#داستان_کوتاه
روزی مردی از کنار جنگلی می گذشت مرد دیگری را دید که با اره ای کند به سختی مشغول بریدن شاخه های درختان است .پرسید ای مرد چرا اره ات را تیز نمی کنی تا سریعتر شاخه ها را ببری . مرد گفت وقت ندارم باید هیزم ها را تحویل دهم کارم خیلی زیاد است و حتی گاه شب ها هم کار میکنم تا سفارش ها را به موقع برسانم . دیگر وقتی برای تیز کردن اره نمی ماند .مرد داستان ما اگر گاهی می ایستاد و وقتی برای تیز کردن اره می گذاشت شاید دیگر با کمبود وقت مواجه نمی شد چون بدون شک با اره کند نمی توان سریع و موثر کار کرد .
حکایت بیشتر ما انسانها نیز همین است .باید اندکی تامل کنیم . گاه ذهن ما بسیار درگیر کار یا تحصیل است و ما با فشار زیاد سعی در پیش کشیدن خود داریم .گاه باید بایستیم و به درون خود رسیدگی کنیم و اره ذهن و روح خود را تیز کنیم زندگی ترکیبی است از تناقض هاست.
@Masafe_akhar
@Maddahionlinمداحی آنلاین - ظهور اسم کریم خداوند در آخرت - استاد فاطمی نیا.mp3
زمان:
حجم:
2.5M
🏴 آیت الله استاد #فاطمی_نیا
♨️ظهور اسم " کریم " خداوند در آخرت
👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی
🎤استاد #فاطمی_نیا
📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید.
@Masafe_akhar
1401-04-09 ameli.mp3
زمان:
حجم:
13.19M
🔊 فایل صوتی برنامه سمت خدا
👤 #حجت_الاسلام_عاملی
📚 موضوع: برخی از اوصاف حضرت امام جواد علیهالسلام
🗓 پنج شنبه نهم تیر ماه ۱۴۰۱
🗂 حجم : ۱۲ مگابایت
@Masafe_akhar
1.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸️ اول ذیالحجه سالروز ازدواج حضرت علی و حضرت فاطمه سلاماللهعلیهما مبارکباد⚘⚘
#فیلم
#مناسبت
#قالب_دوم
💠 @Masafe_akhar
🔸 نماز اول ماه به همراه صدقه اول ماه را فراموش نکنیم
( جمعه ۱۰ تیر ، اول ماه ذی الحجه است )
#نماز
#اعمال
@Masafe_akhar
4.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تَکرار داغ!
#به_وقت_حاج_قاسم
🔴 رقص اندر خون خود مردان کنند
@Masafe_akhar
48.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 سخنرانی استاد رائفیپور
📝«برنامه هلهله فرشتگان، شبکه افق»
🔹به مناسبت سالروز ازدواج امام علی علیهالسلام و حضرت زهرا سلاماللهعلیها
📅 ۱۲ مرداد ۱۳۹۸ - قم
✅ @Masafe_akhar
5.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸 چه چیز برای خودت پیش میفرستی؟
#شرح_قرآن ، صفحه ۵۸۳
#با_هم_آغاز_کنیم
#حجت_الاسلام_سعیدی
@Masafe_akhar
▪️ ذکر صالحین ▪️
🔰حکایتی جالب از ذکاوت بوعلی سینا
نقل است است که شیخ الرئیس ابوعلی سینا وقتی از سفرش به جایی رسید اسب را بر درختی بست و کاه پیش او ریخت و سفره پیش خود نهاد تا چیزی بخورد.
روستایی سوار بر الاغ آنجا رسید.از خرش فرود آمد و خر خود را در پهلوی اسب ابوعلی سینا بست تا در خوردن کاه شریک او شود و خود را به شیخ نهاد تا بر سفره نشیند.
شیخ گفت: خر را پهلوی اسب من مبند که دم لگد زند و پایش بشکند.
روستایی آن سخن را نشنیده گرفت، با شیخ به نان خوردن مشغول گشت.
ناگاه اسب لگدی زد.
روستایی گفت: اسب تو خر مرا لنگ زد.
شیخ ساکت شد و خود را لال ظاهر نمود.
روستایی او را کشان کشان نزد قاضی برد. قاضي از حال سوال کرد. شیخ هم چنان خاموش بود.
قاضی به روستایی گفت: این مرد لال است؟
روستایی گفت: این لال نیست بلکه خود را لال ظاهر ساخته تا اینکه تاوان خر مرا ندهد. پیش از این با من سخن گفته...
قاضی پرسید: با تو سخن گفت؟!
او جواب داد که: گفت خر را پهلوی اسب من نبند که لگد بزند و پایش بشکند.
قاضی خندید و بر دانش شیخ آفرین گفت.
شیخ پاسخی گفت که زان پس در زبان پارسی مثل گشت:
" جواب ابلهان خاموشی است... "
📚منبع: امثال و حکم علی اکبر دهخدا
@Masafe_akhar