eitaa logo
کانال جامع سخنرانی اساتید انقلابی
14.1هزار دنبال‌کننده
24.3هزار عکس
34.2هزار ویدیو
306 فایل
eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf نشر ازاد 📛اخبارداغ‌محرمانه‌سیاسی‌ما‌اینجاست!👇👇👇 @Masafe_akhar تبلیغات↙️ @masaf_tabligh ☘مطالب زیبا و انسان ساز عرفا☘
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ 🔸امام علی علیه السلام: 🔹أيُّهَا النّاسُ، ألا إنَّ الدُّنيا دارُ فَناءٍ وَالآخِرَةَ دارُ بَقاءٍ ، فَخُذوا مِن مَمَرِّكُم لِمَقَرِّكُم. 🔹اى مردم! بدانيد كه دنيا سراى نيستى است و آخرت ، سراى ماندگارى است . پس ، از گذرگاه خود ، براى اقامتگاهتان توشه برگيريد. (عيون أخبار الرضا عليه السلام : ج ١ ص ٢٩٨ ح ٥٦) @Masafe_akhar
7.mp3
5.6M
📗📗 این کتاب، مشتمل بر یادداشت‌های حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای (مدّظلّه‌العالی) درباره‌ی سیره‌ی فرهنگی سیاسی امام صادق (علیه‌السّلام) است که در ۱۷ شماره‌ی روزنامه‌ی جمهوری اسلامی در خرداد سال ۱۳۵۸ منتشر شده است. در دیدگاه رهبر معظّم انقلاب، سیره‌ی امامان معصوم (علیهم‌السّلام) به انسانی ۲۵۰ ساله تشبیه می‌شود که براساس شرایط زمانی، بهترین شیوه را برای رسیدن به اهداف والای اسلام، انتخاب کرده‌اند؛ گاهی با جهاد، گاهی با آتش‌بس، گاهی با مبارزات سرّی، گاهی با کار فرهنگی و تبیینی به انجام وظیفه پرداخته‌اند. در این میان، امام صادق (علیه‌السّلام) سهم مهم و تأثیرگذاری را در تاریخ سیاسی اهل بیت (علیهم‌السّلام) داشته‌اند. آنچه در دیدگاه آیت‌الله خامنه‌ای نسبت به سیره‌ی سیاسی آن حضرت، مشاهده میشود تلاش حضرت برای تأسیس حکومت مطلوب ائمّه (علیهم‌السّلام) است. در این کتاب، با تشریح اهداف امامت و توضیح مبنای انسان ۲۵۰ ساله، به جایگاه و اقدامات امام صادق (علیه‌السّلام) اشاره شده است. محتوای کتاب هرچندمختصر است، اما یکی از بهترین تحلیل های سیاسی درباره عملکرد امام صادق (ع) شمرده می شود. @masafe_akhar
01_Sheytan_Shenasi_Dar_Ghoran_1389_12_14_Mashhade_Moghaddas.mp3
21.98M
🔉 1⃣ جلسه اول * معنای صحیح أَحْسَنَ الْقِصَصِ * تسبیح و تقدیس * زیباترین قصه‌گویی خداوند چه بود؟ * قرآن چگونه قصه می‌گوید؟ * مأموران خداوند * تمدن مصر باستان * بیت العتیق چیست؟ * تنور؛ سرچشمه آبی که دنیا را در خود فرو می برد! * ماجرای قارون ⏰ مدت زمان: 41:39 📆 1389/12/14 @Masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مال حرامی که میخورید در نوه هایتان ظهور می‌کند آیت اللّه جوادی آملی @Masafe_akhar
🔆 ✍ در شهری که موش آهن می‌خورد، کلاغ هم کودک می‌برد 🔹بازرگانی به قصد سفر و تجارت راهی شهر دیگری بود و تصمیم گرفت برای اینکه در این سفر ضرری متوجه او نشود، مقداری از سرمایه خود را در شهر باقی بگذارد. 🔸بنابراین با آن مقدار سرمایه مقداری آهن خرید و آن‌ها را نزد دوست خود به امانت گذاشت چون فکر می‌کرد آهن وزنش زیاد و قیمتش کم است و کسی به فکر دزدیدن آن نمی‌افتد. 🔹پس از آنکه بازرگان از سفر بازگشت، قیمت آهن زیاد شده بود و بازرگان فکر کرد بهتر است به سراغ دوستش برود و آهن‌ها را از او پس بگیرد. 🔸اما دوست قدیمی او که به فکر خیانت افتاده بود، آهن‌ها را در جای دیگری پنهان کرده بود و زمانی که بازرگان نزد او رفت و آهن‌ها را طلب کرد، با ناراحتی گفت: دوست عزیز، من واقعاً متاسفم اما من آهن‌های تو را در گوشه‌ای از انبار نگه می‌داشتم، تا اینکه روزی برای کار دیگری به انبار رفته بودم، متوجه شدم موشی در انبار بوده که تمام آهن‌ها را خورده است. 🔹مرد بازرگان فهمید که دوستش قصد دارد او را فریب دهد، اما اندیشید حرف حسابی زدن فایده ندارد و باید با حیله‌ای او را شرمنده سازد. 🔸بنابراین گفت: بله، من هم شنیده‌ام که موش آهن دوست دارد، تقصیر من است که فکر موش را نکرده بودم. 🔹دوست بازرگان با خود فکر کرد حالا که این مرد احمق حرف مرا باور کرده، بهتر است او را برای ناهار دعوت کنم تا دوستی خود را به او ثابت کرده و تردید را از او دور کنم.  🔸بازرگان نیز دعوت دوست خائن خود را پذیرفت. 🔹اما زمانی که از خانه او خارج می‌شد، فرزند کوچک دوستش را که نزدیک خانه در حال بازی بود، بغل کرد و به خانه برد. 🔸او به همسرش سفارش کرد تا فردا از کودک به خوبی مراقبت کند و فردای آن روز برای صرف ناهار به خانه دوستش رفت. 🔹دوست خائن که از گم شدن کودک بسیار نگران و ناراحت بود، گفت: دوست عزیز، من شرمنده شما هستم اما امروز مرا معذور بدارید، چون فرزند کوچکم از دیروز گم شده و بسیار نگران و پریشان هستم. 🔸بازرگان که منتظر این سخنان بود، گفت: اما من دیروز، زمانی که به خانه می‌رفتم، فرزند شما را دیدم که کلاغی او را به منقار گرفته بود و با خود می‌برد. 🔹دوست خائن او که پریشان‌تر شده بود، فریاد زد: آخر چطور امکان دارد کلاغی که وزنش نیم‌ من نیست، کودکی را که وزنش ده من است، بلند کند و بپرد؟ مرا مسخره کرده‌ای؟ 🔸بازرگان بلافاصله پاسخ داد: تعجبی ندارد. در شهری که موش می‌تواند آهن بخورد، کلاغ هم می‌تواند کودکی را ببرد. 🔹دوست او که پی به داستان برده بود با پریشانی گفت: حق با توست. فرزندم را بیاور و آهنت را بستان، من به تو دروغ گفتم. 🔸بازرگان که دیگر ناراحت نبود، در پاسخ گفت: بله، اما این را بدان که دروغ تو از دروغ من بدتر بود زیرا من برای پس گرفتن حق خود، مجبور به دروغگویی شدم، اما تو قصد خیانت به من را داشتی. کلیه و دمنه 🆔 @Masafe_akhar
⚔️ زخمِ زبان ❤️ علیه‌السلام فرمودند: 🍃 دردناك تر از زخمِ نيزه است. 📖 ميزان الحكمه، ج۱۰، ص۲۶۵. اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋 @Masafe_akhar
سخت‌ترین قسمت ایمان، ایمان به امام‌زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف است. ✅ قبل‌تر اشاره شد که ایمان آوردن چقدر سخت است. ✨ قرآن می‌فرماید: " بعضی‌ها وقتی می‌خواهند ایمان بیاورند، جانشان به حلقومشان می‌رسد." خود ایمان آوردن چقدر سخت است. سخت‌ترین جای ایمان، ایمان به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است. چون ایشان غائب هستند. 💠 خود امام را وقتی بودند‌، قبول نمی‌کردند. چه بسا جلو چشمشان معجزه می‌آوردند، ولی قبول نمی‌کردند. ✳️ امیرالمؤمنین علی علیه السلام، فرمودند: "راه‌های آسمان را بهتر از راه‌های زمین بلد هستم؛ هر چه سوال دارید، بپرسید" این همه با او دشمنی می‌شود؛ حال امامی که ۱۲۰۰ سال از او کسی خبر ندارد کجاست، حالا شما به ایشان ایمان بیاورید و فتنه‌هایی که پشت سرهم در حال رخ دادن است و مدام سخت‌تر هم می‌شود، با این حال پای ایشان بمانید، به چه چیزی ایمان بیاورید! پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم نشسته بودند، فرمودند: "چقدر دلم برای یارانم تنگ شده است." گفتند: ما که یارانت هستیم، کنارتان نشسته‌ایم دلتان برای که تنگ شده است؟ حضرت فرمودند: "یارانی که در آخرالزمان می‌آیند، برای یاران مهدی‌ام، ایمان می آورند؛ به سیاهی روی سفیدی، به نوشته روی کاغذ ایمان می‌آورند؛ آن‌ها یاران من هستند. دلم برای آن‌ها تنگ شده است." ❇️ پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم این اصحابی که خیلی‌هایشان بدری و اُحدی و خیبری هستند، اینها کنارشان نشسته‌اند، می‌فرمایند دلم برای آن‌ها تنگ شده است. شما بروید درس ایمان را از آن‌ها یاد بگیرید. 📎 برگرفته از جلسات «پای مهدی بمان» @Masafe_akhar
✨﷽✨ راز شیرین شدن عسل زنبور عسل ✍🏻یک روز حضرت محمد(ص) و امیرالمؤمنین على(ع)، در میان نخلستانها نشسته بودند. که یک وقت سر و کله زنبورِ عسلى ظاهر شد، و شروع کرد دور پیغمبر اکرم چرخیدن. پیغمبر صلی الله علیه و آله فرمود: یا على ! مى دانى این زنبورچه مى گوید. حضرت على (علیه السلام ) فرمود: بفرما یا رسول الله. پیامبر فرمودند:این زنبور امروز ما را مهمانى کرده و مى گوید: یک مقدار عسل در فلان محل گذاشته ام ، آقا امیرالمؤمنین را بفرستید، تا آن را از آن محل بیاورد. حضرت على (علیه السلام) بلند شدند و آن عسل را از آن محل آوردند. رسول خدا(ص)فرمود:اى زنبور، غذاى شما که از شکوفه گل تلخ است. به چه علّتى آن شکوفه به عسل شیرین تبدیل مى شود؟ زنبور گفت : یا رسول اللّه ، شیرینى این عسل،از برکت ذکر وجود مقدّس ‍شما، و (آل) شماست.چون هر وقت مقدارى از شکوفه استفاده مى کنیم ، همان لحظه به ما الهام مى شود که سه بار بر شما صلوات بفرستیم .وقتى که مى گوئیم : اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد به برکت صلوات بر شما، عسل ما شیرین مى شود... از امام صادق روایت شده که پیامبر (ص) فرمودند:از کشتن زنبور بپرهیزید،زیرا خداوند ارجمند به او وحی نمود و نه از شمار جنیان است و نه در زمره ی انسانها 📚 کنزالعمال،1 ، 2219 @Masafe_akhar
🌸حضرت عیسی (ع) : هر كه در انديشه كند‼️ مانند كسى است كه در خانه آراسته شده ای، آتش روشن كند كه اگر خانه را نسوزاند، دودش آراستگىِ خانه را تباه مى سازد. ‌ الكافی،ج5،ص542 🌸 @Masafe_akhar
هدایت شده از  مصاف آخر🇮🇷 🇵🇸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داستان شنیدنی سعدی و پدرش را از زبان حجت الاسلام عالی از دست ندید @masafe_akhar
🌸حضرت عیسی (ع) : هر كه در انديشه كند‼️ مانند كسى است كه در خانه آراسته شده ای، آتش روشن كند كه اگر خانه را نسوزاند، دودش آراستگىِ خانه را تباه مى سازد. ‌ الكافی،ج5،ص542 🌸 @Masafe_akhar
✅تمثیلی نسبتا زیبا از کمک نماز در قیامت ✅ صرفنظر از اینکه این تمثیل در قیامت اتفاق می‌افتد یا خیر، تمثیل بسیار زیباییست و میتوان از آن بهره برد: ◾️آنها شروع به خواندن اسامی کسانی که بايد وارد جهنم میشدند، کردند نوبت به او رسيد و نامش خوانده شد بی اختیار بر روی زانوان خود افتاد و فریاد زد که این نمیتواند درست باشد "چگونه می توانند مرا به جهنم ببرند؟" چشمانش تار شده بود، بدنش خیس عرق شد، پاهایش به لرزش افتاد در این هنگام دو فرشته بازوانش را گرفتند همانطور که پایش روی زمین کشیده میشد وی را به سوی شعله های جهنم بردند فریاد میزد و در این فکر بود، آیا کسی وجود دارد، که به او کمک کند؟ تمام اعمال خوبی که انجام داده بود، را فریاد زد، روزه اش، انفاقش، قرآنش و... التماس میکرد، ولی هیچ کس از آنها به وی کمک نکردند فرشتگان جهنم او را با زور روی زمین می کشیدند و نزدیک آتش دوزخ رسیدند به عقب نگاه کرد و این آخرین درخواست او بود ❇️ ای رسول خدا(ص) نگفته بودی: کسی که نمازهای پنجگانه را بجای می‌آورد، دیگر هیچ پلیدی برایش باقی نمیماند او شروع کرد به فریاد زدن: 💢 نماز من، نماز من، نماز من اما دو فرشته متوقف نشدند و او را به لبه پرتگاه جهنم آوردند شعله های آتش صورتش را سوزاندند چشمانش دیگر امیدی نداشت و هیچ چیزی نبود یاریش کند یکی از فرشتگان او را به صورت به میان دره‌ای از آتش انداخت هنوز به میان آتش‌ها نیافتاده بود که ناگهان، دستی بازویش را گرفت و او را به عقب کشید سر خود را بلند کرد و پیر مردی نورانی دید از او پرسید: تو کی هستی؟ پیر مرد جواب داد: من نمازهای توام. چرا اینقدر دیرکردی؟! من تقریبا در آتش بودم تو من را در آخرین لحظه نجات دادی قبل از اینکه بیفتم پیر مرد لبخند زد و سرش را تکان داد: چون تو همیشه من را در آخرین لحظه انجام میدادی! آیا فراموش کرده‌‌ای؟ در آن لحظه، چشم را باز و بسته کرد عرق کرده بود. صدایی از بیرون شنید صدای اذان نماز بود به سرعت بلند شد و وضو گرفت 🌷 امام صادق (ع) میفرمایند: وقتی نماز واجب را می خوانی آنرا در وقت خودش بخوان و چنان بخوان كه گویا آخرین نمازی است که میخوانی ونگرانی که دیگر هرگز به نماز موفق نمیشوی ❇️ رسول خدا (ص) فرمود: خداوند بزرگ و متعال میفرماید: من تعهدی نسبت به بنده ام دارم كه اگر نماز را در وقتش بپا دارد او را عذاب نكنم و بی حساب او را به بهشت ببرم. ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @Masafe_akhar
🌹|شهید ولی الله چراغچی ✍️ علیا مخدّره ▫️ولی الله توی خانه علیا مخدّره صدایم می‌زد. هیکل درشتی داشت و من ریزه بودم. خیلی متواضع بود تا حدی که کفش‌هایم را جلوی پایم جفت می‌کرد. می‌شنیدم که به طعنه می‌گویند: آقا ولی الله کفشای این جوجه رو برایش جفت می‌کنه. آخه، ظاهرش خیلی خشن به نظر می‌آمد. باورشان نمی‌شد. باور نمی‌کردند که چقدر اصرار داره به من کمک کنه. او بسیار حساس بود و روحیه بسیار لطیفی داشت. 📚 تبیان 🆔 @Masafe_akhar
هدایت شده از  مصاف آخر🇮🇷 🇵🇸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 استاد 🔖 «راه حل ترک گناه خود‌ ارضایی» قسمت سوم 📥 لینک دانلود سخنرانی کلیپ 👇 🌐 t.me/Masafbox/2061 📥 لینک دانلود با کیفیت‌های مختلف 👇 🌐 aparat.com/v/Lork1 ✅ 🆔 @Masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فضائل امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام سخنران:استاد بندانی نیشابوری 🖤اللهم عجّل لولیّک الفرج بحق امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام🖤 🖤 اَللّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ اَميرِ الْمُؤْمِنينَ🖤 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @Masafe_akhar
🔆 ✍دوستی‌ها و احترام‌هاست که می‌ماند 🔹ﻣﺮﺩﯼ ﺩﺭ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﺗﻮﺯﯾﻊ ﮔﻮﺷﺖ ﮐﺎﺭ می‌کرد. 🔸ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﮐﻪ ﺑﻪ تنهایی ﺑﺮﺍﯼ ﺳﺮﮐﺸﯽ ﺑﻪ ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ، ﺩﺭ ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﺑﺴﺘﻪ شد ﻭ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺩﺍﺧﻞ ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﮔﯿﺮ ﺍﻓﺘﺎﺩ. 🔹ﺁﺧﺮ ﻭﻗﺖ ﮐﺎﺭﯼ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻫﯿﭻ‌ﮐﺲ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﮔﯿﺮ ﺍﻓﺘﺎﺩﻧﺶ ﺩﺭ ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﻧﺸﺪ. 🔸ﺑﻌﺪ ﺍﺯ پنج ﺳﺎﻋﺖ، ﻣﺮﺩ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﻣﺮﮒ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ نگهبان ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﺩﺭ ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﻣﺮﺩ ﺭﺍ ﻧﺠﺎﺕ ﺩﺍﺩ. 🔹پس از بهبود حالش، ﺍﺯ ﻧﮕﻬﺒﺎﻥ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﮐﻪ ﭼﻄﻮﺭ ﺷﺪ ﺑﻪ ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﺳﺮ ﺯد؟ 🔸ﻧﮕﻬﺒﺎﻥ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ: ﻣﻦ ۳۵ ﺳﺎﻝ ﺍﺳﺖ که ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﮐﺎﺭ ﻣﯽﮐﻨﻢ ﻭ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺑﻪ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﻣﯽﺁﯾﻨﺪ ﻭ ﻣﯽﺭﻭﻧﺪ، ﻭﻟﯽ ﺗﻮ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻣﻌﺪﻭﺩ ﮐﺎﺭﮔﺮﻫﺎﯾﯽ ﻫﺴﺘﯽ ﮐﻪ ﻣﻮﻗﻊ ورود با من ﺳﻼﻡ ﻭ ﺍﺣﻮﺍﻟﭙﺮﺳﯽ ﻣﯽﮐﻨﯽ ﻭ ﻣﻮﻗﻊ ﺧﺮﻭﺝ ﺍﺯ من خداحافظی ﻣﯽﮐﻨﯽ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺧﺎﺭﺝ ﻣﯽﺷﻮﯼ. 🔹ﺧﯿﻠﯽ ﺍﺯ ﮐﺎﺭﮔﺮﻫﺎ ﺑﺎ من ﻃﻮﺭﯼ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﻧﮕﺎﺭ نیستم. 🔸ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻫﻢ ﻣﺎﻧﻨﺪ روزهای ﻗﺒﻞ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺳﻼﻡ ﮐﺮﺩﯼ ﻭﻟﯽ ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻈﯽ ﮐﺮﺩﻥ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻧﺸﻨﯿﺪﻡ؛ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﻦ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﯾﺎﻓﺘﻦ ﺗﻮ ﺑﻪ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ سری ﺑﺰﻧﻢ. 🔹ﻣﻦ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺍﺣﻮالپرسی ﻫﺮ ﺭﻭﺯﻩ ﺗﻮ ﻫﺴﺘﻢ چون ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﺗﻮ، ﻣﻦ ﻫﻢ ﮐﺴﯽ ﻫﺴﺘﻢ ﻭ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﻡ. 🆔 @Masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صلوات از آسان ترین هاست در اذکار، اما ... چند دقیقه پای منبر آیت الله بهجت بنشینیم... @masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍️ شش اثر شگفت انگیز توجه به نماز 🎙️ استاد سید حسین مؤمنی خواندن نمازاول وقت اهمیت بدهیم ✍ @Masafe_akhar
📌 عدالت، بدون راه فرار 🔆 امام علی گرم سخن بود ‌و خطبه می‌خواند؛ هنوز خطبه‌اش تمام نشده بود که مردم برای بیعت به سمتش هجوم بردند؛ به طوری که از ازدحام و زیادی جمعيّت، امام حسن و حسين زير دست و پا رفتند و دو طرف لباس و رداى ایشان پاره شد.*۱ 🔹 امیرالمؤمنین به ناچار حکومت را پذیرفت اما همین که زمام کار را به دست گرفت، مردم یکی یکی رهایش کردند. مگر چه چیز عوض شده یا چه کسی تغییر کرده بود که مردم چنین کردند؟ هیچ! فقط عدالتِ علی در همه‌جا جاری شده بود و مردم این عدالت را تحمل نمی‌کردند. 💕 برای با امام ماندن باید مانند او شد؛ مثلاً باید عادل بود تا بتوان عدالت او را تحمل و اجرا کرد. اتفاقی که در زمان ظهور امام زمان می‌افتد این است که عدالت مهدی در داخل خانه به مردم می‌رسد، همان‌گونه که سرما و گرما به داخل خانه‌ها نفوذ می‌کند* ۲ و هیچ حقی از کسی برعهدهٔ دیگری نمی‌ماند مگر آنکه آن حضرت آن را می‌گیرد و به صاحب حق می‌دهد.*۳ پس لازمهٔ تحقق این امر داشتن یارانی عادل است. 🔻 آزمایش و ابتلا یکی از سنت‌های الهی است که در هیچ زمانی تعطیل نمی‌شود. به خودت نگاه کن. اگر با معیارهای مورد نظر امام زمان فاصله داری تا دیر نشده فکری به حال خودت کن! مبادا به دلیل نداشتن ویژگی‌هایی چون صبر و عدالت در آزمون یاری و بیعت با امام زمان رد شوی. حواست باشد این آزمون فقط یک بار برگزار می‌شود. 📚 ۱. نهج البلاغه، خطبه شقشقیّه ۲. نعمانی، الغیبه، ص ۲۹۷ ۳. بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۲۴ ➥ | شیخ احمد ڪـافی @Masafe_akhar
👤 توییت استاد ✍ ‏در اینکه باید با زیرساخت‌ها و روندهای تولید کننده فساد برخورد شود شکی نیست. پرداختن به مصادیق برای تبادر ذهن و فهم موضوع کاربرد دارد نه بیشتر. اما بعضاً مصادیق تبدیل به نماد می‌شوند که از قضا باید جوری با مصداق برخورد کرد که صدایش در عالم و آدم بپیچد. دقیقا مانند مبارزه با بت پرستی https://twitter.com/A_raefipur/status/1454009802343034883?s=20 @Masafe_akhar
آیت الله العظمی مرعشی نجفی بارها فرمودند شبی توسلی پیدا کردم تا یکی از اولیاء خدا را در خواب ببینم. آن شب در عالم خواب، دیدم که در زاویه مسجد کوفه نشسته ام و وجود مبارک مولا امیرالمومنین (علیه السلام) با جمعی حضور دارند. حضرت فرمودند: شاعران اهل بیت را بیاورید. دیدم چند تن از شاعران عرب را آوردند. فرمودند: شاعران فارسی زبان را نیز بیاورید. آن گاه محتشم و چند تن از شاعران فارسی زبان آمدند. فرمودند: شهریار ما کجاست؟ شهریار آمد. حضرت خطاب به شهریار فرمودند: شعرت را بخوان! شهریار این شعر را خواند: علی_ای_همای_رحمت_تو_چه_آیتی_خدا_را که به ما_سوی فکندی همه سایه‎ی هما را آیت الله العظمی مرعشی نجفی فرمودند: وقتی شعر شهریار تمام شد از خواب بیدار شدم و چون من شهریار را ندیده بودم، فردای آن روز پرسیدم که شهریار شاعر کیست؟ گفتند: شاعری است که در تبریز زندگی می‎کند. گفتم از جانب من او را دعوت کنید که به قم نزد من بیاید. چند روز بعد شهریار آمد. دیدم همان کسی است که من او را در خواب در حضور حضرت_امیر (علیه السلام) دیده ام. از او پرسیدم: این شعر «علی ای همای رحمت» را کی ساخته‎ای؟ شهریار با حالت تعجب از من سوال کرد که شما از کجا خبر دارید که من این شعر را ساخته‎ام؟ چون من نه این شعر را به کسی داده‎ام و نه درباره‌ی آن با کسی صحبت کرده‌ام. مرحوم آیت الله مرعشی نجفی داستان خوابی که دیدند را برای شهریار تعریف می‌کنند. شهریار فوق العاده منقلب می‌شود و می‌گوید: من فلان شب این شعر را ساخته‌ام و همان‌طور که قبلا عرض کردم، تا کنون کسی را در جریان سرودن این شعر قرار نداده‌ام. آیت الله مرعشی نجفی فرمودند: وقتی شهریار تاریخ و ساعت سرودن شعر را گفت، معلوم شد مقارن ساعتی که شهریار آخرین مصرع شعر خود را تمام کرده، من آن خواب را دیده‌ام! ایشان چندین بار به دنبال نقل این خواب فرمودند: یقینا در سرودن این غزل، به شهریار الهام شده که توانسته است چنین غزلی با این مضامین عالی بسراید. البته خودش هم از فرزندان فاطمه زهرا (سلام الله علیها) است و خوشا به حال شهریار که مورد توجه و عنایت جدش قرار گرفته است. ✍ @Masafe_akhar