eitaa logo
مسار
326 دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
557 ویدیو
2 فایل
هو الحق سبک زندگی خانواده سیره شهدا داستانک تلنگر مهدوی تبادل👈 @masare_irt ادمین : @hosssna64
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌾منت گذاشت خدا بر اهل زمین 💠دومین نور ولایت آمد بر زمین 🌾ماه کامل گشت در نیمه رمضان 💠روشن شد چشمانمان به جمال کریم اهل بیت 🌺🌸میلاد امام حسن مجتبی علیه‌السلام در نیمه ماه نور مبارک🌸🌺 تولیدی حسنا به قلم صبح طلوع 🆔 @masare_ir
✨ انقلاب امام زمان (عج) 💠من خوشحالم که جانم را نثار اسلام و مکتب رسول الله (ص) و علی (ع) می کنم و افتخار می کنم که مرام و مکتب من اسلام است. اسلام به من فهماند که چگونه بیاندیش و چگونه راه را انتخاب کن. 🌸 من با قلبی روشن، خون خود را برای اسلام می ریزم و پیام می رسانم که با جاری شدن خونمان است که حکومت ما نورانی تر و به حکومت عدل صاحب الزمان (عج) متصل می شود . امیدوارم که حکومت ما زمینه ساز انقلاب امام مهدی (ع) باشد. عکس‌نوشته حسنا 🆔 @masare_ir
6.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 تبیین قدم به قدم مسیر ولنگاری از زبان استاد ⚠️ اول می گوید [با] دو تا تار مو دنیا خراب می شود؟ ... 🆔 @masare_ir
✨هرچه بارت سبک‌تر خوابت راحت‌تر 🔹پیرمرد خارکَنی هر صبح به صحرا می‌رفت و با داس خار از زمین می‌کَند. سپس خارها را با طنابی جمع می‌کرد و بر دوش خود می‌افکند. 🔸قبل از غروب خارها را به شهر می‌آورد و برای طبخ نان به مردم می‌فروخت. 🔹شب که به خانه می‌رسید درد زخم محل خارها در کمرش اجازه نمی‌داد کمر بر بستر بگذارد و بخوابد و همیشه به پهلو می‌خوابید. 🔸روزی در بیابان سواره‌ای دید که دلش به حال پیرمرد سوخت و از اسب پیاده شد و برای پیرمرد خار جمع کرد. 🔹چون خارها را به پیرمرد داد، پیرمرد گفت: من خارها را بر کمر خود می‌بندم و تیغ خارها بر پشتم فرومی‌رود، برای اینکه نانی از دست مردم تصدق نگیرم و نگاه تحقیر و ترحمشان را تیغی سنگین‌تر از تیغ این خارها بر پشت خود می‌بینم که می‌خواهد در قلبم فرورود. 🔸ای رهگذر، از لطف تو سپاسگزارم. من اندازه خرید نان خود برای فردا خارم را جمع کرده‌ام، اگر خار بیشتر و بیش از نیاز بر کمر خود گیرم خارها بر پشتم سنگین‌تر می‌شوند و بارم هر اندازه سنگین‌تر باشد تیغ‌ها عمیق‌تر بر کمرم فرومی‌روند و خواب شب بر چشمانم سنگین‌تر می‌شود. 💢 آری! هرکس متاع دنیا بیشتر بر دوش کشد، خواب شبش سنگین‌تر باشد. 🆔 @masare_ir
✨نماز پاک کننده گناه 🌾امام صادق علیه السلام مَنْ صَلَّى رَكْعَتَيْنِ يَعْلَمُ مَا يَقُولُ فِيهِمَا انْصَرَفَ وَ لَيْسَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللَّهِ ذَنْبٌ. 💠هر کس دو رکعت نماز بخواند و بداند چه می گوید، از نماز فارغ می شود، درحالی که میان او و میان خدای عز و جل گناهی نیست. 📚کافی (ط-الاسلامیه) ج۳، ص۲۶۶ ، ح ۱۲ حسنا 🆔 @masare_ir
✨رضای خدا 💠اما مادر جان! بعد از شنیدن خبر شهادتم اشک نریز؛ زیرا امام بزرگوار ما نیز در سوگ فرزندش اشک نریخت ، چون می دانست رضای خدا در این امر است. عکس‌نوشته حسنا 🆔 @masare_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸کجان مدعیان حقوق بشر و زنان؟ کجا رفتند حامیان زن زندگی آزادی؟ کجان عروسک های مبتذل نظام سرمایه‌داری که برای مثلا حقوق زنان در ایران گیس‌هاشون رو قیچی می‌کردند؟ 🔹لیدرها و طرفداران زن زندگی آزادی هرگز حرفی درباره ماجرای تجاوز به زنان در بیمارستان شفای غزه نخواهند داشت. چون اونها ساخته شدند که فقط ایران را به لجن بکشند .. 🔸فمنیست‌های داخل و خارج تمام دغدغه های رادیکالی‌شان شال و روسری و مانتوی زنان ایران بود .. اینها بی‌وجودتر از آن هستند که حامی حقوق زنان آزاده باشند. 🆔 @masare_ir
🔴دانشمند مشهور سلولهای بنیادی هنری لارسون در ماه مسلمان شده ▪️اونوقت طرف سواد درست حسابی نداره دست چپ و راستشو تشخیص نمیده میگه اسلام واسه هزارو اندی سال پیشه و... ▪️بله باید اهل مطالعه باشی تا بفهمی بی عیبت و کاملترین دین اسلامه 🆔 @masare_ir
✨ببخش 🌺قبل از خواب دیگران را ببخش و من قبل از اینکه بیدار شوید، شما را بخشیده‌ام. امضاء خدا 💠"Forgive others before you go to bed, and I will have forgiven you before you wake up"signed by …God! عکس‌نوشته حسنا 🆔 @masare_ir
✨کمک به فقرا 💠 شما پدر بزرگوارم وصیتم به شما این است که راه مرا در کمک به فقرا و نیازمندان ادامه دهید. عکس‌نوشته حسنا 🆔 @masare_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔝انبوه زنان محجبه در خیابانهای را ببینید. ⚠️در حالی که برخی زنان و دختران ایرانی دارند کشف می‌کنن در عوض توی اروپا زنان دارند با حجاب میشن! 🆔 @masare_ir
✨ دو خاطره متفاوت از گم‌شدن مداد سیاه در مدرسه 🔻مرد اول می‌گفت: 🔹چهارم ابتدایی بودم. در مدرسه مداد سیاهم را گم کردم. وقتی به مادرم گفتم، سخت مرا تنبیه کرد و به من گفت بی‌مسئولیت و بی‌حواس هستم. 🔸آن‌قدر تنبیه مادرم برایم سخت بود که تصمیم گرفتم دیگر هیچ‌وقت دست خالی به خانه برنگردم و مداد‌های دوستانم را بردارم. 🔹روز بعد نقشه‌ام را عملی کردم. هر روز یکی‌دو مداد کش می‌رفتم تا اینکه تا آخر سال از تمامی دوستانم مداد برداشته بودم. 🔸ابتدای کار خیلی با ترس این کار را انجام می‌دادم، ولی کم‌کم بر ترسم غلبه کردم و از نقشه‌های زیادی استفاده کردم تا جایی که مداد‌ها را از دوستانم می‌دزدیدم و به خودشان می‌فروختم. 🔹بعد از مدتی این کار برایم عادی شد. تصمیم گرفتم کار‌های بزرگ‌تر انجام دهم و کارم را تا کل مدرسه و دفتر مدیر مدرسه گسترش دادم. 🔸خلاصه آن سال برایم تمرین عملی دزدی حرفه‌ای بود تا اینکه حالا تبدیل به یک سارق حرفه‌ای شدم! 🔻مرد دوم می‌گفت: 🔹دوم دبستان بودم. روزی از مدرسه آمدم و به مادرم گفتم: مداد سیاهم را گم کردم. 🔸مادرم گفت: خب چه کار کردی بدون مداد؟ 🔹گفتم: از دوستم مداد گرفتم. 🔸مادرم گفت: خوبه. دوستت ازت چیزی نخواست؟ خوراکی یا چیزی؟ 🔹گفتم: نه. چیزی از من نخواست. 🔸مادرم گفت: پس او با این کار سعی کرده به دیگری نیکی کند، ببین چقدر زیرک است. پس تو چرا به دیگران نیکی نکنی؟ 🔹گفتم: چگونه نیکی کنم؟ 🔸مادرم گفت: دو مداد می‌خریم، یکی برای خودت و دیگری برای کسی که ممکن است مدادش گم شود. آن مداد را به کسی که مدادش گم می‌شود، می‌دهی و بعد از پایان درس پس می‌گیری. 🔹خیلی شادمان شدم و بعد از عملی‌کردن پیشنهاد مادرم، احساس رضایت خوبی داشتم. آن‌قدر که در کیفم مداد‌های اضافی بیشتری می‌گذاشتم تا به نفرات بیشتری کمک کنم. 🔸با این کار، هم درسم خیلی بهتر از قبل شده بود و هم علاقه‌ام به مدرسه چند برابر شده بود. ستاره کلاس شده بودم. به گونه‌ای که همه مرا صاحب مداد‌های ذخیره می‌شناختند و همیشه از من کمک می‌گرفتند. 🔹حالا که بزرگ شده‌ام و از نظر علمی در سطح عالی قرار گرفته‌ام و تشکیل خانواده داده‌ام، صاحب بزرگ‌ترین جمعیت خیریه شهر هستم. 🆔 @masare_ir