#نقد_دوره_های_شکر_گزاری
آموزههای کتاب معجزه علاوه بر ایرادات جدی مبنایی، مروج تفکرات شرکآلود دیگری نیز هست.
بهعنوان مثال راندا برن در این کتاب تمرینهایی را در خلال یک برنامه ۲۸ روزه ارائه میدهد. او مدعی میشود اگر هر روز یکی از تمرینهای شکرگزاری را انجام دهید، پس از ۲۶ روز تأثیری شگفتانگیز در زندگیتان مشاهده خواهید کرد؛ تمرینی که در روز دوم ارائه میدهد با عنوان «سنگ جادویی» در کتاب آمده است.
او میگوید: «سنگی پیدا کن. سنگی که در کف دستات جا بگیرد و بتوانی دست خود را به دور آن مشت کنی. سنگی که صیقلی و نرم باشد، لبههای تیز و خشن نداشته باشد، سنگین نباشد و با لمس آن احساسی دلپذیر پیدا کنی.»
در ادامه از مخاطب میخواهد بعد از یافتن سنگی با چنین خصوصیات، آن را در مکانی قرار دهد تا هر شب پیش از رفتن به رختخواب بتواند آن را ببیند و لمس کند و حین لمسکردن به اتفاقات خوبی فکر کند که در طول روز برایش رقم خورده است، سپس عبارت جادویی سپاسگزارم را به زبان آورده و سنگ جادویی را به جای خودش برگرداند و این عمل را طی ۲۶ شب تکرار کند.
این شیوه عجیب شکرگزاری، شائبه آیینی شرکآلود را به همراه دارد که مخاطب را به برقراری ارتباط با تکهای سنگ سوق میدهد و به جای دعوت به برقراری ارتباط مستقیم با خداوند و تشکر از او، توجه فرد را معطوف به سنگی میکند که بخشی از کائنات است.
#نقد_دوره_های_شکر_گزاری
یکی دیگر از محورهای نقد و غلط بودن دوره های شکرگزاری می توانیم به خودمحوری و خودخواهی مروجان این نوع کلاس ها و اندیشه در جامعه، اشاره کرد.
در طول دوره دائماً تذکر داده می شود که دوره های دیگر شکرگزاری، غلط و انحراف است و فقط دوره ما درست، دینی و منطقی می باشد. اما این مدل ادبیات، شباهت ویژه و زیادی با فرقه ها و جریانات انحرافی دیگر دارد یعنی همه جریانات اینگونه اند که رئیس، لیدر و رهبر اصلی؛ اصل، محور و مهمترین فرد می باشد و اوست که همواره باید دیده شود.
در دوره های شکرگزاری هم؛ یک نفر، حرف اول و آخر را می زند، اوست که تمام جریان را رهبری کرده و همه گزاره ها هم به او بر می گردد و از اول تا ختم دوره همواره دیده می شود.
به همین دلیل است که نام و عکس خود او در پروفایل است و تمام سعی افراد در این دوره ها باید این باشد که شکر خدا ای به جا بیاورند که او توضیح می دهد و هیچ کس و یا جریان دیگری حق ورود به این دوره ها را ندارد و تمام ادبیات، مشاوره دادن ها و ...، را فقط باید این مسئول و رئیس این دوره بررسی و حل و فصل کند.
و حتی تاویل و تفسیر گزاره های دینی را هم به نفع خود و دوره خود، مصادره می کند و ( نعوذ بلله ) گویا تمام آیات و روایات در تایید او نازل شده است و در یک کلام او به مثابه قدیس و یا منجی و... برای شرکت کنندگان به تصویر کشیده می شود.
#نقد_دوره_های_شکر_گزاری
یکی دیگر از نقدهای دوره های شکرگزاری این است که در این دوره ها فقط تمرکز بر شکر داشته های خود باید انجام دهیم، نه مسیری که آن پول یا رزق و داشته ما، به ما رسیده است یعنی هر چه را که داریم را باید شاکر باشیم و مهم نیست از چه راهی به دست آورده ایم
در صورتی که بنا بر ادبیات دینی ما باید نسبت به آن نعمت و رزق دقت و ملاحظه داشته باشیم که آیا از مسیر درست و حلال آمده که باید شاکر آن باشیم یا از مسیر غلط آمده که باید مانع آمدن گردیم
پس در این دوره ها نوعی پلورالیسم حاکم است
شکر واقعی اینگونه است که ما باید تمام جوانب در آن نعمت را بررسی کنیم
گاهی نعمت است و باید شاکر باشیم
گاهی فرصت است که باید به بهترین نحو از آن استفاده کنیم و در آن مسیری که خداوند تعیین کرده به کار بندیم
اما گاهی نقمت و تهدید است که باید مبارزه و مانع باشیم
اما در دوره های شکرگزاری فقط باید شکر کرد و دیگر کار به هیچ چیز ندارند.