eitaa logo
کانال جامع سخنرانی اساتید انقلابی
14هزار دنبال‌کننده
24.5هزار عکس
34.6هزار ویدیو
310 فایل
eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf نشر ازاد 📛اخبارداغ‌محرمانه‌سیاسی‌ما‌اینجاست!👇👇👇 @Masafe_akhar تبلیغات↙️ @masaf_tabligh ☘مطالب زیبا و انسان ساز عرفا☘
مشاهده در ایتا
دانلود
♥️ علیه السلام : 🍃 صيامُ القَلبِ عنِ الفِكرِ في الآثامِ، أفضَلُ مِن صيامِ البَطنِ عنِ الطَّعامِ . 🍀نگهدارى دل از انديشيدن به گناهان، برتر از نگهدارى شكم از غذاست. 📚غرر الحكم : ح ۵۸۷۳ . @masafe_akhar2 اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋
♥️ عليه السلام فرمودند: 🍀 تَسبيحُ فاطِمَةَ عليها السلام في كُلِّ يَومٍ في دُبُرِ كُلِّ صَلاةٍ، أحَبُّ إلَيَّ مِن صَلاةِ ألفِ رَكعَةٍ في كُلِّ يَومٍ 🍃 تسبيحات فاطمه عليها السلام در هر روز و در پى هر نماز، نزد من، محبوب‏تر از هزار ركعت نماز در هر روز است 📖 كافی، ج3، ص343 🆔 @masafe_akhar2 اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 علت اصرار بر بی‌حجابی ⭕️ سؤال سیاستمدار برجستۀ فرانسوی از استاد پناهیان 🆔 @masafe_akhar2 اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋
هدایت شده از  مصاف آخر🇮🇷 🇵🇸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آقای علی دایی علی کریمی یه نگاه به دستای شهید محمد زارع مویدی بندازید یه نگاه هم به دستای خودتون لعنت به شما و زندگی کثیفتون @masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از  مصاف آخر🇮🇷 🇵🇸
امام على عليه السلام ـ در مناجات شعبانيه ـ : الهى! نعمتِ بريدنِ كامل از همه و رويكردن كامل به خودت را به من ارزانى دار إلهي هَبْ لي كمالَ الانقِطاعِ إلَيكَ ، و أنِرْ أبصارَ قُلوبِنا بضِياءِ نَظَرِها إلَيكَ از مناجات شعبانیه به نقل از ميزان الحكمه جلد9 صفحه 385 @Masafe_akhar
هدایت شده از  مصاف آخر🇮🇷 🇵🇸
4_5789651284063685975.mp3
12.74M
🔊 استاد 📑 «شرح دعای ندبه» - جلسه ۱۱ 🗓 ۴ شهریور ماه ۱۴۰۱ - تهران، هیئت مع امام منصور 🎧 کیفیت 32kbps (ویژه اشتراک‌گذاری در واتس‌اپ) 🆔 @Masafe_akhar
پیش بینی ایشان از مبتلا شدن یکی از شاگردانش به بیماری سل آیت الله نصرالله شاه آبادی فرمودند: « واقعه ای که خیلی برایم ارزشمند بود و آن در رابطه با مرحوم آیت الله ابوالفضل خوانساری بود که در قم به رحمت خدا رفتند. ایشان طلبه نجف بودند. و مشغول درس خواندن بودند و خدمت مرحوم قا سید جمال الدین گلپایگانی هم درس می خواند. یکی از دوستان اهل علم برایم نقل کردند : من در نجف اشرف خدمت آقای گلپایگانی بودم و آقا شیخ ابوالفضل خوانساری هم آنجا بود و آقا شیخ ابوالفضل بعد از اتمام کار از منزل آقا سید جمال بیرون رفت. من آنجا بودم که وقتی خواستم جهت بازگشت به تهران با آقای گلپایگانی خداحافظی نمایم. ایشان( آیت الله گلپایگانی) فرمودند: منتظر باشید که چندان زمانی در آینده خیلی هم نمی گذرد. که آقا شیخ ابوالفضل مسلولاً ( در حال مبتلاء به بیماری سل) به تهران می آیند و مبتلاء به بیماری سل می شود. وقتی که به تهران آمد. در آنجا شما خدماتی را که می توانید نسبت به ایشان انجام بدهید. ایشان یعنی آقا سید ابوالحسن هم این مطلب را به ما گفت. و من الاتفاق خیلی هم فاصله نشد که آقای میرزا ابوالفضل خوانساری به تهران تشریف آوردند و مبتلاء به بیماری سل شده بودند که در بیمارستان شاه آباد آن موقع یعنی دارآباد امروز ایشان را بستری کردند و ما هم در خدمت ایشان بودیم. خوب این کشف از معنویت بیشتری از مرحوم آقا سید جمال گلپایگانی می کند. » 🎙کانال جامع‌ سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇 https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf 📌✉️
پناه بردن مردگان به آیت الله گلپایگانی مرحوم آقا سید جمال الدین گلپایگانی (ره) می فرمود: « روزی برای زیارت اهل قبور در نجف اشرف به وادی السلام رفتم هوا بسیار گرم بود پس از ادای فریضه ظهر از شدت گرما در میان وادی در زیر طاقی که بر سر دیوار روی قبری زده بودند نشستم. آنجا سایه بود. عمامه را برداشته و عبا را کنار زدم. و شطب (چپق کوچک) را روشن کردم که قدری استراحت نموده و برگردم. در این حال دیدم جماعتی از مردگان با لباسهای پاره و مندرس وضعی بسیار کثیف به سوی من آمدند و از من طلب شفاعت می کردند که آقا بیا و به فریاد ما برس که وضع ما بد است تو از خدا بخواه که ما را عفو کند. این مردگان شیوخی بودند از عرب که در دنیا مستکبرانه زندگی می نمودند و قبورشان در اطراف همان قبری بود که من بر روی آن نشسته بودم. در التماس خود مصرانه الحاح می نمودند و التجاء داشتند. من هم اوقاتم تلخ شد. همه را رد کردم و گفتم: ای بی انصافها شما در دنیا زندگی کردید و مال مردم را خوردید و جنایت کردید و حق ضعیف و یتیم و هر بی پناهی را ربودید و ما هر چه فریاد کشیدیم گوش ندادید. حالا آمدید و می گوئید که شفاعت کن. برویم گم شوید ای مستکبران. همه را رد کردند و پراکنده شدند. اما بعضیها را شفاعت می کنند. » 🎙کانال جامع‌ سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇 https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf 📌✉️
خبر دادن از فوت آیت الله حجت مرجع عالیقدرآیت الله محمد تقی بهجت فرمودند: « مرحوم آقا سید جمال گلپایگانی در زمانیکه در نجف بود و در منزلش نماز می خواند یکدفعه به حضار در مجلسش رو می کند و می گوید همین حالا یا همین امروز آیت الله آقا سید محمد حجت در قم وفات کرد. مرحوم آقا سید جمال آقا می فرمود. دو هفته بعد از رحلت آقا ضیاء عراقی در نماز وترم ایشان (آقا ضیاء) آمد و گفت همین امشب آقا شیخ محمد حسین اصفهانی (کمپانی) وفات کرد. آیا ما واقعاً فرزندان این علماء هستیم؟ » 🎙کانال جامع‌ سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇 https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf 📌✉️
زیارت امام حسین به همراه امام زمان علیهما السلام حجت الاسلام هاشمی نژاد از قول فرزند آقا سید جمال الدین گلپایگانی نقل می کنند : « شب جمعه ای مصادف شده بود با عرفه و ایشان (آیت الله گلپایگانی) خودشان را رسانده بود به کربلا، کنار صحن امام حسین علیه السلام یک جائی را پیدا کرده بود آنجا نشسته بود. حرم خیلی شلوغ و ازدحام زیاد بود. می فرمایند همانطور که مشغول ذکر بود فشار جمعیت آزرده اش کرده بود. دید که آقا سیدی خیلی خوش سیما بغل دستش ایستادند. به ایشان سلام کردند بعد فرمودند که : آقا سید جمال الدین دوست داری بروی داخل حرم ؟ (آیت الله گلپایگانی فرمودند) آقا دوست دارم اما نمی شود. فرمودند که بیا، دنبال آن بزرگوار راه افتادم. می گوید کوچه باز شد خیلی راحت، اصلاً فشاری نیست، ازدحامی نیست جمعیتی نیست. رسیدیم درب حرم، اذن دخول خواندند و آوردند مرا پای ضریح، زیارت خواندند. خلاصه اش را عرض می کنم .(آن آقا سید خوش سیما) دست کردند در جیبشان و یک سکه ای به من دادند، گرفتم این را تو دستم، یکمرتبه دیدم ایشان نیستند. و فشار جمعیت بقدری من را آزرده کرد که عمامه ام داشت از سرم می افتاد فقط این سکه را نگه داشتم. جمعیت مرا پرت کرد از حرم بیرون، صحن هم ازدحام بود. باز دوباره رفتم یک گوشه ای به زحمت پیدا کردم و خلاصه وضع هیأت لباسم بهم خورد و اما دستم را سفت نگه داشته بودم وقتی (باز) کردم. دیدم که یک سکه است و رویش نوشته شده یا صاحب الزمان. قرینه ای بود که آقا بودند. آقا هدیه دادند. فرزند ایشان می فرمودند بابام به این سکه خیلی علاقه داشت، باید هم علاقه داشته باشد. یک کیسه درست کرده بود مخصوص این سکه، این را گذاشته بود درون جیبش، هر وقت وضو می گرفت در می آورد می بوسید به چشمهایش می کشید هدیه آقا را، می گذاشت درون جیبش، می فرمودند یکی از این سفرها که بابام می رفت کربلا چند نفر همراهش بودند. قافله ای رفته بودند با پای پیاده، یکی از همراهان طلبه ای بود. دل درد شدیدی گرفت هر چه دوا دادند، قرص دادند، نبات دادند اثر نکرد. این برای اهل قافله تولید زحمت کرده بود. بابام فرموده بود یک کاسه آب آوردند و سکه حضرت را در آورد و زد توی آب، متبرکش کرد گفت بخور، اون هم خورد و خوب شد. در یک لحظه مثل آبی که روی آتش ریخته باشند. طلبه اصرار کرد به ایشان که قصه چی است. این چه سری بود. ایشان فرموده بودند که تو می خواستی خوب شوی، خوب شدی، اصرار زیاد کرد. سید هم مأخوذ به حیاء شده بود. ماجرا را گفته بود که ظاهراً ما خدمت آقا رسیدیدم و حضرت این سکه را مرحمت فرمودند. اون بنده خدا اهل معنویت نبود. با دستش اشاره کرد گفت برو بابا، سید این حرفها چی است می زنی. مثل خیلی ها که می گویند این حرفها چی است که می زنی. منزل بعدی رسیدند. پدرم وضو گرفت مثل همیشه کیسه را از جیبش درآورد. دید سر کیسه بسته شده است. خودش دو تا گره زده، باز کرد. دید سکه یا صاحب الزمان علیه السلام داخلش نیست. رفت که رفت که رفت. » 🎙کانال جامع‌ سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇 https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf 📌✉️
1401-08-24(abedini).mp3
12.32M
🔊 فایل صوتی برنامه سمت خدا 👤 📚 موضوع: سیره تربیتی انبیاء الهی در قرآن کریم ( حضرت موسی علیه‌السلام ) 🗓 سه شنبه بیست و چهارم آبان ماه ۱۴۰۱ 🗂 حجم: ۱۲ مگابایت 🎙کانال جامع‌ سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇 https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf 📌✉️
حل نمودن مشکل جوانی با دید باطنی مرحوم صافی اصفهانی فرمودند: آقایی که فرد فاضلی بوده است. می خواهد به مکه معظمه مشرف شود. خدمت مرحوم آقا جمال گلپایگانی برای خداحافظی میآید وقتی می خواهد محضر آقا را ترک کند، آقا به ایشان می گوید: « من وقوف اضطراری نهاری مشعر را کافی می دانم. این آقا که خود اهل فضل بوده، در دل می گوید من مقلد ایشان نیستم برای من چه تفاوتی می کند که ایشان وقوف اضطراری نهاری مشعر را کافی بدانند یا ندانند. به مکه مشرف می شود. روز عید پس از رمی جمرات وقتی به داخل چادر بر می گردد، جوانی سراسیمه وارد می شود و با ناراحتی می گوید: همه اعمالم خراب شد زیرا من همین الآن وقوف در مشعر را درک کرده ام می پرسد از چه کسی تقلید می کنی؟ می گوید از آیت الله آقا جمال گلپایگانی، می گوید: اشکال ندارد اعمالت صحیح است. جوان تعجب می کند و می گوید من از هر کس پرسیدم گفت اعمالت باطل است. می گوید خاطر جمع باش از ایشان شنیدم که فرمود من وقوف اضطراری نهاری مشعر را کافی می دانم در این جاست که این آقا متوجه می شود که سخن مرحوم آقا جمال گلپایگانی در هنگام خداحافظی حکنتی داشته است و ایشان با دیدن باطنی این جوان و اضطراب و نگرانی او را می دیده، از آن روی مشکل او را پیشاپیش بدین گونه حل کرده است. » 🎙کانال جامع‌ سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇 https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf 📌✉️
عمل جراحی بدون بی هوشی یکی از اساتید حوزه علمیه قم می فرمود: وقتی که آقا را در زمان مرجعیتش جهت یک عمل جراحی خیلی سخت به تهران آوردند. دکترها نتوانستند مرحوم آقا را راضی کنند که ایشان را بیهوش کنند لذا ایشان راضی نشدند که بیهوششان نمایند و عمل جراحی را در حال بیداری و بدون بی هوشی بر روی ایشان انجام دادند. و در حین جراحی مرحوم آیت الله آقا سید جمال الدین گلپایگانی به نقطه ای از سقف نگاه می کرد و ذکری می گفت که نمی دانم چه ذکری بود فرض نمائید که مثلاً صلوات می فرستاد و از اول عمل تا آخر هیچ صدا و آهی از ایشان که حاکی و دال بر درد و رنج باشد بر نخاست. » 🎙کانال جامع‌ سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇 https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf 📌✉️
عمودی از هوای خنک و لطیف عالم ربانی آیت الله حاج شیخ حسن اصفهانی فرمودند: « ظهر روزی از روزهای گرم تابستان مرحوم آقا سید جمال عبا را به سر انداخته و به طرف وادی السلام می رود. آقایی از اهل فضل ایشان را می بیند و به همراه ایشان به راه می افتد. از شهر که خارج می شوند احساس می کنند که در عمودی از هوای خنک و لطیف و معطر قرار گرفته اند. مرحوم آقا سید جمال برنامه اش این بوده که وقتی به وادی السلام می رسیده ابتدا سر قبر بزرگان علم و تقوا از جمله مرحوم قاضی می رفته و بعد می آمده در مکانی که هیچ اثری از قبر نبود می نشسته و فاتحه و دعا می خوانده است. خلاصه از وادی السلام که بر می گردند باز همان هوای خنک و لطیف با ایشان بوده تا اینکه به شهر می رسند و با شخصی برخورد می کنند. بعد از سلام و علیک و احوالپرسی که بسیار کوتاه و زود گذر بود. احساس می کنند که اثری از آن هوای خنک و لطیف نیست. مرحوم آقا سید جمال رو می کند به آن آقایی که همراهش بوده و می گوید: دیدی چگونه تماسهای نامناسب اثر خودش را می گذارد بنابراین معاشرت و تماس با افراد برای شخص سالک نقش مهمی دارد چه با خوبان و چه با بدان. » 🎙کانال جامع‌ سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇 https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf 📌✉️
آیت الله گلپایگانی در دریاهایی از نور آیت الله شیخ جواد کربلایی فرمودند: مرحوم آقا میرزا مهدی اصفهانی یکی از شاگردهای مرحوم آقا سید جمال گلپایگانی بوده و دستورات را از وی می گرفته، ایشان یک روز به خدمت آقا سید جمال آمده و به آقا گفت که من دیشب در حال سجده مشغول ذکر گفتن بودم که یک دفعه خود را داخل در دریاهایی از نور دیدم و در آن دریاهای نور همه چیز را شما (آیت الله گلپایگانی) می دیدم. آقا سید جمال گلپایگانی هم به مرحوم آقا میرزا مهدی اصفهانی یک مقداری توپیده ( تذکر داده ) بود. و به او گفته بود که این مکاشفه خوب است ولکن سیر وسلوکت را از سر بگیر و بعد به شاگردش فرموده بود که تو خیلی نباید به من توجه داشته باشی ما را واسطه قرار بده و باید توجه ات به خدا باشد. » 🎙کانال جامع‌ سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇 https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf 📌✉️
هفت نفر در آسمان هفتم حجت الاسلام مروی نقل میکرد: یک شخصی می گفت مرحوم آقا سید جمال گلپایگانی را در عالم خواب دیدم. آن شخص گفت نجف بودم شبی در عالم خواب دیدم در حرم امیر المومنین علیه السلام هستم حالا از راست به چپ طواف می کردم یا از چپ به راست، مرحوم آیت الله آقا سید جمال گلپایگانی به عکس من حرکت می کرد. به هم برخورد کردیم انگشت شصت ایشان را گرفتم یک لبخندی زد و گفت این کارهای عوامانه را رها کن چون در عوام رسم است که می گویند هر گاه میت را در خواب دیدی شصتش را بگیر. دیگر هر چه از او سؤال کنی جواب می دهد. مرحوم آیت الله گلپایگانی فرمودند: انگشت شصت مرا رها کن. گفتم آخه از اخبار برزخ می خواهم. آقا سید جمال گفت: این را به تو بگویم که اخبار برزخ خیلی هایش گفتنی نیست. اما تو سوالت را بکن آنی را که گفتنی باشد به تو جواب می دهم. گفتم: شما در کجا هستید؟ آقا سید جمال فرمود: آسمان هفتم. گفتم: با چه کسانی هستید؟ فرمودند: هفت نفریم و با هم هستیم. گفتم: آنها چه کسانی هستند؟ فرمودند: مرحوم آیت الله آقای شیخ محمد حسین غروی معروف به کمپانی، مرحوم علامه حلی، مرحوم محقق کرکی. خلاصه شش نفر دیگر را غیر از خودش اسم برد. اسم یک فقیهی را بردم که حدود صد سال، صد و ده سال است که از دنیا رفته است. خیلی فقیه بزرگی هم هست. فرمودند: نه ایشان در آسمان اول هست. گفتم آقا ایشان را می بینید؟ فرمودند: هر وقت ما بخواهیم ایشان را می بینیم. اما ایشان هر وقت بخواهد نمی تواند ما را ببیند. از مرتبه دانی نمی گذارند. به مرتبه عالی بروی. اما آن مرتبه عالی چونکه صد آمد نود هم پیش ماست. » 🎙کانال جامع‌ سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇 https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf 📌✉️