eitaa logo
روابط عمومی مرزبانی فراجا*مرزمقدس*
449 دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
5.9هزار ویدیو
130 فایل
مرزها ناموس هر کشورند، این کانال صفحه‌ایست برای انعکاس اخبار مرز و انعکاس دلاورمردیهای مرزبانان غیور ج.ا. ایران
مشاهده در ایتا
دانلود
برای هر يك از كارهايت سرپرستی برگزين كه بزرگی كار بر او چيرگی نيابد و فراوانی كار او را در مانده نسازد و بدان كه هر گاه در كار نويسندگان و منشيان تو كمبودی وجود داشته باشد كه تو بی خبر باشی خطرات آن دامنگير تو خواهد بود. ┄━━•●❥❈🌿🌹🌿❈❥●━━┄
❇️ کلام امیر،پیام زندگی | 🕋 اخلاق کارگزاران | بپرهیز از انحصارطلبی در آنچه مردم در آن برابرند... که کارگزار ستمگر، مانند سوارکاری است که از اسب می‌لغزد و به هلاکت می‌رسد. ✴️ نهج البلاغه - نامه 45
حکمت چهارم از نهج‌البلاغه « ارزش های اخلاقی و ضدارزش ها» وَ قَالَ (علیه السلام): الْعَجْزُ آفَةٌ، وَ الصَّبْرُ شَجَاعَةٌ، وَ الزُّهْدُ ثَرْوَةٌ، وَ الْوَرَعُ جُنَّةٌ، وَ نِعْمَ الْقَرِينُ الرِّضَى. ترجمه فارسی: ناتوانی، آفت شکیبایی، شجاعت و زهد، ثروت است؛ و پرهیزکاری، سپر نگه دارنده است و چه همنشین خوبی است ، راضی بودن و خرسندی . شرح کوتاه: 1. "الْعَجْزُ آفَةٌ" ناتوانی، آفت و آسیب است. یعنی کسی که از انجام کارها عاجز است یا اراده و همت ندارد، دچار نقص و آسیب شده است. 2. "وَ الصَّبْرُ شَجَاعَةٌ" صبر، نوعی شجاعت است. یعنی ایستادگی در برابر سختی‌ها، نشان از دلیر بودن انسان دارد، نه ضعف. 3. "وَ الزُّهْدُ ثَرْوَةٌ" زهد (بی‌نیازی از دنیا)، ثروت واقعی است. کسی که دل‌بسته‌ی دنیا نیست، در واقع بی‌نیاز و ثروتمند است، هرچند دارایی کمی داشته باشد. 4. "وَ الْوَرَعُ جُنَّةٌ" پرهیزگاری، سپری محافظ است. پرهیز از گناه و مراقبت در رفتار، انسان را از آسیب‌ها و فساد حفظ می‌کند. 5. "وَ نِعْمَ الْقَرِينُ الرِّضَى" و چه نیکو همنشینی است خشنودی (رضایت). رضایت از آنچه خدا داده، آرامش‌بخش و همراه خوبی برای انسان است. در مجموع، امام علی (ع) در این سخن گوهری، اصولی از اخلاق و معنویت را بیان کرده که راه سعادت و آرامش حقیقی را نشان می‌دهد.
تفاوت ميان عدالت و احسان ▫️فِي قَوْلِهِ تَعَالَى: (إِنَّ اللّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالاِْحْسانِ) الْعَدْلُ: الاِْنْصَافُ، وَالاِْحْسَانُ: التَّفَضُّلُ. 🟠امام عليه السلام در تفسير آيه شريفه إِنَّ اللّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالاِْحْسانِ فرمود: عدالت همان رعايت انصاف و احسان به معناى نيكى بيشتر است. ✍امیرالمومنین علیه‌السلام عدل را به معناى انصاف تفسیر فرموده، زیرا رعایت انصاف آن است که حق کسى را به او بپردازند سپس این واژه به معناى هرگونه عدالت آمده است.«احسان» همان گونه که از مفهوم آن استفاده مى شود، نیکى کردن به دیگران است و این نیکى همان تفضل است که امام علیه السلام در کلام بالا فرموده است.بدون شک برقرار شدن نظم جامعه انسانى بدون عدل و انصاف و احسان و تفضل امکان پذیر نیست، زیرا ترک عدالت و انصاف سبب خشم کسانى مى شود که حقوقشان پایمال شده و طبعا برمى خیزند و نظم جامعه را به هم مى ریزند و اى بسا منجر به خون ریزى هاى وسیعى گردد. . 📘
🔻و از همكاران نزديكت سخت مراقبت كن، و اگر يكى از آنان دست به خيانت زد، و گزارش جاسوسان تو هم آن خيانت را تأييد كرد، به همين مقدار گواهى قناعت كرده او را با تازيانه كيفر كن، و آنچه از اموال كه در اختيار دارد از او باز پس گير، سپس او را خوار دار، و خيانتكار بشمار، و طوق بد نامى به گردنش بيفكن.
▫️وَمَنْ لَمْ يُبَالِکَ فَهُوَ عَدُوُّکَ 🟠کسى که به (کار و حق) تو اهمّيّت نمى دهد در واقع دشمن توست. ✍البتّه منظور کسانى هستند که به نحوى با انسان ارتباط دارند و شايد دم از دوستى مى زنند; اما هنگامى که پاى دفاع از حق، آبرو و شخصيت به ميان مى آيد کاملاً خونسرد و بى تفاوتند. اين نشان مى دهد که آنها در اظهار دوستى صادق نيستند و نوعى عداوت مضمر در درون دارند. 📘
🟩ایمان بی‌صبر، مثل بدن بی‌سر است! قالَ أميرُ المؤمنين علی علیه‌السلام: ألَا وَإِنَّ الصَّبْرَ مِنَ الإيمانِ كالرَّأسِ مِنَ الجَسَدِ، فَلا خَيرَ في جَسَدٍ لا رَأسَ مَعَهُ، و لا في إيمانٍ لا صَبرَ مَعَهُ. بدانید که صبر در برابر ایمان، همچون سر در بدن است. بدنی که سر نداشته باشد خیری در آن نیست، همان‌گونه که ایمانی بدون صبر و استقامت، بی‌ارزش است. نهج‌البلاغه، خطبه 82 (ترجمه: صبحی صالح / فیض‌الاسلام) ▫️امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) در این روایت، صبر را نه یک فضیلت فرعی، بلکه شرط بنیادین بقاء و شکوفایی ایمان معرفی می‌کند. همان‌طور که سر، هدایت‌گر بدن است و بدون آن حیات ممکن نیست، ایمان نیز بدون صبر، دوام ندارد. صبر در اینجا تنها به معنای "تحمل سختی‌ها" نیست، بلکه شامل پایداری در انجام واجبات، مقاومت در برابر وسوسه‌ها، و ایستادگی در برابر ظلم و انحراف نیز می‌شود. ▫️در واقع، ایمانِ بی‌صبر، مانند شمعی در طوفان است؛ نوری دارد، اما بلافاصله خاموش می‌شود. این سخن علی علیه‌السلام یک معیار برای سنجش دینداری واقعی به دست می‌دهد: اگر در مسیر حق، زود خسته می‌شویم یا از مقاومت می‌گریزیم، باید در صداقت ایمان‌مان شک کنیم.
🟩روزی که زمین به اهلش می‌رسد قالَ الإمامُ عَلِيٌّ علیه‌السلام: «ما لِلمُسْتَضْعَفینَ وَاللّهِ مِنْ مَغْمَزٍ، وَإنَّهُمْ لَأَهْلُ التُّقَى، وَأَهْلُ الصَّبْرِ، وَسَیَجْعَلُ اللّهُ لَهُمْ مَخْرَجاً.» نهج‌البلاغه، خطبه 209 🔻امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) در این کلام نورانی، با قاطعیت می‌فرماید که مستضعفان در پیشگاه خداوند هیچ عیبی ندارند؛ آنان اهل تقوا و صبرند و خداوند به زودی برایشان گشایشی قرار خواهد داد. این نگاه امام علی، مستضعفان را نه تنها قربانی ظلم، بلکه وارثان شایسته‌ی زمین معرفی می‌کند. برخلاف تصور رایج که ضعف را نشانه بی‌لیاقتی می‌داند، این روایت، صبر و تقوا را معیار لیاقت حقیقی معرفی می‌کند. در اندیشه علوی، سرنوشت جهان با دستان همین مظلومانِ صبور رقم می‌خورد و وعده‌ی خلافت نهایی بر زمین به آنان باز می‌گردد.
🟩جهاد با سردمداران نفاق؛ رسالت ابدی اهل حق امیرالمومنین علی(ع) فرمود: جهادُنا مع أئمّةِ الكُفر، و أعوانِ النفاق، فَريضةٌ واجبةٌ (نهج‌البلاغه، خطبه ۳۴) جهاد ما با پیشوایان کفر و یاران نفاق، واجبی است حتمی این کلام امیرالمؤمنین نه ‌تنها توصیه‌ای تاریخی است، بلکه نقشه‌راهی برای همه زمان‌هاست. وقتی با طاغوت‌ها و ستون‌پنجمی‌های نفاق روبه‌رو می‌شویم، نمی‌توان به عافیت‌طلبی پناه برد. جهاد با آنان نه فقط نظامی، بلکه فکری، رسانه‌ای و فرهنگی است؛ و امروز بیش از همیشه باید مصداق این واجب الهی باشیم.
▫️وَبَصِّرْهُ فَجَائِعَ الدُّنْيَا وَحَذِّرْهُ صَوْلَة الدَّهْرِ وَفُحْش تَقَلُّبِ اللَّيَالِي وَالاْيَّام 🟠با نشان دادن فجايع دنيا قلب را بينا کن و از هجوم حوادث روزگار و زشتى هاى گردش شب و روز آن را برحذر دار ✍گاه بر قلب انسان پرده هاى غفلت و هوا و هوس چنان فرو مى افتد که از درک حقايق مربوط به زندگى و سعادت خويش باز مى ماند براى کنار زدن اين پرده هاى غفلت و بينا ساختن دل چيزى بهتر از آن نيست که انسان حوادث تلخ دنيا و آفات و بلاها و دگرگونى هاى ناگهانى را که در زندگى قدرتمندان جهان نمونه هاى زيادى از آن ديده مى شودمورد دقت قرار دهد و بينايى را به دل باز گرداندتعبير به «فَجَائِعَ الدُّنْيَا» اشاره به فجايع مردم دنياست که همواره دگرگونى هايى را به دنبال دارد، يا اشاره به حوادث تلخى که ناخواسته در زندگى انسان ها رخ مى دهدجمله «صَوْلَةَ الدَّهْرِ» با توجّه به اينکه«صَوْلَة» به معناى حمله قاهرانه است خواه اين حمله از سوى حيوان درنده اى باشد يا انسان نيرومندِ ظالم، اشاره به آفات و بلاها و بيمارى ها و ناکامى ها ست که همچون حيوان درنده اى به انسان حمله مى کند در حالى که در مقابل آن قادر به دفاع از خويشتن نيست.فقره فُحْشَ تَقَلُّبِ اللَّيَالِي وَالاَْيَّامِ با توجّه به اينکه فحش به معناى هرگونه کار زشت و ناخوشايند است اشاره به اين دارد که با گذشت روزها و شب ها دگرگونى هاى ناخوشايندى در زندگى فرد و جوامع بشرى رخ مى دهد و فضاى زندگى را تيره و تار مى سازد اگر انسان در اين امور دقت کند بر بينايى او نسبت به حقايق اين جهان و مسير صحيح زندگى مى افزايد 📘
امام‌ خامنه ای در اول فروردین ۱۴۰۴ فرمودند: 📗 توصیه می کنم فعالان عرصه فرهنگی، امسال به مطالعه و آموزش نهج‌البلاغه توجه ویژه داشته باشند: 🌹 سهم : نامه ۳ تا نامه ۱ ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄ 📜 : نامه به امام (علیه السلام) خبر دادند که شريح بن حارث، قاضی امام، خانه ای به ٨٠ دینار خریده او را احضار کرده، فرمود: 1⃣ برخورد قاطعانه باخيانت كارگزاران 🔻به من خبر دادند كه خانه ای به هشتاد دينار خريده ای و سندی برای آن نوشته ای و گواهانی آن را امضا كرده اند.(شريح گفت: آری ای اميرمؤمنان. امام (علیه السلام ) نگاه خشم آلودی به او كرد و فرمود) ای شريح! به زودی كسی به سراغت می آيد كه به نوشته ات نگاه نمی كند و از گواهانت نمی پرسد، تا تو را از آن خانه بيرون كرده و تنها به قبر بسپارد. ای شريح! انديشه كن كه آن خانه را با مال ديگران يا با پول حرام نخريده باشی، كه آنگاه خانه دنيا و آخرت را از دست داده ای. اما اگر هنگام خريد خانه نزد من آمده بودی، برای تو سندی می نوشتم كه ديگر برای خريد آن به درهمی يا بيشتر رغبت نمی كردی و آن سند را چنين می نوشتم: 2⃣ هشدار از بی اعتباری دنيای حرام 🔻اين خانه ای است كه بنده ای خوارشده و مرده ای آماده كوچ كردن آن را خريده، خانه ای از سرای غرور، كه در محله نابودشوندگان و كوچه هلاك شدگان قرار دارد، اين خانه به چهار جهت منتهی می گردد. يك سوی آن به آفتها و بلاها، سوی دوّم آن به مصيبتها و سوی سوّم به هوا و هوسهای سست كننده و سوی چهارم آن به شيطان گمراه كننده ختم می شود و در خانه به روی شيطان گشوده است. اين خانه را فريب خورده آزمند، از كسی كه خود به زودی از جهان رخت برمی بندد، به مبلغی كه او را از عزّت و قناعت خارج و به خواری و دنياپرستی كشانده، خريداری نموده است. هرگونه نقصی در اين معامله باشد، بر عهده پروردگاری است كه اجساد پادشاهان را پوسانده و جان جباران را گرفته و سلطنت فرعونها چون (كسری) و (قيصر) و (تبع) و (حمير) را نابود كرده است. 3⃣ عبرت از گذشتگان 🔻و آنان كه مال فراوان گرد آوردند و بر آن افزودند و آنان كه قصرها ساختند و محكم كاری كردند، طلاكاری نمودند و زينت دادند فراوان اندوختند و نگهداری كردند و به گمان خود برای فرزندان خود گذاشتند، اما همگی آنان به پای حسابرسی الهی و جايگاه پاداش و كيفر رانده می شوند، آنگاه كه فرمان داوری و قضاوت نهایی صادر شود (پس تبهكاران زيان خواهند ديد.) به اين واقعيتها عقل گواهی می دهد هرگاه كه از اسارت هوای نفس نجات يافته و از دنياپرستی به سلامت بگذرد. ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄
▫️وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ الْمُجْتَبَى مِنْ خَلاَئِقِهِ، وَ الْمُعْتَامُ لِشَرْحِ حَقَائِقِهِ، وَالْمُخْتَصُّ بِعَقَائِلِ کَرَامَاتِهِ وَ الْمُصْطَفَى لِکَرَائِمِ رِسَالاَتِهِ، وَ الْمُوَضَّحَةُ بِهِ أَشْرَاطُ الْهُدَى، وَالْمَجْلُوُّ بِهِ غِرْبِيبُ الْعَمَى 🟢شهادت مى دهم كه محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بنده و فرستاده و برگزيده او از ميان انسان هاست. پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم براى تشريح حقائق آيين الهى انتخاب، و به ارزش هاى ويژه اخلاقى گرامى داشته شد. او را براى رساندن رسالت هاى كريمانه اش برگزيد، نشانه هاى هدايت به وسيله او آشكار، و تاريكى هاى جهل و گمراهى با نور هدايت او از ميان رفت. ✍در اوّلين ويژگى، سخن از صفات برجسته آن حضرت به ميان آمده که سبب انتخاب او به رسالت بوده است. و در دوّمين وصف، از مأموريت آن حضرت براى شرح حقايق دين و اعتقادات صحيح سخن مى گويد.و در سوّمين صفت از مکارم اخلاق آن حضرت پرده بر مى دارد و در چهارمين وصف از مأموريت هاى مهم او براى بيان احکام سخن به ميان مى آورد.در پنجمين وصف از هدايت هاى آن حضرت از طريق گفتار و رفتار و امضاى عملى او سخن مى گويد.و در ششمين وصف از تلاشى که آن حضرت براى مبارزه با جهل ـ که از آن به نابينايى تعبير شده ـ سخن به ميان آورده است.تمام اين اوصاف، اشاره به اين است که اگر من به نبوّت او گواهى مى دهم و به پيشوايى اش تن داده ام، بى علت نيست ; نه يک دليل که چندين دليل دارد 📘