👤 توییت استاد #رائفی_پور
✍ رژیم صهیونیستی فقط زبان زور میفهمد و بس.
🔹کوتاه بیایید، کوتاه نمیآیند.
🔸از ما گفتن!
🆔 @Masaf
👤 توییت استاد #رائفی_پور
✍ بنده صهیونیزمپژوه هستم و این کفتارها را از مادرشان بهتر میشناسم!
🔹آتشبسی در کار نیست. این آتشبس صرفا خرید زمان برای تمرکز در جبهه دیگر و البته آغاز جنگ بزرگ است!
🔸پیشتر عرض کرده بودم سوریه بهعنوان محل اصلی تامین لجستیک و پشتیبانی محور مقاومت هدف صهیونیستهاست.
🆔 @Masaf
👤 توییت استاد #رائفی_پور
✍ روزگاری پیشاز آنکه دستان قدرتمند فرزندان مقاومت به تانک مرکاوا برسد به آن لقب מרכבת האש (مِرکاوَت هااِش) یا «ارابه آتش» داده بودند؛ گاهی آن را מבצר נייד (مِوِتصار نایاد) یا دژ متحرک میخواندند.
🔹حالا اما این زرهپوش افسانهای در کنار هفتاد عراده تانک دیگر بهعنوان اسباببازی و مرکب کودکان شهرک خیام در جنوب لبنان خواهد ماند!
🆔 @Masaf
رسانههای سوری:
منطقه ریف المهندسین، جمعیه الرحال و کفرناها به کنترل تروریستها درآمد
🆔 @Masaf
تجهیزات پیشرفته و دیددرشب تروریستها!
🔹منابع محلی در حلب گزارش میدهند نیروهای شورشی سوری به تجهیزات نظامی بسیار پیشرفته ترکیهای مجهز هستند و یکی از دلایل پیشروی سریع آنان نیز همین است.
🆔 @Masaf
IMG_20241128_112720_851.jpg
707.6K
🔅 #هر_روز_با_قرآن
شرکت در ختم قرآن برای فرج
🆔 @Masaf
🔅#پيامبر_اکرم صلىالله عليه وآله:
✍️ مَلعونٌ مَلعونٌ مَن ألقى كَلَّهُ عَلى النّاسِ؛
💠 ملعون است، ملعون! کسی که بارِ (امور زندگی) خود را بر دوش مردم بیفکند!
📚 الکافی، جلد ۴، صفحه ۱۲
#حدیث_روز
✅ صفحات رسمی استاد رائفیپور و مؤسسه مصاف👇
🔗 @Masaf
🔅#پندانه
✍ چه شد که مردم فقیرتر شدند؟
🔹روزی پادشاه در قصر نشسته بود که از بیرون قصر صدای سیبفروش را شنید که فریاد میزد:
سیب بخرید! سیب!
🔸پادشاه بیرون را نگاه کرد و دید که مرد دهاتی، حاصلات باغش را بار الاغی نموده و روانه بازار است.
🔹دل پادشاه سیب خواست و به وزیر دربارش گفت:
۵ سکه طلا از خزانه بردار و برایم سیب بیار!
🔸وزیر ۵ سکه را از خزانه برداشت و به دستیارش گفت:
این ۴ سکه طلا را بگیر و سیب بیار!
🔹دستیار وزیر، فرمانده قصر را صدا زد و گفت:
این ۳ سکه طلا را بگیر و سیب بیار!
🔸فرمانده قصر، افسر دروازه قصر را صدا زد و گفت:
این ۲ سکه طلا را بگیر و سیب بیار!
🔹افسر عسکر پیرهدار را صدا کرد و گفت:
این ۱ سکه طلا را بگیر و سیب بیار!
🔸عسکر دنبال مرد دستفروش رفت و یقهاش را گرفت و گفت:
چرا اینقدر سروصدا میکنی؟ خبر نداری که اینجا قصر پادشاه است و با صدای دلخراشت خواب عالیجناب را آشفته کردهای. اکنون به من دستور داده تا تو را زندانی کنم.
🔹مرد باغدار به پاهای عسکر قصر افتاد و گفت:
اشتباه کردم قربان! این بار الاغ حاصل یک سال زحمت من است، این را بگیرید، ولی از خیر زندانیکردن من بگذرید!
🔸عسکر نصف بار سیب را برای خودش گرفت و نصف ديگر را برای افسر برده و گفت:
این هم نیم بار سیب با ۱ سکه طلا.
🔹افسر سیبها را به فرمانده قصر داده، گفت:
این هم ۲ سیر سیب به قیمت ۲ سکه طلا!
🔸فرمانده سیبها را به دستیار وزیر داد و گفت:
این هم یک سير سیب به قیمت ۳ سکه طلا!
🔹دستیار وزیر، نزد وزیر رفته و گفت:
این هم نیم سیر سیب به قیمت ۴ سکه طلا!
🔸وزیر نزد پادشاه رفت و گفت:
این هم ۵ عدد سیب به ارزش ۵ سکه طلا!
💢 پادشاه پیش خود فکر کرد که مردم واقعا در قلمروی تحت حاکمیت او پولدار و مرفه هستند که دهقانش یک عدد سیب را به یک سکه طلا میفروشد و مردم هم یک عدد سیب را به سکه طلا میخرند! پس بهتر است ماليات را افزايش دهد و خزانه قصر را پر تر سازد.
🔺در نتيجه مردم فقیرتر شدند و شریکان حلقه فساد قصر سرمایهدارتر.
🆔 @Masaf