🌹کبوتران بینشان🌹
🌷#شهید_سید_کاظم_عبدالحسین_زاده
🔸 تاریخ ولادت: ۱۰ خرداد ۱۳۳۹
🔸 تاریخ شهادت: ۲۶ اسفند ۱۳۶۳
🔸 محل شهادت: شرقدجله
🔸 گلزار شهید: جاویدالاثر
○
🌷#شهید_قربانعلی_پوریاری
🔸 تاریخ ولادت: ۸ تیر ۱۳۳۸
🔸 تاریخ شهادت: ۲۶ اسفند ۱۳۶۳
🔸 محل شهادت: جزیرهمجنون
🔸 گلزار شهید: جاویدالاثر
💢 بخشی از زندگینامه #شهید_کاظم_عبدالحسین_زاده :👇
شهید عبدالحسینزاده در سال ۱۳۳۹ در روستای پیرسرای شاندرمن از یک خانواده ی کشاورز متدین دیده به جهان گشود ودومین فرزند خانواده شد. سید کاظم از کودکی فردی زرنگ و خلاق بود. دوران ابتدایی را در مدرسهی میرشجاع بها و فردوسی خرفکوره سپری کرد. سپس دورهی راهنمایی را در شاندرمن گذراند و مسافت پنج کیلومتری پیرسرا تا مدرسه را هر روز پیاده طی می کرد. با اتمام دورهی راهنمایی با توجه به علاقهی کاظم به امور فنی با توجه به وجود نداشتن هنرستان در ماسال و شاندرمن به ناچار به هنرستان شهید عباسپور صومعه سرا رفت و در رشتهی الکترونیک مشغول به تحصیل شد و دیپلم رشتهی الکترونیک را اخذ کند.
سید کاظم همزمان با تحصیل سیمکشی ساختمان انجام می داد به نحوی که در سال ۱۳۵۹ و ۱۳۶۰ همزمان با بهره مندی روستاهای خرفه کوره، پیراسرا و خلورجان از نعمت برق، بیشتر منازل مردم این روستاها را بدون توقع مالی آنچنانی سیم کشی کرد و در تمام این موارد، مبلغ پرداختی خانواده را بدون توقع مبلغ بیشتر می پذیرفت.
وقتی که به جبهه اعزام شد باز هم به دلیل علاقه به برق و الکترونیک در گروه تخریب تیپ ۵۵ هوابر شیراز عضو شد.
سید کاظم در آخرین مرخصی خود منزل یکی از روحانیون منطقه را سیم کشی کرد و در حین کار به این روحانی گفت این رفتن من دیگر برگشت ندارد و شهید خواهم شد و از شما می خواهم در مراسمم شما روزه بخوانید. در همین مرخصی با تک تک همسایه ها خداحافظی و طلب حلالیت کرده و حتی مداح و شاعر مراسم خودش را هم انتخاب کرد.
با اینکه نوبت اعزامش نرسیده بود در عملیات بدر بصورت داوطلبانه به منطقهی شرق دجله رفت و در روز ۲۶ اسفند ماه سال ۱۳۶۳ شربت شهادت را نوشید و پیکر مطهرش در آغوش دجله ماند و هیچ وقت باز نگشت.
روحش شاد و راهش پر رهرو باد
●
💢 بخشی از زندگینامه #شهید_قربانعلی_پوریاری از زبان شعبان پوریاری(برادر شهید) :👇
شهيد قربانعلی پوریاری در تاریخ ۸ تیر ۱۳۳۸ دیده به جهان گشود. دوران ابتدايی خود را در دبستان روستای اولم بخش شاندرمن گذراند. مقطع راهنمايی را در يكی از مدرسه های شهر رشت و دوران دبيرستان را در دبيرستان قائميه شهر رشت گذراند. در سال ۱۳۵۷ سال چهارم نظری و سال آخر تحصيلیاش بود ولی بهعلت ناخوش احوالی و مريض بودنش نتوانست درس بخواند و ديپلم خود را بگيرد.
دو سال در محله عضو هيئت امناي مسجد بود و در عمران و آباداني محله كوشا بود و حدود دو سال عضو تعاون روستای محله بود او در برق رسانی به محله مان بسيار تلاش كرد تا اينكه موفق شد و امتياز برق را به محله مان در اولم رساندند.
به خدمت مقدس سربازی رفت. حدود ۱۹ ماه منشی دفتر شهید صياد شيرازی بود و سپس با اصرار خودش خواست كه به منطقه برگردد تا اينكه به منطقه جنگی رفت و در آنجا در نيروی ۵۵ هوابرد شيراز و سمت آرپیچی زن را بهعهده داشت. ما از نظر سنی تقريبا با هم نزديك بودم گاهي اوقات با هم قدم می زديم و به من می گفت به افراد پير و مسن احترام بگذارد و جويای احوال آنان باش چرا كه آنها هم روزی جوان بودند و غرور داشتند. هر كس كه با او سلام و عليک میكرد دوست داشت با او رابطه برقرار كند و معاشرت كند چون او خوشرفتار بود.
او هميشه افراد همسن و سال خود را دعوت به انقلاب میکرد.
ميگفت بايد در اين انقلاب نقش داشته باشيم. با افراد گروهك و منافق به شدت مخالف بود و مبارزه ميكرد.
آخرين بار كه به مرخصی آمد آبان ماه سال ۱۳۶۳ بود. دوباره بعد از اتمام مرخصی به منطقه برگشت. ۱۳۶۳/۱۱/۲۶ قرار بود كه به مرخصی بيايد برايمان نامه نوشت در آن نامه ذكر كرده بود كه نمیتواند به خانه بيايد برايش ماموريت پيش آمده است سپس در اسفند ماه ۱۳۶۳ به ما خبر رسيد كه شهيد همراه با يك همرزم ديگر بنام عبدالحسين زاده مفقودالاثر شده اند.
در دفتر خاطراتش يك بيت شعر سروده بود؛
سرباز هر جا كه رود آرزوی وطن كند
بلبل هر جا كه رود آرزوی چمن كند
💢 امام خمینی(ره): یاد شهیدان باید با تدبر و عبرت گیری همراه باشد.
✍️ جمعآوری و ویرایش: #میثم_اکبری
لینک کانال شهدای شهرستان:👇
@shohada_shahrestan
آدرس وبلاگ لالهسرخ(شهدای شهرستان)👇
lalehsorkh.blog.ir
تصاویر شهدا👇
https://s8.uupload.ir/files/img_20240316_012754_836_d8ff.jpg
♦️ @MasalNews
http://eitaa.com/joinchat/1111818240Cf721c801d4