اردوهای تابستانه و مسابقه خاطره نویسی (قسمت اول)
خاطره نویسی از اردوها و برنامه های حلقه یکی از فعالیت های خوبی است که علاوه بر کارکرد معمول خود می تواند چند حسن برای مربی و سرگروه داشته باشد.
از جمله بیان واقعی احساسات متربیان ؛ پی بردن به کمبود ها و کاستی ها ؛ شناسایی علایق و سلیقه متربی و آگاهی از مشکلات و موانعی که معمولا مربی و سرگروه به واسطه مشغله زیاد در اردو از آنها بی اطلاع می ماند و ..
سرگروه می تواند در جلسات حلقه روش های صحیح خاطره نویسی را آموزش دهد و یکی از برنامه های جنبی اردو برگزاری مسابقه خاطره نویسی باشد.
خاطره چیست؟
آیا تاکنون خاطرهای را برای کسی نقل کردهاید؟
آیا تا به حال احساس کردهاید که دوستتان خیلی بهتر از شما خاطراتش را نقل میکند؟
آیا آرزو کردهاید که بتوانید مثل او خاطرهای را که دوست دارید، برای دیگران بگویید یا بنویسید؟
آیا میدانید که او چطور به این خوبی خاطراتش را نقل میکند؟
...
🔍#تربیتی
#اردو
#خاطره
•┈┈•✾•🌿🌺🌿•✾•┈┈•
✅ با ما همراه باشید..
کانال فعالان تربیتی، فرهنگی استان زنجان
🆔 @salehinzn
شبکه تربیتی بسیج استان زنجان
#متن_خاطره 🌷 مقید بود به من یاد بدهد همیشه لباس ارزان قیمت بپوشم. علتش را هم میدانستم. میدانستم او
#خاطره
🔻آقا مجید بچه محله یافتآباد تهران بود. از آن بچههای جنوب شهری که مَشتیگری در مرامش بود و توی محلهشان به انواع صفتها شناخته میشد.
🔹مجید سوزوکی، مجید بربری یا آقا مجید قربانخانی، هرکه بود ذات پاک این جوان جنوب شهری با محبت اهل بیت درهم آمیخته بود. پدر و مادرش میگفتند که مجید شاید خالکوبی کرده و گفتار و منش لوتیوار داشت، اما هر جا میرفت و هر کاری میکرد، حرمت اهل بیت (ع) را نگه میداشت.
🔸در سوریه وقتی مجید وضو میگرفت، بچهها میگفتند مجید این خالکوبیها چیست؟ در جواب میگوید: حضرت زینب (س) به زودی یا پاکش میکند یا خاک.» خانم زینب (س) خیلی زود دل پاک آقا مجید را میخرد و او را میبرد. ۲۱ دی ماه ۱۳۹۴ به شهادت میرسد و پیکرش تا همین اواخر در منطقه عملیاتی جا میماند.
🇮🇷به یاد شهید مدافع حرم مجید قربانخانی
•┈•✾•🌿🌺🌿•✾•┈•
✅ با ما همراه باشید..
شبکه تربیتی مساجد استان زنجان
🆔@masajedzn
شبکه تربیتی بسیج استان زنجان
#خاطره 🔻آقا مجید بچه محله یافتآباد تهران بود. از آن بچههای جنوب شهری که مَشتیگری در مرامش بود و
#خاطره
🔹همسر شهید مهدی باکری فرمانده دلاور لشکر ۳۱ عاشورا تعریف می کند:
✍روزی در حالی که آقا مهدی، از خانه بیرون میرفت به او گفتم: چیزهایی را که لازم داریم بخر. گفت : بنویس. خواستم با خودکاری که در جیبش بود بنویسم، با شتاب و هراس گفت: مال بیتالمال است و استفاده شخصی از آن ممنوع است و حتی اجازه نداد چند کلمه با آن بنویسم...
#شهدا
#سیره_شهدا
#بیت_المال
•┈•✾•🌿🌺🌿•✾•┈•
✅ با ما همراه باشید..
شبکه تربیتی مساجد استان زنجان
🆔@masajedzn
شبکه تربیتی بسیج استان زنجان
#خاطره 🔹همسر شهید مهدی باکری فرمانده دلاور لشکر ۳۱ عاشورا تعریف می کند: ✍روزی در حالی که آقا مهدی،
#خاطره
روزی به آزمایشگاه دانشگاه شهید بهشتی رفتم.دانشجویانِ مقطع تحصیلات تکمیلی مشغول فعالیت پژوهشی بودند.
🌺 با دیدن دانشجویان دختر که در آزمایشگاه لیزر و هستهای با دستگاههای ظریف و حساس آنجا چادر بر سر داشتند خیلی خوشحال و در عین حال متعجب شدم.
🔹 با دیدن این صحنه که در چنین رتبه علمی با برترین کشفیات و پژوهشهای علمی، اینقدر به مسائل دینی توجه میشد کنجکاو و علت را جویا شدم. چون این موضوع نمیتوانست از روی اجبار باشد آن هم در محیط خاص آزمایشگاه.
♦️وقتی از مسئولین دانشگاه پرسیدم پاسخ دادند: استاد این دانشجویان فردی مؤمن و از بچههای جنگ است که نفوذ کلام او و ارتباط صمیمیاش با دانشجویان، الگویی از او ساخته که تمامی دانشجویان او به مسائل دینی و رعایت احکام شرعی علاقهمند شدهاند تا آنجا که دختران همگی داوطلبانه چادر بر سر دارند.
🌱 وقتی پیگیر شدم دیدم آن استاد دکتر مجید شهریاری است، دانشمند عزیزی که در راه اعتلای علمی کشورمان جان عزیز خود را تقدیم کرد.
راوی:سردار محمدرضا نقدی
🇮🇷۸آذر،سالروز شهادت دکتر مجید شهریاری
#شهادت
#حجاب
#شهید_شهریاری
•┈•✾•🌿🌺🌿•✾•┈•
✅ با ما همراه باشید..
شبکه تربیتی مساجد استان زنجان
🆔@masajedzn
شبکه تربیتی بسیج استان زنجان
#خاطره روزی به آزمایشگاه دانشگاه شهید بهشتی رفتم.دانشجویانِ مقطع تحصیلات تکمیلی مشغول فعالیت پژوهشی
#خاطره
⚽️ بچه که بودیم گاهی روزهای تعطیل به خانه پدربزرگمان میرفتیم و وقتی از بیکاری حوصلهمان سر میرفت، یک توپ پلاستیکی میخریدیم و فوتبال بازی میکردیم.
❗️ وسط شور و نشاط بازی، ناگهان عباس غیبش میزد! صدایش میکردیم و جوابی نمیشنیدیم. با کنجکاوی به دنبالش میگشتیم و میدیدیم که در حال وضو گرفتن است.
🌱 بزرگتر که شدیم، دیگر میدانستیم که حتی در گرماگرم بازی، عباس نمازش را به موقع میخواند. این باعث شده بود که ما هم به تبعیت از او، بازی را تعطیل کنیم و نماز بخوانیم.
🇮🇷شهید عباس دانشگر
⚘ شادی روح شهدا صلوات ⚘
#شهدا
#شهید_عباس_دانشگر
#نماز
•┈•✾•🌿🌺🌿•✾•┈•
✅ با ما همراه باشید..
شبکه تربیتی مساجد استان زنجان
🆔@masajedzn
شبکه تربیتی بسیج استان زنجان
#خاطره ⚽️ بچه که بودیم گاهی روزهای تعطیل به خانه پدربزرگمان میرفتیم و وقتی از بیکاری حوصلهمان سر
#خاطره
🔴همیشه بالاترین اهدافو انتخاب کن...
👌از همون موقعِ فارغ التحصیلی،می دونست که باید وارد یکی از استراتژیکترین کارها بشه.
هدف براش روشن بود.
🌺همیشه بالاترین اهدافو انتخاب میکرد.طبیعتش جوری بود که هرچیزی رو شماره یکشو می خواست؛چه در زندگی و چه در کار.
می گفت:
❄️هیچ وقت موازی یا پایین نگاه نکن.همیشه بالارو نگاه کن.
خودش همیشه بلندپرواز بود.چون میدونست کار سایت نطنز یکی از پرخطرترین،مهیّج ترین و مفیدترین کارهاست،انجام میداد.
📚نقل از کتاب:من مادرِ مصطفی
(خاطرات دانشمند شهید مصطفی احمدی روشن)
#شهدا
#هدف
#شهید_احمدی_روشن
•┈•✾•🌿🌺🌿•✾•┈•
✅ با ما همراه باشید..
شبکه تربیتی مساجد استان زنجان
🆔@masajedzn
شبکه تربیتی بسیج استان زنجان
#خاطره 🔴همیشه بالاترین اهدافو انتخاب کن... 👌از همون موقعِ فارغ التحصیلی،می دونست که باید وارد یکی
#خاطره
⁉️ همیشه برایم عجیب بود که چرا موقع ذکرگفتن، اینهمه انگشتانش را فشار میدهد!
فرصت را غنیمت شمردم و علت این کارش را پرسیدم.
انگشتانش را مقابلِ صورتش گرفت و گفت:
🔥"برای اینکه میخوام این انگشتا روز قیامت یادشون باشه، گواه باشن که من توی این دنیا با این دستها زیاد ذکر گفتم..."
💎یَوْمَ تَشْهَدُ عَلَیْهِمْ أَلْسِنَتُهُمْ وَأَیْدِیهِمْ وَأَرْجُلُهُمْ بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ(سوره نور، آیه ۲۴)
💫روزی که زبانها و دستها و پاهای آنها، به اعمالی که انجام دادهاند، شهادت میدهند.
📚کتاب "یادت باشد"
🌹شهید حمید سیاهکالی مرادی
#شهدا
#یادت_باشد
#ذکر
#قیامت
•┈•✾•🌿🌺🌿•✾•┈•
✅ با ما همراه باشید..
شبکه تربیتی مساجد استان زنجان
🆔@masajedzn
شبکه تربیتی بسیج استان زنجان
#خاطره ⁉️ همیشه برایم عجیب بود که چرا موقع ذکرگفتن، اینهمه انگشتانش را فشار میدهد! فرصت را غنیمت
#خاطره
💍 رفقایم توی بسیج دانشگاه فهمیدند مصطفی ازم خواستگاری کرده. از این طرف و آن طرف به گوشم می رساندند که «قبول نکن، متعصبه».
🛑 با خانمها که حرف میزد، سرش را بالا نمیگرفت.
سرِ برنامههای بسیج اگر فکر میکرد حرفش درست است، کوتاه نمیآمد. به قول بچهها حرف، حرف خودش بود. معذرتخواهی در کارش نبود.
🌹 بعد از ازدواج، محبتش به من آنقدر زیاد بود که رفقایم باور نمیکردند این همان مصطفایی باشد که قبل از ازدواج میشناختند! طاقت نداشت سردرد من را ببیند...
✍همسر دانشمند شهید مصطفی احمدی روشن
#شهدا
#اخلاق
•┈•✾•🌿🌺🌿•✾•┈•
✅ با ما همراه باشید..
شبکه تربیتی مساجد استان زنجان
🆔@masajedzn
#روز_دانشجو
✍خاطرهای از دوران دانشجویی دانشمند شهید مصطفی احمدیروشن:
🇵🇸 خبر که میرسد فلسطینیها موشک زدهاند به شهرکهای اسراییلی، مصطفی روی پایش بند نمیشود...
📝 تحقیقی بر پایه سوخت شِکر انجام میدهد و معتقد است این موضوع برای حماس که تحت تحریم و محاصره است و اینکه بتوانند از موادغذایی که ورودشان ممنوع نیست تجهیزات دفاعی درست کنند اهمیت زیادی دارد...
#شهدا
#خاطره
#فلسطین
•┈•✾•🌿🌺🌿•✾•┈•
✅ با ما همراه باشید..
شبکه تربیتی مساجد استان زنجان
🆔@masajedzn
شبکه تربیتی بسیج استان زنجان
#خاطره 💍 رفقایم توی بسیج دانشگاه فهمیدند مصطفی ازم خواستگاری کرده. از این طرف و آن طرف به گوشم می ر
#خاطره
🌹به زندگی شخصی دانشجوها به شدت اهمیت میداد. دوستی داشتم که موقع ازدواج، به مشکل مالی برخورد. استاد کمکش کرد تا زندگیاش را شروع کند. گفته بود هروقت داشتی، برگردان. آن بنده خدا هم ماهیانه مبلغی را برمیگرداند.
🔹 همیشه نگران شغل و آینده دانشجوها بود. اگر میدید دانشجویی سال قبل فارغالتحصیل شده، ولی هنوز شغل ندارد، برایش شغلی پیدا میکرد یا در پروژههای خود، از او استفاده میکرد. این نگرانی همیشه در ذهنش بود.
🌱 دانشجوهایی که با دکتر پروژه داشتند، میگفتند امکان نداشت دکتر سر ماه فراموش کند حقالزحمه ما را بدهد. حواسش بود اگر یکی از بچهها متأهل است و درآمدی ندارد، به او کمک کند...
🇮🇷دانشمند شهید مجید شهریاری
🔴شادی روح شهدا صلوات
#شهدا
#دانشجو
#دغدغه
•┈•✾•🌿🌺🌿•✾•┈•
✅ با ما همراه باشید..
شبکه تربیتی مساجد استان زنجان
🆔@masajedzn
شبکه تربیتی بسیج استان زنجان
#خاطره 🌹به زندگی شخصی دانشجوها به شدت اهمیت میداد. دوستی داشتم که موقع ازدواج، به مشکل مالی برخورد
#خاطره
🔺روز ســـوم عمليات بود .
حاجی هم می رفت خط و برمی گشت .
آن روز ، نمازظهر را به او اقتدا كرديم .
سر نمازعصر ، يک حاج آقای روحانی آمد . به اصرار حاج همت ، نماز عصــر را ايشان خواند .
مسئلهی دوم حاجآقا تمام نشده، حاج همت غـــش كرد و افتاد زمين .
🔹ضعف كرده بود و نمی توانست روی پــا بايستد .
سِرم به دستش بود و مجبوری ، گوشهی ســــنگر نشسته بود .
با دست ديگر بیسيم را گرفته بود و با بچـــهها صحبت ميكرد ؛
خبر میگرفت و راهنـــمائی می كرد .
اينجا هم دست از کـــار بر نداشت...
#شهدا
#الگو
#جوان
#همت
•┈•✾•🌿🌺🌿•✾•┈•
✅ با ما همراه باشید..
شبکه تربیتی مساجد استان زنجان
🆔@masajedzn
🔸 یمن را دریاب ... ! 🔸
📝#خاطره دکتر علی حائری شیرازی (فرزند مرحوم آیت الله حائری شیرازی) از پدر
🔻پدر داشت روزهای پایانی را میگذراند. دکترها برایش اصطلاحِ «سپسیس عفونی» را بکار میبردند. «سپسیس» یک بیماری خطرناک و مرگبار است که بر اثر واکنش شدید سیستم ایمنی بدن در برابر عفونت شدید ایجاد می شود. «سپسیس شدید» منجر به «شوک سپتیک» می شود. این شوک، فشار خون پدر را کمتر از ۷ کرده بود. بوسيله دارویی که دائم و بهتدریج به بدن تزریق میشد، سعی در جلوگيری از اُفت شدید فشار داشتند.
🔹این حالات، پدر را در خوابی عمیق و متفاوت فرو میبرد؛ حالتی اغماء گونه ...
از شب، نوبت حضور من بالای سرشان است. حالتی رفت و برگشت دارند. بیهوش و هوشیار در نیمههای شب نگاهی به من کردند. «علی بیا !». بعد بلافاصله گفتند: «از یمن چه خبر؟!». متعجب نگاه میکنم. «با موشک کجا را زده؟». گویی نظارهگر واقعهای بوده که من از آن بی خبرم. میگویم: «خواب دیدید؛ ما الآن در بیمارستان نمازی هستیم». رویش را برمیگرداند. «نه، خواب نبود! یمن را دریاب. اخبار یمن را پیگیر باش. آخرالزمان از یمن آغاز میشود. از شلیک اولین موشکها !» بعد سکوتی طولانی کرد. دوباره میگوید «علی بیا!».
🔸اشاره میکند که «سرت را جلو بیار». سرم را میچسبانم به دهانش. باصدای بیجوهرهای میگوید: «ان شاء الله تو ظهور را درک میکنی!» مو به تنم سیخ میشود. میگویم «ان شاء الله» و در دل، همۀ این فضا را حمل بر حال اغماگونه او میکنم و عبور میکنم ... تا اینروزها که اولین موشکها با جسارتی وصفناشدنی از یمن به سمت تمام منافع اسرائیل و آمریکا شلیک میشود ... و تنگهای که لقب مهمترین آبراهۀ جهان را یدک میکشد برای همه کشتیهای اسرائیل و آمریکا ناایمن شده. یمن یک تنه دارد صفآرایی و آبروداری میکند.
باز صدای پدر را میشنوم: «یمن را دریاب ...!»
•┈•✾•🌿🌺🌿•✾•┈•
✅ با ما همراه باشید..
شبکه تربیتی مساجد استان زنجان
🆔@masajedzn