فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ : سه امری که هیچکس از آنها خلاصی ندارد!
👤 #حجت_الاسلام_والمسلمین_رفیعی
@masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ : فرق حسادت و غبطه چیست؟
👤 #حجت_الاسلام_والمسلمین_رفیعی
@masafe_akhar
🌸مصطفی به دنیا آمد،...
به روایت ژیلا بدیهیان(همسر شهید همت)
زمستان سال ۱۳۶۲ بود و ما در اسلام آباد غرب زندگی می کردیم.ابراهیم از تهران آمد قیافه اش خیلی خسته به نظر می رسید.معلوم بود که چند شبه که استراحت نکرده اینرا از چشمهای قرمزش فهمیدم.
با این همه آن شب دست مرا گرفت و گفت:"بنشین و از جات بلند نشو . امشب نوبت منه و باید از خجالتت در بیام."آن زمان مصطفی را باردار بودم .
از جایش بلند شد. سفره را انداخت غذا را کشید و آورد غذای مهدی (پسر اولمان) را داد و بعد از اینکه سفره را جمع کرد و برد دوتا چای هم ریخت و شروع کرد با بچه حرف زدن
میگفت:" بابایی اگه پسر خوب و حرف گوش کنی باشی باید همین امشب سر زده تشریف بیاری .می دونی چرا ؟ چون بابا خیلی کار داره .اگه امشب نیایی من تو منطقه نگران تو و مامانت هستم .بیا و مردونگی کن و همین امشب تشریف فرمایی کن."
جالب اینکه می گفت :"اگه پسر خوبی باشی." نمی دانم از کجا می دانست که بچه پسر است.
هنوز حرفش تمام نشده بود که زد زیر حرفش و گفت:"نه بابایی امشب نیا .بابا ابراهیم خسته س چند شبه که نخوابیده .باشه برای فردا."
این را که گفت خندیدم و گفتم :" بالاخره تکلیف این بچه رو مشخص کن بیاد یا نیاد ؟" کمی فکر کرد و گفت :"قبول همین امشب." بعد ادامه داد:"راستی حواسم نبود چه شبی بهتر از امشب ؟ امشب شب تولد امام حسن عسگری (ع) هم هست."
بعد انگار که در حال حرف زدن با یکی از نیروهایش باشد گفت:"پس همین امشب مفهومه ؟" دوباره خنده ام گرفت و گفتم:" چه حرفهایی می زنی امشب ابراهیم مگه میشه؟"
مدتی گذشت که احساس درد کردم و حالم بد شد . ابراهیم حال مرا که دید ترسید و گفت:"بابا تو دیگه کی هستی! شوخی هم سرت نمیشه پدر صلواتی ؟"
دردم بیشتر شد ابراهیم دست و پایش راگم کرده بود و از طرفی هم اشک توی چشم هایش حلقه زده بود .پرسید:"وقتشه ؟" گفتم:"آره." سریع آماده شد و مرا به بیمارستان رساند.
همان شب مصطفی به دنیا آمد. @
@masafe_akhar
دیدی وقتی دچار سرماخوردگی هستی
نه عطر گلها رو می فهمی و نه مزه غذاهای خوشمزه رو .!! ویروس گناه هم باعث میشه
ما عطر عبادت رو نفهمیم و مزه لذیذ ترین
خوراک روح که #نماز ه رو نچشیم...💔
#به_وقت_عاشقی
#نمازت_سرد_نشه_مؤمن
@masafe_akhar
📿ظهور امام زمان(علیه السلام)،یعنی آنچه را پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم)روز اول به مردم میداد،دوباره همه مسلمانها پیدا کنند و کتاب خدا و اهلبیت (علیهم السلام) را با همدیگر زیارت کنند و از هر دو استفاده کنند و قرآن را از اهلبیت(علیهم السلام) بیاموزند.
👨🏫شما در کلاسهای درس دو چیز را میبینید: یکی معلم، یکی کتاب.
اگر دانش آموز کتاب داشته باشد ولی معلم نداشته باشد چیزی از درس نمیفهمد و مطالب را خوب متوجه نمی شود،همچنین اگر معلم باشد ولی کتاب نباشد،معلم نمیتواند درسی بدهد چون ممکن است یک معلم چیزی بگوید و معلم دیگر از پیش خودش چیز دیگری بگوید، پس برای کلاس هم معلم لازم است و هم کتاب.
📖قرآن کتاب درسی مسلمانان است و اهلبیت(علیهم السلام)،معلم این کتاب هستند.
🕋ظهور امام زمان(علیه السلام) یعنی دوباره این معلم حقیقی بر سر کلاس می آید و برنامه آموزشی همه،یک دست و هماهنگ میشود .
--------------------------
@masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ : آثار و پیامدهای حسادت
👤 #حجت_الاسلام_والمسلمین_رفیعی
@masafe_akhar
پسرک یتیم جلوی در رفت. یاد گرسنگی اش افتاد. پاهایش ضعیف شده بودند. کله اش را تو برد و خوب نگاه کرد. حضرت محمد (ص) ساکت شد.
بعد با اشاره دست به او گفت: « بیا این جا. » پسرک یتیم خجالت کشید. اما چاره ای نداشت. آرام جلوی حضرت رفت و سلام کرد. حضرت محمد (ص) او را نوازش کرد. صورتش را بوسید. دستش را در دست خود گرفت. پسرک یتیم بغض کرد. حضرت محمد (ص) او را بین خود و دوستش معاذ نشاند.
معاذ هم که او را می شناخت، به سرش دست کشید. بعد حالش را پرسید و گفت: « چی شده پسرم! هر چه می خواهی به پیامبر (ص) بگو. مثل پدر تو هستند ». همه ساکت بودند. پسرک یتیم صورتش را جلوتر برد و گفت: « ای پیامبر خدا! من خیلی گرسنه ام. مادر و خواهرم هم گرسنه اند. ما از دیروز تا حالاچیزی نخورده ایم ». حضرت محمد (ص) غمگین شد.
فوری یکی از یارانش را صدا زد. بعد با صدای آهسته به او حرفی زد. مرد با عجله از مسجد بیرون رفت. بعد از چند دقیقه با یک کاسه خرما برگشت. چشم های پسرک یتیم از خوش حالی برق زد.
حضرت محمد (ص) گفت: « پسرم! در این ظرف بیست و یک دانه خرما است. هفت تا برای تو، هفت تا برای مادرت و هفت تا برای خواهرت ». پسرک یتیم تشکر کرد. او می دانست که غذای خانه پیامبر (ص) هم کم است؛ اما آن را به خانواده او بخشیده است. با خجالت کاسه را گرفت. بعد صورت حضرت محمد (ص) را بوسید و خداحافظی کرد.
حضرت محمد (ص) به معاذ گفت: ای معاذ! من دیدم که به آن کودک مهربانی کردی. هر کس به یک یتیم کمک کند و دست نوازش بر سرش بکشد، خداوند به اندازه موهایی که زیر دستش است، به او پاداش می دهد؛ گناهانش را هم می بخشد. »
@masafe_akhar
🍃🌸🍃
🍃🌿
🌱
✍روزی جوانی را دیدم که در کمال ادب سمت حرم اباعبدالله آمد و سلام داد و من نیز جواب سلام امام حسین به آن جوان را شنیدم. از جوان پرسیدم چه کرده ای که به این مقام رسیدی درحالیکه من پانزده سال است امام جماعت کربلا هستم و جواب سلامم را نمی شنوم؟
پاسخ داد پدر و مادر پیر و از کارافتاده ای داشتم که دیگر توانایی پیاده زیارت آمدن را نداشتند؛ قرار بر این شد هر شب جمعه یکی از والدینم را روی پشتم سوار کنم و به زیارت ببرم. یک شب جمعه که بسیار خسته بودم و نوبت پدرم بود، خستگی و گرسنگی و تشنگی ام را به رویشان نیاوردم و پدرم را سوار بر پشتم به زیارت امام حسین علیه السلام آوردم و برگرداندم. وقتی خسته به خانه رسیدم دیدم مادرم بسیار گریه می کند؛ پرسیدم مادرم چرا گریه می کنی؟ پاسخ داد پسرم می دانم که امشب نوبت من نبود و تو هم بسیار خسته ای. اما می ترسم که تا هفته ی بعد زنده نباشم تا به زیارت اباعبدالله بروم. آیا می شود امشب مراهم به زیارت ببری؟
💥هرطور بود مادرم رو بر پشتم سوار کردم و به زیارت رفتیم. تمام مدت مادرم گریه می کرد و دعایم می نمود. وقتی به حرم رسیدیم دعا کرد ان شاء الله هربار به امام حسین علیه السلام سلام بدهی، خود حضرت، سلامت را پاسخ بدهند. و این شد که من هر بار به زیارت اباعبدالله علیه السلام مشرف می شوم و سلام می دهم، از داخل مضجع شریف صدای جواب سلام حضرت را میشنوم. همهی اینها از یک دعای مادر است
📚 آیت الله میلانی
@masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ شعری بسیار زیبا در حضور امام خامنه ای حفظه الله 😍
@masafe_akhar
از بایزید بسطامی، رحمة الله علیه، پرسیدند که ابتدای کار تو چگونه بود؟ گفت:
من ده ساله بودم، شب از عبادت خوابم نمی بُرد.
شبی مادرم از من درخواست کرد که امشب سرد است، نزد من بخُسب.
مخالفت با خواهش مادر برایم دشوار بود؛ پذیرفتم.
آن شب هیچ خوابم نبرد و از نماز شب بازماندم. یک دست بر دست مادر نهاده بودم و یک دست زیر سر مادر داشتم.
آن شب، هزار «قُل هُوَ اللهُ اَحَد» خوانده بودم.
آن دست که زیر سر مادرم بود، خون اندر آن خشک شده بود. گفتم: «ای تن، رنج از بهرِ خدای بکش.»
چون مادرم چنان دید، دعا کرد و گفت: «یا رب، تو از وی خشنود باش و درجتش، درجه اولیا گردان.»
دعای مادر در حقّ من مستجاب شد و مرا بدین جای رسانید.
«بُستان العارفین»
@masafe_akhar
✨✨✨✨
✨🌙⭐️
✨⭐️
✨
✨✨✨ #داستان ✨✨✨
مدرسه ای اقدام به بردن دانش آموزانش به اردو میکنه، که در مسیر حرکت اتوبوس به یک تونل نزدیک می شوند که نرسیده به آن تابلویی با این مضمون دیده میشود که حداکثر ارتفاع سه متر، و ارتفاع اتوبوس هم سه متر.
ولی چون راننده قبلا این مسیر رو اومده بود با کمال اطمینان وارد تونل میشود و ولی سقف اتوبوس به سقف تونل کشیده می شود و در اواسط تونل توقف میکند.
پس از آروم شدن اوضاع مسئولین و راننده پیاده میشوند.
پس از بررسی اوضاع مشخص میشود که یک لایه آسفالت جدیدی روی جاده کشیده شده که باعث این اتفاق شده و همه به فکر چاره افتادند
یکی به کندن آسفالت و دیگری به بکسل کردن با ماشین سنگین دیگر و ...
اما هیچکدام چاره ساز نبود.
پسر بچه ای از اتوبوس پیاده شده و گفت که راه حل این مشکل را من میدونم، که یکی از مسئولین اردو بهش گفت که برو بالا پیش بچه ها و و از دوستات جدا نشو!!
پسر بچه با اطمینان کامل گفت که به خاطر کوچکیم دست کمم نگیر و یادت باشه که سر سوزن به این کوچکی چه بلایی سر بادکنک بزرگ در می آره
مرد از حاضر جوابی کودک تعجب کرد و راه حل از او خواست.
بچه گفت که پارسال در یک نمایشگاهی معلممان یادمان داد که از یک مسیر تنگ چه جوری عبور کنیم و گفت که برای اینکه دارای روح لطیف و حساسی باشیم باید درونمان را از هوای نفس و باد غرور و تکبر و طمع و حسادت خالی کنیم و در اینصورت می توانیم از هر مسیر تنگ عبور کنیم و به خدا برسیم.
مسوول به او گفت که بیشتر توضیح بده.
پسر بچه گفت : که اگر بخواهیم این مساله را روی اتوبوس اجرا کنیم باید باد لاستیکهای اتوبوس را کم کنیم تا اتوبوس از این مسیر تنگ و باریک عبور کند .
پس از این کار اتوبوس از تونل عبور کرد.
خالی کردن درون از هوای کبر و غرور و نفاق و حسادت؛ رمز عبور از مسیرهای تنگ زندگی است .
@masafe_akhar
💠 امام صادق (ع):
زمانی که بین مردم به عدالت رفتار شود؛
فقر از میان می رود،
و رزق و روزی از آسمان نازل می شود،
و زمین برکت خود را به اذن خدا می گستراند.
📚 کافی، ج ٣ ص ٥۶٨
#اللھمعجلݪوݪیڪاݪفࢪج
@Masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴در دینتان ثابت قدم باشید!!
@masafe_akhar
هدایت شده از مصاف آخر🇮🇷 🇵🇸
💢 چشم نداشتن به مال مردم
💠 امام علی علیه السلام فرمودند:
🍃 الْغِنَى الاَْكْبَرُ، الْيَأْسُ عَمَّا فِي أَيْدِي النَّاسِ.
🔹بزرگترين توانگرى، مأيوس شدن است از آنچه در دست مردم است.
📚 حکمت 342 نهج البلاغه
@Masafe_akhar
اینکه ما،راهی نمی بینیم به این معنی نیست که خداوند راهی ندارد
شما درمشکلاتتان راه حل های خداوند را نادیده گرفته اید
بهترین ها نصیب کسی میشه
که انتخاب رو به خدا واگذار کرده. سعی و تلاشت رو کردی ، بقیه ش رو بسپار به خدا.
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
@Masafe_akhar
🌷زن فقیری که خانواده کوچکی داشت،
با یک برنامه رادیویی تماس گرفت
و از خدا درخواست کمک کرد.
مرد بی ایمانی که داشت به این برنامه رادیویی گوش می داد،
تصمیم گرفت سر به سر این زن بگذارد.
آدرس او را به دست آورد
و به منشی اش دستور داد مقدار زیادی
مواد خوراکی بخرد و برای زن ببرد.
ضمنا به او گفت:
وقتی آن زن از تو پرسید چه کسی
این غذا را فرستاده،
بگو کار شیطان است.
وقتی منشی به خانه زن رسید،
زن خیلی خوشحال و شکرگزار شد و
غذاها را به داخل خانه کوچکش برد.
منشی از او پرسید:
نمی خواهی بدانی چه کسی غذا را فرستاده؟ زن جواب داد: نه، مهم نیست.
وقتی خدا امر کند،
حتی شیطان هم فرمان می برد
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
@Masafe_akhar
💠 آیات و احادیثی که در برنامه حجت الاسلام والمسلمین نظافت با موضوع " اصول ارتباط موثر در خانواده و جامعه " قرائت شد.
🔸 وَ الَّذينَ جاهَدُوا فينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنينَ
🔹 و آنها که در راه ما ( با خلوص نیّت ) جهاد کنند ، قطعاً به راه های خود ، هدایتشان خواهیم کرد و خداوند با نیکوکاران است.
⬅️ سوره عنکبوت ، آیه ۶۹
------------------------------------
🔸 الإمامُ عليٌّ عليه السلام ـ مِن كتابٍ لَهُ إلَى الحارثِ الهَمْدانيِّ ـ : و أكثِرْ أن تَنظُرَ إلى مَن فُضِّلتَ علَيهِ ؛ فإنّ ذلكَ مِن أبوابِ الشُّكرِ .
🔹 امام على عليه السلام ـ در نامه خود به حارث هَمْدانى ـ نوشت : به كسى كه بر او برترى دارى بسيار بنگر، كه اين يكى از انگيزه هاى شكرگزارى است.
------------------------------------
🔸 امیرالمومنین امام علی (علیه السلام) فرمودند :
« فَلَا تَنَافَسُوا فِي عِزِّ الدُّنْيَا وَ فَخْرِهَا وَ لَا تَعْجَبُوا بِزِينَتِهَا وَ نَعِيمِهَا وَ لَا تَجْزَعُوا مِنْ ضَرَّائِهَا وَ بُؤْسِهَا، فَإِنَّ عِزَّهَا وَ فَخْرَهَا إِلَى انْقِطَاعٍ وَ إِنَّ زِينَتَهَا وَ نَعِيمَهَا إِلَى زَوَالٍ وَ ضَرَّاءَهَا وَ بُؤْسَهَا إِلَى نَفَادٍ، وَ كُلُّ مُدَّةٍ فِيهَا إِلَى انْتِهَاءٍ وَ كُلُّ حَيٍّ فِيهَا إِلَى فَنَاءٍ. »
🔹 پس در عزت و فخر كردن به دنيا رقابت نكنيد، و به زيور و نعمت آن گول نخوريد، و از رنج و سختى آن بيتابى مكنيد، زيرا عزت و فخرش از ميان مى رود و زيور و نعمتش فانى مى شود، و رنج و سختى آن پايان مىپذيرد، و هر مدت آن به آخر مىرسد، و هر زنده آن مىميرد.
------------------------------------
🔸 امیرالمومنین امام علی (علیه السلام) فرمودند :
« الدهرُ يَومانِ : فيَومٌ لَكَ و يَومٌ علَيكَ ، فإذا كانَ لكَ فلا تَبطَرْ ، و إذا كانَ عَليكَ فلا تَحزَنْ ، فَبِكِلَيهِما سَتُختَبَرُ . »
🔹 روزگار دو روز است ؛ روزى به كام تو و روزى به زيان تو . چون به كام تو بود، سرمست مشو و چون به زيان تو بود، غمناك مباش ؛ زيرا هر دو مايه آزمايش توست.
------------------------------------
🔸 امیرالمومنین امام علی (علیه السلام) فرمودند :
« نَفَس المَرءِ خُطاهُ إلى أجَلِهِ . »
🔹 نفَسهاى آدمى گامهاى او به سوى مرگ است.
------------------------------------
🔸 بحار الأنوار عن الحسنِ الصيقلِ : قلتُ لأبي عبدِ اللّه عليه السلام : تَفكُّرُ ساعَةٍ خَيرٌ مِن قِيامِ لَيلَةٍ ؟ قالَ : نَعَم ، قالَ رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : تَفكُّرُ ساعَةٍ خَيرٌ مِن قيامِ ليلَةٍ . قلتُ : كيفَ يَتَفَكَّرُ ؟ قالَ : يَمُرُّ بِالدُّورِ الخَرِبَةِ فيَقولُ : أينَ بانُوكِ ؟ ! أينَ ساكِنُوكِ ؟ ! مالَكِ لا تَتَكلَّمينَ ؟ ! .
🔹 بحار الأنوار ـ به نقل از حسن صيقل ـ : به امام صادق عليه السلام عرض كردم : يك ساعت انديشيدن بهتر از يك شب عبادت كردن است؟ حضرت فرمود : آرى. رسول خدا صلى الله عليه و آله فرموده است: ساعتى انديشيدن، بهتر است از شبى را به عبادت گذراندن. عرض كردم: چگونه بايد انديشيد؟ فرمود: بر خانه هاى ويران بگذرد و بگويد: كجايند سازندگان شما؟! كجايند ساكنان شما؟! چه شده است كه سخن نمىگوييد؟!
------------------------------------
🔸 امیرالمومنین امام علی (علیه السلام) فرمودند :
« إنَّ أحسَنَ النّاسِ عَيشا مَن حَسُنَ عَيشُ النّاسِ في عَيشِهِ . »
🔹 بهترين زندگى را كسى دارد، كه مردم در زندگى او خوب زندگى كنند.
------------------------------------
🔸 پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند :
« وَ مَنْ بَنَى بُنْیَاناً رِیَاءً وَ سُمْعَةً حَمَّلَهُ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ- مِنَ الْأَرْضِ السَّابِعَةِ وَ هُوَ نَارٌ یَشْتَعِلُ مِنْهُ ثُمَّ یُطَوَّقُ فِی عُنُقِهِ وَ یُلْقَى فِی النَّارِ فَلَا یَحْبِسُهُ شَیْءٌ مِنْهَا دُونَ قَعْرِهَا إِلَّا أَنْ یَتُوبَ فَقِیلَ یَا رَسُولَ اللَّهِ- کَیْفَ یَبْنِی رِیَاءً وَ سُمْعَةً فَقَالَ یَبْنِی فَضْلًا عَلَى مَا یَکْفِیهِ اسْتِطَالَةً بِهِ عَلَى جِیرَانِهِ وَ مُبَاهَاةً لِإِخْوَانِهِ »
🔹 کسی که بنایی را به منظور خودنمایی و به گوش دیگران رساندن بسازد، خداوند این بنا را تا زمین هفتم در حالی که به صورت آتشی در گردن اوست، بر وی حمل میکند و او را در آتش میافکند. چیزی این شخص را از سقوط به قعر جهنم حفظ نمیکند؛ مگر اینکه توبه کند. عرض شد: ای رسول خدا! از روی ریا و سمعه ساختن بنا به چیست؟ فرمود: این که انسان زاید بر نیاز خود و به قصد فخرفروشی بر همسایگان و مباهات نمودن به برادران خود بنایی را بسازد.
------------------------------------
@masafe_akhar
متنی کوتاه و درخور توجه:
مردی درحال مرگ بود وقتی كه متوجه مرگش شد.
خدا را با جعبه ای در دست دید.
*خدا: وقت رفتنه.
*مرد: به این زودی؟
من نقشه های زیادی داشتم.
*خدا: متاسفم ولی وقت رفتنه.
*مرد: در جعبهات چي دارید؟
*خدا: متعلقات تو را.
*مرد: متعلقات من؟
یعنی همه چیزهای من،
لباسهام،پولهایم و...
*خدا: آنها ديگر مال تو نیستند.
آنها متعلق به زمین هستند.
*مرد: خاطراتم چی؟
*خدا: آنها متعلق به زمان هستند.
*مرد: خانواده و دوستانم؟
*خدا: نه، آنها موقتي بودند.
*مرد: زن و بچههایم؟
*خدا:آنها متعلق به قلبت بود.
*مرد: پس وسایل داخل جعبه حتما اعضاي
بدنم هستند؟
*خدا: نه، آنها متعلق به گردوغبار هستند.
*مرد: پس مطمئنا روحم است؟
*خدا: اشتباه می کنی روح تو متعلق به من است.
مرد با اشک در چشمهايش و با ترس زیاد
جعبه در دست خدا را گرفت
و باز كرد؛ دید خالی است!
مرد دل شکسته گفت :
من هرگز چیزی نداشتم؟
*خدا: درسته، تو مالك هیچ چیز نبودی!
*مرد: پس من چی داشتم؟
*خدا: لحظات زندگی مال تو بود.
هر لحظه که زندگی کردی مال تو بود.
زندگی فقط لحظه ها هستند.
قدر لحظه ها را بدانیم و لحظه ها را
دوست داشته باشیم.
آنچه از سر، گذشت؛ شد سر گذشت.
حیف بی دقت گذشت؛ اما گذشت!
تا که دل میخواست «روزی خوش کند»
بر در خانه نوشتند:
⇦در گذشت⇨
قدر همدیگر و لحظات خوب رو بدونيم.🌹
@masafe_akhar
1401-08-18 nezafat.mp3
13.07M
🔊 فایل صوتی برنامه سمت خدا
👤 #حجت_الاسلام_نظافت
📚 موضوع: اصول ارتباط موثر در خانواده و جامعه
🗓 چهارشنبه هجدهم آبان ماه ۱۴۰۱
🗂 حجم: ۱۲ مگابایت
@masafe_akhar