eitaa logo
موسسه مصاف
261.3هزار دنبال‌کننده
63.1هزار عکس
40.5هزار ویدیو
1.3هزار فایل
✅ کانال رسمی استاد رائفی‌پور و مؤسسه مصاف 📲 ارتباط با موسسه از طریق سامانه مصاف من👇 my.masaf.ir/r/eitaa 🌐 سایت👇 Masaf.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از صبح ایران
📌دولتِ ترکِ فعل‌ها 🔹هرچه بیشتر با دولت مستقر پیش می‌رویم، عدم اولویت مسائل زن و خانواده در این دولت، نمود عینی بیشتری پیدا می‌کند! این در حالی است که دولت از ابتدا سعی نمود با رفتارهای حزبی و روبنایی، و از همه مهم‌تر، عدم شایسته‌گزینی (مانند انتصاب زنان در پست‌های مختلف، وزارت، سخنگوی دولت، رئیس سازمان محیط‌زیست و …) بهره‌مندی از ظرفیت زنان را در دولتِ مستقر بیش از پیش جلوه دهد! نمودی که اگرچه در نسبت با مردم عوام‌فریبانه و برای کارشناسان، حاکی از سطحی‌نگری، عدم اولویت و رویکردی غیرکارشناسی است! در این میان، برونداد کنش‌های روبنایی را می‌توان عدم حل مسائل روی میز زنان، اعم از تعیین تکلیف لایحه تأمین امنیت و یا قانون عفاف و حجاب و … دانست! 🔹شروع دولت در این چارچوب پُرهیاهو بود. از احکام رئیس‌جمهور برای تعدادی از کارشناسان (منهای یک نفر) در ستاد ملی زن و خانواده ــ که البته تا امروز هیچ خبری از جلسات این ستاد نیست ــ تا سخنگوی دولت که علاوه بر انتخاب یک زن برای این موقعیت، بهره‌برداری از افراد مسئله‌دار در سراسر دولت نیز امری بدیع بود! از مسئول معاونت زنان ریاست‌جمهوری با کنش‌هایی نامرتبط و فزونیِ پرداخت به حوزه آب و فاضلاب نیز عبور می‌کنیم! تا وزیری (خوش‌سفر البته با هزینه بیت‌المال) که تداعی‌کننده حضور دوباره عباس آخوندی است! 🔹اما در این میان، عدم پرداخت به‌موقع و کارشناسی به مسائل زنان، سبب شده است تا شاهد کنش‌ها و روایت‌های مختلفی، نه‌تنها از بستر جامعه، بلکه از مسئولین باشیم! گویا یکی از اصلی‌ترین دلایل رهاشدگی جامعه از لحاظ فرهنگی، وجود برگ برنده برای کسب رأی در انتخابات‌های بعدی است! رویکردهای زننده و متضاد با مبانی انقلاب، از قبیل: “نمی‌خواهیم مقابل مردم قرار گیریم” و یا افاضات استاندار مازندران که از ترس جابه‌جایی، بابت سخنانش عذرخواهی کرد؛ همه و همه مؤید ترکِ فعل‌های فرهنگی دولت است! اگرچه در مقطعی که دولت از مدیریت ابتدایی‌ترین مسائل کشور عاجز است، صحبت از فعالیت فرهنگی عَبث است! 🔹اما تنها یک سؤال: آیا به واقع لگدمال نمودن ارزش‌ها توسط مسئولین از سرِ سفاهت است یا امتزاج‌سنجیِ میزان غیرت جامعه در راستای عادی‌سازی مسائل دیگر؟! بدیهی آن که “از کوزه همان برون تراود که در اوست!” رئیس دولتی که به‌جای انجام مأموریت‌های محوله با فرار رو به جلو و رویکردهای حزبی، از انجام کارهایی که باید، سرباز می‌زند، بدیهی است که مدیرانی از جنس متخصصِ مجاری ادراری چنین نظریات سخیفی ارائه دهند! به نظر نمی‌رسد برکناری چنین مدیران غیرانقلابی، نیاز به پویش همگانی داشته باشد! ✍️ریحانه رحیمی 👈 تلگرام | ایتا | توییتر | سایت | اینستاگرام 💠@sobh_iran
🔹️نخست اینکه در سال ۲۰۲۴ و در زمان ریاست جمهوری بایدن، کاخ سفید سند راهبردی امنیت ملی آمریکا را منتشر کرد که روسیه را به عنوان تهدیدی مستمر برای نظم منطقه‌ای و اروپایی برشمرده بود. به همین دلیل، آمریکا به آسانی خواسته‌های مسکو در مورد صلح اوکراین را نخواهد پذیرفت. بایدن و ترامپ، هر دو با وجود اختلافات جدی بر سر مناقشه اوکراین و روسیه، روسیه را تهدید بالقوه می‌دانند و درصدد کنترل آن هستند. 🔹️سبک و روش ترامپ متفاوت است؛ او دنبال کسب جایزه صلح نوبل است و ابتدا می‌خواهد روشی متفاوت را امتحان کند. اگر این مسیر موفق نشد، احتمال عملیات نظامی محدود علیه روسیه وجود دارد؛ مانند حمله پهپادی به پالایشگاه نفت روسیه در جریان مذاکرات پوتین و ترامپ. 🔹️موضوع دیگر اینکه ترامپ به دنبال راه‌حلی جایگزین شبیه توافق بوداپست است که بتواند ناتو را راضی کند تا اوکراین الحاق مناطقی را که روسیه خواهان آن است، بپذیرد و توافقی با هدف حفظ امنیت اوکراین شکل گیرد. البته احتمال دارد اوکراین این طرح را نپذیرد. 🔹️نکته دیگر نمایش قدرت نظامی دو طرف بود؛ از یک سو ترامپ جنگنده‌ها و بمب‌افکن‌های آمریکایی را به نمایش گذاشت و از سوی دیگر روسیه چند کشتی و زیردریایی هسته‌ای خود را نزدیک آب‌های آلاسکا مستقر کرد. 🔹️به نظر می‌رسد ترامپ فعلاً به دنبال توافق صلح با مسکو است و نمی‌خواهد وارد تنش جدی با روسیه شود. به خصوص که منافع اسرائیل و دیدارهای پنهانی با نخست وزیر پیشین رژیم صهیونیستی یعنی نفتالی بنت با پوتین، در سوچی برای او اهمیت دارد. ترامپ همچنین نگران نقش محوری روسیه در سوریه و تحولات منطقه است و تلاش می‌کند روسیه را هم از طریق دیپلماسی و هم با نمایش قدرت نظامی کنترل کند. ✍️آرمان سعیدی 👈 💠@masaf_najva
هدایت شده از صبح ایران
بِسْمِ‌‌الله‌الرَّحْمَنِ‌‌الرَّحِيمِ 👈 وَلا تَركَنوا إِلَى الَّذينَ ظَلَموا فَتَمَسَّكُمُ النّارُ وَما لَكُم مِن دونِ اللَّهِ مِن أَولِياءَ ثُمَّ لا تُنصَرونَ و بر ظالمان تکیه ننمایید، که موجب می‌شود آتش شما را فرا گیرد؛ و در آن حال، هیچ ولیّ و سرپرستی جز خدا نخواهید داشت؛ و یاری نمی‌شوید! 🔹چندی پیش، جبهه اصلاحات با صدور بیانیه‌ای لبریز از تزویر، به زعم خود راه‌حل‌هایی برای برون‌رفت از وضعیت موجود ارائه نمود. اما آنچه در این بیانیه خودنمایی می‌کند، محتوایی که جز انباشت گزاره‌های انتقادی بی‌اساس و مهم‌تر از آن، سیاه‌نمایی مطلق از شرایط نیست! 🔹نقطه آغازین مرقومه جبهه اصلاحات، با محکومیت تجاوز رژیم غاصب در “جنگ تحمیلی” شروع می‌شود، اما با عبور زیرکانه! از ذکر تجاوز آمریکا، بر رویکرد “جداسازی دو متجاوز” و “تطهیر” یکی از آنها اصرار می‌ورزند! آیا این جز مغالطه و وارونه‌نمایی حقیقت است؟ 👈واژه به واژه این بیانیه بوی انتقاد بی‌مبنا و سیاه‌نمایی از واقعیت‌ها را می‌دهد. 🔹جبهه اصلاحات در بیانیه‌ای سه‌بندی، ضمن ادعای ترسیم راه‌های پیش‌روی ملت و حاکمیت، نقشه راهی فوری و عملیاتی! برای اصلاح ساختاری در دو حوزه داخلی و خارجی ارائه می‌دهد. 🔹جبهه اصلاحات در سیاهه‌ی خود با عدم پذیرش مسئولیت کارگزاران برآمده از این گفتمان، به گونه‌ای از تداوم وضع موجود سخن میگویند که تاریخ انقلاب به روشنی گواه عدم کاستی در شکل‌دهی به وضع موجود است! آنان بار دیگر با احیاء همان الگوی منفعلانه و خسارت‌بار بنی‌صدر و امثالهم "تسلیم در برابر فشار" را با عنوان فریبنده "ترک تخاصم" مطرح می‌کند. گویی غیرت و شرافت ملی را به باد سپرده‌اند! 🔹در این بیانیه، حاکمیت چنان به “ترک مخاصمه” دعوت شده که گویی آغازگر جنگ ۱۲ روزه ایران بوده است! این در حالی است که به بیان صریح مقام معظم رهبری، نقطه آغازین خصومت‌ها را باید در براندازی حکومت ملی در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ جستجو کرد. چگونه است که این “مدعیان صلح” تاریخ را وارونه جلوه می‌دهند؟ 🔹شگفت است که اکنون که قدرت در اختیار همین “گفتمان اصلاحات” است، همچنان منتقدانه بر ساحت واقعیات جامعه چنگ می‌اندازند! مگر نه این که مسئول توسعه و آبادانی کشور در وضعیت کنونی، به واقع همین زمامداران برخاسته از این گفتمان هستند؟ این تناقض فاحش، چیزی جز فرار از مسئولیت نیست! 🔹مطالبات سخیفی چون “آشتی ملی” در حالی مطرح می‌شود که پس از جنگ اخیر، اتحاد و انسجام بی‌نظیری میان مردم شکل گرفت و این خود، برآیند عاطفه‌ی جمعی بود. یا “همزیستی مسالمت‌آمیز با همسایگان” که از دولت گذشته یکی از راهبردهای سیاست خارجی با هدف افزایش بهره‌مندی از ظرفیت کشورهای مجاور بوده است. اینگونه مطالبات، جز عوام‌فریبی و نادیده‌گرفتن دستاوردهای ملی نیست. 🔹چرا اصلاح‌طلبان عدم حصر را به مطالبه‌ای از سوی مردم گره میزنند و بر این استدلال سفیهانه پافشاری میکنند در حالی که با هَدم معیشت مردم در ایام تعطیلی کشور به عنوان راهکار مواجهیم! اصلاحات همواره سعی نموده منویات خود را در چارچوب مطالبات مردم مطرح نماید؛ حال آن که بر رویکردهای جریانی نمیتوان سرپوش نهاد! 🔹چطور میتوان از تعلیق داوطلبانه غنی‌سازی و پذیرش نظارت‌ آژانس انرژی اتمی در قبال رفع کامل تحریم‌ها سخن به میان آورد؛ در حالی که کشور ۸ سال تحت سیطره این گفتمان و با همکاری همه جانبه نه تنها نتوانست تحریمی را رفع نماید که به آن اضافه نمود! گویا سخنان مسئولین مبنی بر جاسوس بودن گروسی و سایر بازرسان و ارائه اسناد بازرسی به اسرائیل، حاکی از تبِ شب‌های جنگ بود! 🔹جبهه صبح ایران، ضمن پافشاری بر حفظ وحدت و انسجام ملی، بیانیه‌ی مزورانه‌ی آنان که روزی در فتنه‌ها به انحاء مختلف قلم‌فرسایی و با مشق از دست دشمن، مانور دانایی و مردم‌خواهی نموده‌اند را، محکوم می‌نماید. ما بار دیگر یادآور می‌شویم که ملت ایران در برابر فشارهای خارجی و فتنه‌های داخلی، تنها با مقاومت، ایستادگی و اعتماد به ظرفیت‌های ملی سربلند خواهد شد، نه با نسخه‌های تکراری و پرخسارت گفتمان اصلاحات. ✍️صبح ایران 👈 🇮🇷منتظران صبح ایران فردا 💠@sobh_iran
⭕️ از زمین‌های شنی تا انبارهای جهانی؛ داستان موفقیت گندم استرالیا / چگونه خشک‌ترین قاره جهان به صادرکننده بزرگ غلات بدل شد 🔹استرالیا، خشک‌ترین قاره مسکونی جهان، طی دهه‌های اخیر به یکی از نمونه‌های موفق انطباق کشاورزی با تغییرات اقلیمی بدل شده است. کاهش حدود ۲۰ درصدی بارش‌های فصل رشد در سه دهه گذشته، خاک‌های فقیر و شنی، و نوسانات شدید آب‌وهوایی از خشکسالی و آتش‌سوزی گرفته تا سیلاب، همگی شرایطی دشوار برای تولید غلات رقم زده‌اند. در نگاه نخست، چنین شرایطی باید منجر به بحران تولید می‌شد. اما تجربه استرالیا نشان می‌دهد که با نوآوری علمی و مدیریتیمی‌توان تهدیدها را به فرصت تبدیل کرد. 🔹از دهه ۱۹۸۰ تاکنون، تولید سالانه گندم استرالیا بیش از ۱۵ میلیون تن افزایش یافته است؛ رشدی معادل ۷ درصد تجارت جهانی گندم. عملکرد مزارع گندم غرب استرالیا – مهم‌ترین منطقه صادراتی کشور – طی همین دوره از حدود ۳.۳ کیلوگرم گندم برای هر میلی‌متر بارش به ۹.۳ کیلوگرم رسیده است. این جهش سبب شده صادرات گندم استرالیا به بیش از ۲۰ میلیون تن در سال برسد؛ محصولی که بخش عمده آن روانه آسیای جنوب شرقی و خاورمیانه می‌شود. 🔹پژوهش‌های کاربردی و نظام تحقیقاتی منسجم استرالیا نقشی کلیدی در این تحول داشته است. در دهه ۱۹۸۰، دو پژوهشگر استرالیایی نشان دادند که در شرایط بهینه، کشاورزان می‌توانند چهار برابر بیشتر از عملکرد واقعی خود محصول بگیرند. همین کشف آغازگر تلاش برای بستن فاصله میان تولید بالقوه و واقعی شد. 🔹مهم‌ترین تغییر، گذار به کشاورزی بدون شخمبود. این روش با حذف شخم‌های سالانه و جایگزینی آن با علف‌کش‌ها، امکان ذخیره رطوبت و کاهش تبخیر را فراهم کرد. در ادامه، برای رفع مشکل فشردگی خاک، کشاورزان به استفاده از ماشین‌آلاتی مانند «ریپر» و «اسپیدر» روی آوردند که لایه‌های عمیق خاک را بازسازی کرده و ظرفیت نگهداشت آب و مواد مغذی را افزایش دادند. برخی کشاورزان گزارش داده‌اند که این مداخلات می‌تواند عملکرد گندم را تا ۵۰ درصد بالا ببرد. 🔹نوآوری‌ها فقط به خاک محدود نشد. ورود محصولاتی همچون کلزا و لوپین در تناوب کشت به کاهش بیماری‌ها و افزایش بهره‌وری کمک کرد. سطح زیر کشت کلزا از ۵۰ هزار هکتار در سال ۱۹۸۹ به ۳.۵ میلیون هکتار رسیده است. همچنین زمان کاشت به جلو افتاده است؛ کشاورزان اکنون از نیمه آوریل شروع به کشت می‌کنند تا گیاه در زمستان و بهار خنک رشد کند و پیش از گرمای شدید تابستان به بلوغ برسد. 🔹با وجود این دستاوردها، تهدیدها پابرجاست. پژوهش‌ها نشان می‌دهد که بین سال‌های ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۵ حداکثر بازده بالقوه گندم در استرالیا به دلیل گرما و خشکی حدود ۲۷ درصد کاهش یافته است. استفاده بیشتر از علف‌کش‌ها و کودهای شیمیایی نیز نگرانی‌های زیست‌محیطی به‌همراه دارد. در عین حال، محدودیت‌های طبیعی باعث شده عملکرد گندم استرالیا همچنان پایین‌تر از کشورهایی مانند چین و بریتانیا باشد. 🔹با این همه، مدل تحقیق و توسعه استرالیا – متکی بر مشارکت کشاورزان، دولت و بخش خصوصی – و سطح پایین یارانه‌های مستقیم، الگویی متمایز ارائه می‌کند. بسیاری از کشورها از کانادا و آمریکا گرفته تا هند و بنگلادش اکنون به تجربه استرالیا چشم دوخته‌اند، چرا که شرایط خشک این کشور، تصویری از آینده بسیاری از مناطق جهان در عصر تغییرات اقلیمی است. 🔹استرالیا نشان داده است که بحران اقلیمی الزاماً به معنای سقوط تولید نیست. بلکه می‌تواند انگیزه‌ای برای نوآوری، بازنگری در روش‌های سنتی و بهره‌گیری از علم باشد. همان‌طور که یکی از کشاورزان استرالیایی گفته است: «چالش کشت بیشتر با باران کمتر نه‌تنها دشوار، بلکه هیجان‌انگیز و امیدبخش است.» 📢 کانال واحد امنیت غذایی مؤسسه مصاف 🆔 @masaf_foods
⭕️ لزوم بازنگری اساسی در سیاست‌های بهره‌برداری از مراتع؛ مدیران دولتی به جای ممنوعیت‌های منسوخ، دانش به‌روز جهانی را سرلوحه قراردهند! 🔹موضوع مدیریت مراتع در ایران همواره یکی از چالش‌های اصلی میان دولت، سازمان منابع طبیعی و جوامع محلی بوده است. در دهه‌های اخیر سیاست اصلی دولت برای حفاظت از مراتع، «قرق مطلق» و محدودسازی شدید چرای دام‌ها بوده است. استدلال رسمی این است که چرای بی‌رویه عامل اصلی تخریب و بیابان‌زایی است، بنابراین راه‌حل، جلوگیری کامل از ورود دام‌ها تلقی می‌شود. اما تجربه‌های جهانی و همچنین سنت‌های تاریخی ایران نشان می‌دهد که این سیاست یک‌جانبه نه‌تنها پایدار نیست، بلکه می‌تواند پیامدهای منفی به همراه داشته باشد. 🔹یکی از مهم‌ترین تجربیات جهانی در این زمینه، نظریه و اقدامات آلن سیوری (Allan Savory)، بوم‌شناس اهل زیمبابوه است. سیوری پس از سال‌ها مشاهده در آفریقا دریافت که سیاست‌های مرسوم حذف دام و قرق مراتع نه‌تنها به بهبود وضعیت گیاهی منجر نشده، بلکه باعث تسریع بیابان‌زایی و نابودی خاک شده است. او نتیجه گرفت که در اکوسیستم‌های خشک و نیمه‌خشک، گیاهان برای باززایی نیازمند تعامل با دام‌های علف‌خوار هستند؛ درست همان‌طور که در گذشته گله‌های بزرگ وحشی در آفریقا با چرای متراکم و جابه‌جایی مداوم باعث تجدید پوشش گیاهی می‌شدند. 🔹سیوری بر همین اساس نظریه چرای جامع برنامه‌ریزی‌شده (Holistic Planned Grazing) را ارائه کرد. این مدل به‌جای حذف دام، بر استفاده از آنها به‌عنوان ابزاری برای احیای مراتع تأکید دارد. در این روش، چرا به‌صورت کوتاه‌مدت، متراکم و متناوب انجام می‌شود و پس از آن مرتع دوره استراحت کافی دارد. دام‌ها علاوه بر تغذیه، با کوبیدن خاک، پراکنش بذر و کوددهی طبیعی به فرآیند بازسازی مرتع کمک می‌کنند. نتایج میدانی نشان داده که این مدل می‌تواند پوشش گیاهی را افزایش دهد، فرسایش خاک را کاهش دهد، ذخیره کربن خاک را تقویت کند و حتی بهره‌وری دامداری را بالا ببرد. 🔹البته نظریه سیوری همواره با نقدهایی مواجه بوده است. برخی پژوهشگران غربی معتقدند شواهد علمی کافی برای اثبات کارآمدی این روش در همه اکوسیستم‌ها وجود ندارد و نتایج برخی پروژه‌ها اغراق‌آمیز گزارش شده است. با این حال، تجربه‌های عملی در آفریقا، آمریکا، استرالیا و آمریکای لاتین نشان داده‌اند که چرای مدیریت‌شده می‌تواند از قرق مطلق کارآمدتر باشد، به‌ویژه در مناطق خشک. 🔹ایران از این منظر وضعیتی خاص دارد. کشور ما دارای یکی از قدیمی‌ترین نظام‌های چرای تناوبی در جهان است: ییلاق–قشلاق عشایر. این شیوه سنتی در واقع همان "چرای برنامه‌ریزی‌شده" بوده است؛ دام‌ها در فصول گرم به ارتفاعات منتقل می‌شدند و مراتع دشت برای استراحت رها می‌گردید. همچنین در بسیاری از مناطق، عرف‌های محلی مانند "قرق‌بانی" یا "حق نسق" وجود داشت که بهره‌برداری را به‌صورت عادلانه و پایدار تنظیم می‌کرد. این تجربیات تاریخی شباهت زیادی به نظریه آلن سیوری دارد و نشان می‌دهد که فرهنگ بومی ایران ظرفیت بالایی برای اجرای چنین مدل‌هایی دارد. 🔹با این حال، سیاست‌های کنونی منابع طبیعی عمدتاً بر قرق مطلق و محدودیت‌های سختگیرانه متمرکز است. این رویکرد ضمن ایجاد تعارض شدید با دامداران و عشایر، انگیزه حفاظت را از جوامع محلی می‌گیرد و آنان را از "ذی‌نفع" به "متهم" تبدیل می‌کند. در بسیاری از موارد، قرق طولانی نه‌تنها مراتع را احیا نکرده بلکه با انباشت علف خشک، زمینه آتش‌سوزی‌های گسترده‌تری را فراهم آورده است. 🔹راهکار مناسب برای ایران، تغییر جهت از مدیریت انحصاری و قرق مطلق به سمت چرای مشارکتی و علمی است. می‌توان از تجربه آلن سیوری الهام گرفت و طرح‌های آزمایشی چرای برنامه‌ریزی‌شده را در همکاری با تعاونی‌های عشایری و مرتع‌داران محلی اجرا کرد. استفاده از فناوری‌های نوین مانند GIS و سنجش‌ازدور می‌تواند ظرفیت چرای مراتع را به‌طور دقیق تعیین کند و زمان‌بندی ورود و خروج دام‌ها را مدیریت نماید. همچنین احیای سنت‌های بومی مانند ییلاق–قشلاق می‌تواند پلی میان دانش بومی و دانش مدرن ایجاد کند. در نهایت، تجربه آلن سیوری یک پیام کلیدی دارد: دام نه دشمن مراتع، بلکه بخشی از چرخه حیات آنهاست. در ایران نیز تا زمانی که سیاست‌ها بر پایه مشارکت، اعتماد و استفاده از دانش محلی بازطراحی نشوند، قرق مطلق به جای احیا، تخریب اجتماعی و زیست‌محیطی به همراه خواهد داشت. 📢 کانال واحد امنیت غذایی مؤسسه مصاف 🆔 @masaf_foods
هدایت شده از صبح ایران
📌واکنش‌ها به بیانیه جبهه اصلاحات؛ از حمایت تا سکوت 🔹بیانیه‌ی آغشته به تزویر جبهه اصلاحات در حالی مورد بازتاب رسانه‌ای قرار گرفت که انتقادات و حمایت‌های طیف و گروه‌های مختلفی را در پی داشت. در این میان پروانه سلحشوری نماینده رادیکال اصلاحات طی مصاحبه‌ای با رادیو فردا، ضمن ابراز خرسندی از بیانیه، عنوان نمود که پیش‌تر در سال ۹۷ خواستار اصلاحاتی مشابه بوده است. او با اشاره به تلاش‌های دولت پزشکیان، معتقد است که این تلاش‌ها کافی نیست و بر ضرورت پیگیری تغییرات بدون خشونت تاکید دارد. او با تصدیق بیانیه میرحسین موسوی (از سران فتنه‌‌ی ۸۸) مبنی بر برگزاری رفراندوم، ضمن برشمردن مشکلات آب، برق، تورم و ... معتقد است ادامه دادن به این صورت رهاوردی جز نابودی نخواهد داشت! پروانه سلحشوری از نمایندگان مجلس دهم و از حامیان دولت نااهل دوازدهم بود که مواضع ناصواب او در آن زمان هم جنجال‌های رسانه‌ای زیادی را در پی داشت! 👈به زعم او مواردی که حق مردم را تضییع و مُخل آن می‌شود، نظیر ولایت‌فقیه و شورای نگهبان باید از چارچوب نظام حذف شوند و در این صورت تفاوتی نمی‌کند نامش نظام اسلامی باشد یا ... ! 🔹پیش از بیانیه مسموم و چرک جبهه اصلاحات با بیانیه میرحسین موسوی از سران فتنه ۸۸ و نیز یاوه‌گویی‌های روحانی و قهرمان پوشالی دیپلماسی که به بیانی حاکی از اجماع گروهی است، مواجهیم. در این میان اما واکنش سخنگوی دولت، مبنی بر پویایی و زنده بودن جامعه و نیز عیادت شخص رئیس‌جمهور از رئیس دولت اصلاحات و فراتر از آن جلسات متعدد با اصلاح‌طلبان، به بیانی شاید موید همسویی دولت با این تفاسیر است! در واقع دولت سعی می‌کند با قاعده نعل و میخ و ارائه رفتاری دوگانه، حرفی در مواجهه با منتقدان داشته باشد! 🔹این در حالی است که، بیانیه‌ای که حتی صدای برخی اصلاح‌طلبان (عارف، حضرتی، اعلمی و ... ) را درآورد، با سکوت آنان که سر بر آستان وفاق ساییدن و درگیر بده بستان‌های سیاسی شدند، روبرو شد! در سایه‌ی همین مراودات وفاق‌گونه است که رسانه‌های وابسته به دولت نه تنها از رئیس‌مجلس حمایت رسانه‌ای می‌کنند که صراحتاً بیان کردند که رئیس‌مجلس در چارچوب بحث کفایت رئیس‌جمهور، از ایشان حمایت خواهد کرد! 🔹فراتر از محتوای بیانیه که سرشار از رویکردِ رادیکال اصلاحات است و از دیرباز بر این سبیل بوده‌اند، (مجلس ششم و ...‌) سکوت معنادار آنان که در وفاق هضم شده‌اند قابل تامل می‌باشد! اُمید آن که این دولت، پایان جریان اصلاحات باشد. ✍️نجوا 👈 تلگرام | ایتا | توییتر | سایت | اینستاگرام 💠@sobh_iran
⭕️ استرالیا؛ الگوی حذف رانت و صعود به جمع ۸ قدرت برتر صادرات کشاورزی جهان / تجربه موفق هماهنگی وزارت خارجه و کشاورزی 🔹استرالیا طی چهار دهه گذشته با اجرای سیاست‌های آزادسازی تدریجی اقتصادی، حذف انحصارها و یارانه‌های غیررقابتی، و گسترش تجارت آزاد، توانسته است به جمع ۶ تا ۸ کشور برتر صادرات کشاورزی جهان برسد. بیش از ۷۰ درصد تولید کشاورزی این کشور راهی بازارهای جهانی می‌شود و این موفقیت حاصل پیوند سه سیاست کلیدی است: <u>آزادسازی داخلی، تنوع‌بخشی سبد صادرات، و دیپلماسی فعال اقتصادی.</u> 🔹در بعد داخلی، خصوصی‌سازی نهادهایی چون Australian Wheat Board، حذف نظام قیمت‌گذاری دستوری در لبنیات (۲۰۰۰) و کاهش سطح حمایت مستقیم به حدود ۲ درصد ارزش تولید، کشاورزی را از ساختار یارانه‌ای به سیستم رقابتی منتقل کرده است. این رویکرد تولیدکنندگان را ناچار کرده تا بر بهره‌وری، نوآوری و ارتقای کیفیت تمرکز کنند. 🔻نتیجه این سیاست‌ها، سبد صادراتی متنوعی است که شامل پنج محصول کلیدی می‌شود: 1️⃣ گوشت گاو – حدود ۹.۵ میلیارد دلار آمریکا، رتبه دوم دنیا. 2️⃣ گندم – حدود ۸.۱ میلیارد دلار آمریکا، رتبه دوم جهانی. 3️⃣ شراب – حدود ۱.۴ میلیارد دلار آمریکا، رتبه پنجم جهانی. 4️⃣ پنبه – حدود ۳.۴ میلیارد دلار آمریکا، رتبه سوم جهان. 5️⃣ پشم مرینو – حدود ۲.۷ میلیارد دلار آمریکا، رتبه اول جهان. اما راز دیگری پشت این موفقیت وجود دارد که کمتر به آن پرداخته می‌شود: همکاری هماهنگ وزارت امور خارجه (DFAT) و وزارت کشاورزی، شیلات و جنگلداری (DAFF) برای بازکردن و تثبیت بازارهای جدید. 🔺<u>دیپلماسی کشاورزی؛ ابزار تقویت رقابت</u> 🔹 وزارت خارجه استرالیا در چارچوب “Agricultural Trade and Market Access Cooperation” (ATMAC) با وزارت کشاورزی کارگروه‌های مشترکی تشکیل داده است. مأموریت این کارگروه‌ها دیپلماسی محصول‌محور است؛ به این معنا که تیم‌های مذاکره‌کننده، برای هر محصول کلیدی، مذاکرات تجاری و استانداردهای بهداشتی را با کشورهای هدف همزمان دنبال می‌کنند. 🔺تلاش‌های این دو نهاد باعث شده که استرالیا در توافق‌های تجارت آزاد مانند CPTPP، ChAFTA (با چین)، A-UKFTA و IA-ECTA (با هند) دستاوردهای ویژه‌ای برای کشاورزی کسب کند، از جمله: 1️⃣ حذف یا کاهش تدریجی تعرفه‌ها روی گوشت گاو، لبنیات و غلات. 2️⃣ تسهیل دسترسی به بازار از طریق پذیرش متقابل استانداردهای بهداشتی و قرنطینه‌ای (SPS Agreement Alignment). 3️⃣ بازاریابی برند ملی محصولات کشاورزی استرالیا با کمپین‌هایی نظیر Brand Australia Agriculture. 🔹موفقیت این دیپلماسی را می‌توان در بازارهایی مثل ژاپن دید که پس از اجرای توافق JAEPA، صادرات گوشت گاو استرالیا نزدیک به ۳۰٪ رشد داشته است. یا در هند که تعرفه پنبه استرالیا کاهش یافت و این کشور حالا سومین تأمین‌کننده اصلی نساجی آن شده است. با وجود این دستاوردها، چالش‌هایی چون رقابت یارانه‌ای از سوی آمریکا و اتحادیه اروپا، و تهدیدات تغییر اقلیم همچنان پابرجاست. استرالیا تلاش می‌کند با ترکیب سیاست‌های بازار آزاد داخلی، پشتیبانی فناورانه، و دیپلماسی تجاری هدفمند این تهدیدها را به فرصت تبدیل کند. تجربه استرالیا نشان می‌دهد که قدرت صادرات کشاورزی تنها محصول سیاست‌های داخلی نیست، بلکه حاصل یک اتحاد میان اقتصاد و دیپلماسی است. این مدل می‌تواند برای کشورهایی مانند ایران الهام‌بخش باشد: شرط موفقیت، هم اصلاحات ساختاری و حذف رانت در داخل است و هم حضور فعال و مذاکره‌محور در بازارهای خارجی. 📢 کانال واحد امنیت غذایی مؤسسه مصاف 🆔 @masaf_foods
⭕️ نبرد بذر و فناوری برای امنیت غذایی؛ چین چگونه به خودکفایی می‌رسد؟ 🔹در سال‌های اخیر، امنیت غذایی در چین از یک دغدغه اقتصادی به یک ستون اصلی امنیت ملی ارتقا یافته است. شی جین‌پینگ، رئیس‌جمهور چین، بارها تصریح کرده است که «کاسه برنج مردم چین باید همیشه محکم در دستان خودمان باشد و با غلات چینی پر شود.»این جمله، که از سال ۲۰۱۳ به شعار محوری سیاست کشاورزی چین تبدیل شده، امروز پشتوانه ده‌ها تصمیم ساختاری، سرمایه‌گذاری گسترده و نوسازی فناورانه در این کشور است. 🔹چین با جمعیتی بیش از ۱.۴ میلیارد نفر، سالانه حدود ۶۵۰ میلیون تن غلات، ۴۲ میلیون تن گوشت خوک، ۳۵ میلیون تن سبزی و صیفی و بیش از ۹۵۰ هزار تن گوشت قرمز مصرف می‌کند. تداوم این میزان تأمین، آن هم در دوره‌ای که جهان با تغییرات اقلیمی، بحران‌های ژئوپلیتیکی و نوسانات بازار جهانی روبه‌رو است، نیازمند یک راهبرد جامع و بلندمدت بود؛ راهبردی که امروز در قالب «دژ غذایی» چین آشکار شده است. 🔹یک محور کلیدی این راهبرد، حفاظت سختگیرانه از زمین‌های کشاورزی است</b>. پکن «خط قرمز ۱.۸ میلیارد مو» (حدود ۱۲۰ میلیون هکتار) زمین حاصلخیز را وضع کرده که عبور از آن ممنوع است. هر گونه تغییر کاربری برای ساخت‌وساز یا صنعت بدون مجوز با مجازات سنگین همراه می‌شود. همزمان، د<b>ولت میلیاردها دلار برای بهبود کیفیت خاک، مقابله با اسیدی‌شدن، افزایش مواد آلی و ایجاد مزارع مکانیزه با «استاندارد بالا» سرمایه‌گذاری کرده است. بر اساس برنامه رسمی، تا سال ۲۰۲۵، بیش از ۷۰ میلیون هکتار از زمین‌های کشاورزی کشور به این استاندارد مجهز خواهند شد. 🔹چین همچنین متوجه شد که کلید واقعی خودکفایی در اختیار داشتن صنعت بذر است.</b>این کشور که پیش‌تر برای تأمین خوراک دام، وابسته به واردات سالانه بیش از ۱۰۰ میلیون تن ذرت و سویا از آمریکا و برزیل بود، د<b>ر سال ۲۰۲۳ برای نخستین‌بار مجوز کشت تجاری گسترده ذرت و سویای اصلاح‌شده ژنتیکی را صادر کرد.این اقدام با سرمایه‌گذاری شرکت‌های بزرگی مانند «سای‌کم» – مالک برند سوئیسی Syngenta – برای توسعه ارقام پرمحصول و مقاوم به آفات همراه شده است. هدف این است که تا سال ۲۰۳۰ وابستگی به واردات این نهاده‌های استراتژیک به کمتر از ۳۰ درصد کاهش یابد. 🔹تحول دیگر در ساختار تولید رخ داده است. چین در حال گذار از مزارع خرد خانوادگی به مزارع صنعتی بزرگ‌مقیاس است که با ماشین‌آلات پیشرفته اداره می‌شوند. شرکت‌های دولتی نظیر COFCO و Sinograin، مدیریت خرید تضمینی، ذخیره‌سازی و تراز تجارت غلات را بر عهده دارند.این کشور اکنون بزرگ‌ترین ذخایر استراتژیک غلات جهان را دارد؛ به‌گونه‌ای که موجودی گندم در سال گذشته بیش از ۱۳۰ میلیون تن و موجودی برنج بیش از ۱۲۰ میلیون تن بوده است – معادل نیاز مصرفی بیش از یک سال جمعیت. 🔹چین همچنین تولید غذا را به زمین‌های سنتی محدود نکرده است. سرمایه‌گذاری در کشاورزی گلخانه‌ای و عمودی، پرورش آبزیان دریایی و رودخانه‌ای، و حتی تولید پروتئین از میکروارگانیسم‌ها برای خوراک دام، بخشی از تنوع‌بخشی منابع غذایی است که آسیب‌پذیری زنجیره تأمین را در برابر بحران‌های خارجی کاهش می‌دهد. پیام روشن است: آنچه در چین جریان دارد، یک پروژه ملی همه‌جانبه است که از سطح سیاست‌گذاری کلان تا اجرا در مزرعه، با بودجه‌های میلیاردی، فناوری پیشرفته و پاسخگویی عملیاتی همراه شده است. این مدل، نه‌تنها امنیت غذایی داخلی را تضمین می‌کند، بلکه جایگاه چین را در مناسبات جهانی غذا به یک بازیگر تأثیرگذار بدل کرده است. 📢 کانال واحد امنیت غذایی مؤسسه مصاف 🆔 @masaf_foods
📌تکرار مکررات؛ مقاومت در برابر واقعیت‌ها 🔹مهدی کروبی، از سران فتنه ۸۸ اخیراً طی دیداری با برخی چهره‌های سیاسی گفته: «به رغم وضعیت اسفبار کشور، <b>همچنان بر ادامه سیاست‌های گذشته در حوزه‌های داخلی و بین‌المللی اصرار می‌شود، در حالی که وضعیت امروز کشور نتیجه همان سیاست‌های غلط و ماجراجویانه است.» 🔹آقای کروبی، از بین ۱۹۵ کشور در جهان، جنابعالی بر اساس چه منطق و شاخص ارزیابی اوضاع ایران را «اسفبار» توصیف می‌کنید؟ 🔹کشوری که با داشتن اقوام مختلف، به لحاظ هویتی از متحدترین‌ها</b>در جهان است؟ اکثر تسلیحات نظامی‌اش را تولید می‌کندو به کشورهایی که برخی از آن‌ها پیشرفته‌ترین سلاح‌های جهان را تولید می‌کنند، می‌فروشد؟ کشوری که بیش از ۹۰ درصد داروی مورد نیازش را تولیدمی‌کند و زمانی که جهان با یکی از بزرگ‌ترین بحران‌های خود در سال‌های اخیر مواجه بود، به سراغ ساخت واکسن برای مقابله با کرونارفت و موفق شد؟ کشوری که با گسترده‌ترین عملیات‌های روانی و روایی در سال‌های اخیر از ۱۴۰۱ گرفته تا ۱۴۰۴ مواجه بوده و ایستادگی کرده؟ کشوری با ساختار سیاسی که در کمتر از سه ماه رئیس‌جمهوری‌اش را از دست داد، فرایند تبلیغات و انتخابات را پشت سر گذاشت و دولت جدید را تشکیلداد؟ کشوری که <b>در المپیک ۲۰۲۴ پاریس بر خلاف الگوی توسعه همفکران شما یعنی عربستان که موفق نشد حتی یک مدال به دست آورد، توانست ۱۲ مدال کسب کند و در رتبه ۲۱ جهان و اول منطقه ایستاد؟ مثال‌ها جهت اثبات اینکه وضعیت ایران به هیچ عنوان اسفبار نیست، فراوان است اما تنها به چند نمونه آشنا برای خوانندگان عزیز اکتفا شد. 🔹آقای کروبی سیاست‌های ایران را در حالی «ماجراجویانه» توصیف می‌کند که طبق دستور خداوند، ما موظف به حمایت از مظلومین جهان از جمله مردم غزه هستیم و اگر از این فرمان تبعیت نکنیم، گرفتار عقوبت می‌شویم. در پاسخ به کسانی که این پرسش برایشان به وجود آمده که چرا کشورهای اسلامی به این دستورات عمل نمی‌کنند باید نوشت که بی‌مسئولیتی و نفاق دیگر کشورها مانند ترکیه، امارات، عربستان و ... نباید شما را از ایران گله‌مند کند! باید افتخار کرد که در این شرایط و کربلای امروز در غزه، ایران اسلامی سمت حق قرار گرفته و مظلومان را رها نکرده است. 🔹آقای کروبی در بخش دیگری از سخنانش تاکید کرده: «حفظ تمامیت ارضی، منافع ملی و برداشتن فشار تحریم از گرده مردم، مذاکره مستقیم، ضروری است.» 🔹او در حالی این سخنان را مطرح کرده که به نظر می‌رسد از اوضاع و اخبار به ویژه چند ماه اخیر آگاه نیست! آقای کروبی، ایران در تاریخ‌های ۲۳ و ۳۰ فروردین، ۶ و ۲۱ اردیبهشت، و ۲ خرداد ماه با آمریکا مذاکره کرد و حین انتظار برای دور ششم مذاکرات هدف حمله نظامی قرار گرفت! از مذاکره مستقیم صحبت می‌کنید؟! 🔹افزون بر این، مگر در دهه ۹۰ با آمریکایی‌ها مذاکره نکردیم و توافق صورت نگرفت، نتیجه چه بود که هزارباره بر این سیاست تاکید می‌کنید؟! 🔹مهدی کروبی در حالی «بازگشت به مردم، به رسمیت شناختن حق آنان و تن دادن به خواست و اراده‌شان را تنها راه خروج از بحران فعلی دانسته که در ۹ خرداد ۱۳۸۹ خطاب به اعضای شورای مرکزی حزب اعتماد ملی نوشته بود «<b>نتایج اعلام شده انتخابات مضحک و شگفت انگیز است و باید فکر دیگری کرد»! 🔹با وجود تلاش برای براندازی و به کشتن دادن افراد، همچنان زنده بودن شما رافت نظام اسلامی را نشان می‌دهد؛ بنابراین از اظهارات بی‌اساس خودداری کنید. شما که در فتنه ۸۸ نظام را به تقلب متهم کردید و به دشمنان نزدیک شدید، باید بابت این رفتار عذرخواهی کنید، نه اینکه اکنون طلبکارانه، سخنان نامربوط بگویید. در سال ۸۸ شادی مردم را تلخ کردید و امروز به ظاهر حامی مردم شده‌اید! گذر زمان، حقایق را عیان می‌کند... ✍️حسینی 👈 💠 کانال واحد سیاسی مؤسسه مصاف (نجوا) 🔗 تلگرام اینستاگرام توئیتر ایتا یوتیوب آپارات سایت منتظران‌صبح ایران 💠@masaf_najva
هدایت شده از صبح ایران
📌اصولگرایی از منظر حقیقت‌پور و مرزهای آن با تندروها (انقلابی‌ها) 🔹منصور حقیقت‌پور در گفتگویی با آرمان ملی به درستی به بیان مصادیق و تبیین خط فاصل میان جریان اصولگرایی و تندروها (بخوانید انقلابی‌ها) می‌پردازد. 🔹منصور حقیقت‌پور از پاسداران سپاه بوده که موقعیت‌های استانداری اردبیل، نمایندگی مجلس شورای اسلامی در دور نهم و نیز مشاور علی لاریجانی در زمان ریاست مجلس را در سوابق خود دارد. از حیث دسته‌بندی سیاسی نیز در طیف نزدیک به لاریجانی (اصولگرای میانه‌رو) و اعتدال قرار می‌گیرد. 🔹او بیان می‌کند از درون جریان اصولگرا، گروهی تندرو که دارای تریبون هستند، به بیان تفاوت‌ها در وضعیت موجود می‌پردازند که طرح موضوع عدم کفایت رئیس‌جمهوری از آن جمله است. اما در ادامه تحلیل، دچار خطا می‌شود. او در تحلیلی اشتباه معتقد است «شکاف و انشقاقی میان جریان اصولگرایی با تندروها شکل گرفته؛ در حالی که گروه‌های اصلاح‌طلب و اعتدالی‌ها تریبون‌های انتقادی خود را در میدان وفاق و انسجام خاموش کرده‌اند، تندروها (بخوانید انقلابی‌ها) در شرایط نامساعد جنگی و اقتصادی به انتقاد از دولت می‌پردازند.» این تحلیل، موید پیچیدگی‌ها و اهداف پنهانِ مبتنی بر نقش بازیگران در صحنه سیاست است. 🔹این در حالی است که حمید رسایی، نماینده «انقلابی» مجلس، در مصاحبه اخیرش صراحتاً و در چارچوب تبعیت از رهبری، بیان کرد که پس از سخنان ایشان دیگر صحبتی مبنی بر عدم کفایت رئیس‌جمهوری نداشته است، با این وجود به گواه رسانه‌های وابسته به دولت، آنان همچنان بر این موضوع در راستای تخریب منتقدان متمرکز و از آن عبور نکرده‌اند! 🔹نکته‌ی دیگر و مهم‌تر آن که، جریان اصولگرایی، اگرچه به خوانش و اصول و آرمان‌های انقلاب نسبت به جبهه اصلاحات نزدیک‌تر است، اما تغییرات، محافظه‌کاری‌ها و کجروی‌ها در راستای نیل و حفظ قدرت، آنان را از خطا مصون نداشته است. تحت لوای همین دگردیسی بود که در قرارداد ننگین برجام (آنچه «خسارت محض» خوانده شد)، چهره‌های اصولگرایی چون لاریجانی در ریاست مجلس، و در پیوند با اعتدالی‌ها، نقش بسزایی در ایجاد و بسترسازی آن ایفا کردند. از رئیس مجلس وقت (اصولگرا) که در پیوند با «وفاق» (همان قرائت اصلاحات و اعتدال) است، عبور می‌کنیم. دور از ذهن نیست که اصولگرایی نیز دچار فاصله با جریان و اصول انقلابی شده باشد و در یک جمع قرار نگیرد. اساساً آنچه برای نیروی انقلابی مهم است، انقلاب بماهو انقلاب است و برای تحقق و تجلی محتوای آن تلاش می‌کند. 🔹حقیقت‌پور در ادامه توضیحات خود، تندروها (بخوانید «انقلابی‌ها») را چنین توصیف می‌کند: «حلقه‌ای کوچک که از خط رهبری عبور کرده‌اند؛ نه اصولگرا هستند و نه هم‌راستا با نظام، افرادی دارای تریبون که سیاست‌های مبهمی را دنبال می‌کنند.» 🔹اما در توضیح و تبیینی شفاف‌تر باید بیان کرد: حتماً «انقلابیون» کسانی هستند که نقش خود را در کنشگری‌ها، دقیق‌تر فهم و درک کرده‌اند و نیز برای کسب و حفظ صندلی در جریان‌های وفاقی هضم نمی‌شوند؛ آن‌ها برای رسیدن به هدف که همان حفظ یا سیطره بر صندلی است به هر وسیله‌ای متوسل نمی‌شوند و علی‌رغم همه تخریب‌ها، صدای رسای عمار برای نظام کبیر جمهوری اسلامی می‌شوند. اینچنین افرادی، حتماً «انقلابی» تعریف می‌شوند. مبتنی بر این توصیف، یقیناً نیروهای بصیر انقلابی به وضوح از جریان اصولگرا متمایز هستند. ✍️ساره محمدی 👈 💠@sobh_iran
📌نقدی بر سخنان اخیر جواد امام و حسن فریدون؛ از تناقض عرف و شرع تا وارونگی گفتمان انقلاب 🔹در روزهای اخیر، دو موضع‌گیری جنجالی دوباره به صدر رسانه‌ها بازگشت؛ سخنان جواد امام درباره برتری عرف بر شرع در حکمرانی و سبک زندگی، و اظهارات حسن روحانی درباره برجام و مکانیزم ماشه (اسنپ‌بک). 📌عرف بر شرع؟! 🔹️جواد امام مدعی است که در نظام فعلی، عرف بر شرع مقدم شده و نتیجه می‌گیرد باید در سبک زندگی به مردم آزادی بیشتری داده شود. این گزاره از چند جهت متناقض است. در قرآن کریم، معیار نهایی هدایت، وحی و شریعت الهی است، نه عرف متغیر جوامع: «فَاحْکُم بَیْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ وَلا تَتَّبِعْ أَهْوَاءهُمْ» (مائده، ۴۹). 🔹️«حق» و «باطل» با میزان شرع و تقوا سنجیده می‌شود، نه با خواست اکثریت و عادات مردم. 🔹️جمهوریت نظام اسلامی ظرف است و محتوا اسلام؛ لذا هیچ‌گاه عرف نمی‌تواند جایگزین شرع شود. 🔹️پس سخن جواد امام، عملاً وارونه‌سازی فلسفه جمهوری اسلامی است. جمهوریت در ذیل اسلام معنا دارد، نه در تعارض با آن. 📌برجام و وارونگی روایت 🔹️حسن فریدون در سخنان اخیر خود باز هم تأکید کرده که برجام فرصتی بود که منتقدان آن از بین بردند و حالا اسنپ‌بک (مکانیزم ماشه) کشور را تهدید می‌کند. اما او فراموش می‌کند که در قرآن، اتکاء به وعده دشمنان باطل است: «وَإِن یُرِیدُوا أَن یَخْدَعُوکَ فَإِنَّ حَسْبَکَ اللَّهُ» (انفال، ۶۲). 🔹️اروپا جز به نابودی راضی نیست؛ پس اعتماد به آن‌ها خلاف منطق انقلاب بود. رهبر انقلاب هم هشدار داده بودند که به وعده اروپا دل نبندید و این اعتماد کورکورانه خسارت‌های جدی به کشور وارد کرد. 🔹️روحانی می‌گوید تحریم‌های آمریکا اصلی بود و تحریم‌های شورای امنیت چندان اثری ندارد، اما در همان حال بازگشت قطعنامه‌ها را «فوق‌العاده مهم» می‌خواند. 🔹️از جواد امام تا حسن روحانی، یک خط گفتمانی مشترک دیده می‌شود: کوچک‌سازی جایگاه شرع در گفتمان اصلاحات و بزرگ‌نمایی عرف و قراردادهای بین‌المللی به‌عنوان ناجی. 🔹️نادیده‌گرفتن تجربه تاریخی انقلاب و توصیه‌های مکرر امام خمینی و رهبر معظم انقلاب مبنی بر بی‌اعتمادی به غرب. 🔹️این همان افتادن در دام خواص دنیاطلب است؛ یعنی جریانی که برای بقا در قدرت، هم به عرف تکیه می‌کند و هم به دشمن خارجی. 🔹️نتیجه روشن است؛ نه عرف می‌تواند جایگزین شرع شود و نه برجام و اروپا می‌توانند ناجی ملت ایران باشند. راه نجات، همان است که قرآن فرمود: «إِن تَنصُرُوا اللَّهَ یَنصُرْکُمْ». ✍️محمد بروجردی 👈 💠@masaf_najva
هدایت شده از صبح ایران
🔹پس از «طوفان الاقصی» که منجر به شهادت بیش از ۶۰ هزار انسان بی‌گناه و نیز بزرگ‌مردانی در قامت هدایت این عملیات بزرگ شد، جوانان بسیاری از کشورهای مختلف، از جمله اروپا، برای غزه و شکستن سکوت در برابر فجایع آن به پا خاستند. از برگزاری کمپین‌ها و راهپیمایی‌های گسترده گرفته تا رپرهایی که در کنسرت‌ها آزادی غزه را فریاد می‌زدند، و جوانانی که با پرچم فلسطین در کنار دوچرخه‌سواران اسرائیلی، انزجار خود را از استکبار جهانی و مظلومیت غزه به نمایش می‌گذاشتند. 🔹اما حق‌طلبی پُرهزینه است. گاهی این هزینه، تکیدگی جسم در اثر شکنجه است و گاهی علاوه بر آن، باید ارزش دیگری چون «پوشش» را نیز حفظ کرد. چه بسا ادعای صیانت و تأسی از چنین ارزش‌هایی از سوی ما باشد، در حالی که پیشتازی را کسانی بر عهده دارند که اسلام را با فرسنگ‌ها فاصله و در اتمسفری دیگر فهم کرده‌اند. 🔹شجاعت مهدیه اسفندیاری از جنس «بنت‌الهدی صدر» است؛ از جنس همان کسانی که برای جامعه ارزش‌گریز اسلامی ما، نه تنها جذاب نیستند بلکه خواهان نیز ندارند. در کشوری که ارزش‌ها قربانی مصلحت‌سنجی‌ها و رویکردهای جناحی می‌شوند، پیگیری و مطالبه‌گری برای مهدیه اسفندیاری جایی ندارد! کنشگران حوزه زنان کجایند؟ از زنان اصلاح‌طلب که انتظاری نیست، زیرا اُفق دید آن‌ها نه کنشگری در خصوص غزه است و نه صیانت از پوشش؛ اما سکوت و انفعال زنان اصولگرا چرا؟! 🔹وضعیت مهدیه اسفندیاری در کشور مدعی آزادی، و فشارهایی که بر زنانی که هم از غزه حمایت می‌کنند و هم به پوشش خود پایبند هستند، به مراتب سخت‌تر از وضعیت حمیدنوری است. 👈اُمید آن که پیگیری و ممارست مسئولان (اگر پیگیریی باشد!) منجر به آزادی از بند اَیادی استکبار گردد. ✍️نجوا 👈 👈 💠@sobh_iran