیخ صنعان هست 🙏 📚🕊 جلسه چهاردهم پاسخ هدهد و شرح عشق هدهد رهبر چنین گفت آن زمان کانک عاشق شد نه اندیشد ز جان چون بترک جان بگوید عاشقی خواه زاهد باش خواهی فاسقی چون دل تو دشمن جان آمدست جان برافشان ره به پایان آمدست سد ره جانست، جان ایثار کن پس برافکن دیده و دیدار کن گر ترا گویند از ایمان برآی ور خطاب آید ترا کز جان برآی تو که باشی ، این و آن را برفشان ترک ایمان گیر و جان را برفشان منکری گوید که این بس منکرست عشق گو از کفر و ایمان برترست عشق را با کفر و با ایمان چه کار عاشقان را لحظه‌ای با جان چه کار عاشق آتش بر همه خرمن زند اره بر فرقش نهند او تن زند درد و خون دل بباید عشق را قصهٔ مشکل بباید عشق را ساقیا خون جگر در جام‌کن گر نداری درد از ما وام‌کن عشق را دردی بباید پرده‌سوز گاه جان را پرده‌در گه پرده‌دوز ذرهٔ عشق از همه آفاق به ذرهٔ درد از همه عشاق به عشق مغز کاینات آمد مدام لیک نبود عشق بی‌دردی تمام قدسیان را عشق هست و درد نیست درد را جز آدمی درخورد نیست هرکه را در عشق محکم شد قدم در گذشت از کفر و از اسلام هم عشق سوی فقر در بگشایدت فقر سوی کفر ره بنمایدت چون ترا این کفر وین ایمان نماند این تن تو گم شد و این جان نماند بعد از آن مردی شوی این کار را مرد باید این چنین اسرار را پای درنه همچو مردان و مترس درگذار از کفر و ایمان و مترس چند ترسی، دست از طفلی بدار بازشو چون شیرمردان پیش کار گر ترا صد عقبه ناگاه اوفتد باک نبود چون درین راه اوفتد
📚🕊 جلسه چهاردهم ❇️جناب هدهد به آن مرغان این رو فرمود که شما به سمت خودتان دارید حرکت می کنید فکر نکنید که مثلا دارید به سمت خداوند حرکت می کنید، اگر هم به سمت خداوند دارید حرکت می کنید به سمت خود پُرِتون، به سمت خود فراگیرتون، به سمت خود پهن تون، به سمت خود عمیق تون دارید حرکت می کنید. از اینجا به بعد، بعد از اینکه این گفتگو صورت گرفت ، یکی از مفصل ترین داستان های منطق الطیر، داستان شیخ صنعان مطرح می شود که خیلی داستان قابل تاملی است و خیلی باید در موردش فکر کرد. ✨یکی از داستان‌هایی که شاید جناب عطار را با داستان شیخ صنعان بشناسند البته می دانید که داستان مال خود شیخ صنعان هم نیست و برگرفته از یکی از کتب های امام محمد غزالی است و عطار از آنجا اقتباس کرده است قبل از این داستان ، هدهد توضیحاتی درباره حقیقت عشق نمی‌دهد که در این جلسه به آنها می‌پردازیم تا جلسه بعد انشاءالله وارد داستان شیخ صنعان بشویم 🍃هدهد رهبر چنین گفت آن زمان کانک عاشق شد نه اندیشد ز جان🍃 انسان عاشق دیگه اندیشه ی جان خودش را نداره چرا؟ چون ما فراتر از جانیم انسان عاشق دیگه حیات خودش را به معشوق می بینه نه!! یعنی اینجور نیست که ما فکر کنیم عاشق کسی که داره تماماً برا معشوق حرکت می کنه اون عاشق هم دیگه لذت را توی هندسه عاشق جستجو نمی کنه چه در تنش چه در بدنش چه در روانش چه در جان خودش لذا هر چه بیشتر از خودش فاصله میگیره بیشتر احساس لذت می کنه بیشتر احساس میکنه که داره به لذت متوجه میشه یعنی به جان توجهی نمی‌کند... 🍃چون بترک جان بگوید عاشقی خواه زاهد باش خواهی فاسقی🍃 میفرماد که شما وقتی ترک جان و راه کردی دیگه عاشق میشی اون دیگه عشق هست که سیطره داره بر تمام شئونات دیگه انسانی 🍃چون دل تو دشمن جان آمدست جان برافشان ره به پایان آمدست🍃 میفرماد هر وقت دشمن جان خودت شدی بدون که دیگه کار به انتها رسید 🍃سد ره جانست، جان ایثار کن پس برافکن دیده و دیدار کن گر ترا گویند از ایمان برآی ور خطاب آید ترا کز جان برآی تو که باشی ، این و آن را برفشان ترک ایمان گیر و جان را برفشان🍃 هیچ تعلقی برا خودت نگه ندار کامل خودت را بتراش داستان شیخ صنعان هم دقیقاً همین جوره بعضی وقت ها ما به ایمان خودمون مغرور میشیم رضایت پیدا می کنیم بعضی وقت ها به پندارهای خودمون به معارف خودمون میفرماد حتی این ها هم نباید در وجود انسان بمونه کامل باید طبل طبل بشه تو طبل یه مو هم وجود داشته باشه صدای طبل ناموزون خواهد شد عشق ❤️ فرد را تماماً ازخودش تهی میکنه زهد و امور دیگه نمیتونه اینقدر انسان را از خودش خالی کنه
MohammadReza Shajarian - Payame Nasim (128).mp3
5.17M
❇️ز کوی یار می‌آید نسیم باد نوروزی از این باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی چو گل گر خرده‌ای داری خدا را صرف عشرت کن که قارون را غلط‌ها داد سودای زراندوزی ز جام گل دگر بلبل چنان مست می لعل است که زد بر چرخ فیروزه صفیر تخت فیروزی به صحرا رو که از دامن غبار غم بیفشانی به گلزار آی کز بلبل غزل گفتن بیاموزی چو امکان خلود ای دل در این فیروزه ایوان نیست مجال عیش فرصت دان به فیروزی و بهروزی طریق کام بخشی چیست ترک کام خود کردن کلاه سروری آن است کز این ترک بردوزی سخن در پرده می‌گویم چو گل از غنچه بیرون آی که بیش از پنج روزی نیست حکم میر نوروزی ندانم نوحه قمری به طرف جویباران چیست مگر او نیز همچون من غمی دارد شبانروزی می‌ای دارم چو جان صافی و صوفی می‌کند عیبش خدایا هیچ عاقل را مبادا بخت بد روزی جدا شد یار شیرینت کنون تنها نشین ای شمع که حکم آسمان این است اگر سازی و گر سوزی به عجب علم نتوان شد ز اسباب طرب محروم بیا ساقی که جاهل را هنی تر می‌رسد روزی 🍀 علیه الرحمه نوروز
هدایت شده از عارفانه
برنامه تلویزیونی «کلمه» امشب با حضور جناب استاد فروغی از شاگردان سلوکی آیت‌الله سعادت‌پرور، آیت‌الله سید عبدالله جعفری و میرزا اسماعیل دولابی، ساعت ۲۳ از شبکه یک پخش خواهد شد.
سلام سال نو پیشاپیش مبارک انشاالله سالی باشد پر از سلامتی و لبخند و ایمان و شادی برای همه ی شما عزیزان🍃🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
انشاءالله از پنج شنبه ۲ فروردین لغایت شنبه ۴ فروردین از نماز ظهر ، در خدمت استاد گرانقدر ، دکتر شیروانی هستیم از همه ی دوست داران مباحث استاد ، دعوت میکنم قدم رنجه کنید انشاءالله استاد، مباحث شرح معنایی داستان پیامبران در قرآن، را ادامه می‌دهند 🙏😊
🍃🌷🍃هر نفس نو می‌شود دنیا و ما بی‌خبر از نو شدن اندر بقا
آدرس منزل ما برای دوستان جدید : خیابان میرداماد کوچه ۳۶ (امین) کوچه خلیفه سلطانی بن بست مروارید پلاک ۱۷