👤 توییت استاد #رائفی_پور
✍ مزدوران انتخاباتی دوره دیده در کالج جاسوسی #سواز خوب میدانند مردم به ادامه این دولت هرگز رای نمیدهند.
لذا چارهای جز سواری گرفتن مجدد از اصلاح طلبان و بدنه اجتماعی سانتی مانتال ندارند.
چه باید کرد؟
همان روش همیشگی
لولو سازی از حریف، حقوق زنان، حجاب، ورزشگاه و...
#MadeInBritain
🌐https://twitter.com/A_raefipur/status/1399655620740096003?s=19
🆔 @Masafe_akhar
هدایت شده از مصاف آخر🇮🇷 🇵🇸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مناظره ها رو به چشم مسابقه بین گلادیاتورها نبینیم، که حرفهای آروم و واقعی بین دعواها گم بشه
@Masafe_akhar
🌹حضرت صادق علیه السلام می فرماید: از جدم امیرالمؤمنین علیه السلام سؤال کردند:
«اگر کسی یک دهم شب را بلند بشود و مناجات و دعا و نماز بخواند، خداوند چه چیزی به او عنایت می کند؟»
❤️ امیرالمؤمنین فرمودند: «خداوند به عدد نباتات و حیوانات و حبوبات، عفو و بخشش و رحمت خود را شامل حال این شخص می کند
📚(من لايحضره الفقيه، ج1، ص475.)
🤔💚خیلی می شود! به عدد همة گیاهان و حبوبات، رحمت و مغفرت خود را بر این شخص می فرستد.
آيت الله ناصري
#نماز_شب_در_روایات
@Masafe_akhar
🍀❣🍀
امام باقر عليه السلام :
هنگامى كه همسر عزيز (زليخا) نيازمند شد ، به وى گفتند : خوب است نزد يوسف عليه السلام بروى . در اين باره مشورت كرد ، به وى گفتند : ما از او بر تو مى هراسيم . زليخا گفت : من هرگز از كسى كه از خدا مى ترسد ، نمى ترسم . وقتى زليخا بر يوسف عليه السلام وارد شد و او را بر اريكه قدرت ديد ، گفت : سپاس ، خدا را كه بردگان را به خاطر فرمان بردن از او ، پادشاه كرد و پادشاهان را به خاطر گناه ، برده گردانيد .
((قالَت : الحَمدُ لِلّهِ الَّذي جَعَلَ العَبيدَ مُلوكا بِطاعَتِهِ ، وجَعَلَ المُلوكَ عَبيدا بِمَعصِيَتِهِ))
📘الأمالي للطوسي : ص 456 ح 1020 .
💜💥اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ
💚⭐️وآلِ مُحَمَّدٍ
♥️🌙وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
@Masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شبی آروم✨
به امید تجلی روزی مملو از
انوار الهی براتون آرزومندیم...✨🙏
✨ #شبتون_نورانی✨
@Masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 آثار عجیب گریه بر امام حسین علیهالسلام..
🌕 آقا امام رضا عليه السلام فرمودند:
«إن بَكَيتَ عَلَى الحُسَينِ حَتّى تَصيرَ دُموعُكَ عَلى خدَّيكَ غَفَرَاللّه ُ لَكَ كُلَّ ذَنبٍ أذنَبتَهُ.»
«اگر بر حسين علیهالسلام بگريى، چندان كه اشکهايت بر گونهات جارى شود، خداوند تمام گناهانت را مىآمرزد.»
يَا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَكُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيماً.
ای کاش با شما (در کربلا) بودم و به رستگاری بزرگ میرسیدم.
📗بحارالأنوار، ج 44، ص 286
➥ | شیخ احمد ڪـافی
@Masafe_akhar
✍جانم، بنده ی من...
جبرئیل(ع) شبی در عرش خدا بود و میشنید که خداوند در جواب کسی که او را صدا میزند میگوید: " جانم بنده من!"🌸
جبرئیل(ع) با خود گفت: " حتما یکی از بندگان خوب خداوند است که او را صدا میزند و با خدا نیایش می کند، از پاسخ دادن پروزدگار هم معلوم است که باید بنده عزیزی باشد باید بروم و هر طور شده این بنده محبوب خدا را پیدا کنم"
جبرئیل(ع) مشتاق دیدن آن شخص شد، تمام هفت آسمان را جستجو کرد ولی کسی را نیافت به سمت خدا رفت باز هم صدای خدا را می شنید که می گفت: " جانم بنده من، بگو تا تو را اجابت کنم!"🌸
جبرئیل(ع) به زمین آمد، تمام دریاها و کوهها و دشت ها را گشت اما باز هم کسی را پیدا نکرد،
فرشته وحی دوباره به سوی خدا بازگشت و همچنان دید که خداوند با مهربانی به آن ندا پاسخ می گوید...
جبرئیل(ع) برای بار دیگر به زمین آمد و خانه کعبه و تمام مساجد و زیارتگاهها را گشت اما باز هم خبری نبود که نبود.
جبرئیل(ع) به آسمان برگشت، او که همه عالم را زیر پا گذاشته بود ولی نشانهای از صاحب صدا نیافته بود به خدا عرض کرد:
" خداوندا من مشتاقم تا این بنده تو را ببینم اما همه دنیا را گشتم و هیچ اثری از او پیدا نکردم، میشود او را به من نشان دهی؟"
خداوند به او فرمان داد که به معبدی در روم برود.
جبرئیل(ع) به آنجا رفت مردی را در معبد دید که مقابل بتی زانو زده است و با او حرف میزند و میگوید: " ای خدای من. ای خدای مهربان !"
جبرئیل(ع) متعجب و حیران به نزد خداوند برگشت و گفت: " من مردی را در معبد دیدم که روبروی یک بت سنگی نشسته است و او را صدا میزند اما خداوند عالم پاسخ آن بت پرست را می دهد، میخواهم حقیقت ماجرا را بدانم...☘"
خداوند پاسخ داد: " اگر چه این بنده من بت پرست است و بت را صدا میزند ولی او از روی نادانی این کار را می کند...
من که آگاه و دانا به ذات او هستم میدانم قصدش عبادت من است و در واقع، من را صدا می زند پس به ظاهر عملش کاری ندارم و باطن عملش که پرستش من است را در نظر میگیرم و چون از ته دل مرا صدا میزند، پاسخ او را با دل و جان میدهم...
من از این بندهها در زمین کم ندارم که راه را گم کردهاند و در ظاهر چیزی غیر از من را می پرستند اما دلشان با من است من با لطف خود آنها را سوی خود راهنمایی خواهم کرد...
#منطق_الطیر_عطار
@Masafe_akhar
‼️#احادیث_راه_های_گناه_نکردن
✨🌙امیرالمومنین على عليه السلام🌙✨
🍀لِيَكُنْ أبغَضَ النّاسِ إلَيكَ، و أبعَدَهُم مِنكَ، أطلَبُهُم لِمَعايِبِ النّاسِ
✨📜بايد منفورترين مردم نزد تو و دورترين آنها از تو كسى باشد، كه بيش از همه عيب جوى مردم است
📚غررالحكم >حدیث7378
🔶🔸راه های گناه نکردن🔸🔶
🔸🔸
@Masafe_akhar
هدایت شده از مصاف آخر🇮🇷 🇵🇸
چقدر آمادهایم؟.mp3
4.68M
🔊 #صوت_مهدوی
🎵 #پادکست «چقدر آمادهایم؟»
🎙 استاد #رائفی_پور
⚠️ اگر ما بنشینیم و بگذاریم افرادی که لیاقت ندارند بار دیگر سکان کشور رو دست بگیرند، بازهم همین آش و همین کاسهست...
❌ تا حکمرانی درست نشه، جامعه درست نمیشه و تا جامعه درست نشه، ظهور شکل نمیگیره
@Masafe_akhar
⚫️عاقبت طمع و گدایی،در عین بی نیاز بودن!
🔶اسماعيل بن احمد مي گويد: سر راه امام حسن عسكري (علیه السلام) نشستم، وقتي كه از نزديك عبور مي كرد،از فقر خود شكايت كردم و در خواست كمك نمودم!
🔹 گفتم: به خدا يك درهم بيشتر ندارم، صبحانه و شام نيز ندارم!
🌷آن حضرت فرمود: به اسم خدا،سوگند دروغ مي خوري... چون تو 200 درهم زير خاك پنهان كرده اي.
🌿سپس به غلامش فرمود: هر چه همراه داري به اسماعيل بده.
🍀غلامش صد دينار به من داد.
⚘سپس امام حسن عسکری به من فرمود: اين را بدان كه هرگاه احتياج بسياري به آن دينارهائي كه در زير خاك نهاده اي پيدا كردي، از آنها محروم خواهي شد.
🔮اسماعيل مي گويد: همان گونه كه امام حسن فرموده بود، همانطور شد...
✍ زيرا 200 دينار در زير خاك پنهان نموده بودم، تا براي آينده ام پس انداز باشد.
☇اما مدتي گذشت نياز شديد به آن پيدا نمودم، رفتم تا آن را از زير خاك بيرون آورم، خاك را رد كردم ديدم پولها نيست.
❄معلوم شد پسرم اطلاع پيدا كرده و آن پولها را از آنجا برداشته و فرار كرده است..
🔰چيزي از آن پولها به دستم نرسيد و طبق فرموده امام حسن علیه السلام در حالت شديد نياز از آن پولها محروم شدم.
@Masafe_akhar
🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃
📙اصول کافی،باب مايفصل به دعوي المحق و المبطل حدیث 14، ص 509 -
‼️آیتالله بهجت قدسسره:
📝 معیار اصلی، نماز است. این نماز بالاترین ذکر است، شیرینترین ذکر است، برترین چیز است. حال، برخی به دنبال ذکرهای ویژهای میگردند که کسی نشنیده باشد!
🔴 همه چیز تابع نماز است.
📚 (فریادگر توحید، ص183)
🔶🔸راه های گناه نکردن🔸🔶
🔸🔸
@Masafe_akhar
⭕️ #حدیث_روز
🔸امام سجاد (ع) :
🔹گناهانى كه باعث نزول عذاب میشوند، عبارتند از: ستم كردن شخص از روى آگاهى، تجاوز به حقوق مردم و دست انداختن و مسخره كردن آنان.(وسایل الشیعه ج ۱۶ ، ص ۲۸۱ ، ح۲۱۵۵۶)
@Masafe_akhar
Part05_سلام بر ابراهیم ج1.mp3
11.24M
📗#معرفی_کتاب📗
کتاب "سلام بر ابراهیم" حاوی زندگینامه و خاطرات پهلوان شهید بی مزار ابراهیم هادی است. این کتاب بدلیل شخصیت والا و کاریزمای خاص ابراهیم هادی از جذاب ترین و پرتیراژترین کتابهای نوشته شده در وصف شهدای هشت سال دفاع مقدس هست، سبک کتاب بصورت داستان ها و خاطرات مجزا از زبان دوستان و آشنایان نوشته شده است.
پهلوان و شهید بی مزار ابراهیم هادی در اول اردیبهشت سال ۱۳۳۶ در حوالی میدان خراسان تهران به دنیا آمد؛ در نوجوانی طعم تلخ یتیمی را چشید ، در جوانی به ورزش زورخانه ای و کشتی روی آورد و ستاره کشتی تهران شد ، ابراهیم در سال 1355 در فینال کشتی باشگاهها به سبک پوریای ولی با جوانمردی مسابقه را به عمد به حریفش واگذار میکند، بعد از پیروزی انقلاب در مدرسه به عنوان معلم ورزش تدریس میکرد، با شروع جنگ در کردستان در ارتفاعات گیلانغرب و بازی دراز جنگید، او همچنین از پایهگذاران گروه چریکی شهید اندرزگو بود، ابراهیم هادی سرانجام در عملیات والفجر مقدماتی پس از ۵ روز مقاومت در ۲۲ بهمن ۱۳۶۱ به شهادت رسید اما همان گونه که از خدا خواسته بود پیکر او هیچ گاه پیدا نشد!...
@masafe_akhar
📚عمو نفتی
ما یک گاری چی در محلمان بود، که نفت می برد و به او عمو نفتی می گفتند.
یک روز مرا دید و گفت آقا سلام، ببخشید، خانه تان را گازکشی کرده اید؟
گفتم بله.
گفت: فهمیدم چون سلام هایت تغییر کرده!
تعجب کردم گفتم: یعنی چه؟
گفت: قبل از اینکه خانه ات گازکشی شود، خوب مرا تحویل می گرفتی، حالم را می پرسیدی، همۀ اهل محل همین طور هستند. هرکس خانه اش گازکشی می شود دیگر سلام و احوالپرسی او تغییر می کند.
فهمیدم سی سال، سلامم بوی نفت می داد.
سی سال او را با خوشرویی تحویل گرفتم و خیال می کردم خیلی با اخلاقم.
ولی حالا که خانه را گازکشی کردم، ناخود آگاه فکر کردم نیازی به او نیست و نحوه برخوردم فرق کرده بود.
یادمان باشد ، سلاممان بوی نیاز ندهد ...
.
@Masafe_akhar
📚#حکایتشنیدنی
شخص ساده لوحي مكرر شنيده بود كه خداوند متعال ضامن رزق بندگان است و به هر موجودی روزی رسان است.
به همين خاطر به اين فكر افتاد كه به گوشه مسجدی برود و مشغول عبادت شود و از خداوند روزی خود را بگيرد.
به اين قصد يك روز از سر صبح به مسجد رفت و مشغول عبادت شد همين كه ظهر شد از خداوند طلب ناهار كرد.
هرچه به انتظار نشست برايش ناهاري نرسيد تا اينكه شام شد و او باز از خدا طلب خوراكی برای شام كرد و چشم به راه ماند.
چند ساعتی از شب گذشته درويشي وارد مسجد شد و در پای ستونی نشست و شمعي روشن كرد و...
از توبره ی خود قدری خورش و چلو و نان بيرون آورد و شروع كرد به خوردن.
مردک كه از صبح با شكم گرسنه از خدا طلب روزی كرده بود و در تاريكي و به حسرت به خوراک درويش چشم دوخته بود.
ديد درويش نيمی از غذا را خورد و عنقريب باقيش را هم می خورد بی اختيار سرفه ای كرد. درويش كه صدای سرفه را شنيد گفت:
«هركه هستی بفرما پيش» مرد بينوا كه از گرسنگي داشت می لرزيد پيش آمد و بر سر سفره درويش نشست و مشغول خوردن شد.
وقتی سير شد درويش شرح حالش را پرسيد و آن مرد هم حكايت خودش را تعريف كرد. درويش به آن مرد گفت:
«فكر كن اگر تو سرفه نكرده بودی من از كجا می دانستم كه تو اينجايی تا به تو تعارف كنم و تو هم به روزی خودت برسي؟
شكی نيست كه خدا روزی رسان است اما يک سرفه ای هم بايد كرد!»
@Masafe_akhar
✨﷽✨
✅»کسی که نمازهایش قضا می شود
1⃣»کسی که نمازهایش قضا می شود ، به این معناست که شیرینی خواب را بر شیرینی صحبت کردن با خدا ترجیح داده است!
2⃣»کسی که نمازهایش قضا می شود شاید نمیداند که همخواب شیطان شده است و مورد لعن خدا!
3⃣»کسی که نمازهایش قضا می شود شاید نمیدونه که چقدر از نعمت های دنیا و آخرت رو از دست داده است!
4⃣»کسی که نمازهایش قضا می شود شاید نمیدونه که صحت و سلامتی را خدا در سحر خیزی قرار داده که بیدار شدن از خواب خیلی از بیماری های روانی از قبیل افسردگی و امراض جسمی را بوسیله آن دفع میکند!
5⃣»کسی که نمازش قضا می شود شاید نمی داند که خدا استجابت دعا را در اوقات ابتدایی نماز صبح قرار داده است!
6⃣»کسی که نمازهایش قضا می شود شاید نمیداند که خدا بوسیله نماز های اول وقت بر ملائکه خود مباهات می کند!
7⃣»کسی که نمازهایش قضا می شود شاید نمیداند که با قضا شدن نمازها ملائکه رحمت رو از خودش دور کرده و شیاطین جن و انس رو به سمت خودش دعوت کرده است!
8⃣»کسی که نمازهایش قضا می شود شاید به آیه قرآن غافل است که فرمود روز قیامت روز حسرتی است که به مقامات همدیگر حسرت میخورند!
9⃣»کسی که نمازهایش قضا می شود شاید به خدا و آخرت آنگونه که باید ایمان بیاورد ایمان نیاورده است!
@Masafe_akhar
روزمان را با #قرآن آغاز کنیم
# علاج مستکبران و زورگویان عالم جز با کوبیدن شمشیر برّان ؛ مشت قوی و منطق حق و عزم ثاقب نیست
سوره 46. احقاف آيه 35
فاصْبِرْ كَمَا صَبَرَ أُوْلُواْ الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَلَا تَسْتَعْجِل لَّهُمْ
«پس (اى پیامبر!) صبر كن همان گونه كه پیامبران اولوا العزم صبر كردند و براى (عذاب) آنان شتاب نكن.
🌟🌙امام خامنه ای در دیدار جمعی از مداحان ۱۳۸۳/۰۵/۱۷
. علاج اینها (مستکبران و زورگویان عالم) جز با ایستادگی و جز با کوبیدن شمشیر برّان منطق حق و عزم ثاقب نیست و علاج کار اینها فقط با اراده ی قوی، منطق قوی و مشت قوی است؛ اینها امروز در دنیا در مقابل این مسائل درمانده اند. آن چیزی که در عراق این لقمه ی چرب و نرم را برای آنها گلوگیر کرده و دارد خفه شان می کند، همین ایمان و اراده ی یک مشت مردم بی پناه و مستضعف است. عراقیها نه پول دارند، نه سلاح، و نه پشتیبان بین المللی؛ اما با عزم، با ایمان و با ایستادگی نگذاشتند که آنها به خیال خوش خودشان و خواب خوشی که دیده بودند، این لقمه ی چرب و نرم را فرو بدهند. من مکرر گفته ام، باز هم می گویم: امریکاییها در بن بستند. اگر جلو بروند، ضربه می خورند؛ اگر عقب هم بیایند، ضربه می خورند؛ هرچه ادامه بدهند، برایشان مایه ی ضربه است
🌿تدوین : رجبعلی بازیاد
@Masafe_akhar
هدایت شده از مصاف آخر🇮🇷 🇵🇸
‼️کاش همه مسئولین ریاکار بودن!
🔹گفتم: آیت الله #رئیسی پرکار و مردمیاند
🔸گفت: از روی ریا چنین کاری میکنه!
🔹گفتم: مسئولین کاری نکنن و در بین مردم نباشن یه چیزی میگیم اگر پرکار و مردمی باشن یه چیز دیگه!!
✅اگر پرکاری و مردمی بودن ریاکاری هست کاش همه مسئولین ریاکار بودن!
#انتخابات
#مشارکت_حداکثری
@Masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ : رسالت جهانی حضرت رسول (صلیاللهعلیهوآله)
👤 #حجت_الاسلام_والمسلمین_رفیعی
@Masafe_akhar
✍فاضل دربندی در کتاب اسرار می گوید:
حکایتی بسیار عجیب و غریبی شنیده ام که پنجاه سال پیش از این اتفاق افتاده، و آن این است که، شخصی از بزرگان هند به قصد مجاورت کربلای معلی به این شهر آمد و مدت شش ماه در آنجا ساکن شد و در این مدت داخل حرم مطهر نشده بود و هر وقت زیارت حضرت امام حسین علیه السلام را اراده می کرد، بر بام منزل خود رفته، به آن حضرت سلام می کرد و او را زیارت می نمود؛ تا اینکه سرگذشت او را به سید مرتضی که از بزرگان آن عصر و مرسوم به نقیب الاشراف بود رسانیدند.
سید مرتضی به منزل او رفت و در این خصوص او را سرزنش نمود و گفت: آداب زیارت در مذهب اهل بیت علیه السلام این است که داخل حرم شوی و عقبه و ضریح را ببوسی. این روشی را که تو داری، برای کسانی است که در شهرهای دور می باشند و دستشان به حرم مطهر نمی رسد.
آن مرد چون ابن سخن را شنید گفت: ای نقیب الاشراف! از مال دنیا هر چه بخواهی از من بگیر و مرا از رفتن به حرم مطهر معذور دار.
هنگامی که سید مرتضی سخن او را شنید بسیار ناراحت شد و گفت: من که برای که برای دنیا این سخن را نگفتم؛ بلکه این روش را بدعت و زشت می دانم و نهی از منکر واجب است.
وقتی آن مرد این سخن را شنید، آه سردی از جگر پر دردش کشید. سپس از جا بر خاست و غسل زیارت کرد و بهترین لباسش را پوشید و پابرهنه و با وقار از خانه خارج شد و با خشوع و خضوع تمام، نالان و گریان متوجه حرم حسینی گردید تا اینکه به در صحن مطهر رسید.
نخست سجده شکر کرد و عتبه صحن شریف را بوسید. سپس برخاست و لرزان، مانند جوجه گنجشکی که آن را در هوای سرد در آب انداخته باشند، برخود می لرزید و با رنگ و روی زرد، همانند کسی که یک سوم روحش می لرزید و با رنگ و روی زرد، همانند کسی که یک سوم روحش خارج گشته باشد، حرکت می کرد تا اینکه وارد کفش کن شد. دوباره سجده شکر به جا آورد و زمین را بوسید و برخاست و مانند کسی که در حال احتضار باشد داخل ایوان مقدس گردید و با سخنی تمام خود را به رواق رسانید.
چون چشمش به قبر مطهر افتاد، نفسی اندوهناک برآورد و مانند زن بچه مرد، ناله جانسوزی کشید. سپس به آوازی دلگذار گفت: اهذا مصرع سید الشهداء؟ اهذا مقتل سید الشهداء؟ آیا اینجا جای افتادن امام حسین علیه السلام است؟ آیا اینجا جای کشته شدن حضرت سید الشهداء است؟
پس فریادی کرد و نقش زمین شد و جان به جان آفرین تسلیم نمود و به شهیدان راه حق پیوست.
✍
@Masafe_akhar
عباس علیه السلام و مبارزه در روز عاشورا
در روز عاشورا عباس بن علی علیه السلام هنگامی که تنهایی امام حسین علیه السلام را مشاهده کرد، نزد او رفت و گفت: آیا رخصت می دهی تا به میدان روم؟
امام حسین علیه السلام گریه شدیدی کرد و آن گاه فرمود: ای برادر! تو پرچمدار من هستی.
عباس گفت: سینه ام تنگ شده و از زندگی خسته شده ام. می خواهم از این منافقان خونخواهی کنم.
امام حسین علیه السلام فرمود: برای این کودکان کمی آب مهیا کن.
عباس به میدان رفت و سپاه کوفه را موعظه کرد و آنها را از عذاب خدا ترساند، ولی اثر نکرد. از این رو برگشت و ماجرا را به برادر گفت و وقتی فریاد العطش کودکان را شنید، مشک و نیزه خود را بر گرفت و بر اسب سوار شد و به سوی فرات رفت.
چهار هزار نفر از سپاه دشمن که بر فرات گمارده شده بودند او را محاصره کردند و هدف تیر قرار دادند.
عباس آنها را پراکنده کرد و هشتاد نفر از آنها را کشت تا وارد فرات شد. وقتی خواست مشتی آب بنوشد (البته، حضرت عباس علیه السلام دست را زیر آب بردند و بالا آوردند و اینکه هدف از این عمل چه بوده، خدا می داند و برای ما معلوم نیست. شاید هدف نوشیدن آب بوده، شاید نشان دادن به دشمن که من قدرت نوشیدن دارم و نمی نوشم و شاید اهداف دیگر) یاد تشنگی حسین و اهل بیت و کودکانش او را از نوشیدن آب باز داشت. آب را ریخت و به قول بعضی راویان این اشعار را خواند: ای نفس! زندگی بعد از حسین خواری و ذلت است، و بعد از او نمانی تا این ذلت را ببینی. این حسین است که شربت مرگ می نوشد و تو آب سرد و گوارا می نوشی؟! و مشک را از آب پر کرد و بر شانه راست خود انداخت و راهی خیمه ها شد.
منابع:
قصه کربلا، ص 348.
بحارالانوار، ج 45، ص 41.
ابصارالعین، ص 40.
#امام_حسین_علیه_السلام #حضرت_اباالفضل_علیه_السلام #
@Masafe_akhar
آورده اند بازرگانی بود اندک مایه که قصد
سفر داشت. صد من آهن داشت که در خانه
دوستی به رسم امانت گذاشت و رفت.اما
دوست این امانت را فروخت و پولش را خرج
کرد.بازرگان، روزی به طلب آهن نزد وی رفت.
مرد گفت:آهن تو را در انبار خانه نهادم و مراقبت
تمام کرده بودم اما آنجا موشی زندگی می کرد که
تا من آگاه شوم همه را بخورد.بازرگان گفت:راست
می گویی!موش خیلی آهن دوست دارد و دندان
او برخوردن آن قادر است.
دوست اش خوشحال شد و پنداشت که بازرگان
قانع گشته و دل از آهن برداشته.پس
گفت:امروزبه خانه من مهمان باش.بازرگان
گفت:فردا باز آیم.رفت و چون به سر کوی رسید
پسر مرد را با خود برد و پنهان کرد.چون بجستند
از پسر اثری نشد.پس ندا در شهر دادند.
بازرگان گفت:من عقابی دیدم که کودکی
می برد.مرد فریاد برداشت که دروغ و محال
است،چگونه می گویی عقاب کودکی را ببرد؟بازرگان خندید و گفت:در شهری که موش صد
من آهن بتواند بخورد،عقابی کودکی
بیست کیلویی را نتواند گرفت؟
مرد دانست که قصه چیست،گفت:آری موش
نخورده است!پسر باز ده وآهن بستان.هیچ چیز
بدتر از آن نیست که در سخن ، کریم و بخشنده
باشی ودر هنگام عمل سرافکنده و خجل.
.
@Masafe_akhar
هدایت شده از مصاف آخر🇮🇷 🇵🇸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 هفتتپه چگونه آزاد شد؟
🔺فساد را میشود با انتخاب دولتی پاکدست از بین برد.
@Masafe_akhar
حبیب بن مظاهر و شهادت در کربلا
در روز عاشورا هنگامی که امام حسین علیه السلام برای ادای نماز ظهر از سپاه کوفه مهلت خواست، حصین بن تمیم از سپاه عمر بن سعد گفت: نماز شما پذیرفته نیست.
حبیب بن مظاهر در پاسخش گفت: گمان می کنی نماز از آل رسول خدا پذیرفته نیست و نماز تو پذیرفته است، احمق نادان؟!
حصین بن تمیم به حبیب حمله کرد و حبیب با ضربه ای، حصین را از اسب به زمین انداخت. یاران حصین به سوی او شتافتند و او را نجات دادند.
حبیب پیوسته بر آنان حمله کرد و چنین رجز خواند:
همانا من حبیب هستم و پدرم مظهر است. سوارة صحنة پیکار، در حالی که آتش جنگ شعله ور می شود.
شما، هم سلاحتان بهتر و هم تعدادتان بیشتر است ولی ما با وفاتر و شکیباتر از شماییم.
حبیب در این مبارزه دلاورانه، عده زیادی از سپاه یزید را کشت تا این که بدیل بن حریم با شمشیر به او حمله کرد و ضربه ای به او زد. مردی از تمیم نیز با نیزه بر او حمله ور شد. حبیب از اسب بر زمین افتاد و چون خواست از جا برخیزد، حصین بن تمیم با شمشیر ضربه ای دیگر به سر او زد و آن مرد تمیمی سر از تن حبیب جدا کرد.
شهادت حبیب بن مظاهر برای امام حسین علیه السلام بسیار گران آمد و دل مبارکش را شکست و فرمود: از خدا انتظار دارم که حامیان و یاران مرا اجر دهد. ای حبیب! چه مرد برگزیده ای بودی که خدا تو را توفیق داد هر شب ختم قرآنی کنی.
منابع:
ابصار العین، ص 59 و 60.
قصه کربلا ص 307، به نقل از نفس المهموم، ص 372
@Masafe_akhar