eitaa logo
کانال جامع سخنرانی اساتید انقلابی
14هزار دنبال‌کننده
24.3هزار عکس
34.2هزار ویدیو
308 فایل
eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf نشر ازاد 📛اخبارداغ‌محرمانه‌سیاسی‌ما‌اینجاست!👇👇👇 @Masafe_akhar تبلیغات↙️ @masaf_tabligh ☘مطالب زیبا و انسان ساز عرفا☘
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 ارزش کار خیر بدست انسان در زمان حیات سخنران شهید کافی 🎙کانال جامع‌ سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇 https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf 📌
🔴گاهی تقوا خود حربه سقوط می‌شود آیةالله‌العظمی مظاهری: مطلب عمده‌ای که بزرگان هم می‌گویند این است که در حالت عادی صفت رذیله کاری با انسان ندارد و از طرفی ممکن است انسان برسد به آن‌جا که به‌راستی متقی بشود و به واجبات اهمیت بدهد و از گناه واقعاً اجتناب داشته باشد، اما ناگهان همان تقوا حربه بشود. در روایت هم آمده که گاهی انسان صدیق و متقی وارد مسجد می‌شود و شیطان گولش می‌زند و از عبادت‌هایش مغرور می‌شود و لذا فاسق برمی‌گردد و برعکس انسان فاسق در مسجد دلش می‌شکند، حال خجالت‌زدگی پیدا می‌کند و به‌صورت صدیق از مسجد بیرون می‌آید. گاهی اوقات آدم متقی است، اما حسادت یا ریاست‌طلبی او را زمین می‌زند و بد هم زمین می‌زند مثل مالک‌بن صور که خیلی متقی بود تا موقعی که حضرت امیرالمؤمنین‌ علیه السلام به بصره و کوفه مشرف نشده بودند آدم وارسته‌ای بود، اما وقتی با ورود حضرت، ریاستش را در معرض خطر دید، زمینه پیدا شد و طلحه و زبیر آمدند و او را گول زدند و او را از راه مستقیم خارج کردند. انسان از حوادث تاریخی درس می‌گیرد که نباید تقوا و دینداری را به خودمان نسبت دهیم بلکه آن‌را یک توفیق الهی و عنایت او بدانیم تا ان‌شاءالله به رستگاری واقعی برسیم. 🎙کانال جامع‌ سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇 https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf 📌
🔴 فرزند نااهل حضرت نوح(ع) حضرت نوح‌ عليه السلام از پيامبران اولوالعزم الهی به شمار می رود و خداوند متعال در قرآن کریم از او به عظمت و بزرگی ياد كرده و او را جزء عباد شكور بر شمرده است، اما فرزند حضرت نوح عليه السلام، به دليل دوستی و همنشينی با كفار و افراد فاسد جامعه در زمره كافران و بدكاران قرار گرفت. منبع : کتاب قصه های قرآن؛ زمانی، مصطفی حضرت نوح(ع) چهار پسر به نام‌ های سام، حام، یافث و کنعان داشت. در میان آنها کنعان تنها پسری بود که به موعظه ‌های پدر توجه نکرد و به او ایمان نیاورد و در نهایت در عذاب الهی که به صورت طوفان نازل شده بود به همراه کافران غرق شد. البته در خصوص نام پسر چهارم اختلاف وجود دارد با وجود اینکه بسیاری نام او را کنعان عنوان کرده ‌اند برخی نام او را «یام» دانسته ‌اند. 🔴 نتیجه اطاعت نکردن از پدر امّا پسر نوح که جهالت بر او غالب گشته بود، از پدر کناره گیری کرد و از دین او منحرف شد. او اکنون در میان امواج خروشان دریا با مرگ دست و پنجه نرم می کند و بدنبال وسیله ای می گردد که خود را نجات دهد و یا خود را به تپه یا کوهی برساند تا سبب نجاتش گردد. نوح از عرشه کشتی فرزند خود کنعان را دید که در خطر است و دریافت که مرگ او نزدیک می شود و لحظاتی دیگر در دل امواج محو خواهد شد. ❌ ادامه در پست های بعدی.... 🎙کانال جامع‌ سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇 https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf 📌
❤️ موفقیت پیامبر(ص) در امتحان الهی بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم     کتاب کامل الزیارات، کتاب هزار ساله ما است و ابن قولویه کنار قبر شیخ مفید در کاظمین است. ایشان آخر کتاب کامل الزیارات یک روایتی نقل می کند. می گوید: شب معراج خدا به پیغمبر فرمود: پیامبر من سه جا می خواهم تو را امتحان کنم. «إن الله تبارک و تعالی یختبرک فی ثلاث » (کامل الزیارات/ص332) پیغمبر اکرم به خدا عرض کرد: این سه تا چیست؟ فرمود: «الجوع و الأثرة علی نفسک » اولی گرسنگی و ایثار بر خود است. حضرت سه سال در شعب ابی طالب از گرسنگی سنگ به شکم می بست. اولی گرسنگی است. پیغمبر عرض کرد: «قبلت یا رب و رضیت و سلمت» قبول کردم، راضی و تسلیم هستم. دومین مورد «فالتکذیب و الخوف الشدید» تکذیب می کنند، دیوانه و مجنون می گویند. کاهن و ساحر می خوانند. باز عرض کرد «قبلت یا رب و رضیت و سلمت و منک التوفیق و الصبر » توفیق را تو باید بدهی. اما سومین مورد که بسیار سخت است، ما اگر بشنویم تحمل نمی کنیم، خطاب شد پیامبر سومی اش حوادثی است که برای عترتش پیش می آید. «أما أخوک علی » برادرت امیرالمؤمنین کشته می شود. دخترت فاطمه اینطور می شود. من دیگر در جزئیاتش وارد نمی شوم. پیامبر یک جمله اضافه کرد و فرمود: «إنا لله و إنا إلیه راجعون قبلت یا رب و سلمت و منک التوفیق و الصبر» ما فکر می کنیم همۀاولیاء و انبیاء در رفاه بودند. نه داغ دیدند، نه مریضی دیدند، نه سختی دیدند. بیمارستانی بودم، یک نفر بچه اش فوت کرده بود. ایستاده بود و داد می زد، خدایا حاشا به کرمت! چرا باید اینطور می کردی؟ پس دومین مورد احساس نارضایتی است. راه حلش هم همان است که راضی باشید. گله مند نباشید. «یأَیتهُا النَّفْسُ الْمُطْمَئنَّةُ، ارْجِعِی إِلی رَبِّک رَاضِیةً مَّرْضِیةً» (فجر/27 و28  نویسنده : محمدی وفایی، سیدمحمدصادق   🎙کانال جامع‌ سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇 https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf 📌
🔴 آیه های آتش افزا احمد بن طولون یکی از پادشاهان مصر بود. وقتی که از دنیا رفت از طرف حکومت وقت، قاری قرآنی را با حقوق زیادی اجیر کردند تا روی قبر سلطان قرآن بخواند. روزی خبر آوردند که قاری، ناپدید شده و معلوم نیست که به کجا رفته است پس از جست و جوی فراوان او را پیدا کردند و پرسیدند: چرا فرار کردی؟ جرأت نمی کرد جواب دهد. فقط می گفت: من دیگر قرآن نخواهم خواند. گفتند: اگر حقوق دریافتی تو کم است دو برابر این مبلغ را می دهیم. گفت: اگر چند برابر هم بدهید نمی پذیرم. گفتند: دست از تو برنمی داریم تا دلیل این مسأله روشن شود. گفت: چند شب قبل صاحب قبر به من اعتراض کرد که چرا بر سر قبرم قرآن می خوانی؟ من گفتم: مرا اینجا آورده اند که برایت قرآن بخوانم تا خیر و ثوابی به تو برسد. گفت: نه تنها ثوابی از قرائت قرآن به من نمی رسد بلکه هر آیه ای که می خوانی، آتشی بر آتش من افزوده می شود، به من می گویند: می شنوی؟ چرا در دنیا به قرآن عمل نکردی؟ بنابراین مرا از خواندن قرآن برای آن پادشاه بی تقوا معاف کنید. ر. ک: روایت ها و حکایت ها / 132 131 به نقل از: داستان های پراکنده 2/ 55. 🎙کانال جامع‌ سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇 https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf 📌
📚 دوای درد شخصی به نام ابواحمد_عبدالله_صفوانی می گوید : روزی به همراه قافله ای از خراسان عازم کرمان شدم در بین راه دزدان راه را بر ما بستند و تمام اموال و وسائل ما را غارت کرده و بردند . در میان قافله مردی بود که به کثرت مال شهرت داشت . او را دست گیر کردند و مدّتی در یَخ و برف نگه داشته و دهانش را پر از یخ و برف کردند ، به طوری که بعد از آن دهانش بیمار شد و دیگر توان حرف زدن نداشت. پس از آن ، این شخص در عالم خواب دید که به او گفته شد : امام_رضا علیه السلام در مسیر خراسان است . چنانچه به دنبال درمان هستی ، نزد آن حضرت برو که درمانت می کند . در همان عالم خواب ، امام علیه السلام را مشاهده کرد و مشکلش را بیان کرد و تقاضای درمان آن را نمود . امام علیه السلام فرمود : مقداری کُمّون ( زیره ) و سعتر ( نام گیاهی است ) با قدری نمک تهیّه کن و آن ها را در هم و یک جا بکوب تا تمامی آن ها پودر شود . سپس چند مرتبه با این پودر دهانت را شستشو بده تا شفا پیدا کنی . آن شخص از خواب بیدار شد ، اهمیّتی به آنچه در عالم خواب دیده بود نداد تا آن که وارد شهر نیشابور شد و از محلّ سکونت حضرت سؤال کرد . به او گفتند : حضرت علیّ بن موسی الرّضا علیهما السلام از نیشابور به سمت خراسان حرکت کرده است. آن مرد نیز به سمت خراسان حرکت کرد و در منزلی به نام رباط سعد ، امام علیه السلام را ملاقات نمود . به محضر مبارک حضرت وارد شد و جریان خود را به طور مشروح برای حضرت بازگو نمود و سپس اظهار داشت: اكنون قادر نيستم به راحتى حرف بزنم . دستورالعملی بفرمایید تا از این حال رهایی پیدا کنم . حضرت به آن شخص فرمود : همان داروئی را که در خواب برایت گفتم تهیّه کن و به همان کیفیّت مورد استفاده قرار بده تا خوب شوی. آن مرد گفت : ای پسر رسول خدا! چنانچه ممکن باشد یک بار دیگر آن را تکرار فرما . حضرت فرمود : مقداری کُمّون و سعتر را با مقداری نمک تهیّه کن و آن ها را مخلوط کن و بکوب تا یک جا پودر شود و سپس چند مرتبه مقداری از آن ها را داخل دهانت بگردان و شستشو بده تا بهبودی حاصل شود . آن شخص همان دارو را طبق دستور حضرت تهیّه و مورد استفاده قرار داد تا اینکه سلامتی خود را بازیافت . 📚منبع : عیون أخبارالرّضا علیه السلام ، ج ۲ ، ص ۲۱۱ الثّاقب فی المناقب ، ص ۴۸۴ 🎙کانال جامع‌ سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇 https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf 📌
❤️ خطاپوشی آیة الله مروی (ره)، از علمای بزرگ دوره قاجاریه، روزی در مسجد با جوانی مواجه گردید که مدّعی بود برای درس طلبگی آمده است. آن عالم بزرگوار برای تفقّد حال او، وارد حجره اش شد و سپس برای وضو گرفتن، قبای خود را به دیوار آویزان نمود. ساعتی که درون جیب قبا بود نظر جوان را به خود جلب کرد و آن را ربود. شیخ پس از مراجعت و فهمیدن موضوع، کنار جوان نشست و از او خواست به سبب پاک بودنش برای وی دعایی کند به این مضمون که: خدا گوش های شدیداً سنگین شیخ را شفا بدهد، زیرا وی مضطرب بود مبادا صدای زنگ ساعتِ ربوده شده از درون جیب جوان به گوش آید و موجب رسوایی اش گردد. اتفاقاً این چنین شد و رنگ جوان پرید، اما ماجرای دعایش برای شیخ به یادش آمد و گفت: خدایا شکر تو که گوش های آقا نمی شنود وگرنه به کلی آبرویم می رفت؛ با این روش او متنبّه شد. به نقل از: اخلاق و عرفان، تألیف ابوالفضل بهرام پور، با تلخیص 🎙کانال جامع‌ سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇 https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf 📌
🔴 منزلت نماز گزار ✍پيامبر خدا ﷺ :هيچ مؤمنى نيست كه به نماز ايستد، مگر آن كه در فاصله بين او تا عرش، نيكى بر او فرو ريزد و فرشته اى بر وى گماشته شود كه آواز دهد: اى فرزند آدم! اگر بدانى از نمازت چه بهره اى مى برى و با چه كسى راز و نياز مى كنى هرگز خسته و روي گردان نمى شدى. (بحار الأنوار) تا زمانى كه در نماز هستى دَرِ خانه پادشاهى مقتدر را مى كوبى و هر كه دَرِ خانه پادشاه را بسيار بكوبد سرانجام آن در به رويش باز مى شود. ( مكارم الأخلاق ) حضرت امام على عليه السلام: هرگاه آدمى به نماز ايستد ابليس از اين كه مى بيند رحمت خدا او را فرو پوشانده است حسودانه به وى مى نگرد.( الخصال ) انسان هرگاه در نماز باشد بدن و جامه او و هر آنچه پيرامونش مى باشد تسبيح مى گويند. (علل الشرائع) اگر نمازگزار بداند كه چه هاله اى از جلال خدا او را فرو مى پوشاند هرگز دوست ندارد كه سر خود را از سجده اش بر دارد. 📚الخصال : 10/623 🎙کانال جامع‌ سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇 https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf 📌
❤️ راهیابی (داستان علما) مرحوم آیت الله میرزا جواد آقا تهرانی فرمودند: من شبی آقا امام زمان (عج) را در خواب دیدم. فرمود: جواد حرکت کن و به جبهه برو! من هم بلافاصله به سوی جبهه حرکت کردم، حدود یک ماهی آنجا بودم و برگشتم، بعدا تردید کردم که شاید امر آقا را امتثال نکرده باشم، لذا دوباره رفتم امام مهدی (عج) عهده دار راهبری ظاهری و باطنی انسان ها است. به گفته علامه طباطبایی: «امام چنان که نسبت به ظاهر اعمال مردم پیشوا و راهنما است، هم چنان در باطن نیز سمت پیشوایی و رهبری دارد و اوست قافله سالار کاروان انسانی که از راه باطن به سوی خدا سیر می کند.»[1] - در برخورد با روش و مشرب های گوناگون و مکاتب فلسفی و عرفانی به حیرت افتاده بود. سرانجام برای نجات از این دغدغه، به حضرت ولی عصر ارواحنافداه متوسل می شود و چاره مشکل را از آن حضرت می طلبد. او در «وادی السلام» در کنار قبر حضرت هود و صالح علیهما السلام با قلبی شکسته و دیده ای گریان، آرزوی راهیابی و هدایت می نماید و سرانجام به مقصود خود می رسد و درمان درد خویش را می یابد. او در بیداری به خدمت حضرت بقیة الله (عج) می رسد و بر سینه آن حضرت، نواری را به رنگ سبز به عرض بیست سانت و طول شصت سانت مشاهده می کند که عبارتی به رنگ سفید، به خطوط نور بر آن نقش شده است: «طلب المعارف من غیر طریقنا اهل البیت مساوق لإنکارنا»؛[2] طلب معارف از غیر طریق ما اهل بیت، مساوی با انکار ما است. - مرحوم آیت الله میرزا جواد آقا تهرانی فرمودند: من شبی آقا امام زمان (عج) را در خواب دیدم. فرمود: جواد حرکت کن و به جبهه برو! من هم بلافاصله به سوی جبهه حرکت کردم، حدود یک ماهی آنجا بودم و برگشتم، بعدا تردید کردم که شاید امر آقا را امتثال نکرده باشم، لذا دوباره رفتم. وقتی برگشتم باز هم تردید برایم حاصل شد، که بار سوّم رفتم.[3] پی نوشت ها [1] ر. ک: شیعه در اسلام، صص 183- 187. [2] عنایات حضرت مهدى(عج) ...، ص 171. ر. ک: ضمائم، ص 383(راهیابى آیت الله میرزا مهدى اصفهانى). [3] توجهات ولى عصر به علما و مراجع، ص 184 به نقل از خاطراتى از آیینه اخلاق، ص 64. 🎙کانال جامع‌ سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇 https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf 📌
📚«حاکم و کشاورز بیچاره» ✍روزی حاکمی برای گردش به بیرون از شهر رفته بود که مرد میانسالی را در حال کار بر روی زمین کشاورزی دید. حاکم پس از دیدن آن مرد بی‌مقدمه به کاخ برگشت و دستور داد کشاورز را به کاخ بیاورند. روستایی بی‌نوا با ترس و لرز در مقابل تخت حاکم ایستاد. حاکم دستور داد لباس گران‌بهایی بر او پوشاندند و یک قاطر به همراه افسار و پالان خوب هم به او دادند. حاکم که از تخت پایین آمده بود و آرام قدم می‌زد به مرد کشاورز گفت: می‌توانی بر سر کارت برگردی، ولی همین که دهقان بینوا خواست حرکت کند حاکم کشیده‌ای محکم پس گردن او نواخت. همه حیران از آن عطا و حکمت این جفا، منتظر توضیح حاکم بودند. حاکم از کشاورز پرسید: مرا می‌شناسی؟ کشاورز بیچاره گفت: شما تاج سر رعایا و حاکم شهر هستید. حاکم گفت: آیا بیش از این مرا می‌شناسی؟ سکوت مرد حاکی از استیصال و درماندگی او بود. حاکم گفت: بخاطر داری بیست سال قبل که من و تو با هم دوست بودیم در یک شب بارانی که در رحمت خدا باز بود، من رو با آسمان کردم و گفتم خدایا به حق این باران و رحمتت مرا حاکم این شهر کن و تو محکم بر گردن من زدی و گفتی که ای ساده دل! من سال‌هاست از خدا یک قاطر با پالان برای کار کشاورزی‌ام می‌خواهم هنوز اجابت نشده آن وقت تو حکومت این شهر را می‌خواهی؟ یک باره خاطرات گذشته در ذهن دهقان مرور شد. حاکم گفت: این قاطر و پالانی که می‌خواستی، این کشیده هم تلافی همان کشیده‌ای که به من زدی. فقط می‌خواستم بدانی که برای خدا حکومت این شهر یا قاطر و پالان فرق ندارد. فقط ایمان و اعتقاد من و توست که فرق دارد. از خدا فقط بخواه، خدا بی‌نهایت بخشنده و مهربان است و در بخشیدن بی‌انتهاست ولی به خواسته‌ات و لطف و تقدیر خداوند ایمان داشته باش. 🎙کانال جامع‌ سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇 https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf 📌
🔴 حس خوش دنیای ظهور 🌕 وقتی سخن از دنیای ظهور به میان می‌آید، حس خوشی به آدمی دست می‌دهد. گوئی در فضای باغی سبز و کنار نهری جاری نشسته است و به آواز خوش پرندگان گوش می‌دهد. آری! ظهور انتشار زیبایی‌ها و خوبی‌هاست؛ جان و تن خستگان را نشاط می‌بخشد و برق شادی را در چشمان امیدواران روشن میکند؛ با برقراری حکومت مهدوی جهان رنگش عوض می‌شود اصلا عالم، عالم دیگری می‌شود. پیامبر صلی الله علیه و آله عصر ظهور را چنین وصف مینمایند: «مردم در زمان آن حضرت(مهدی موعود عجل الله فرجه) طوری زندگی می‌کنند که قبل از آن هرگز چنین زندگی نکرده باشند و چنین خوشی ندیده باشند؛و چنان غرق در نعمت می‌شوند که چنین نعمتی هرگز پیش از آن سابقه نداشته است. 📗التشريف بالمنن، ج۱ ، ص۳۲۲ 🌕 عصر ظهور نسبت به عصر غیبت آن‌ قدر از لحاظ عظمت، شکوه و زیبایی در سطح بالایی است که برای ما قابل تصور نیست. وقتی عصر ظهور آغاز شود مردمی که دوران قبل را دیده‌اند، یک مرتبه دورانی را می‌بینند که همه چیز آن عوض شده؛ نه این جهان، مشابه آن جهان است، نه این رهبر، مانند رهبرانی که تا حالا دیده است و نه این حکومت، مشابه حکومتهایی که تاکنون وجود داشته است. 🎙کانال جامع‌ سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇 https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf 📌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 دقت بی نظیر در عالم هستی شهید شیخ احمد کافی 🎙کانال جامع‌ سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇 https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf 📌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخنرانی بسیار زیبا از حاج احمد کافی ‌ نصیحت لقمان حکیم به پسرش❤ 🎙کانال جامع‌ سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇 https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf 📌
🔴 افتخار_بوسه روزی رسول خدا به مسجد رفتند و فرمودند: ای مردم! کدام یک از شما بر گردن من حقی دارید؟ میل دارم در این دنیا تلافی کنید. شخصی به نام «سواد» از میان مردم بلند شد و گفت: ای رسول خدا! روزی شما از سفر طائف برمیگشتید و من برای استقبال از شما آمده بودم. شما بر شتری سوار بودید، خواستید شتر را برانید که چوب دستی تان به بدن من خورد. حالا می‌خواهم تلافی کنم. رسول خدا (ص) به بلال فرمودند: همین حالا به خانه ی زهرا سلام الله علیها برو و آن چوب دستی را بیاور. بلال رفت و چوب دستی را از دست دختر گرامی پیامبر گرفت و به مسجد برگشت. «سواد» پیش آمد و چوب را گرفت. پیامبر فرمودند: بیا تلافی کن. همه منتظر بودند ببینند «سواد» با پیامبر (ص) چه می‌کند. «سواد» جلو آمد و مؤدبانه عرض کرد: به خدا پناه می‌برم از این که بر بدن رسول خدا (ص) چوب بزنم و تلافی کنم. می‌خواستم به این بهانه بوسه ای بر بدن. مبارک رسول خدا (ص) بزنم، آن گاه با اجازه ی پیامبر (ص) شانه ی ایشان را بوسید. 📙هزار و یک حکایت خواندنی ۱/ ۱۲۸. 🎙کانال جامع‌ سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇 https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf 📌
27.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️ماجرای تولد و ازدواج پیامبر اسلام سخنران شهید کافی 🎙کانال جامع‌ سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇 https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf 📌
🔴 اگر نماز نخوانیم چطور میشود؟ حضرت فاطمه علیه السلام فرمود:از پدرم رسول خدا (ص) درباره ی مردان و زنانی که به نمازشان اهمیت نمیدهند و سبک میشمارند سوال کردم که جزای آنها چیست؟ پیامبر اکرم (ص) فرمود: خداوند آنها را به ۱۵ بلا گرفتاری میکند: شش عذاب در دنیا: ۱و۲. برکت را از عمر و رزق و روزی او میگیرد ۳. سیمای (نیک) صالحین را از چهره اش محو میکند ۴. هر کاری بکند، بدون پاداش خواهد بود ۵. دعایش مستجاب نخواهد شد ۶. برای وی بهره ای از دعای صالحین نخواهد بود. سه عذاب هنگام مرگ: ۷.خوار و ذلیل میمیرد ۸و۹. گرسنه و تشنه جان خواهد داد، به طوریکه اگر از همه ی نهرهای دنیا به او آب داده شود، تشنگی او برطرف نخواهد شد سه عذاب در قبر: ۱۰. خداوند فرشته ای را برمیگزیند تا آسایش او را در قبر سلب نماید ۱۱. قبرش را تنگ گرداند ۱۲.قبرش تاریک خواهد بود سه عذاب در قیامت: ۱۳. ملکی او را به سوی موقف حساب می کشاند، در حالیکه مردم او را مینگرند ۱۴. حسابرسی او در قیامت سخت خواهد بود ۱۵. خداوند با نظر رحمت به او نمی نگرد، و او را از گناه پاک نمی کند و برای او عذاب دردناک است. 📚مستدرک الوسائل،    ‌‎‌‌‌‎ 🎙کانال جامع‌ سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇 https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf 📌
🔴 حکایت کوتاه شخصی میگوید نزد پیامبر نشسته بودیم، آن حضرت فرمود: «اکنون شخصی بر شما وارد می شود که از اهل بهشت است» پس مردی از انصار درحالی که آب وضو از محاسنش می چکید وارد شد و سلام کرد و مشغول نماز شد فردای آن روز نیز پیامبر ص آن سخن را تکرار فرمود. باز همان مرد انصاری وارد شد و روز سوم نیز همین داستان تکرار شدبعد از خارج شدن آن حضرت از مجلس، یکی از یاران به دنبال آن مرد انصاری رفت و سه شب در نزد او به سر بردولی از شب بیداری و عبادت چیزی ندید، جز اینکه هنگام رفتن به رخت خواب ذکر خدا را می گفت و بعد می خوابید و برای نماز صبح بیدار می شدبعد از سه شب آن صحابی گفت: من از پیغمبردرباره تو چنین سخنی شنیدم، خواستم بفهمم که چه اعمال و عباداتی انجام می دهی که باعث شده پیامبرص تو را بهشتی بخواند؟ مرد انصاری در جواب گفت: غیر از آنچه دیدی از من بندگی سر نمی‌زند جز آنکه بر احدی از مسلمانان در خود غشّ و خیانتی نمی‌بینم و بر خیر و خوبی که خدای تعالی به او عنایت کرده، حسدی نمی‌ورزم (و در یک کلام خیرخواه مردم هستم) آن صحابی گفت: این حالت است که تو را به این مرتبه رسانده و این صفتی است که تحصیل آن از مابر نمی‌آید 🎙کانال جامع‌ سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇 https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf 📌
27.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 2 اتفاق شگفت و جذاب در معراج پیامبر (ص) سخنران شهید کافی 🎙کانال جامع‌ سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇 https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf 📌
محمّد وارث پیغمبران است که او سلطانِ شهرِ دلبران است به حق فرمود حق لایزالی محمّد علت خلقِ جهان است 🎙کانال جامع‌ سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇 https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf 📌
🔴نتيجه فرمانبردارى از شوهر مرويست كه :درزمان پيامبر اكرم (ص)مردى از انصار به مسافرت رفت وقبل از رفتن به همسرش سفارش كرد كه از خانه بيرون نرود تا او برگردد. چيزى نگذشت كه پدر آن زن بيمار شد . قاصد ى فرستاد واز پيامبر اكرم (ص) اجازه خواست تا به عيادت پدرش برود . حضرت فرمودند :درخانه بنسين و شوهرت را اطاعت كن. حال پدر بدتر شد وبازهم آن زن از رسول خدا (ص) اجازه ملاقات با پدر را خواست ولى باز همان جواب را شنيد . پدر آن زن از دنيا رفت وزن كسي رانزد پيامبر (ص)فرستاد و اجازه خواست تا در مراسم كفن ودفن پدر حاضر شود ولى پاسخ قبلى را شنيد واز خانه بيرون نرفت . آن گاه رسول اكرم (ص)براى آن بانوى بزرگ پيغام فرستاد كه: خداوند به پاس اين فرمانبردارى كه از شوهرش كردى هم تو را آمرزيد وهم پدرت را مورد مغفرت قرار داد . منبع 👇🏻 📚داستان شگفت آور از عاقبت غلبه بر هوس 🎙کانال جامع‌ سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇 https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf 📌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 تو دعوای با همسر وبرادروخواهر و اختلاف با پدر ومادر وهر کسی این طوری حالش رو بگیر! پیامبر وقتی کسی بهش بدی میکرد این طور 👆جوابشو میداد 🎙کانال جامع‌ سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇 https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf 📌
هدایت شده از 📵 جن مدیا 🔞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حضور شیطان و اجنه در زندگی مردم جن کوچکی که پشت گردن میشینه😱 اطلاعات جنی میخوای کلیک کن👇 🔞 @jen_media 📵 🔞 📵
نوح علیه السّلام با مشاهده این منظره دلش سوخت، رحم در دلش ظاهر گشت و عواطف پدری موجب شد که فرزندش را صدا بزند، باشد که این ندا به گوش جان او برسد و ایمان را در قلب او به جنبش درآورد و به نوح بگراید و یا آثار درک حق در او ظاهر گردد و تسلیم دعوت پدر شود. نوح فریاد زد: پسرم از قضا و قدر خداوند به کجا فرار می کنی؟ هرجا که باشی از قضا و قدر او گریزی نیست. با ایمان به سوی کشتی بشتاب و تنهایی خود را با پیوستن به بستگان خود برطرف ساز! خویشتن را از آب نجات ده! «فرزندم بر کشتی ما سوار شو و با کافران همراه مباش!»[1] کنعان تحت تأثیر سخنان نوح قرار نگرفت و از روی کبر و جهل، نصیحت پدر را نپذیرفت و فکر کرد که می تواند از این عذاب خود را نجات بخشد و از قضای پروردگار فرار کند، لذا گفت: مرا رها کن «بزودی بالای کوه می روم، کوه مرا از آب نجات می بخشد!»[2] نوح علیه السّلام که از شدت غم و غصه بغض گلویش را گرفته بود خطاب به فرزندش گفت: «ای پسرم! امروز از فرمان خدا گریزی نیست، مگر برای کسی که او در حقش رحم کند. »[3] «نوح ندا می کرد ای پسر تو هم بدین کشتی درآی (که نجات یابی) و با کافران همراه مباش (که هلاک خواهی شد) آن پسر نادان و نااهل پدر را پاسخ داد که من بزودی بر فراز کوه روم و از خطر هلاکم مگه دارد. . . » بلافاصله موج بین نوح و فرزندش فاصله انداخت و سیل مانع بین آن دو شد و نوح دیگر فرزند خود را ندید. تأثری شدید و اندوهی فراوان بر نوح غالب گشت. ❌ ادامه در پست های بعدی.... 🎙کانال جامع‌ سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇 https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf 📌