eitaa logo
مصاف آخر🇮🇷 🇵🇸
60.9هزار دنبال‌کننده
52.2هزار عکس
79.7هزار ویدیو
332 فایل
🇮🇷 مصاف آخر هم تحلیل هم اخبار روز✔️ 💡همراه با اساتید برتر عرصه سوادرسانه✔️ کانالهای دیگر ما ⬇️⬇️⬇️ 💠 مذهبی عرفانی @masafe_akhar2 🎥🎧 استوری مداحی @aliakbar_raefipur_fans تعرفه تبلیغات 👇 @masaf_tabligh
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕ اوایل جنگ بود و شهرها و مرزها دست عراق، با حسرت به ابراهیم گفتم یعنی میشه مردم ما راحت از این جاده عبور کنن و برن شهر خودشون؟ گفت: چی میگی! روزی میاد که مردم از همین جاده دسته دسته به میرن...
❃ ڪارے ڪن اے #شـ‌هید بعضے وقـت ها نمیدانم در #گردوغبار این دنیـا چه ڪنم مرا #جدا ڪن از زمین دستـم را بگیر میخواهم در دنیاے تـو #آرام بگیرم... #شهدا_گاهی_نگاهی #شهید_ابراهیم_هادی🌷 @masaf_raefipour
هر جمعه در یکی از کوچه‌های محله بازی والیبال برگزار می‌کرد و در کنار ورزش درس‌های معنوی و اعتقادی را به بچه‌ها آموزش می‌داد، طوری که آن‌ها با شنیدن اذان دست از بازی می‌کشیدند و برای #نماز آماده می‌شدند و همانجا نماز جماعت به جا می‌آوردند. #شهید_ابراهیم_هادی #درس_اخلاق @masaf_raefipour
ابراهیم در جمع بچه ها شروع به مداحی کرد. صدای ابراهیم به خاطر خستگی و طولانی شدن مجالس گرفته بود. بعد از تمام شدن مراسم، یکی دو نفر از رفقا با ابراهیم شوخی کردند و صدایش را تقلید کردند. ابراهیم عصبانی شد و گفت: من مهم نیستم، اینها مجلس حضرت را شوخی گرفتند. قسم خورد که دیگر مداحی نمی کنم! قبل از اذان صبح احساس کردم کسی دستم را تکان میدهد. چهره نورانی ابراهیم بالای سرم بود. گفت: پاشو، موقع اذانه. بچه های دیگر را هم صدا زد. بعد هم اذان گفت و #نماز جماعت را برپا کرد. بعد از نماز و تسبیحات، ابراهیم شروع کرد به مداحی حضرت زهرا(س)! بعد از صبحانه به همراه بچه ها به سمت سومار برگشتیم. بین راه دائم در فکر کارهای او بودم. ابراهیم نگاه معنی داری به من کرد و گفت: می خواهی بپرسی با اینکه قسم خوردم، چرا روضه خواندم؟! گفتم: خوب آره، شما دیشب قسم خوردی که... گفت: چیزی که می گویم تا زنده ام جایی نقل نکن. دیشب خواب به چشمم نمی آمد. اما نیمه های شب کمی خوابم برد. یکدفعه دیدم وجود مقدس حضرت زهرا(س) تشریف آوردند و گفتند: نگو نمی خوانم، ما تو را دوست داریم... ❤️۲۲ بهمن، سالروز شهادت #شهید_ابراهیم_هادی #درس_اخلاق @masaf_raefipour
🌹بهش گفتن آقا ابراهیم... چرا جبهہ رو ول نمیکنے بیاے دیدار #امام_خمینی؟ گفت ما امام رو براے #اطاعت میخوایم نہ براے تماشا #شهید_ابراهیم_هادی @masaf_raefipour
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔊 صوت ۵ روز قبل از شهادت که برای اولین بار پس از ۳۵ سال منتشر می‌شود. @masaf_raefipour
‼️ یکی از درس هایی که از محضر ابراهیم گرفتم و برایم بسیار کاربرد داشت، درس " " بود! این ذکر شریف را بارها و بارها در نماز تکرار کرده بودم، اما نه به آن صورتی که ابراهیم به حقیقت الله اکبر توجه می کرد. ابراهیم می گفت: می دانی الله اکبر یعنی چه؟! یعنی خدا از هر چه که در ذهن داری بزرگتر است. خدا از هر چه بخواهی فکر کنی با عظمت تر است. یعنی هیچ کس مثل او نمی تواند من و شما را کمک کند. الله اکبر یعنی خداوند به این عظمت، در کنار شماست، ما کی هستیم؟ اوست که در سخت ترین شرایط ما را کمک می کند. برای همین به ما یاد داده بود که در هر شرایط، به خصوص وقتی در بن بست قرار گرفتید، فریاد بزنید " " . کتاب سلام بر ابراهیم ؛ جلد دوم ، ص130 • با ما همراه باشید... 🔶🔸راه های گناه نکردن🔸🔶 🔸🔸 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌@masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 انیمیشن فوق العاده زیبا از کشتی 📚 براساس داستان پوریای ولی از کتاب سلام بر ابراهیم 1 🎙 باصدای گزارشگر کشتی آقای هادی عامل @masafe_akhar
◈مےگفت:وقتےبراےورزش ◈یامسابقات‌ڪشتےمےرفتم، ◈همیشہ‌دو‌رڪعت‌نماز‌مےخواندم ◈پرسیدم‌چرا...؟! ◈گفت:ازخدامےخوام‌ ◈تومسابقہ‌حال‌ڪسےرونگیرم... :) 💗¦⇠ @Masafe_akhar
🚨 جذب به روش ابراهیم ⭕️خواهر شهید ابراهیم هادی می‌گفت: 💠 یک روز موتور شوهر خواهرم را از جلوی منزل‌مان دزدیدند، عده‌ای دنبال دزد دویدند و موتور را زدند زمین. ابراهیم رسید و دزد زخمی شده را بلند کرد، نگاهی به چهره وحشت زده‌اش انداخت و به بقیه گفت: اشتباه شده! بروید. ابراهیم دزد را برد درمانگاه و خودش پیگیر درمان زخمش شد. آن بنده خدا از رفتار ابراهیم خجالت زده شد. ابراهیم از زندگی‌اش سوال کرد، کمکش کرد و برایش کار درست کرد. 💠 طرف نماز خوان شد، به جبهه رفت و بعد از ابراهیم در جبهه به شهادت رسید. 🔰 🌷 @Masafe_akhar