هدایت شده از استودیو مصاف | Studio Masaf
IMG_20221210_220106.jpg
138.1K
🔰#طراحی | علیه دوگانگی رفتار دولت فرانسه در مورد حقوق زنان کشور خودش و ایران
🖌کاری از:میرپیمان احمدپور
✅ کانال استودیو مؤسسه مصاف
✅ @studiomasaf
7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🖥 #تیزر سخنرانی جذاب و متفاوت استاد #رائفی_پور در روز دانشجو
🗓 ۱۵ آذر ۱۴۰۱، دانشگاه شهید رجایی
◾️ بررسی و موشکافی مسائل و معضلات کشور در نشستی صریح و صمیمی با دانشجویان
◾️ از دوقطبیهای مشکوک در کشور تا شباهت اعتراضات ایران و دیگر کشورها از نقد فیلم سینمایی و سریالهای در حال پخش تا پرسش و پاسخهای دانشجویی
🔺 بهزودی در شبکههای اجتماعی مصاف
✅ کانال رسمی استاد رائفیپور و مؤسسه مصاف 👇
🆔 @Masaf
🔆 #پندانه
✍ از امروز کارهایت را برای رضای خدا انجام بده تا فرق آن را بیابی
نقل است که پادشاهی خواست تا مسجدی در شهر بنا کنند و دستور داد تا کسی در ساخت مسجد نه مالی و نه هر چیز دیگری هیچ کمکی نکند. چون میخواست مسجد تماما از دارایی خودش بنا شود.
شبی از شبها پادشاه در خواب دید که فرشتهای از فرشتگان از آسمان فرود آمد و اسم پادشاه را از سر در مسجد عوض کرد و اسم زنی را بهجای اسم پادشاه نوشت!
وقتی پادشاه هراسان از خواب پرید، سربازانش را فرستاد تا ببینند آیا هنوز اسمش روی سر در مسجد هست یا نه؟!
سربازان رفتند و چون برگشتند، گفتند:
آری اسم شما همچنان بر سر در مسجد است.
مقربان پادشاه به او گفتند که این خواب پریشان است. در شب دوم پادشاه دومرتبه همان خواب را دید.
دید که فرشتهای از فرشتگان از آسمان فرود آمد و اسم پادشاه را از سر در مسجد عوض کرد و اسم زنی را بهجای اسم پادشاه نوشت.
صبح پادشاه از خواب بیدار شد و سربازانش را فرستاد که مطمئن شوند که هنوز اسمش روی مسجد هست.
رفتند و بازگشتند و خبر دادند که هنوز اسمش بر سر در مسجد است. پادشاه تعجب کرد و خشمگین شد. تا اینکه شب سوم نیز دوباره همان خواب تکرار شد!
پادشاه از خواب بیدار شد و اسم زنی که اسمش را بر سر در مسجد مینوشت را از بر کرد. دستور داد تا آن زن را نزدش بیاورند.
پس آن زن که پیرزنی فرتوت بود، حاضر شد.
پادشاه از وی پرسید:
آیا در ساخت مسجد کمکی کردی؟
گفت:
ای پادشاه، من زنی پیر و فقیر و کهنسالم و شنیدم که دیگران را از کمک در ساخت بنا نهی میکردی، من نافرمانی نکردم.
پادشاه گفت:
تو را به خدا قسم میدهم چه کاری برای ساخت بنا کردی؟
گفت:
به خدا سوگند که مطلقا کاری برای ساخت بنا نکردم جز...
پادشاه گفت:
بله! جز چه؟
پیرزن گفت:
جز آن روزی که من از کنار مسجد میگذشتم، یکی از احشامی را که چوب و وسایل ساخت بنا را حمل میکرد، دیدم که با طنابی به زمین بسته شده بود.
تشنگی بهشدت بر حیوان چیره شده بود و به سبب طنابی که با آن بسته شده بود، هرچه سعی میکرد خود را به آب برساند، نمیتوانست.
برخاستم و سطل را نزدیکتر بردم تا آب بنوشد. به خدا سوگند که تنها همین یک کار را انجام دادم.
پادشاه گفت:
آری! تو این کار را برای رضای خدا انجام دادی و من مسجدی ساختم تا بگویند که مسجد پادشاه است و خداوند از من قبول نکرد!
پس پادشاه دستور داد که اسم آن پیرزن را بر سر در مسجد بنویسند.
🆔 @Masaf
📸 تصاویری دیگر از بزرگترین محفل فراماسونها در فلسطین اشغالی
🔹شبکه صهیونیستی «آی۲۴» برای نخستینبار با ورود به بزرگترین محفل فراماسونها در حیفا، تصاویری را از این نشست منتشر کرد.
🔹لنز دوربین این شبکه برخی نمادهای مهم از جمله پرچم رژیم صهیونیستی، تصویر هیکل سلیمان، لوحهای ده فرمان را ثبت کرده است. هرچند فراماسونها همیشه تأکید میکنند که هیچ ارتباطی با دین و صهیونیسم ندارند.
🔹همچنان درباره بسیاری از آداب و رسوم و نمادهای فراماسونری بحثهای زیادی وجود دارد و هنوز این گروه حاضر نیست مسائل داخلی خود را آشکار کند.
🆔 @Masaf