eitaa logo
کانال رسمی ماسال نیوز
5.4هزار دنبال‌کننده
21.4هزار عکس
8هزار ویدیو
58 فایل
کانال رسمی پایگاه خبری ماسال نیوز خبرهای تالش ، رضوانشهر ، ماسال و شاندرمن نخستین پایگاه دارای مجوز در تالش بزرگ 🌐سایت: masalnews.ir ش مجوز: ۹۳/۱۸۴۰۸ 🌐تلگرام: t.me/Masalnews سردبیر: الیاس ملکی 09114950456 ارسال پیام،سوژه و خبر @masalnews_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
❌ ماجرای خانه سازمان شهردار سابق برره 🔸گفت: شهردار سابق که بومی همونجا بود در خانه سازمانی زندگی می کرد. ▪️گفتم: خوب شاید در شهر منزلی نداشت؟ 🔸گفت: کاری به این ندارم حرف من اینه که چرا ایشان هنوز تو خونه سازمانی می شینند؟ ▪️گفتم: یعنی الآن که یک سال و اندی از این پست رفته هنوز در منزل سازمانی هست؟ 🔸گفت: آره، این که چیزی نیست بعضی ها الآن تو همین به جز خانه سازمانی چند واحد دیگر هم به مصادره خودشون درآوردند و هیچکی نیست بهشون بگه بالای چشمتون ابرو هست! ▪️گفتم : قاضی از جیب‌بر پرسید؛ چرا دست توی جیب این آقا کردی؟ گفت؛ فکر کردم جیب خودم است! قاضی گفت؛ پس چرا پولش را برداشتی؟ یارو گفت؛ یعنی آدم حق ندارد از جیب خودش پول بردارد؟!   @MasalNews
❌ مدیرعامل یک بانک هم در ییلاقات صاحب خانه شد! 🔹 گفت: شنیدی مدیر عامل یک بانک در ییلاقات خانه ای درست کرده؟ 🔸گفتم: اشکالش چیه؟ 🔹گفت: اشکال کار اونجاست که مردم عادی اجازه چنین کاری رو ندارند. 🔸گفتم: خوب شاید بومی آنجا باشد؟ 🔹گفت: پدرش در ییلاق خانه دارد ولی مگر به همه کسانی که پدرشان خانه دارد مجوز ساخت می دهند؟! 🔸گفتم: از کجا می دونی مجوز داره؟ 🔹گفت: مجوز ندارد ولی مسئولان منابع طبیعی انگار سکوت کرده اند تا این در ییلاق مایملک دار شود! البته پارسال خانه غیرقانونی همین جناب را خراب کردند ولی امسال دوباره به جای یک خانه درست کرد!! ولی برخی مسئولان در مقابل این تخلف روزه سکوت گرفته اند و منتظر ورود مدعی العموم به پرونده هستند! 🔸 گفتم: خب معلومه که پشت پرده این سکوت چیزی هست! شخصی رفت دندانپزشکی و گفت؛ آقای دکتر، این دندونم کج در اومده، دکتر پرسید؛ میخوای بکشم؟ گفت؛ پَ‌نه‌پَ اومدم یک کم نصیحتش کنی شاید به راه راست هدایت بشه! 🔹 @MasalNews
🔺 مفقود شدن لاستیک‌های بخشداری پایین برره! 😳 🔹گفت: ماجرای گم شدن لاستیک‌های ماشین بخشداری را شنیدی؟ 🔻گفتم: نکنه براش فاکتور چند 10 میلیونی زدند؟ 🔹گفت: نه. ولی یک اتفاق عجیب‌تر رخ داده و اون هم اینه که در زمان بخشدار سابق پایین برره، برای خودروی بخشداری 4 حلقه لاستیک خریداری و نصب شد ولی در دوران بخشدار جدید خبری از آن لاستیک‌ها نیست و باز هم ماشین بخشداری همان لاستیک‌های قدیمی را دارد. 🔻 گفتم: چطور؟ مگر می‌شود؟ مگر داریم؟ 🔹گفت: اتفاقاً بخشدار سابق برای این قضیه به دادگاه کشیده شد و گفت من اصلا لاستیک‌های ماشین رو‌ ندیده‌ام. بالاخره هم مشخص نشد که لاستیک‌ها به کجا رفته است و در واقع چه کسی لاستیک‌ها را قاپیده است! 🔻گفتم: خوب بالاخره که چی؟ خوب بخشدار جدید را هم ببرند دادگاه و بازجویی کنند تا تکلیف لاستیک‌ها مشخص شود. 🔹 گفت: آخه لاستیک‌ها در اواخر دوران بخشدار قبلی پایین برره مفقود شد و بعد از تحویل بخشداری به بخشدار جدید دیگر خبری از لاستیک‌ها نبود. 🔻 گفتم: حالا که تکلیف لاستیک‌ها مشخص نشده، کشیدن بخشدار جدید به نوعی پیشگیری هست چون می گن گاو یارو از دستش فرار کرده بود، هرچه کرد نتوانست آن را بگیرد. به مزرعه برگشت و گوساله را به باد کتک گرفت! گفتند؛ گاوت فرار کرده چرا گوساله را می‌زنی؟ گفت؛ این گوساله بزرگ بشه از اون بدتر می‌شه! 😃 ♦️ @MasalNews
❌ دخالت معاون حاکم برره در برداشت‌های غیرمجاز شن از رودخانه اردک بخش نیم برره گفت: معاون حاکم در بر داشت غیرمجاز شن از رودخانه اردک دخالت می کرد و دستی بر آتش داشت. گفتم: چطور؟ مگر برره حاکم نداشت؟ گفت: برره حاکم داشت ولی حاکم حدود دو ماه به سفر رفته بود و در این دو ماه معاون حاکم برره از موقعیت استفاده کرده و خود را پادشاه برره معرفی کرد و دستورات غیر قانونی داد. گفتم: یعنی چی دستورات غیر قانونی داد مثلاً چه کار کرد؟ گفت: معاون حاکم که خود را بزرگ‌تر منطقه میدید از موقعیت استفاده کرد و با همکاری تنها پیمانکار رودخانه اردک، کف این رودخانه را به طور کامل جارو کرد و برای بستن دهان اهالی، کوچه‌های منتهی به صومعه‌ها را هم شن‌ریزی می‌کرد و مخالفت‌های مسئولین نیم برره و برره هم افاقه نکرد. گفتم‌: در پاسخ به مخالفت‌ها چه می‌گفت؟ گفت: به آن‌ها جواب می‌داد حاکم دیگر بر نمی‌گردد و من حاکم برره هستم و خواهم بود. گفتم: این حرف‌ها، بی‌حساب و کتاب نبود و برای انحراف افکار عمومی برره و نیم برره از خرابکاری‌هاشونه. یارو گوسفند می‌دزدید و گوشت آن را صدقه می‌داد! پرسیدند این چه کاریه؟ گفت؛ گناه دزدی با صدقه پاک میشه! پوست و روده حیوون هم واسه خودم باقی میمونه! ♦️ @MasalNews
🔺 برره‌ای گفت: معاون هنوز در این شهر مقیم نیست و در بلد مرکزی ولایت سکونت دارد و هر روز از آنجا به سمت برره حرکت می‌کند و در این مسیر حاکم نیز او را همراهی می‌کند. گفتم: عجب! او خودش در زمان اندک کارگزاری‌اش در حکومت برره، حکم کرده بود که همه کارگزاران باید در برره اقامت داشته باشند! گفت: راستی! جناب معاون برره هر روز آن مسیر را با درشکه حکومتی رفت و آمد می کند اما به دلیل خساست حاضر نیست به خر حکومتی که درشکه را می‌کشد علوفه یا حتی یونجه بدهد! گفتم: خُب! خر مگر بدون علوفه و یونجه راه می‌رود؟! گفت: چند بار خره بیچاره و گرسنه در حوالی برره بر زمین نشسته و دیگر نای حرکت نداشته و جناب معاون مجبور شده با درشکه‌های گذری بیاید و یک درشکه دولتی هم برای خر علوفه و یونجه برده است تا تلف نشده و به خزانه دارالحکومه خسارت بیشتری وارد نشود. گفتم: جناب معاون حاکم برره چه کارها که نمی‌کند! گفت: این جناب برای خوراک خر بیچاره صرفه جویی می‌کرد ولی خودش بارها جوج با شیشلیک از اعتبارات خزانه دارالحکومه به رگ می‌زد تا جایی که بدهکاری حکومت برره از این ناحیه ۱۰ میلیون قران شده بود و صدای حاکم برره را هم درآورد و به او گفته بود چرا همه چیز را برای خودت می‌خواهی؟! گفتم: داستان این جناب پرحرف ماجرای اون یاروست که رفته بود خواستگاری از عروس خانم پرسید؛ برای شما چه مسئله‌ای اهمیت دارد. گفت؛ تفاهم. پرسید؛ غیر از تفاهم چی؟ گفت؛ تفاهم و یک خانه بزرگ! پرسید؛ دیگه چی؟ گفت؛ تفاهم و یک خانه بزرگ و یک ماشین لوکس! پرسید؛ دیگه؟ گفت؛ تفاهم و خانه بزرگ و ماشین لوکس و حساب بانکی پُر از پول! پرسید؛ دیگه؟ گفت؛ چون نمی‌خوام زیاد به زحمت بیفتید، تخفیف می‌دهم، تفاهم اگر نبود، عیبی نداره! ♦️ @MasalNews http://eitaa.com/joinchat/1111818240Cf721c801d4