eitaa logo
کانال جامع سخنرانی اساتید انقلابی
14هزار دنبال‌کننده
24.5هزار عکس
34.7هزار ویدیو
310 فایل
eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf نشر ازاد 📛اخبارداغ‌محرمانه‌سیاسی‌ما‌اینجاست!👇👇👇 @Masafe_akhar تبلیغات↙️ @masaf_tabligh ☘مطالب زیبا و انسان ساز عرفا☘
مشاهده در ایتا
دانلود
💠علامه طباطبائی: گاهی یک عصبانیت، بیست سال انسان را به عقب می اندازد. 📚کیش مهر، صفحه ۲۴۰ @Masafe_akhar
هدایت شده از  مصاف آخر🇮🇷 🇵🇸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با علی(علیه‌السلام)باشی، چه ببری چه ببازی، فاتحی... ویژگی های اسطوره ی بشریت از زبان بزرگ مردان 😍🌷 دست‌بالای‌دست‌حیدرنیست 😎 @Masafe_akhar
و با ایشان به اکرام و احترام سخن گو 😇 وَ قُلْ لَهُما قولا کریما اسرا | ۲۳🌸 @Masafe_akhar
👤تویت استاد ✍🏻 ‏بشدی و دل ببردی و به دست غم سپردی شب و روز در خیالی و ندانمت کجایی😔 ‎ https://twitter.com/A_raefipur/status/1547680000131809283?t=psogN1pwq66h_Vxv6eAYjQ&s=19 @MASAFE_AKHAR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 کلیپ: امام رضا علیه السلام فرمودند: کسی که مومنی را در روز غدیر اطعام کند مثل کسی است که تمام انبیاء و صدیقین را اطعام کرده باشد 💠 @Masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میدانی کجاست؟🤔 ❤️این فیلم کوتاه تقدیم به همه ی مادران دنیا...❤️ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌@Masafe_akhar
🔵مقام بسیار بالای حضرت علی اصغر علیه السلام 🌸مرحوم آيت الله آخوند همداني مي فرمود: مرحوم مهاجراني ( شاعر اهل بيت ) را در خواب ديدم در محل بسيار عالي و باغستان مفصلي به سر مي برد و به من گفت: 🍀 اين مقام را حضرت علي اصغر(علیه السلام ) به من عنايت فرموده است. ✨مرحوم شيخ جعفر مجتهدي آن عارف بالله و عاشق اهل بيت مي فرمود: هر چه كه دارم و به هر كجا كه رسيده ام از ناحيه حضرت علي اصغر(علیه السلام ) و توسل به ايشان بوده است... 🍃حتی در واقعه عاشورا بعد از شهادت حضرت علي اصغر(علیه السلام ) یکی از معدود زمانهایی بود که حضرت اباعبدالله الحسين (علیه السلام ) خیلی دلش سوخت و گريه کرد... 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 📘ثارالله،حسين عندليب،پاورقي ص 257) 📙لاله اي از ملكوت، شرح حال مرحوم مجتهدي ص 173 🔰با ما همراه باشید👇 @masaf_raefipour2
4_5980989345501284079.mp3
4.41M
👤 استاد 🔻 برای بچه کم نگذار 🔖 فکر روح و دین بچه‌هامون هم باشیم... @Masafe_akhar
🔆 ✍ هرچه کنی به خود کنی گر همه نیک و بد کنی 🔹شبی سوار خودروی یکی از دوستان اهل معرفت بودیم و در جاده حرکت می‌کردیم. 🔸ناگهان سگی جلوی ماشین پرید و او نتوانست ماشین را کنترل کند و به سگ خورد. 🔹سپر ماشین به‌کلی از بین رفت. مدتی درنگ کردیم و بعد ادامه مسیر دادیم. 🔸گفتم: ناراحت نباش! اتفاقی است که افتاده و حیوان است، تقصیر تو چیست؟! 🔹آه سردی کشید و حقیقت زیبایی را بیان کرد. 🔸او گفت: هیچ اتفاقی، تصادفی و شانسی نیست. به‌فرض قبول کنیم که اجل آن سگ رسیده بود و باید می‌مرد، و سرنوشت او زیر چرخ ماشینی ماندن، امشب در جاده بود. 🔹حال سؤالی که برای من باید پاسخ داده شود این است که چرا من برای این امر شر و مصیبت انتخاب شدم؟! 🔸تو نمی‌دانی ولی خودم بهتر می‌دانم. اتفاق امشب ناشی از گناهی بود که من امروز انجام دادم و خودم می‌دانم که آن گناه چه بود. 💠 خداوند عزّوجلّ مى‌فرمايد: وَمَا أَصَابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ؛ و هر مصيبتى كه به شما رسد، به‌خاطر كارهايى است كه مى‌كنيد. (شوری:۳٠) 🆔 @Masafe_akhar
🔆 ✍ زبان هر انسان، بزرگ‌ترین کیسهٔ زر اوست 🔹تاجری دو شاگرد برای تجارت داشت که در سفرهای تجاری، آن دو را همراه خود می‌برد که بار تاجر بر شتر می‌زدند و از بار او مراقبت می‌کردند تا دزد و سارقی بر آن نزند یا در طول راه بر زمین نریزد. 🔸شرط یکی از شاگردان اخذ دستمزد، و شرط دیگری فقط اخذ پند و کلام از تاجر بود؛ و اگر تاجر به او دستمزدی می‌داد، آن را می‌گرفت ولی شرط کرده بود که اگر دستمزد از او دریغ کرد، پند و کلام و نصیحت را از شاگرد خود دریغ نکند. 🔹شاگرد عاقل و طالب معرفت هر لحظه برای یادگرفتن درس و حکمتی همراه تاجر بود. 🔸روزی در بغداد به مردی برخورد کردند که مرد دیگری را ناسزا می‌گفت. 🔹مرد به نزد قاضی شکایت برد و قاضی به علت ناسزا حد قذف بر آن مرد رأی داد و چون مرد را توان شلاق‌خوردن در بدن نبود، شکایت را شاکی تغییر داده و بر اساس تغییر شکایت، رأی قاضی به جریمه ۲۰ سکه طلا تغییر یافت. 🔸تاجر روی به شاگرد خود گفت: ای جوان! بدان چنانچه سیم و زر را در هر جا روی در کیسه و انبانی می‌نهی و درب کیسه را محکم می‌بندی و طلا در کیسه زندانی می‌کنی، باید زبان خود نیز پشت میله‌های دندان خود در دهان زندانی کنی. 🔹اگر کیسۀ زر بند دهانش باز شود، همۀ زرها به فنا می‌رود و اگر کیسه سوراخ شود شاید فرصتی یابی و زود بفهمی و سکه یا سکه‌هایی از تو فنا رود. 🔸گاهی انسان سخن بی‌ربطی در تجارت می‌گوید، گویی کیسه او سوراخ است و اندک سکه‌ای ضرر می‌کند؛ ولی گاه کیسه زر باز می‌کند و زبان درنده از کام دهان رها می‌سازد و مثل آن مرد هرچه در کیسه زر داشت، بیرون می‌ریزد. 🔹پس بزرگ‌ترین کیسۀ زر تو دهان توست که باید بیش از کیسۀ زر همراه خود، مراقبش باشی. 🆔 @Masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فضائل علمی امیرالمومنین...پیش‌بینی تولید نور از آبشار در آخرالزمان👌 ۲ روز تا عید غدیر خم دست‌بالای‌دست‌حیدرنیست 😎 @Masafe_akhar
یک‌برگ‌حدیث 📜 دیدین گاهی اوقات توی بعضی از روابطمون چقدر افراطی میشیم؟ طبق این حدیث حضرت امیر ؛ بهتره توی دوستی یا دشمنی با کسی زیاده روی نکنیم و حد و حدود رابطه رو زیر پا نذاریم، چرا که نمیدونیم دست تقدیر قراره چه اتفاقی برامون رقم بزنه و رابطه چه شکلی ادامه پیدا کنه! دست‌بالای‌دست‌حیدرنیست 😎 @Masafe_akhar
چه اللّٰه را بخوانید و چه رحمان را تفاوتی ندارد، او صاحبِ اسماء نیکوست..😌 قُلِ ادْعُواْ اللَّهَ أَوِ ادْعُواْ الرَّحْمَنَ أَیًّا مَّا تَدْعُواْ فَلَهُ الأَسْمَاء الْحُسْنَى اسراء | ۱۱۰🌸 @Masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فضائل علمی امیرالمومنین...پیش‌بینی تولید نور از آبشار در آخرالزمان👌 ۲ روز تا عید غدیر خم دست‌بالای‌دست‌حیدرنیست 😎 @Masafe_akhar
💥داستانی زیبا💥 🌹علّامه مجلسي مي‌فرمايد: 🌸مرد شريف و صالحي را مي‌شناسم به نام اميراسحاق استرآبادي. او چهل بار با پاي پياده به حج مشرّف شده است و در ميان مردم مشهور است كه طيّ‌الارض دارد. او يك سال به اصفهان آمد؛ من حضوراً با او ملاقات كردم تا حقيقت موضوع را از او جويا شوم. ☘او گفت: يك سال با كارواني به طرف مكّه به راه افتادم. حدود هفت يا نُه منزل بيشتر به مكه نمانده بود كه براي انجام كاري تعلّل كرده، از قافله عقب افتادم. وقتي به خود آمدم، ديدم كاروان حركت كرده و هيچ اثري از آن ديده نمي‌شد. راه را گم كردم؛ حيران و سرگردان وامانده بودم. از طرفي تشنگي آن چنان بر من غالب شد كه از زندگي نااميد شده، آماده‌ي مرگ بودم. [ ناگهان به ياد منجي بشريّت امام زمان (عج) افتادم و ] فرياد زدم : يا ابا صالح! يا ابا صالح! راه را به من نشاه بده ! خدا تو را رحمت كند! در همين حال ، از دور شبحي به نظرم رسيد؛ به او خيره شدم و با كمال ناباوري ديدم كه آن مسير طولاني را در يك چشم به هم زدن، پيمود و در كنارم ايستاد. جواني بود گندم‌گون و زيبا با لباسي پاكيزه كه به نظر مي‌آمد از اشراف باشد. بر شتري سوار بود و مشك آبي با خود داشت. سلام كردم. او نيز پاسخ مرا به نيكي ادا نمود. فرمود: تشنه‌اي؟ گفتم: آري، اگر امكان دارد كمي آب از آن مشك مرحمت بفرماييد! او مشك آب را به من داد و من آب نوشيدم. آن‌گاه فرمود: مي‌خواهي به قافله برسي؟ گفتم: آري. ❣او نيز مرا بر ترك شتر خويش سوار نمود و به طرف مكّه به راه افتاد. من عادت داشتم كه هر روز دعاي « حرز يماني » را قراعت كنم. مشغول قراعت دعا شدم. در حين دعا گاهي به طرف من برمي‌گشت و مي‌فرمود: اين طور بخوان! چيزي نگذشت كه به من فرمود: اين‌جا را مي‌شناسي؟ نگاه كردم، ديدم در حومه‌ي شهر مكّه هستم. گفتم: آري مي‌شناسم. فرمود: پس پياده شو! من پياده شدم، برگشتم او را ببينم، ناگاه از نظرم ناپديد شد. ☘ متوجّه شدم كه او قائم آل‌محمد (عج) است.❣❣🌹 💥 از گذشته‌ي خود پشيمان شدم و از اين كه او را نشناختم و از او جدا شده بودم، بسيار متأسف و ناراحت بودم. پس از هفت روز كاروان ما به مكّه رسيد، وقتي مرا ديدند، تعجّب نمودند؛ زيرا يقين كرده بودند كه من جان سالم به در نخواهم برد. به همين خاطر بين مردم مشهور شد كه من طيّ‌الارض دارم. 🌹اللهم عجل لولیک الفرج🌹 📒منبع: كتاب داستان‌هايي از امام زمان (ع) ❤️ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌@Masafe_akhar