#ارسالی_مخاطبین
🔺 ردپای ِ خورشید ‐
امام صادق (ع) :
مَن قَضى لأخيهِ المُؤمِنِ حاجَةً، قَضى اللّهُ لَهُ يَومَ القِيامَةِ مِائَةَ حاجَةٍ
« کسی که نیاز برادر مؤمنش را برطرف کند، خداوند در روز قیامت صد نیاز او را برآورده میکند »
#شهید_آیتالله_رئیسی ، مردی از تبار ایمان و تلاش بود ؛ نه با شعار ، که با عمل ردای خدمت را بر دوش خود کشید و تا آخرین لحظه در میدان ِ خدمت به مردم ماند .
پیش از آنکه او را به رئیس جمهور ِ دولت هشتم بشناسند ، در دل زائران امام هشتم با نامی دیگر شناخته میشد : با نام ِ خادم الرضا .
افتخاری که نه با رای مردم بلکه با نگاه امام مهربانی ها نصیبش شده بود .
او مردی بود که مسئول بودن را فقط پشت میز و میان جلسه ها تعریف نمیکرد ، او در دل حوادث بود ؛
در نگاه او ریاست جایگاهی برای نشستن روی صندلی نبود ، فرصتی بود برای خدمت بیوقفه
او در هر زمان در میان مردم بود ، هرکجا نامی از مردم بود او هم میرسید . .
رئیسی تنها برای تهران و تریبون نیامده بود ؛
برای همهی مردم آمده بود ، از جنوب گرفته تا شمال و غرب و شرق ، برای او مرز جغرافیایی حاکم نبود چرا که خود را خادم مردم میدانست .
وقتی سیل که نه تنها خانهها بلکه دلها را نیز خالی میکرد ، رئیسی در میان گلولای در کنار آنها ایستاده بود ؛
نه با نگاهی از بالا ، بلکه در کنار مردم با عبا و چکمههای گلی و دلی پر از هیاهوی .
او خسته نمیشد از کنار مردم بود ، از شنیدن حرفهایشان و حل مشکلاتشان . چه در کوههای سرد ، چه در روستاهای بی جاده ، چه در مناطق صعبالعبور ، تا جایی که توان داشت میرفت ، میدید و برای بهبود اوضاع هرکاری میکرد .
نه فرش قرمز خواست ، نه برج و کاخ ، شبانه سفر کرد ، بی خواب ماند ، و در تهمتها و تخریبها لب فروبست و فقط گفت : ( اگر مشکلات مردم با اهانت به من حل میشود ، اشکالی ندارد )
تلاشش بی منت بود ؛
نه برای عکس و نمایش ، که برای همراهی با دردانه های سرزمینش
ریاست برایش طعمه نبود ، تکلیف بود .
و امروز پس از رسیدن در کنار امامرضا نامش در قلب کسانی حک شده که دیدند [ رئیسجمهور کشورشان ] پیش از آنکه رئیس باشد ، رفیق روزهای سختشان بود
و در تاریخ نام وی به عنوان رئیس جهور خدمتگزار و صادق و خستگی ناپذیر ثبت شده ؛
مردی که با همهی قدرت برای اعتلای عدالت ، عزت ملی ، دفاع از دین ، آبادانی کشورش کوشید و جانش را در این راه فدا کرد .
شهادت برایش یک پایان نبود ، بلکه یک آغاز بود ؛
آغازی کنار امام رضایش . .
و چه زیبا در آغوش آن امامی پر کشید که سالها غبار آستانش را به جان میخرید
و گویی شهادتش ، همان دعای همیشگیاش زیر گنبد طلا بود که مستجاب شد . .
" مَن زارَ الرّضا عارفاً بحقّه، فلهُ الجَنّة "
و در نهایت دعوت شد اما اینبار نه برای زیارت بلکه برای ملاقات .
و اکنون ما ماندیم با دلی غمگین و قاب عکسی با خنده ی پر از آرامش
ما ماندیم و دلی که هنوز تنگ است . .
دلتنگ ِ کسی که بیصدا آمد ، خالصانه ماند ، و سبکبال پر کشید .
و حالا ، فقط میشود به قاب عکسش نگاه کرد و گفت :
خداقوت خادمالرضا… اجرت با همان آقای طوس که سالها خادمش بودی.
✍ مهرگان
•┈••••✾•🌿🌺🌿•✾••••┈•
#مساجدفعالخوزستان🔻 🔻 🔻
@masaajed @masaajed