#دختر_هندی_که_نذر_زنا_میکرد😳❗️
در شهر بمبی برخی زنان هندو ، اعتقاد داشتند که اگر مشکل شان حل شود، یک روز رایگان خود را در اختیار دریانوردانی قرار دهند که ماه ها از زن و همسر خود دور بودند.
آن ها این #نذر را نذری انسانی و اخلاقی می پنداشتند. یک کشتی همیشه از شبه جزیره عرب به آن جا کالا می برد و مرد مسلمانی به نام ابوحمدون در آن کشتی خدمه بود.
دخترهندی زیبا رویی به نام #تیلا همیشه نذر می کرد تا خود را به مردان آن کشتی هدیه کند.
تیلا دختر زیبا وخوش هیکل هندی پیش ابوحمدون رفت که #ناگهان_صحنه_عجیبی_دید👇
❌بــراے خواندن ادامـہ داستان ڪلیڪ ڪنید❌
#دختر_هندی_که_نذر_زنا_میکرد😳❗️
در شهر بمبی برخی زنان هندو ، اعتقاد داشتند که اگر مشکل شان حل شود، یک روز رایگان خود را در اختیار دریانوردانی قرار دهند که ماه ها از زن و همسر خود دور بودند.
آن ها این #نذر را نذری انسانی و اخلاقی می پنداشتند. یک کشتی همیشه از شبه جزیره عرب به آن جا کالا می برد و مرد مسلمانی به نام ابوحمدون در آن کشتی خدمه بود.
دخترهندی زیبا رویی به نام #تیلا همیشه نذر می کرد تا خود را به مردان آن کشتی هدیه کند.
تیلا دختر زیبا وخوش هیکل هندی پیش ابوحمدون رفت که #ناگهان_صحنه_عجیبی_دید
❌بــراے خواندن ادامـہ داستان ڪلیڪ ڪنید❌