eitaa logo
اشعار مرضیه عاطفی
470 دنبال‌کننده
255 عکس
25 ویدیو
0 فایل
💌 شما به دعوت #مادر_سادات اینجایید 💌 نذر شادی دل حضرت زهرا(س)👇 ⚘️ سلامتی و فرج امام زمان(عج)،سلامتی رهبرعزیزمان صلوات ⚘️ لینک کانال تلگرام: @marziyehatefi لینک صفحه اینستاگرام: @marziyeh.atefi.313 لینک ویراستی: https://virasty.com/MarziyehAtefi
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴🍃 نذر شهادت پیامبرِ رحمت 🍃🏴 لحظه های آخرش بود و به حیدر خیره شد اشک از چشمش چکید و کنج بستر خیره شد... تا که عزراییل وارد شد برای قبض روح بر علی(ع) و فاطمه(س) با حال مضطر خیره شد خوب میدانست بعدش فتنه بر پا می شود دود و آتش را تصوّر کرد و بر «در» خیره شد دست هایش را گرفت و سخت بر سینه فشرد آیه هایی خواند و بر بازوی کوثر خیره شد روضه از عمق نگاهش داشت جریان میگرفت پلک زد با ناتوانی؛ سمتِ دیگر خیره شد آن طرف سر را به زانو داشت غمگین؛ مجتبی(ع) بر غمش زل زد! به اندوهِ برادر خیره شد طاقتِ بیتابی و اشک حسینش(ع) را نداشت از نفس افتاد تا چشمش به حنجر خیره شد ¤ رفت تا جایی که زینب(س) بغض کرد از کربلا- تا سرِ بازارِ شهر شام؛ بر «سر» خیره شد دل ندارم! روضه کاش اینجا به پایان می رسید وای از وقتی که بر «سر» چشم دختر خیره شد! ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
🏴🍃 نذر شهادت مظلومانه خاتم الأنبیا 🍃🏴 -لطفا حق روضه ادا شود- خوش بحال دلِ آنکس که گرفتارِ تو شد چشم بیمار تو را دیده و بیمارِ تو شد هدفَت بود بنا کردنِ وحدانیّت سجده آورد علی(ع)؛ یار وفادارِ تو شد از خدا گفتی و کفار به تو طعنه زدند نگرفتی به دل و لطف و کرم کارِ تو شد زیرِ بارِ ستم و دشمنی و زخم زبان کمرت خم شد و اسلام بدهکارِ تو شد بعد تو دلهره افتاد به جانِ یثرب کعبه مشکی به تنش کرد و عزادارِ تو شد رفتی و باغ فدک مثل خلافت شد غصب دوّمی آمد و در کوچه طلبکارِ تو شد سخت سیلی زد و بد مزد رسالت را داد بد جسارت کرد و مایهٔ آزارِ تو شد بر سرِ فاطمه ات پیش حسن(ع) داد کشید به خدا بغضِ گلویش غم ِ سرشارِ تو شد رفتی و سوخت سراپایِ حدیث ثقلین شعله ها باعث بیتابی بسیارِ تو شد پیرهن دوخت و نان پخت و فقط درد کشید با دلی خون شده آمادهٔ دیدارِ تو شد! ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
🍃🏴 نذر شهادت 🏴🍃 زهرا(س) که از داغ پیمبر(ص) شد عزادار اشکش چکید از چشم و حیدر شد عزادار اسلام از این لحظه در سیلِ غم افتاد آیاتِ قران تا به محشر شد عزادار کعبه به تابوتِ نبی(ص) میداد بوسه زمزم شبیه حوض کوثر شد عزادار غار حرا گم کرد یار و مونسَش را سنگِ صبورش رفت و آخر شد عزادار أم أبیها(س) سوخت از داغِ یتیمی یا أيهاالسادات! مادر شد عزادار بعد پدر غم با أمیرالمؤمنین خورد در کوچه با غصب فدک مادر زمین خورد این داغ، عمری قاتلِ جانِ حسن(ع) بود آن کوچه باریک زندانِ حسن(ع) بود دستی که بالا رفت و سیلی زد به مادر تنها دلیلِ دستِ لرزانِ حسن(ع) بود از همسرش جای محبت زهر نوشید این هم جواب لطف و احسانِ حسن(ع) بود با مهربانی بسکه روی خوش نشان داد مرد جزامی باز مهمان حسن(ع) بود با گریه پا به پایِ سائل ها می آمد هر روز حاتم مرثیه خوانِ حسن(ع) بود! ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅