eitaa logo
کانال جامع سخنرانی اساتید انقلابی
13.8هزار دنبال‌کننده
25.5هزار عکس
36.5هزار ویدیو
317 فایل
eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf نشر ازاد 📛اخبارداغ‌محرمانه‌سیاسی‌ما‌اینجاست!👇👇👇 @Masafe_akhar تبلیغات↙️ @masaf_tabligh ☘مطالب زیبا و انسان ساز عرفا☘
مشاهده در ایتا
دانلود
@masafe_akhar 💎 «علیه السلام » 🔷 ♦️مأموریت لوط علیه السلام ➖حضرت لوط به دستور عمویش ابراهیم خلیل علیه السلام در شهر سدوم واقع در اطراف شرق اردن مستقر گردید. قوم آن شهر کافرترین و فاجرترین اقوام بودند. در خبث طینت و قبح سیرت سرآمد روزگار به شمار می‌رفتند. راه بر مردم می‌گرفتند و در مجالس به انجام منکرات (همجنس بازی) برمی‌خاستند. همدیگر را از انجام منکرات منع نمی‌کردند. چه بد اعمالی که انجام می‌دادند. 🔥 آنها مرتکب گناهی شدند که در واقع شنیع‌ترین جرمها بود و کسی قبل از ایشان مرتکب آن نگشته بود جریمه «همجنس بازی». 📖 قرآن کریم این عمل شنیع آنها را بازگو می‌کند و می‌فرماید: {أَتَأْتُونَ الذُّکرَانَ مِنَ الْعَالَمِینَ (١٦٥)وَتَذَرُونَ مَا خَلَقَ لَکمْ رَبُّکمْ مِنْ أَزْوَاجِکمْ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ عَادُونَ}*[آیا در میان شما جهانیان به سراغ جنس ذکور می‌روید و همسرانی که پروردگارتان برایتان آفریده است رها می‌سازید بلکه اصلاً شما قومی هستید که از حد می‌گذرید.] *(شعراء: 166-165) 🔻آنها هیچ عمل منکر و قبیحی را منکر نمی‌پنداشتند. در قساوت قلب و فساد اخلاق آن چنان غرق شده بودند که بی‌شرمانه در مجالس به انجام عمل لواط برمی‌خاستند. خداوند حضرت لوط را در میان آنها مبعوث فرمود، ایشان را به خداپرستی و ترک قبایح دعوت نمود بلکه هیچ اهتمامی به او نکردند و اعتنایی به نصایح او ندادند، بلکه گفتند: اگر از این تبلیغات دست نکشی تو را از دیار خود بیرون خواهیم کرد. {قَالُوا لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ یا لُوطُ لَتَکونَنَّ مِنَ الْمُخْرَجِینَ}[گفتند: ای لوط اگر (از این سخنان) دست نکشی از زمره تبعید شدگان خواهی بود.] (شعراء: 167) 🌼 جز چند تن از خوبان آن دیار که از منکرات آنها بیزاری می‌کردند، کسی به او ایمان نیاورد و قوم فاجر تصمیم به اخراج او و مؤمنان گرفتند. *خداوند می‌فرماید:{وَمَا کانَ جَوَابَ قَوْمِهِ إِلا أَنْ قَالُوا أَخْرِجُوهُمْ مِنْ قَرْیتِکمْ إِنَّهُمْ أُنَاسٌ یتَطَهَّرُونَ}[پاسخ قوم او جز این نبود که گفتند: اینان را از شهر و دیار خود بیرون کنید آخر اینان مردمان پاک و پرهیزگارند.] (اعراف: 82)*. و این منتهای سفاهت و بی‌خردی آنها بود. ♨️ پناه بر خدا کی و کجا اجتناب از رذیلت و قبایح به عنوان جریمه‌ای تلقی می‌شود که باید انسان به خاطر آن تهدید به طرد و حرمان گردد. و کی انسان شریف و پاکیزه مجرم تلقی می شود که باید مردم از او دوری کنند و از مملکت اخراج گردد. {أَخْرِجُوهُمْ مِنْ قَرْیتِکمْ إِنَّهُمْ أُنَاسٌ یتَطَهَّرُونَ}[پاسخ قوم او جز این نبود که گفتند: اینان را از شهر و دیار خود بیرون کنید، آخر اینان مردمان پاک و پرهیزگاری هستند.] (اعراف: 82) سبب این اخراج چه بوده؟ بی‌شرمانه و وحشیانه می‌گویند: {إِنَّهُمْ أُنَاسٌ یتَطَهَّرُونَ}[آخر اینان مردمان پاک و پرهیزگاری هستند.] (اعراف: 82). آنها انسانهایی هستند که می‌خواهند خود را پاک نگهدارند!
@masafe_akhar 💎 «علیه السلام » 🔷 👈لجاجت قوم لوط ✍️حضرت لوط (ع) یکی از کلدانیان بود که در بابل زندگى مى کردند. لوط اولین کسی بود که به حضرت ابراهیم (ع) ایمان آورد و گوى سبقت را ربوده بود. خداى تعالى او را به همراه ابراهیم به ارض مقدس یعنی سرزمین فلسطین فرستاد. قرآن می‌فرماید: «وَنَجَّیْنَاهُ وَلُوطًا إِلَى الْأَرْضِ الَّتِی بَارَکْنَا فِیهَا لِلْعَالَمِینَ» و او (ابراهیم) و لوط را [از آن سرزمین پر از شرک و فساد] نجات داده و به سوی سرزمینی که در آن برای جهانیان برکت نهاده ایم، بردیم. خدای متعال حضرت لوط را به سوی ایشان فرستاد. حضرت لوط آنها را به ترس از خدا و ترک فحشاء و برگشتن به فطرت پاک انسانیشان دعوت کرد. زیرا آنها در ابتدا قوم خیلی خوبی بودند اما این دعوت و انذار و حتی تهدید در آنها اثری نداشت تا جاییکه به لوط گفتند: اینقدر ما را تهدید نکن اگر راست میگویى عذاب خدا را بیاور. حتی حضرت لوط را تهدید کردند که : «لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ یَا لُوطُ لَتَکُونَنَّ مِنَ الْمُخْرَجِینَ» یعنی ای لوط اگر دست از دعوتت بر ندارى تو را از این شهر بیرون می‌کنیم. آنها به یکدیگر گفتند: خاندان لوط را از اینجا بیرون کنید که آنها مردمى هستند که مى خواهند از عمل لواط پاک باشند. ✍️ادامه دارد
💎 «علیه السلام » 🔷 ✍️آگاهی قوم لوط از وجود مهمانان ✨پس جبرئيل با ملائكه ديگر به نزد لوط آمدند، و چون قومش دانستند كه او مهمان دارد دويدند بسوى خانه او و لوط عليه السلام آمد و دست بر در گذاشت و ايشان را سوگند داد و فرمود:اى قوم من !از خدا بترسيد و مرا در امر مهمانان من رسوا مكنيد. گفتند: ما به تو نگفتيم كه مهمان به خانه مياور؟ پس بر ايشان عرض نمود دختران خود را به نكاح كه : من دختران خود را به نكاح حلال به شما مى دهم اگر دست از مهمانان من برداريد و با ايشان كارى نداشته باشيد. گفتند: ما را در دختران تو حقى نيست و تو مى دانى كه ما چه مى خواهيم . لوط عليه السلام فرمود: چه بود،اگر قوتى يا پناه محكمى مى داشتم ؟ پس جبرئيل گفت : كاش مى دانست كه چه قوتى او را هست ؛ پس آن حضرت را طلبيد به نزد خود، ايشان در را گشودند و داخل شدند، پس جبرئيل به دست خود اشاره بسوى ايشان كرد و همه كور شدند و دست خود را به ديوار مى گرفتند و قسم مى خوردند كه چون صبح شود ما احدى از آل لوط را باقى نگذاريم . پس چون جبرئيل به لوط گفت : ما رسولان پروردگار توئيم ، لوط فرمود: در عذاب تعجیل کنید . جبرئيل گفت : بلى . باز فرمود: زود باش . جبرئيل گفت : موعد ايشان صبح است ، آيا صبح نزديك نيست ؟ پس جبرئيل گفت به لوط كه : تو با فرزندان خود از اين شهر بيرون رويد تا به فلان موضع برسيد. فرمود:اى جبرئيل !الاغهاى من ضعيفند. گفت : بار كن و بيرون رو از اين شهر. پس بار كرد و چون سحر شد جبرئيل فرود آمد و بال خود را در زير آن شهر كرد و چون بسيار بلند كرد برگردانيد بر ايشان و ديوارهاى شهر را سنگسار كرد و لوط صداى عظيمى شنيد و از آن صدا هلاك شد. ✍️مترجم گويد: ميان علما خلاف است در تكليف كردن لوط دخترانش را به آن قوم كه بر چه وجه بود: بعضى گفته اند كه : مراد از دختران ، زنهاى ايشان بود، زيرا كه هر پيغمبرى به منزله پدر امت خود است ، پس غرض لوط آن بود كه زنهاى شما پاكيزه تر و بهترند از پسران ، چرا رغبت به آنها نمى كنيد كه حلالند بر شما. 🔹و بعضى گفته اند كه : آنها پيشتر خواستگارى دختران او مى كردند و او به اعتبار كفر ايشان قبول نمى كرد، در اين وقت از روى اضطرار راضى شد و ايشان قبول نكردند و اين نيز بر دو وجه مى تواند بود: اول آنكه در آن شريعت ، دختر به كافر دادن حلال بوده باشد، دوم آنكه به شرط ايمان آوردن ايشان را تكليف كرده باشد. 🔹و نقل كرده اند كه : دو تن در ميان ايشان بودند كه سركرده ايشان بودند و همه اطاعت ايشان مى كردند، لوط خواست كه دو دختر خود را به آن دو نفر بدهد كه شايد قوم دست از اذيت او بردارند. . و هر دو وجه در احاديث سابقه گذشت .... ✍️ادامه دارد تا پایان داستان با ما باشیند. @masafe_akhar
💠 💎 «علیه السلام » 🔷 ♦️وعده ی هلاکت قوم لوط علیه السلام 🥺لوط علیه السلام از نگرانی و اضطراب رهائی پیدا کرد و متوجه شد که نمی‌توانند به مهمانان او دسترسی پیدا کنند، قوم خود را درگیر و دار جدال و منازعه رها کرد و خود را مهیای خروج از ده نمود. قبل از اینکه صبح فرا برسد. زمانی که قوم سرکش به سوی خانه‌ی لوط هجوم آوردند که مهمانان را به زور بگیرند، خداوند چشمان آنها را کور کرد و نتوانستند آنها را پیدا کنند {وَلَقَدْ رَاوَدُوهُ عَنْ ضَیفِهِ فَطَمَسْنَا أَعْینَهُمْ فَذُوقُوا عَذَابِی وَنُذُرِ}[و با لوط درباره ی مهمانانش سخن گفتند، ما چشمانشان را کور کردیم، بچشید عذاب و عقاب را، و بیم دادنها و بر حذر داشتنهای مرا.] (قمر: 37).
💎 «علیه السلام » 🔷 👈فریب شیطان 😈 ✍️و به سند معتبر از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه : هر كه راضى مى شود كه كسى با او لواط كند او از بقيه سدوم است ، نمى گويم كه از فرزندان ايشان است و ليكن از طينت ايشان است . پس فرمود: شهرهاى قوم لوط كه بر ايشان برگردانيدند چهار شهر بود: سدوم و صيدم و لدنا و عميرا. و در حديث صحيح منقول است كه از آن حضرت پرسيدند كه : قوم لوط چگونه مى دانستند كه مهمان نزد لوط هست ؟ فرمود: زنش بيرون رفت و صفير مى كرد، و چون صفير را مى شنيدند مى آمدند. و صفير آن صدائى است كه از دهان مى كنند كه سوتك مى گويند. و به سند معتبر از حضرت امام محمد باقر عليه السلام منقول است كه : قوم لوط بهترين قومى بود كه خدا ايشان را خلق كرده است ، و ابليس لعنه الله در گمراهى ايشان طلب شديد و سعى بسيار كرد، و از نيكى و خوبى ايشان آن بود كه چون به عقب كار مى رفتند مردان همگى با هم مى رفتند و زنان را تنها مى گذاشتند ، پس ‍ شيطان چاره اى كه براى ايشان كرد آن بود كه هرگاه ايشان از مزارع و اموال و امتعه خود بر مى گشتند مى آمد و آنچه ايشان ساخته بودند خراب مى كرد، پس به يكديگر گفتند كه : بيائيد كمين كنيم اين شخصى را كه متاع ما را خراب مى كند ببينيم ، پس ‍ كمين كردند و او را گرفتند، ناگاه ديدند پسرى در غايت حسن و جمال ، گفتند: توئى كه متاعهاى ما را خراب مى كنى ؟ گفت : بلى ، منم كه هر مرتبه متاعهاى شما را خراب مى كردم . پس راءى ايشان بر آن قرار گرفت كه او را بكشند، و او را به شخصى سپردند؛ چون شب شد شيطان شروع به فرياد كرد، آن شخص گفت : چه مى شود تو را؟ گفت : شب پدرم مرا بر روى شكم مى خوابانيد. گفت : بيا روى شكم من بخواب . چون بر روى شكم او خوابيد حركتى چند كرد كه آن مرد را بر اين داشت و تعليم او نمود كه با او لواطه كند و لذت يافت . پس شيطان از ايشان گريخت . چون صبح شد آن مرد آمد به ميان آن قوم و ايشان را خبر داد به آنچه شب واقع شد و ايشان را خوش آمد اين عمل كه پيشتر نمى دانستند، پس مشغول اين عمل قبيح شدند تا آنكه اكتفا كردند مردان به مردان ، پس كمين مى كردند و هر كه را گذر بر شهر ايشان مى افتاد مى گرفتند و با او اين عمل مى كردند، تا آنكه مردم ترك شهر ايشان كردند، پس ترك كردند زنان را و مشغول پسران شدند. چون شيطان ديد كه در مردان كار خود را محكم كرد به صورت زنى شد و به نزد زنان آمد و گفت : مردان شما مشغول يكديگر شده اند، شما نيز با يكديگر مساحقه كنيد، پس زنان نيز مشغول يكديگر شدند. و هر چند لوط عليه السلام ايشان را پند مى داد سودى نمى داد تا آنكه حجت خدا بر ايشان تمام شد. @masafe_akhar