eitaa logo
[ مَشْعَـــــــر ] °•°
1.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
36 ویدیو
4 فایل
🌷 جایی برای احساسی ها... تکه شعر تکه نثر پرده را برداریم، بگذاریم که احساس، هوایی بخورد #سهراب_سپهری 🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
پشیمان است هرکس عشق را پنهان نگه دارد پشیمان تر کسیکه عشق خودرا برملا کرده..! @mashaar🌱
در برگه های دفترِ دل ثبت میکنم: دلتنگِ برفِ مشهد و بارانِ کربلا.. @mashaar🌱
آتش زدم به دفتر حافظ ، غزل غزل از ترس آن که معنی فال کسی شوی @mashaar🌱
نمیدانم چه رازی خفته در چشمانِ زیبایت که عاقل سمت چشمت میرود دیوانه می آید! @mashaar🌱
هر که را مسخره کردیم رسیدیم به او مگر آن ها که به خوشبختیشان خندیدیم @mashaar🌱
غمگینت خواهند کرد بسیار غمگین ؛ آن‌وقت حتما مرا به خاطر خواهی آورد... @mashaar🌱
طاقتِ ماندن و صد حادثه دیدن داری ؟ طاقتِ حرف ، ز دیوانه شنیدن داری ؟! @mashaar🌱
کنارت چای مینوشم به قدر یک غزل خواندن به قدری که نفس تازه کنم، خیلی نمی مانم. @mashaar🌱
‌ ‌هر آرزوی تلخ خود را قهوه خوردم فنجان به فنجان ذکر شد امکان ندارند... وقتی شروع قصه با تردید باشد تردیدهای داستان پایان ندارند.. @mashaar🌱
تا تو را دارم جهانم بر مدار درد نیست برف محنت هم ببارد روزگارم سرد نیست... @mashaar🌱
من آن پیداترین لبخند بودم که در آیینه مفقودالاثر شد... @mashaar🌱
با هر نگاه سرد خودت می كُشی مرا ديگر مرا تحملِ اين جنگِ سرد نيست...! @mashaar🌱
تو نیستی و دگر من نمی روم در خواب طبیب گفته بدون تو هیچ جا نروم @mashaar🌱
چقدر دست غزل در برابرت خالی‌ست بگو چگونه درآییم از خجالت تو @mashaar🌱
با رسول الله ختم سوره ی کوثر بگیر رو در ایوان نجف کن عیدی از حیدر بگیر @mashaar🌱
از عرش آمدیُ زمین آبرو گرفت باید برای بردن نامت وضو گرفت @mashaar🌱
از کنارم رد شدی... بی اعتنا! خیلی غریب! گوییا نشناختی... ای بی وفا! بنگر! منم! @mashaar🌱
جبریل هم ز سفره ی او رزق می گرفت زیـرا شنیده طعم غـذایش زبـانزد است @mashaar🌱
شب تاریک کنار تو به سر می آید نام زهرا به تو مادر چقدر می آید @mashaar🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داد شمشیری به دست عشق و گفت هرچه بینی غیر من گردن بزن... @mashaar🌱
یک نیمه دل به درد سپردم یکی به داغ خود گوشه‌ای نشستم و نظاره‌گر شدم @mashaar🌱
قطره‌های خون ما در پای عشق نقطه چینِ بعدِ پایان می‌شود... @mashaar🌱
[ مَشْعَـــــــر ] °•°
من آن پیداترین لبخند بودم که در آیینه مفقودالاثر شد... #سیدحسن‌حسینی @mashaar🌱
توُ گوشہ‌اۍ از باغْ نشستـے لبِ ایوان ، مَنْ عاشقِ عَکاسے ازین زاویه‌ِهایم... @mashaar🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حکم تیرِ مژه‌ات قتل مرا واجب کرد .. بیخودی درس قضا، فقه و مبانی خواندم! @mashaar🌱
باران که می‌بارد دلِ مفلوکِ عاشق را باید درون هرخیابان غسل میت داد... @mashaar🌱